سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























حسین سالار قلبها

من به جبهه می‌روم تا دو درس مهم را بخوبی فرا گیرم؛ اولی درس اخلاص و عشق نسبت به پروردگارم، دومی ایثار و فداکاری، که این دو درس را از حسین(ع) رهبر آزادگان و سرور شهیدان آموختم، و هم اکنون باید به پیمانی که با خدا بستم وفا کنم. /

 سید محمد رضا طیبی تفرش

 

    *************** 

 

انسانها در جنگهای غیر الهی به مرور بی‌رحم می‌شوند و خوی حیوانی پیدا می‌کنند، ولیکن در این جنگ ملت ساخته شده‌اند و هر که به جبهه می‌آید عارف می‌شود و بالاتر از آن خط فکری یکی می‌شود؛ حتی از جنبه سیاسی بهتر آگاهی پیدا می‌کند. در این مورد دربارة خودم صدق می‌کند. /

مصطفی وفامهر

 

    *************** 

 

در این جبهه‌ها انسان اصلاً‌ احساس خستگی و ناراحتی نمی‌کند چون این جنگ را امام زمان(عج) رهبری می‌کند. و هر شهیدی که روی زمین می‌افتد هزاران جوان به جبهه روی می‌آورند. /

دهقان‌منش قاسم

 

    *************** 

 

لازم می‌دانم آنچه در این دانشگاه دیده‌ام برای شما عزیزان تذکر دهم. در این دانشگاه جز عشق به خدا دیگر رابطه‌ای نیست. اینجا تنها راه خداست، یعنی خود را رها کردن و خدا را دیدن. /

غلامرضا پاک‌نژاد

    *************** 

 

در اینجا، (جبهه) قلب می‌سوزد و اشک می‌جوشد، وجود خاکستر می‌شود و تنها احساس سخن می‌گوید. اینجا کسی چیزی نمی‌خواهد، انتظاری ندارد، ادعایی نمی‌کند. فیاد ضجه است که از سینة پردرد به آسمان طنین انداخته و این سایة کمرنگی از آن فیاد است که بر این صفحات نقش بسته است. /

صفر اسکندری

    ************** 

 

در اینجا انسان ساخته می‌شود. حتماً‌ می‌گویی چگونه؟ اینجا دانشگاهی است که استادش حضرت ولی‌‌عصر(عج) و نایب وی خمینی‌ بت‌شکن و شاگردانش جان برکفان مخلص و ایثارگرند،‌ که در راه خدا از بذل هیچ ابایی ندارند. از خانه و خانواده و جان و مال و دوست و رفیق گذشته‌اند و خالصانه به انجام وظیفه خود مشغولند و نتیجه‌اش قبولی در پیشگاه خداوند متعال است؛‌ و آن هنگامی است که به درجة شهادت – قلم و زبان از وصفش عاجز است – می‌رسند. امیدوارم که من از نظر درگاه حق تعالی پذیرفته و قبول شوم. /

حمیدرضا فتحی رابوکی  

    *************** 

 

از الطاف دیگر خداوند به ملت این جنگ است؛ جنگی که برای ما سراسر رحمت بوده  است، جنگی که ملت قهرمان ما را آبدیده کرده. جنگی که توفیق جهاد واقعی را در را خدا به ما داد. وقتی می‌گویند جبهه دانشگاه است عین واقعیتی است که ما تا در آن نباشیم به عمق آن پی نمی‌بریم،‌ زیرا جبهه‌ها سراسر معنویت است. جبهه دنیای دیگری است که فقط مخصوص متّقین است، فقط مخصوص مخلصین است./

سید امیر صدری

    *************** 

 

به قول امام: جنگ رحمت الهی است، جت آزمایش بندگان مؤمن خود که چگونه این امانتهای الهی را تحویل می‌دهند و جگر گوشة خود را همچون قاسم تازه داماد به میدان نبرد می‌فرستند./

حبیب دباغ‌زاده

    ***************  

جبهه دانشگاهی است به ریاست خدا، با استادانی چون هابیل، ابراهیم، علی، حسین و مدی و نایب او رهبر کبیر. کتاب آن قرآن و درسش جهاد و ایثار که عصارة توحید، عدل،‌ نبوت، امامت و معاد است. فقط تعدادی به دانشگاه راه می‌یابند و تعدادی از این دانشگاه قبولی می‌گیرند. مدرکی که با خون نوشته می‌شود مدرک شهادت و گیرندة‌ آن شهید است. / محمدرضا نکوخرد

 ***************

شما ای مردم، ای جوانان، نکند از جبهه که دانشگاه الهی است عقب بمانید، دانشگاهی که آموزگارش مولا ابا‌عبدالله است که درس چگونه زیستن و چگونه در را دین خدمت کردن و جان فدا کردن را به ما آموخت./

منصور بیدرام

 

    *************** 

 

 

اینجا هیچ کس در فکر اولاد و مال دنیا نیست. هم یک فکر دارند، پیروزی اسلام، بر سجاد‌ه‌ای به وسعت زمین و به تُربتی چون خون شهیدان و قبله‌ای به عمق هستی، در صفوفی ب شکوه اقیانوس، با ایمانی راسختر از کوهها با آیاتی به زیبایی حقیقت و به امامت خورشید، نماز می‌گذاریم. عید و عزایمان یکسان است و گورستان و میلاد گاهمان یکجا، ازمیان همة گلها لاله را برگزیده‌ایم، و از تمام باها بهشت را،‌ سرود پیروزیمان، فریاد عصیانمان، نالة دردمان، صدای خروشمان، نوحة عزایمان، بانگ جهادمان، شعر حیاتمان، غریو خشممان، آیة نمازمان، اذان زندگیمان، نغمة‌ مرگمان همه یکی است، «الله اکبر»‌ میعادگاه هر روزمان، مفتاح هر رزممان، دیوارة هر مرزمان، پایگاه دانشمان، پایگاه ارتشمان، پاسدار وحمان، پیوند نیایشمان، پیکار خیزشمان، پاسبان ارزشمان یکجاست «مسجد»‌. اَمرِ اِماممان، کارِ امتمان، مهرِ ملتمان، شعر قیاممان، سیرِ‌ جهادمان، شور حیاتمان، شعار پیکرمان یکی است «وحدت». لابت، ابهت، همت، عظمت، وحدت، رفعت، جلالت، و حشمتمان در یک چیز است و آن «نماز» است. امید اکرممان، دعای هر شبمان، عزم اعظممان، سیر اکبرمان یکی است و آن «شهادت»‌. دفتر مذهبمان، کتاب انورمان، نور مشعلمان، انجیل مرجعمان، تورات معبدمان، زیور مرقدمان، صحف محشرمان، سورة‌ مقدسمان «‌قرآن»‌ است. از بین تمام رنگها، سرخ را برگزیده‌ایم و از میان انواع مرگها شهادت را، و از تمام باغها گورستان را، و از میان تمام گلها لاله را. هیچ یک از ما به مرگ طبیعی نمی‌میرد. مرگ طبیعی ما «شهادت»‌ است. عید و عزای ما هر دو جشن است. میعادگاه جسممان قبرستان و زیباترین درختهای حیاتمان در گورستان می‌روید، از تمام انبیا محمد(ص) را، و از تمام رهبران علی(ع) را، و از تمام مجاهدین حسین(ع)‌ را، و از تمام قصه‌ها قیام را، و از تمام کتابها قرآن ر برگزیده‌ایم. هر کس قدم به عرصة مرگ می‌گذارد تمام وجودش متوجه الله می‌گردد و به چیزی جز خدا فکر نمی‌کند؛ بهمین جهت است که امام جبهه را بمنزلة دانشگاه بیان می‌فرماید و وقتی انسان اشخاص را در سنین مختلف از نوجوانان 14 ساله تا پیرمرد 75 ساله را در حال رزم می‌بیند،‌در وجودش روح تازه‌ای دمیده می‌شود؛ روحی که فقط به خداوند فکر می‌کند و خدا را هر زمان با چشم می‌بیند و از تمام گناهان پاک می‌شود؛ خود را یک آدم تکامل یافته حس می‌کند./

 محمد عیوض‌لو



نوشته شده در دوشنبه 90 اسفند 29ساعت ساعت 10:45 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin