سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























حسین سالار قلبها

الهی ! راز دل نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر ، خدایا! بنده ای در نهایت ذلت و غربت در قعر ظلمت تو را می جوید.

**************

- الهی ! هیچ کس را به هیچ کس آشنا مکن و اگر آشنا کردی از هم جدا مکن.

**************

- الهی !به ما آن ده که ما را آن به ؛ الهی ! پاک کن خاک کن.

**************

- الهی ! ترسانم از بدی خود، پس بیامرز مرا به خوبی خود.

**************

- الهی ! برسر از خجالت گردآریم و رخ از شرم گناه زرد.

**************

- الهی ! تقوایی ده که از دنیا ببریم ؛ روحی ده از عقل برخوریم.

**************

 

- الهی ! به صلاح آر که نیک بی سر و سامانیم ؛ جمع دار که پریشانیم.

**************

- الهی ! توفیقی ده که به دین استوار شویم ؛ به راه دار تا سرگردان نشویم.

**************

- الهی ! بیامرز تا سر دین بدانیم ، بر فروز تا در تاریکی نمانیم .

**************

- الهی! همه را از خودپرستی رهایی ده و همه را با خود آشنایی ده؛ همه را از مکر شیطان نگاه دار، همه را از کیفر نفس آگاه دار.

**************

- ای قطره های زیبا، ای دره های گرانبها ، ای ژاله های صبحدمان و ای اشک ها بیایید، بیایید و آتش سینه ام را خاموش کنید؛ ببارید و مرهمی بر دل سوخته ام بگذارید.

**************

- ای خدا ! بی نیاز بنده نواز چاره ساز ! بی پناهان را پناهی و بیچارگان را چاره؛ اینک درمانده ای وامانده و از همه جا رانده دست نیاز به سوی آن بی نیاز دراز کرده و سر بر آستانت ساییده و به تو التجا آورده است. خدایا ! به فریادم برس آن روزی که جز تو فریاد رس نیست ؛ آن روز که فرشتگانت عمود آهنین بر سرم می کوبیند و زنجیر برگردنم می آویزند!

**************

 - ای مهربان ! خوشا دمی که در تو گمم ، فاصله ها از میان رفته اند و گویی در آغوش توام ؛ خدایا! چقدر فریاد بزنم که مرا ازا نی قفس آزاد کن ؛ من مال توام ؛ خدایا! چقدر فریاد بزنم که مرا از این قفس آزاد کن ؛ من مال توام؛ مرا پیش خودت ببر.

**************

- ای مهربان ! من دنبال تو آمده ام، کجایی؟ مرا پیش خودت ببر؛ من وصال می خواهم، عشق و شهادت می جویم ؛ ببخش که سخت محتاج و مستحقم.

**************

- ای عزیز! بارگناه کجا کشم؟ ک.س رسوایی کجا برم؟ قصه غصه ی این همه حقارت و نکبت با که بگویم جز تو که همه لطف و مرحمتی ، عفو و رحمتی ، صابر و ستاری .

**************

- ای خدا ! ما اگر کار بدی می کنیم حقیقتش این است که نمی دانیم این کار از نظر تو بد است. یعنی این کار بد را به اسم بد نمی کنیم؛ اگر اشتباه کردیم به آقایی خودت ببخش.

***************

-    مولای من! دوست دارم گوشه ای بنشینم و زیر لب صدایت کنم. به گوشه ای خیره شوم و تو هم مقابلم بنشینی و متوجه ات شوم. هی نگاهت کنم و هی گریه کنم؛ آن قدر گریه کنم تا از هوش بروم و بعد به هوش بیایم و ببینم که سرم روی دامان شماست. از بوی خوش و نسیم روح نواز وجودت از خود بی خود شوم. در آغوشت گیرم و تو اشک از چشمانم پاک کنی. سرم روی دامان شماست. از بوی خوش و نسیم روح نواز وجودت از خود بی خود شوم. در آغوشت گیرم و تو اشک از چشمانم پاک کنی . سرم را بر سینه ات قرار دهی و موهایم را نوازش کنی ؛ آن گاه به من وعده شهادت بدهی و من خود را بر بال ملایک ببینم و بشنوم که مرا وعده ی شفاعت می دهی ؛ آن وقت با خیال راحت از آتش عشق تو چون شمع بسوزم و آب شوم و ریو دامنت بریزم و هلاک شوم.

**************

-    مهربان من! هرکسی به روشی تو را شناخته است و به زبانی از تو چیزی می خواهد و من افتخارم این است که تو را نشناختنم شناختم. فهمیده ام که تو فهمیدنی نیستی و در وهم نمی گنجی . اصلا یک جوری هستی. گاهی اوقات در نهایت ناامیدی به آدم امید می دهی و گاهی در نهایت امیدواری ، تلنگری می زنی که مواظب باش.

**************

-    وای بر من از روی رسوایی ، واری بر من از روی تنهایی، از روز جدایی و گدایی ، از روز اسارت و مصیبت، وای برمن از خجلت ، از آتش جحیم و خشم رحیم ، محبوب من! می ترسم از آن که مرگم قریب باشد و مققرب درگاهت نباشم ، می ترسم از آن که مرک مرا در یابد تو را در نیابی ؛ مرا ببخش آن گاه که عطا کردی ، خطا کردم؛ وفا کردی ، جفا کردم ؛ هدایت کردی رهایت کردم!

**************

-    یا مقلب القلوب و البصار ، یا محول الحلول و الاحوال، یا مجیب الدعوات ، یا غفر الذنب  الخطیئات ، یا معطی المسئلات، یا منجی المهلکات، یا غیاث المستغیثین، یا جبیب قلوب الصادقین



نوشته شده در چهارشنبه 90 اسفند 24ساعت ساعت 9:20 صبح توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin