سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























حسین سالار قلبها

زندگینامه شهید آیت الله سید مصطفی خمینی(ره)
آثار علمی«شهید»
مبارزه شهید تحت رهبری پدر بزرگوار
حضرت آیت الله خامنه‌ای
آیت الله حاج شیخ شهاب الدین اشراقی
آیت الله حاج شیخ محمد حسن قدیری
آیت الله العظمی حاج شیخ محمد فاضل لنکرانی
حجت اسلام والمسلمین سید محمود دعایی
حضرت آیة الله خامنه‌ای (دام ظله العالی)
لحظه شهادت از زبان مرحوم حاج سید احمد آقا
سبزترین آیت روح خدا
به روح بلند و ملکوتی حاج آقا مصطفی خمینی(ره)
حضرت امام خمینی(ره):
من امید داشتم که این مرحوم(حاج آقا مصطفی)شخص خدمتگزار سودمند برای اسلام و مسلمین باشد.
آیت الله شهیدحاج آقا مصطفی خمینی(ره)
«دردوران عمرم فقط چند سالی پس از رسیدن به سن بلوغ تقلید کردم و خیلی زود به درجه اجتهاد رسیدم.»
زندگینامه شهید آیت الله سید مصطفی خمینی(ره)
حضرت آیت الله آقای‌حاج سیدمصطفی‌خمینی رضوان الله علیه ،فرزند کبیر امام خمینی(ره) ،دوازدهم ماه رجب 1349قمری در شهرستان مذهبی قم دیده به جهان گشود.بعد ازاتمام دروس ابتدایی، در حوزه علمیه قم به آموزش و فرا گرفتن دروس اسلامی پرداخت ادبیات عربی را نزد اساتید فن آموخت و دوره‌ی سطح را در محضر اساتید حوزه علمیه قم چون آیت الله‌حائری،آیت الله صدوقی،آیت الله سلطانی و آیت الله شیخ محمدجواد اصفهانی گذراند،در سن بیست و یک سالگی از حوزه‌ی درس خارج فقه مرجع بزرگوقت مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (ره) استفاده کردو خارج اصول را در خدمت امام خمینی(ره) شروع کرده پس از در گذشت آیت الله العظمی بروجردی قدس ره در حوزه‌ی درس فقه و اصول پدر بزرگوارش و نیز علامه ی بزرگ مرحوم داماد شرکت کرد و از چهره‌های برجسته و دست پروردگان بنام حوزه علمیه قم به شمار آمد و تا پایان عمردر حوزه فقه پدرارجمندش حضور یافت و از فیوضات معظم‌له بهره برداری نمود.درعلم رجال و تاریخ دارای اطلاعات و سیع و تبحری کم نظیر بود و استعداد و حافظه‌ئی سرشار داشت.
آیت الله فقید،علاوه در مقام و درجه اجتهاد در فقه و اصول ،در علوم معقول و فلسفه و کلام نیز ید طولانی داشت،منظومه حکمت را نزد یکی از اساتید فلسفه آموخت و بلافاصله بتدریس آن پرداخت و ازاساتیدفن گردید.اسفار راازاستاد بزرگ و علامه مرحوم سید ابوالحسن قزوینی(ره)و علامه عالیقدر سیدمحمدحسین طباطبائی (ره)فراگرفت و به سن سی سالگی نرسیده بود که جامع معقول ومنقول شدو مدت ده سال در حوزه علمیه نجف اشرف خارج اصول تدریس میکردو شیفتگان مکتب علمی این خاندان را بفیض می‌رساند.
آیت الله «شهید»،به تصدیق و اعتراف فضلا و مدرسین برجسته حوزه از نظر کار و استعداد و فکر کم نظیر بود.
آثار علمی«شهید»
در زمینه فقه: یکدوره کامل بیع،مرکب از ده جلد،کتابی در مبحث اجاره-این کتاب در یورش مـآَُمورین رژیم به منزل امام خمینی(ره) در قم بضمیمه نزدیک به هزار کتاب از کتب خطی تآُلیف خود امام و غیره برده شد-کتابی در مبحث نکاح و حاشیه‌ای برعروةالوثقی مرحوم سیدمحمد کاظم یزدی قدس ره.
در اصول تحقیقاتی از اول تا مبحث استصحاب تعلیقی ودر موضوع تفسیر،متجاوز از چهار هزار صفحه که هنوز به اتمام نرسیده است.در زمینه فلسفه حاشیه‌ای بر اسفار.
مبارزه شهید تحت رهبری پدر بزرگوار
در مبارزات ایران از سال 1341شمسی یکی از افراد و پرکارو زحمتکش روحانیون بود و در به حرکت آوردن نیروهای اصیل فعالیت و کوششهای طاقت فرسائی داشت، در سال42بعد از دستگیری امام خمینی(ره) در اثر هجوم وحشیانه جلادان شاه یکی از فرزندانش را از دست داد.
در مدت بازداشت امام ،نقطه اتکائی برای مبارزات روحانیون بود.در13آبان 43که امام خمینی توسط رژیم مزدور،ربوده شدو به ترکیه تبعید گردید،معظم له نیز،بازداشت و در قزل قلعه زندانی شد.بعد از دو ماه و چند روز بعد اثر فشار افکار عمومی آزاد و با ورودش به حوزه علمیه قم تظاهرات وسیعی برگزار گردیدو این تظاهرات و استقبال همه جانبه منجر به بازداشت مجدد و تبعید معظم له به ترکیه شداما افکار عمومی ملت ایران و سایر ملل اسلامی آنچنان بر ضد رژیم ایران و به نفع امام خمینی(ره) بسیج شده بود و علماء اعلام و مردم غیور ایران چه از داخل و چه در خارج کشورآن قدر از امام بیدریغ حمایت نمودندو به سازمانهای حقوقی بین المللی شکایت کردند،که شاه بناچار امام‌خمینی(ره)را به همراه این فرزند برومندبه عراق تبعید نمود و آیت الله سید مصطفی(ره) در همین تبعیدگاه شربت شهادت نوشید.
او بارها می‌فرمود که:«در راه آزاد،کشته‌های بسیار خواهیم دادو بالاخره ثمره پایداری است.»
مقبره آیت الله «شهید»،در ایوان مطهر علی‌بن‌ابیطالب(ع) امام پرهیزکاران می‌باشد.
حضرت آیت الله خامنه‌ای :
اخلاق خاص او در رابطه باامام(س)و حفظ جنبه یکسانی با دیگر مردم در آن روزها در حوزه معروف بود.همه می گفتند که حاج آقا مصطفی‌خمینی (ره) در منزل امام به گونه‌ای رفتار میکند که با هیچ یک از مراجعین فرقی نداردو واقعیت هم همین بود،هرگز انتساب به امام(س)و یا نام ایشان برای او وسیله‌ای محسوب نمی‌شد،بعد از آنکه در سال1343هجری شمسی پیرو تعرض شد امام(س)نسبت به ماجرای کاپیتو لاسیون که منجر به تبعید امام خمینی(ره)از ایران شد،ایشان را هم گرفته و به ترکیه تبعید کردندو آنجا در خدمت امام بودند. قبل از آن واقعه ،مرحوم آقا مصطفی (ره) مزه زندان راچشیده بود،درزندان قزل قلعه و زندانهای دیگر در سلول‌های تنها،روزها و شبهای غربت ،تنهایی و محنت راگذرانده بود،اما این تبعید برای او مهم و آموزنده بود.
آیت الله حاج شیخ شهاب الدین اشراقی:
ایشان تمام«المنجد»رااز حفظ بود و به خصوصیات اغات واقف بود و در قدرت حافظه،دانستن فتوای علما،ید طولانی داشت.درقدرت حافظه او همین بس که از اتمام فروع کتاب «عروة الوثقی»مرحوم حاج محمد کاظم(ره)که یکی ازکتب بسیار نفیس فقهی است،اطلاع کافی داشت. و اما در مورد استعداد ایشان ،همین قدر بگویم که ما باایشان و یکی از رفقای دیگر به نام استاد محمد فاضل،سالهاهم بحث بودیم و من در آن بحث دریافتم که ایشان در سن 25سالگی مجتهد شده است.
آیت الله حاج شیخ محمد حسن قدیری:
خاطره‌ای از مرحوم حاج آقامصطفی(ره)در سفری که در خدمت ایشان در پیاده روی کربلا بودم دارم و آن این بود که وقتی به باغهای کربلا رسیدیم،شب را آنجا ماندیم،رفقا دور ایشان جمع شدند و ایشان مشغول صحبت بود. بنا شد هر کدام از رفقا در یکی از علوم ،سوالی از ایشان بکند.یادم نمی‌رود که سوالات زیاد از علوم مختلف از ایشان شدکه حدود چهار ساعت طول کشیدو ایشان در این مدت مشغول جواب بود،که واقعا من هنوز از تصور آن جلسه تعجب می کنم که شخص این‌قدر با استعداد می‌شود که بدون مطالعه در این مدت این همه سوال مختلف را جواب بدهد.
آیت الله العظمی حاج شیخ محمد فاضل لنکرانی:
چیزی را که به عنوان زندگی نامه و بیان خاطرات پس از مرگ باشد هنوز تصور آن برای این جانب مشکل است و از این جهت قلم از بیان آن عاجزست،زیرا که من از دوران کودکی یعنی همان دوران دبستان باایشان آشنا شدم و این آشنایی و ارتباط تا پایان حیات آن بزرگوارادامه یافت به ویژه با توجه به صفا و صمیمیتی که در زمان دوستی از خود نشان داد.به هر حال وی دارای مزایاو ویژگی‌هایی بود و زندگی وی را ابعاد مختلفی تشکیل می دادو در هر بعد به مراحل کمالی آن بعد رسیده بود.
حجت اسلام والمسلمین سید محمود دعایی:
ایشان با این که می توانستند از امکانات مالی فراوانی استفاده کنند و خود مجتهدبودندکه می‌توانستند در وجوهات مالی در قسمتهای شرعی آن تصرف کنند باوجود این ،به مثابه یک طلبه عادی در حوزه ها حضور داشتند .در تمام مدتی که ایشان در عراق یا ایران بودند حتی یک خانه ملی هم نداشتند ،یا در اتاقی اجاره‌ای زندگی می کردند یا در کنار پدر خود زندگی را می‌گذراندند. وضع زندگی ایشان خیلی ساده بود و به این دلیل دشمن به هیچ طریق نمی‌توانست خدای نکرده در زمینه‌های مادی و زرو زیور دنیا او رافریب دهد.
او اهل گذشت بود و فروتنی خاص و تواضع ایشان باعث می شد در مواقعی که عناصر ی عجولانه در مورد ایشان قضاوت یا برخوردخشن کرده بودند و یا احیانا رنجشی به ایشان وارد می‌آمد ،با بزرگواری خاصی از این مسایل به راحتی بگذرند. دیگر از خاطرات من از ایشان همانا میزان تعهد و پایداری ایشان در مورد مسایل مختلف اسلام بود. مثلا در طول15سالی که ایشان در نجف بودند حتی یک روز نیز زیارت عاشورای ایشان ترک نشد.
حضرت آیت الله خامنه‌ای (دام ظله العالی):
«شهادت ناگهانی این روحانی بزرگ و شخصیت عالی قدر ،جریان مبارزات را در ایران از یک گذرگاه بسیار حساسی گذراند و مبارزات را وارد یک مر حله جدیدکرد.»
لحظه شهادت از زبان مرحوم حاج سید احمد آقا
صبح زود حدود ساعت 5 صبح با تکانهایی که به پایم داده می‌شد ،چشمهایم را باز کرده و امام را دیدم که می‌گویند:«بلند شو و برو خانه مصطفی ،گفته‌اند بروی آنجا،فکر میکنم معصومه خانم (همسر حاج آقا مصطفی )ناراحت است.وقتی به داخل منزل رفتم ،آقای دعایی و یک برادر افغانی که در آنجا درس می‌خواندو آقای دیگری را دیدم ،وقتی به قسمت بالای منزل رفتم ، دیدم زیر بغل و پاهای برادرم را گرفته‌اند و از پله پایین من آورند.دستم را بر پیشانی ایشان گذاشتم و گرمایی احساس کردم.او را در تاکسی گذاشتیم ،ولی انگارکسی در همان لحظه به من گفت که او مرده است.بعد از معاینه دکتر در بیمارستان ،من به خانه برگشتم و نمی‌دانستم که به امام(س)چه بگویم ولی می‌بایست طوری قضیه را به امام می‌گفتم . به قسمت بیرونی بیت امام(س)جایی که مراجعه کنندگان عمومی می آمدند رفتم ودو نفر را خدمت ایشان فرستادم که بگویند حال حاج آقا مصطفی بد شده‌است و ایشان را به بیمارستان برده‌اند.بعد از چند لحظه امام گفتند :«بگویید احمد بیاید»من خدمت ایشان رفتم و گفتند:«من می خواهم به بیمارستان بروم و مصطفی را ببینم». با ناراحتی زیاد بیرون آمدم و به آقای رضوانی(که الان در شورای نگهبان است)گفتم که ایشان چنین مطلبی گفته‌اند،خوبست به ایشان بگوییم ،دکتر ملاقات با حاج آقا مصطفی را ممنوع کرده است که حتی المقدور امام دیر از جریان مطلع شوند. قرار شد،این طور مطلب رابگویند در حالی که آنها هم از طرح این قضیه وحشت داشتند . در طبقه بالا از پنجره ای که در طبقه بالا بود امام مرا دید،صدا زد و گفت «احمد» به خدمت ایشان رفتم ،گفتند:«مصطفی فوت کرده»؟
من هم بسیار ناراحت شدم و در حال گریه چیزی نگفتم. ایشان همان طور که نشسته بود و دستهایشان روی زانو قرار داشت ، چند بار انگشتا‌نشان را تکان دادند و سه بار گفتند«انا الله و انا الیه راجعون»تنها عکس العملشان همین بود،هیچ واکنش دیگری نشان ندادندو بلا فاصله آمدن افراد برای تسلیت امام شروع شد. در روز یکشنبه نهم ذی القعده الحرام 1397 مصطفی خمینی، نور بصرم و مهجه قلبم دار فانی را وداع کرد و به جوار رحمت حق تعالی رهسپار شد
سبزترین آیت روح خدا

فلسفه و فقه عزادارکیست؟
باغ در اندوه سپیدار کیست؟

خال‌لب‌دوست‌گرفتارکیست؟
عاشق‌وشوریدوبیمارکیست؟

نابترین مصرع دیوان آب
مطلع بیت الغزل انقلاب

فاتح اسرار بلند کتاب
معنی تفسیر رخ آفتاب

مفلق‌اندیشه‌ی‌اوتادعلم
فخر فقاهت ،گهر کان علم

پاک سرشتی ز شهیدان علم
سرو خدا در غزلستان علم

یاسمن مهر و شکوه و داد
سردترین باغ گل اجتهاد

معرفتی ناب بر اوج چکاد
محرم اسرارامام و مراد

دشمن خورشید از او بیمناک
شمع فروزان دبستان خاک

مشفق و دلداده‌ی طلاب دین
مست و صبوحی زده از آب دین

مثنوی غربت احباب دین
یاس ترین روح خدایاب دین

همسفر عشق به پاییز بود
دشنه جلاد بسی تیز بود

رحلت گل آه!چه مرموز بود
داغ نگو ،داغ جگر سوز بود

سبزترین آیت روح خداست
مصطفوی مسلک و خود مصطفی‌ست

لطف خفی، منظر ما از بلاست
آنچه که دلدار پسندد رواست

نهضت ما یکسره مرهون است
رمز شفق در غزل خون اوست

به روح بلند و ملکوتی حاج آقا مصطفی خمینی(ره)

آیینه سیمای روح الله

ای ساقی کوثر به دستت جام داده

حق،چون پیمبر مصطفایت نام داده

ای چون حسین از کربلای خون گذشته

نام بلندت از سر گردون گذشته

ای که تجلی کرده مهر و ماه در تو

آیینه سیمای روح الله در تو

نوح از غم طوفان تو از پا فتاده

ایوب صبر خویش را از دست داده

یعقوب از کف داده چشم روشنش را

یوسف دریده سر به سر پیراهنش را

از آتش این باغ مارا بیم باشد

حتی اگر اعجاز ابراهیم باشد

در سوگ تو باغ جنون غرق شکوفه است

دلهای ما غمگین تر از محراب کوفه است

آفاق خجلت پیشه سر در لاک برده

خورشید سر در زیر بال خاک برده

دلهای شرحه‌شرحه شرح آه دارند

در سینه داغی از فراق ماه دارند.

 

  •  


نوشته شده در جمعه 91 اسفند 18ساعت ساعت 7:36 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin