سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























حسین سالار قلبها

رسیده ای کبوتر، موسم رهایی

شده پر از شراره، این شب جدایی

ببین که نیمه جونم،جان من کجای

راهی شدی امشب ،رو شونه ی یارت

مسافر خسته، خدا نگهدارت

تو حاجت دلت رو، از خدا گرفتی

چه دردایی کشیدی، تا شفا گرفتی

از اون شبی که رو از ،مرتضی گرفتی

ببین به سر کردم، خاک عزای تو

تا بازوتو دیدم، مردم برای تو

راهی شدی امشب ،رو شونه ی یارت

مسافر خسته، خدا نگهدارت

اگه بری از این قفس کاردلم تمومه

خودت بگو دوای زخم قلب من کدومه

نفس کشیدن بعد تو برای من حرومه

مادر، مادر، چرا امشب بی تابی

مادر،مادر، دیگه آروم می خوابی

ای دل ،ای دل، امون از دست این دل

غبار سرد احتضار تیمم وضوته

ترانه های  انتظار تو تنگیه گلوته

انگار که آغوش نبی دوباره روبروته

مادر ،مادر ،همه خونه خاموشه

ماد،رمادر ،چرا بستر گل پوشه

مادر، مادر، چرا امشب بی تابی

مادر،مادر، دیگه آروم می خوابی

ای دل ،ای دل، امون از دست این دل

بغضی که توی سیناته امشب دیگه رها کن

بجای صبر من یک کم برای خودت دعا کن

یه بار دیگه تو چشمای کبود من نگاه کن

مادر ،مادر ،تو و قلب شیدایی

مادر ،مادر، من و زخم تنهایی

مادر، مادر، چرا امشب بی تابی

مادر،مادر، دیگه آروم می خوابی

ای دل ،ای دل، امون از دست این دل



نوشته شده در پنج شنبه 91 فروردین 17ساعت ساعت 1:20 صبح توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin