حسین سالار قلبها
امیری حسین و نعم الامیر
آقای من حسین است و چه آقای نیکویی!
سرور فواد البشیر النذیر
او که مایه شادی پیامبر خداست
علی و فاطمه والده
و او که علی و فاطمه پدر و مادرش هستند.
فهل تعلمون له من نظیر
آیا شما برای او مانندی می شناسید؟
له طلعة مثل شمس الضحی
او مانند خورشید تابناک می درخشد
له عزة مثل بدر منیر
و چون ماه نورافشانی می کند.
باز هم رجز خواند. آنقدر جنگید تا به فیض شهادت نائل آمد. لشگر شیطان اما، سرش را از بدنش جدا کردند و به طرف دسته امام علیهالسلام پرتاب کردند.
حالا نوبت جهاد مادر است.
یک دست جام باده و یک دست زلف یار!
جمجمه پسر را در آغوش میگیرد. گفت:چه نیکو جهاد کردى،پسرم!اى شادى قلبم،اى نور چشمم!
و با جمجمه به طرف دشمن میرود! به نزدیکی دشمن که رسید، جمجمه فرزند شهیدش را به سمت دشمن پرتاب میکند. جمجمه به یکی از لشگر شیطان اصابت میکند و او را در دم به درک واصل میکند!
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست!
بحریه باز میگردد و شمشیری بر دست میگیرد:
انی عجوز فی النساء ضعیفه - خاویة بالیة نحیفه
من در بین زنها، زنی ضعیف و بیمار و لاغر هستم
اضربکم بضربة عنیفه - دون بنی فاطمه الشریفه
بر شما ضربه محکمی وارد خواهم کرد؛ در دفاع و حمایت از فرزندان فاطمه عزیز و گرامی
و با تیرک خیمهاش به سمت دشمن میرود و میجنگد. تیرک را به سمت دشمن پرتاب میکند و دو نفر را به درک واصل میکند. حالا این همسر و مادر شهید، خودش رزمنده شده است.
اما امام مانع شد: جهاد بر زنان واجب نیست. یک همسر، یک فرزند، و جمجمهای که شیطانیان را به قعر جهنم فرستاد، بس است! حالا نوبت صبر است.
السلام علی جنادة بن کعب الانصاری الخزرجی، و ابنه عمرو بن جناده؛
By Ashoora.ir & Night Skin