حسین سالار قلبها
خسته ای از خنجر سکوت و فریب ، زیر باران درد می مانم
ای سراب سیاه سلط? ظلم، مثل یاران درد می مانم
حرمت عشق را نمی فهمند غاصبان ولایت خورشید
آب را بسته اند قوم سراب غریبان درد می مانم
آسمان بعد عشق طوفانی است سینه ها وادی پریشانی است
چشم هامان همیشه بارانی است در زمستان درد می مانم
بر سر نی بهار می خواند کاش یک لحظه گوش می دادند
یاس زخمی است این که می گوید در نیستان درد می مانم
این منم یاس زخمی و خسته نوگلی در کویر خون و عطش
گرچه هستم اسیرداس اما در بیابان درد می مانم
گرچه باشد خرابه منزل من در خرابات عشق جا دارم
آری! امشب شب غریبان است با غریبان درد می مانم
آه اما نمی گذارد خصم کاش می شد کنار بابا ماند
می رود جسم و روح می گوید زیر باران درد می مانم
بخوان حماس? خونین کربلا با ما
که شد بسیط زمین نیز هم صدا با ما
سر بریده به میدان عشق می گوید
حدیث خون شهیدان نینوا با ما
دوباره پیکر صد چاک لاله آوردند
به داغ گاه بهشتی فرشته ها با ما
فرات اشک ز چشمان خاک می جوشد
به سوگواری گل های آشنا با ما
به دشت های شقایق نشان ما جویید
که سرخ روی چمن می کند صبا با ما
به پای بوسی ما آفتاب می نازد
به نام عشق بخوانند انبیا با ما
زموج خیز خطر، فاتحانه می گذریم
که هست معجزه موسایی عصا با ما
لهیب آتش نمرودیان گل افشاند
به روز حادثه باشد اگر خدا با ما
اگر جهان همه دشمن شود ظفر یابیم
به عرصه ای که بود تیغ مرتضی با ما
پی سلامت سردار عاشقان دیدیم
که دست غیب بلند است در دعا با ما
ساربانا ز اشتران بگشای بار
لحظه ای ما را به حال خود گذار
این که بینی سرزمین کربلاست
خاک او آغشته با خون خداست
در حریم قدسی صحرای دوست
بشنو این گلبانگ، این آوای اوست
نی نوا، در نینوای راستین
مویه ها دارد، زنای اربعین
ناله آتش بال در پرواز بین
هم طراز آه گردون تا زمین
درد، جان سوز و، فضای سینه تنگ
پای،ماند از شتاب و از درنگ
اشک می ریزد، زچشم کائنات
در عزای تشنه کامان فرات
رود را شرمنده بینم سر به پیش
پای در زنجیر،در زندان خویش
زآتش دل شرمگین در پیچ و تاب
شعله کی دیدی که برخیزد در آب؟
تن درید و جام در صحرا شکست
سینه و سربر سر خارا شکست
رشته های جان خود را از هم گسیخت
در کویر تشنه هر سویی گریخت
باد را پیچید ه بینم در غبار
ابر را در چشم باران ، اشکبار
می شناسم نغم? آواره اش
کز چه می گرید دل صد پاره اش
مهر خون آلود در سوز و گداز
سر فرود آورده اینجا در نماز
بر شکسته آسمان طاق و رواق
شب فروزی نی درین نیلینه طاق
نخل ها در نخل ها بی برگ وبار
سرفرود آورده در دامان خار
خاک، گلگون بینم و آسیمه سر
ریختند اینجا مگر خون حسین؟
سرور آزادگان، نور دو عین!
آن که پیش دشمنان سر خم نکرد
چهره از زخم سنان در هم نکرد
باخت جان تا دفتر نیرنگ بست
لشکر بیداد را در هم شکست
کشته شد عباس و عونو جعفرش
اصغرش در خون تپید و اکبرش
از شرار شعل? بیدادها
سروها افتاد با شمشادها
آن جوانمردان کوی سرمدی
باده پیمایان جام احمدی
آن سرافرازان که سرانداختند
تن رها کردند و جان را باختند
آن بلاجویان که تا بزم حضور
راه پیمودند با سامان نور
از شراب بی خودی ساغر زدند
باده از خمخان? کوثر زدند
سرخوشان وادی دشت بلا
دامن افشان لاله های کربلا
رایت توحید از اینان پایدار
ماند و می ماند به دور روزگار
گر فرات اینجا چو دریا خون گریست
نی عجب، خورشید بر هامون گریست!
محرم که میشود جوشش نام حسین(ع) در دلها، هر دلسوختهای را بیتاب میکند و چون تشنهای به سوی زلال معرفت عاشورا میکشاند. در ابتدای ماه محرم و در حالی که همه آماده اقامه عزا میشویم بهترین رفع تشنگی نوشیدن از کلام امام عاشورا است که با توضیحی از استاد مرحوم شیخ علی صفایی یکی از نوکران آن حضرت هم همراه شده باشد.
اباعبداللهالحسین(ع) در هنگامیکه به سوی کربلا میرفتند در منزلی از منازل که به آن ذیحسم میگفتند، این خطبه را ایراد فرمودند:
"براستی که این دنیا دگرگون شده است آنهم دگرگونی منکر و ناشناختهای. تمامی شناخته شدههای آن پشت کرد و رفت.
از این دنیا جز رطوبتی که بر ته کاسه میماند و زندگی پستی که به چریدن میماند، چیزی باقی نمانده است.
آیا به سوی حق نمینگرید که به آن عمل نمیشود و براستی از باطل چشمپوشی نمیشود؟
باید مومن عاشق، در دیدار خدا رغبت نماید که سزاوار است. من مرگ را جز زندگی و زندگی با ستمگران را جز رنج و خستگی نمیبینم، آدمها، بردههای دنیا هستند و دین بر سطح زبانهای آنها نشسته است تا آنجا که زندگی آنها بارور شود آن را رعایت میکنند، پس هنگامیکه با گرفتاری غربال میشوند دینداران، اندک میگردند."
مرحوم صفایی در توضیحی بر این خطابه می گوید:
تحول دنیا و زندگی انسانی تا سطح چریدن و خوردن و خوابیدن و کنار رفتن هدفهای حق و به روی کارآمدن هدفهای باطل، این همه میخواهد تا مومن عاشق به دیدار خدا روی بیاورد و از این زندگی بگذرد و از مرگ نترسد، که این مرگ زندگی است که حی قیوم را انتخاب کرد و این زندگی با ستمگران جز رنج و خستگی نیست که آدمی حاصلی بدست نیاورده است.
آدمها از هدفهایی هماهنگ و آرمانهای برابر با ارزشهای وجودی خود چشم پوشیدهاند و حتی از امارت و آزادگی به اسارت و بردگی گرفتار گردیدهاند و این دلهای اسیر اگر از دین هم حرفی بزنند، در سطح زبان است و بخاطر چرخش زندگی به اسارت رفته خویش است، در هنگام درگیری و در لحظه سنگین انتخاب، از آن چشم پوشند و آن را رعایت نمیکنند، چون دینداری غرامت سنگین میخواهد و برای اینها که این سطوح از زندگی را خواستار هستند، غنیمتی نمیآورد.
اگر آدمی بیش از دهان و شکم از خودش نشناسد، ناچار به بیش از پستانک و حلوایی دل نخواهد داد. آدمی با دگرگون شدن تلقی از خودش، تحولی در اهدافش راه مییابد. باتوجه به اندازههای وجودی آدمی است که ارزش های جدید مطرح میشوند.
برای این ارزشهاست که برنامهریزیها شکل میگیرد. این چنین آدمی است که به اسارت نمیرود و امیر وجود خویش و دنیای خویش و شرایط و روابط خویش است. این چنین آدمی است که برای فرمانروایی و آزادی وجودش حساب باز می کند و رنجها را تحمل مینماید و حتی مگر را بر زندگی ترجیح میدهد که زندگی انسانی ما در انتخاب، شکل میگیرد.
آنها که مردهها و میرندهها را انتخاب کردهاند، حتی اگر خرناس هم بشکند مردهاند و اگر تمامی دنیا را نه در دست که در حلقوم و شکم خویش بگذارند فقیرند و محرومند که خود را به کمتر داده اند و برای بیارزشتر از خود رنج بردهاند و نفس کشیدهاند.
آدمها از آنجایی که از خویش بیخبرند و در محاسبه، خود را مطرح نمیکنند و بحساب نمیآورند، به اسارت دنیا و جلوههایش و دنیا و چهار فصلش گرفتار میشوند و حتی اگر به عادتی و یا ضرورتی از دین دم میزنند، این به خاطر لیس و لعاب دنیاست و درست در هنگام تزاحم و تعارض منافع، وضعیت مشخص میشود و نهفتهها آشکار میگردد. غربال بلاء و گرفتاری، دیندارها را مشخص مینماید، فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون، با تمحیص و بلاء، دینداران اندک و کم میشوند، در غربال جز کمی باقی نمیماند
اای مردم شهید پرور! انشاء الله با سرافرازى در روز قیامت جزو صالحان و صدیقان قرار بگیرید.و اما من راه خود را انتخاب کرده ام و هدفم فى سبیل ا... میباشد و در این زمان که ما وارثان خون شهیدان حسین (ع) و فرزند عزیزش خمینى بت شکن ابراهیم زمان هستیم به ندایش لبیک بگوئیم (هل من ناصرا ینصرنى)و خط سرخ شهادت انقلاب را به پیش ببریم .
براتعلی کیانی خواه
***************
اما بدانید راه ما راهى است که بزرگان ما رفته اند من به دانشگاهى خواهم رفت که در هیچ نقطه از جهان پیدا نمى شود .دانشگاهى که درس آن آزادگى و استادش هم ا مام حسین (ع) مى باشد.
یداله گرامی
***************
هم اکنون باید به نداى «هل من ناصرا ینصرنى» حسین که در صحنه خونین کربلا سر داد، سر تعظیم فرو آورد، و با تمام کمال خود را در اختیار قرآن گذاشت، چون تنها کارى که در این زمانه از دست ما که خود را مسلمان و شیعه على (ع) مىدانیم برمىآید آباد کردن اسلام و آبیارى کردن درخت شهادت با خون خود است.
غلامرضا گرجی
***************
السلام علیک یا ابا عبدالله سلام ما بر تو حسین ،اى سرور آزادگان ،سلام ما بر تو حسین که همگى ما رزمندگان درس شهادت ،شجاعت ،ایثار ،مردانگى را از تو آموختیم . حسین جان اگر ما در کربلاى تو نبودیم تا به یارى تو بشتابیم اما حالا عاشقان تو در جبهه هاى غرب و جنوب ایران براى دفاع از اسلام و به عشق رسیدن به حرم تو با دشمنان اسلام پیکار مى کنند .
مجید گلدوز
***************
اى مادرم باید صبر و استقامت کرد آیا فراموش کرده اى که حسین (ع) چگونه در سرزمین کربلا و آیا فراموش کرده اید که زینب با آن همه مصیبتها فریاد حسین را در برابر جباران تاریخ استقامت کرد و طاغوتیان را رسوا نمود میدانم که هرچند برایت خبر ناگوارى است ولى دلم میخواهد که تو هم چون زینب در برابر مشکلات صبر و استقامت داشته باشى.
علی رضا گلرخی
***************
ای مردم شهید پرور! شهادت خطى است که ازصدر اسلام عاشقان الله به آن عشق مىورزیدند و امام حسین (ع ) کسى بود که جان و مال و همه چیز خود را براى پیشبرد دین مبین اسلام قربانى نمود و به درجه شهادت رسید و دنباله رو امام حسین کسانى بودند که می خواستند دین مبین اسلام را پایدارتر کنند، ولى چون دژخیمان آن زمان قدرت را در دست داشتند آنها را زندانى و یا به شهادت مىرساندند.
ابوالقاسم گندم کاران
***************
شهادت خطى است که از صدراسلام عاشقان الله به آن عشق مىورزیدند و امام حسین (ع ) کسى بود که جان و مال و همه چیز خود رابراى پیشبرد دین مبین اسلام قربانى نمود و به درجه شهادت رسید و دنباله روامام حسین کسانى بودند که میخواستند دین مبین اسلام را پایدارتر کنند، ولى چون دژخیمان آن زمان قدرت را در دست داشتند آنها را زندانى و یا به شهادت مىرساندند.
محمد ابراهیم
***************
حمد و سپاس خداوندى که مرا موفق گردانید که در این جهاد فى سبیل الله شرکت نمایم و آمده ام تا جان خود را در طبق اخلاص قرار دهم واز جان و مال و خانواده خود گذشتم تا به آیه قرآن که می فرماید از جان و مال بگذرید و در راه خدا هجرت کنید جامعه عمل بپوشم وآمده ام تا خط سرخ حسین زهرا(س) را ادامه بدهم و به دشمنان اسلام نشان دهم که ما پیرو اسلام و رهبر انقلاب خود هستیم.
محمد ابراهیم مانده گاری
***************
به راستى که چه زیبا گفت حسین (ع) « انالحیاه عقیده و الجهاد » بدرستی که زندگى عقیده و جهاد است.
علی رضا مانجف آبادی
***************
امام حسین (ع) می فرمایند : ما میرویم تا شما آزاد بمانید.
محمد محزونی ریزی
***************
پدر و مادر عزیزم ! بدانید که من فقط یک آرزو دارم وآن زیارت کربلاى سرورم امام حسین (ع) است و هیچ آرزویى ندارم .
حسین علی مجیری
***************
ای مردم شهید پرور! اختلافات جزیى را کنار بگذارید چون همین اختلافات است که تیشه به ریشه انقلاب مى زند براى من ناراحت نباشید وغصه نخورید زیرا من عزیزتر از امام حسین (ع ) و یارانش نیستم حتى من خاک پاى آنها هم نمى شوم براى زنده بودن اسلام باید خون داد چون اسلام بالاتر از همه چیز حتى جان ومال است و امام حسین (ع ) هم براى همین یعنى براى زنده کردن اسلام جان خود را فدا کرد.
رحیم مجیری
***************
شهید یعنى حاضر ، کسى که مرگ سرخ را بدست خویش به عنوان نشان دادن عشق به حقیقتى که تن به هر ذلتى مى دهند که در راه او بمیرند و آنها که تــن به هر ذلتى مى دهند تا زنده بمانند ، اینها کافــر هستند و آنـهایى که شهیــد مى شوند براى همیـشه زنده هستند،همانطور که امام حسین در زمین کربلا به شهادت رسید و اسم او از1400 سال پیش تا کنون زنده استو زنده خواهد بود و زنده تر هم مىشود .
ولی اله محمدی
***************
ای امت شریف ! مهمترین وصیتى که من و دیگر شهداء به شما امت حزب الله و عاشقان خط خونین امام حسین (ع) داریم درمورد پشتیبانى از ولایت فقیه و استمرار بخشیدن به آن است زیرا همه مى دانیم که یکى از مسائل مهم یک جامعه همانا مسئله رهبرى و سرپرستى و هدایت جامعه است که با وجود یک رهبریت صحیح و مطمئن جامعه به سوى فلاح و رستگارى پیش مى رود و با عدم وجود آن جامعه به ذلت و سقوط کشیده خواهد شد.
رمضان محمدی خروشادی
***************
تنها آرزوى من در این دنیا زیارت قبر اباعبدالله الحسین یا شهادت در راه اوست.
مرتضی محمدی فرد
منبع: اداره اطلاع رسانی معاونت پژوهش وارتباطات فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران
ای مردم شهید پرور! من در شرایطى این وصیت نامه را می نویسم که تا چند لحظه دیگر به لطف خداوند به صف مقدم جبهه اعزام می شوم و حس میکنم به دانشگاهى وارد می شوم که مکتب آن شهادت و معلمش حضرت امام حسین علیه السلام است.
حاجت محمود صالحی
***************
آرزویم این است که براى زیارت به کربلا بروم به سرزمینى که کسى ر ا در دل خود جاى داده است که درس آزادى و انسانیت و دیندارى به جهانیان آموخت به سرزمینى که مهر سجاده ام از خاک آیا زمان آن مى رسد ؟ انشا الله به یارى خداوند زمانى خواهد رسید به همین نزدیکى که کنار قبر امام حسین (ع) گریه و زارى و دعا کنید تا شاید امام زمان به واسطه شفاعت امام حسین(ع) نزد خداوند زودتر اجازه فرج یابد.
علی محمد محسنی حبیب آبادی
***************
ای امت شهید پرور! اگر من شهید شدم راه مرا ادامه دهید که راهى است که حسین (ع)رفت راهى است که خدادرقرآن فرموده است من ازشما میخواهم که وقتى من شهید شدم شما بیشتر درمجالس وکلاسهاى قرآن ونظامى و.....شرکت کنید ووصیت من به خواهرم این استکه اگر من شهید شدم خواهرم زینب وار پیام مرا به تمام ستمگران وجهانیان برسان تا بفهمند انقلاب ایران واسلام چیست وبفهمند که حسینیان راه راست را طى مى کنند.
غلامرضا محمدخانی
***************
ای امت شهید پرور ! زنده بودن خوب است موقعیکه انسان واقعا آزاد باشد زنده بودن موقعى خوب است که احتیاجى به کشورهاى خارجى نداشته باشیم زنده بودن موقعى خوب است که انسان زیر بار هیچ کس یا هیچ کشورى نباشد زندگى آن موقع لذت بخش است که انسان با ایمان کامل از دستورات الهى سرمشق گرفت ه باشد من راهم را انتخاب کرده ام راه من راه على اکبر (ع) است راه حسین (ع) است امام حسین (ع) می دانست که کشته می شود ولى رفت به میدان جنگ من می دانم که کشته می شوم ولى مى روم به میدان جنگ و از جنگ هیچ ترسى و هراسى
احمد محمدی
***************
لبیک اى امام اى پرچم دار آمده ام تا در میدان مبارزه فرامین الهى را با خون خود ثابت کنم که سربازامام حسین(ع) تن به ذلت و خفت نمى دهد . و خونش را براى اثبات و پایبند بودنش به دین و آیین و اسلام و حسینى بودنش به پاى درخت انقلاب می ریزد و با ریختن خون خود بر پاى درخت انقلاب افتخار میکنم .
حسن محمدی
***************
یا زهرا یا زهرا یا زهرا السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین و رحمه الله و برکاته
صفرعلی مرادی
***************
برادران مبادا ! در رختخواب بمیرید که حسین ابن على در میدان مبارزه بود که شهید شد و مبادا در غفلت بمیرید که بالاخره همه مى میرند و باز مى گویم که همانطور که انبیاء مردند شما هم میمیرید. حضرت على در محراب بود که باز شهید شد و مبادا بى تفاوت به جنگ و انقلاب بمیرند که على اکبر حسین در راه هدف شهید شد .
مجتبی محمدی
***************
اى ملت قهرمان! ایران تذکراتى که مى دهم به امید آن که در خودم و براى دیگران سودمند باشد ملت مسلمان تنها استدعائى که از شما دارم این است که تا آنجائى که مى توانید در نمازهایتان مخصوصا در نمازهاىشب امام را دعا کنید و دست از یارى این رهبر فداکار انقلاب اسلامى بر ندارید شما مانند مردم کوفه عمل نکنید که نماینده امام حسین (ع) را در شهر کوفه غریب و تنها رها کردند و به وعدهاى که داده بودند عمل نکردند.
مردم ایران نگذارید خون شهیدان پایمال شود همگی شما مسئولید هم در این دنیا و هم درآخرت نزد شهیدان و خدا .
صفرعلی مرادی
***************
اى ملت شهید پرور ! ایران شما که مى گفتید اى کاش امام حسین (ع) در کربلا بودیم و یاریت مى نمودیم هم اکنون نایب فرزند زهرا ندا را داده که هل من ناصر ینصرنى بیائید و مثل فرزندانى که آمدند و نداى حسین زمان را پاسخ بگوئید که حسین جان اگر در کربلا نبودیم که یاریت نمائیم هم اکنون نداى فرزندت را شنیده ایم و بسوى کربلاهاى ایران حرکت نمائید .
محمد مرادیادن ریزی
***************
برادران دانش آموز، شمایی که آرزو می کردید، ای کاش در کربلا بودیم و به کمک امامانمان می شتافتیم،حال تاریخ تکرار شده است و حسین(ع) و یزید دیگری درصحنه ی گیتی پیداشده اند و باز این فریاد «هل من ناصر ینصرنی» است که از حلقوم حسینی دیگری، بیرون می آید و شما را به یاری می طلبد یاریش کنید.
شهیدحسین علی باقر پور
تاریخ تولد 03/05/47(بجنورد) - تاریخ شهادت : 66/01/31
***************
دانش آموزان، مکتب حسین(ع) برای اعتلای حق و به اهتزاز در آوردن پرچم توحید بوده است.
شهید سید محمد شریفیان
تاریخ تولد 43/12/05(اسرافین)- تاریخ شهادت : 65/12/12
***************
پروردگارا! خودت آگاهی که هدف از جبهه آمدن من چه بود، اما به عده ای فرصت طلب و ا خلالگر اعلام می کنم که من آزادانه و با افتخار راهم را برگزیدم و برای رضای خدا و اطاعت از ولی فقیه و آزاد کردن کربلای حسینی و انتقام گرفتن خون هزاران ، هزار شهید پا در میدان نبرد نهادم و از شما امت حزب الله، می خواهم که راه خویش را با تفکر انتخاب کنید، چون عزارئیل یک بار به سراغ آدم می آید پس چه بهتر که مرگ ما شهادت در راه خدا باشد.
شهید عبدالحسین توکلی
تاریخ تولد: 48/01/01 (بجنورد) تاریخ شهادت : 66/05/25
***************
سلام مرا به رهبرم برسانید ، وقتی به زیارت کربلا رفتید از من حقیر یاد کنید و سلام مرا به امام حسین (ع) و به آن قبر و گوشه برسانید زیرا من آرزوی زیارت قبر امام حسین (ع) را داشتم ، و دارم.
شهید عباس حسینی یاقوتی
تاریخ تولد : 20/12/21(بجنورد) تاریخ شهادت : 62/08/10
**************
برادران و خواهران عزیزم، همانند ابوالفظل (ع) یار وفادار امام حسین(ع) در آخرین لحظه های عمرتان باشید.
شهید محمد رضا فدوی
تاریخ تولد : 42/12/09(بجنورد ) - تاریخ شهادت : 62/06/17
***************
هدف بنده از آمدن به جبهه هدف مولایم حسین (ع) و نایب بر حقش امام خمینی، بوده چرا که رهبر آزادگان به خاطر برپایی دین مبین اسلام به مقام شهادت نایل آمد حسین جگر گوشه فاطمه زهرا(س) است از خانه بیرون آمد، مردی تنها که آماده و روانه میدان شد او می خواست ناپاکان زمانه را از بین ببرد، فقط و فقط که اسلام را زنده کند، او تربیت یافته ی دامان پاک فاطمه زهرا(س) است.
شهید سید مهدی حسینی
تاریخ تولد : 20/6/47 (شیروان) - تاریخ شهادت : 65/10/25
***************
دلم می خواهد همانند علی اکبر(ع) به شهادت برسم و اگر خدا خواست با آن ها همنشین شوم . چه لذتی از این زیبا تر که در لحظات جان دادن سر بر دامن سالار شهیدان بگذارم.
شهید نریمان حمید زاده
تاریخ تولد : 30/6/47 (بجنورد) - تاریخ شهادت : 65/06/12
***************
منبع: اداره اطلاع رسانی معاونت پژوهش وارتباطات فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران
هیچ غصه نخورید که من در روز محشر از نزد امام حسین (ع) می آیم و شفاعت شما را از آن معصوم تقاضا می کنم.
شهید محمد علی ثابت قدم بیگان
تاریخ تولد : 45/07/10 (شیروان) - تاریخ شهادت : 65/01/31
***************
فرزندان دلیر و شجاع خود را به میادین نبرد بفرستید، تا از میهن اسلامی دفاع کنند ما که از علی اکبر(ع) و علی اصغر(ع) امام حسین (ع) بهتر نیستم.
شهید موسی روغنی
تاریخ تولد : 50/01/10 (بجنورد) - تاریخ شهادت : 65/01/11
***************
تو ای خواهرم از تو می خواهم که همچون زینب (س) مقاوم و استوار باشی و هیچ گاه بر جنازه ام گریه نکنی و این را برای خود افتخار بدانی که در ردیف حضرت زینب (س) قرار گرفته و با صبر و پایداریت مشت محکمی بر دهان ابر جنایتکار ان وارد بباوری.
حسین نگهبان
تاریخ تولد : 35/03/17 (اسفراین) - تاریخ شهادت : 64/03/14
***************
آنهایی که ادعای یاری کردن حسین (ع) در سر داشتند اکنون میدان باز شده و حسینی ها لبیک گویان رهسپار خط توحید می باشند. اینک خدای عزوجل بندگان خود را در مرحله آزمایش قرار داده و فرمان کربلای حسین (ع) عیناً در مقابل چشمان همگی مجسم است. درنگ خلاف امر خدا می باشد .
شهید مسعود فرامرزی
تاریخ تولد : 40/01/07(بجنورد ) - تاریخ شهادت : 66/12/25
**************
در این لحظات آخر درسهایی از مدرس بزرگ شهادت و اخلاق ابا عبدالله الحسین (ع) یادم آمد که فرمودند : « باید هدف از زندگی اطاعت خدا باشد.» و این را به عمل در دعای عرفه و جنگ کربلا نشان داد سپس ادامه دهندگان راه ابا عبدالله مراسم و دعاها را به فرمان امام هرچه با شکوهتر بجا آورید و به فرمان امام پر کنید.
شهید ابراهیم رحیمی
تاریخ تولد : 46/06/05(بجنورد) - تاریخ شهادت : 64/11/25
***************
ای امت اسلام ، گوش دل به ندای پاک امام حسین بدهید و به یاری دین خدا بشتابید و بدانید که خدا دینش را امروز اراده کرده است که به دست من و تو احیاء کند، پس بکوشید به ندای امام حسین (ع) لبیک بگویید.
شهید محمد حسین صابری
تاریخ تولد : 40/06/02(شیروان ) - تاریخ شهادت : 61/04/31
**************
ندای مظلومانه حسین (ع) از لابه لای تاریخ اینک نیز همچنان بلند است که « هل من ناصر ینصرنی» من این ندا را به گوش جان شنیدم و لبیک گفتم.
شهید محمد حسین صابری
تاریخ تولد : 34/04/10(بجنورد) - تاریخ شهادت :65/10/04
**************
مادرم، به یاد علی اکبر حسین (ع) گریه کنید ، نه برای من ، چون من خاک کف پای، علی اکبر (ع) و علی اصغر (ع) هم نمی شوم، جانم را فدایشان می کنم، شما هم برای شهادت آن بزرگواران گریه کنید.
شهید خلیل الله بهاری
تاریخ تولد : 38/06/02 (بجنورد ) - تاریخ شهادت : 65/02/03
**************
آنان که امروز ما را از سلاحشان می ترسانند بر کویر اندیشه باطلشان چیزی نخواهد رویید، ما در مکتب حسین (ع) درس شهادت آموخته ایم.
شهید حمید خیر دستجردی
تاریخ تولد : 44/12/02 (بجنورد ) - تاریخ شهادت : 65/10/04
**************
من به یاری خداوند ، تا موقعی که کافران بعثی را نابود نکرده ام و تا قبر سرور شهیدان حسین ابن علی(ع) را زیارت نکرده ام دست ا ز جنگ بر دشمنان برنخواهم داشت ، من راه سرخ حسین را (ع) را آزادانه برگزیده ام، حال که موفق شدم ، به لطف خدا به دیار عاشقان شتافته و، وجود نالایقم را در بین یاوران اسلام و قرآن و در کربلای مکرم تاریخ قرار می دهم، خدا را سپاس می گویم و از او می خواهم که اخلاص را با من عجین گرداند.
شهید فرامرز حسینی
تاریخ تولد : 41/06/12 (بجنورد) - تاریخ شهادت : 63/12/22
**************
مادر عزیزم من آرزو داشتم با آزادی راه کربلا، تو را که زحمات زیادی برام کشیده ای به کربلا ببرم و از نزدیک قبر شش گوشه و 72 تن از ابا عبدالله الحسین (ع) را زیارت کنی ولی مادرم نارحت نباش، کسانی هستند که دنباله رو راه ما باشند و اگر در این عملیات کربلا آزاد نشد، در عملیات های دیگر به امید خدا آزاد خواهد شد . و شما به زیارت خواهید رفت.
شهید فرامز حسینی
تاریخ تولد : 41/06/12 (بجنورد) - تاریخ شهادت : 63/12/22
**************
مادر جان، هر وقت خواستی گریه کنی برای امام حسین (ع) و برای علی اصغر (ع) شش ماه اش گریه کنید.
شهید نورالله احمدیان
تاریخ تولد : 46/01/12 (بجنورد) - تاریخ شهادت : 66/01/31
**************
برای مظلومیت حسین گریه کنید که او کسی را که در آن ظهر عاشورا نداشت که به سخن « هل من ناصر ینصرنی » اش، پاسخ دهد و در آن موقع با مظلومیت به شهادت رسید.
شهید محمد رضا اسدی
تاریخ تولد : 46/08/04 (بجنورد) - تاریخ شهادت : 62/12/05
**************
همین که نام مقدس امام حسین(ع)بر زبانم جاری شد، اشک های آقا مهدی هروله کنان بر گونه هایش دوید. آنگاه آنچنان ضجه ای از ایشان بلند شد، که عنان اختیار از کف دلان ربود... |
|
|
زیارت معصومان، راهى به سوى خدا:
زیارت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و امامان معصوم(علیهم السلام) که همان برقرار کردن ارتباط روحى و به وجود آوردن پیوند قلبى با آن بزرگواران است (چه از طریق حضور نزد مرقد آنان باشد، یا ارتباط از راه دور، و فرستادن سلام و درود و تحیّت و اظهار ارادت و اخلاص به آستانشان، همراه با بیان فضایل، کرامات، عبادات، اطاعات و خدمات آنان) آثار فوق العاده سازنده اى در تربیت نفوس زیارت کنندگان، و ارتقاى روح آنان و پرورش والاترین ارزش هاى معنوى و اخلاقى دارد; و چنانچه زیارت کننده، بداند چه مى کند و چه مى گوید و چه مى خواهد; به خوبى مى تواند راه قرب الى الله را با سرعت بپیماید، و از کنار قبر آنان، با روحى باصفا، پاک از گناه و آماده براى اطاعت پروردگار و انجام وظایف انسانى بازگردد، زیرا:
اوّلا: چگونه ممکن است توجّه به مقامات والاى این پیشوایان بزرگ و ذکر صفات و سجایاى آنان بازتابى در زیارت کننده آن بزرگواران نداشته باشد و او را به سوى خود فرا نخواند و تدریجاً به رنگ خود درنیاورد؟!
چگونه ممکن است منِ زائر، سر تا پا آلوده به گناه و صفات رذیله باشم، در عین حال دم از عشق و ارادت پاکان و نیکان جهان بزنم؟! آیا زیبنده است که بدون توبه و تجدید نظر در حالات و اعمال و رفتار خویش، پاى در حرم پاک آن بزرگواران بگذارم؟!
ثانیاً: چگونه ممکن است عرض حاجات معنوى یا مادّى نزد آنان کنم و آنها را به شفاعت در پیشگاه خدا بطلبم در حالى که کارى که در خور توجّه آنان و موجب رضایت آنان است انجام نداده ام؟! آیا توجّه به این امور، براى توبه از گناه و خودسازى و پاکى کافى نیست؟!
ثالثاً: کسى که کمترین آشنایى با مسایل روانى و روحیه الگوپذیرى انسان داشته باشد، تصدیق خواهد کرد که اگر زائرى با توجّه و حضور قلب و با عنایت به «محتواى بلند کلمات و جملات زیارات» در حرم آن بزرگواران حضور یابد، در هر جمله اى از این زیارات یک درس مهمّ تربیتى و انسان ساز نهفته است; فى المثل در زیارت جامعه کبیره، که جامع ترین زیارات است درس هاى عجیبى نهفته است; از جمله:
1- در اثناى زیارت از محبّت و توحید و شرک ستیزى آن عزیزان و مطیع محض خدا بودنشان دم مى زند و عرضه مى دارد:
اَلسَّلامُ عَلَى الدُّعاةِ اِلَى اللهِ، وَالاَْدِلاّءِ عَلى مَرْضاتِ اللهِ، وَالْمُسْتَقِرّینَ فى أَمْرِ اللهِ، وَالتّامّینَ فى مَحَبَّةِ اللهِ، وَالْمُخْلِصینَ فى تَوْحیدِ اللهِ، وَالْمُظْهِرینَ لاَِمْرِ اللهِ وَنَهْیِهِ، وَعِبادِهِ الْمُکْرَمینَ، اَلَّذینَ لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ، وَهُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ».(1)
سلام بر خوانندگان بسوى خدا و رهنمایان بسوى موجبات خشنودى خدا و استقرار یافتگان در فرمان خدا و کاملان در دوستى و محبّت خدا و مخلصان در یگانه پرستى خدا و آشکارکنندگان امر و نهى خدا و بندگان گرامى خدا آنان که پیشى نگیرند بر خداوند در گفتار و آنان که به دستورش عمل کنند.
امکان ندارد آن کس که این سخن را از روى معرفت مى گوید، به شرک و نفاق روى آورد و در راستاى توحید و اخلاص قدم برندارد!
2- ممکن نیست که زیارت کننده در خطاب به آن بزرگواران از تقوا، راستگویى، محوریّت در یگانه پرستى، عصمت از لغزشها و فتنه ها، طهارت از پلیدیها و آلودگیهاى آنان سخن بگوید و اعلان بدارد که من گواهى مى دهم شما امامان با تقوا، صادق، قیام کننده به امر پروردگار و عمل کننده به اراده او هستید، شما ارکان توحید خداوند و راهنمایان به صراط مستقیم او هستید. خداوند شماها را از لغزشها دور داشته و از فتنه هاى دین امنیّت بخشیده و از هر گونه آلودگى گناه پاک ساخته است; در عین حال عزمش را بر پرهیزکارى و راستگویى و دورى از آلودگى ها و استقامت در صراط مستقیم توحید، جزم ننماید.
3ـ امکان ندارد زائرى روى به آنان کرده، از صبر و استقامت و جهاد و تلاش و از خودگذشتگى آنان در راه خدا و از اقامه نماز و اداى زکات و امر به معروف و نهى از منکر آنان حرف بزند و بگوید: ?
«فَعَظَّمْتُمْ جَلالَهُ، وَاَکْبَرْتُمْ شَأْنَهُ، وَمَجَّدْتُمْ کَرَمَهُ، وَاَدَمْتُمْ ذِکْرَهُ، وَوَکَّدْتُمْ
شما نیز (در برابر) عظیم شمردید شوکتش را و مقامش را بزرگ دانستید و کرمش را ستودید و به ذکر او ادامه دادید و پیمانش را
میثاقَهُ، وَاَحْکَمْتُمْ عَقْدَ طاعَتِهِ، وَنَصَحْتُمْ لَهُ فِى السِّرِّ وَالْعَلانِیَةِ، وَدَعَوْتُمْ
محکم کردید وآن عهدى را که در فرمانبرداریش داشتید سخت استوار کردید و در پنهانى و آشکار براى او خیرخواهى کردید و مردم را
اِلى سَبیلِهِ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، وَبَذَلْتُمْ اَنْفُسَکُمْ فى مَرْضاتِهِ،
با حکمت و پند نیکو به راهش دعوت کردید و در راه خشنودى او بذل جان کردید
وَصَبَرْتُمْ عَلى مااَصابَکُمْ فى جَنْبِهِ،وَاَقَمْتُمُ الصَّلاةَ،وَآتَیْتُمُ الزَّکاةَ،وَاَمَرْتُمْ
و در مقابل پیش آمدهاى ناگوار بخاطر او بردبارى کردید، و نماز را بپا داشتید و زکات را پرداختید و امر به
بِالْمَعْرُوفِ،وَنَهَیْتُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ،وَجاهَدْتُمْ فِى اللهِ حَقَّ جِهادِهِ،حَتّى اَعْلَنْتُمْ
معروف و نهى از منکر کردید و در راه خدا آن طور که باید جهاد و مبارزه کردید تا بالاخره
دَعْوَتَهُ، وَبَیَّنْتُمْ فَرآئِضَهُ، وَاَقَمْتُمْ حُدُودَهُ، وَنَشَرْتُمْ شَرایِعَ اَحْکامِهِ».(2)
دعوت حق را آشکار و واجبات او را بیان داشتید و حدود و مقرراتش را برپا داشتید و دستورات و احکامش را منتشر ساختید.
ولى خودش اهل صبر و تلاش و جهاد نباشد و به نماز و زکات اهمّیّت لازم را ندهد و نسبت به حدود و قوانین الهى، تسامح به خرج دهد.
4ـ چگونه ممکن است که خطاب به آنان اعلان کند که من منتظر ظهور و حاکمیّت شما هستم، به فرمان شما گردن مى نهم، در پیشاپیشِ تمام خواسته ها و حوائجم، خواست شما را در نظر مى گیرم (مُنْتَظِرٌ لاَِمْرِکُمْ، مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِکُمْ، آخِذٌ بِقَوْلِکُمْ، عامِلٌ بِاَمْرِکُمْ... وَمُقَدِّمُکُمْ اَمامَ طَلِبَتى وَحَوآئِجى وَاِرادَتى فى کُلِّ اَحْوالى وَاُمُورى)(3) ولى در عمل، به همه این قولها و پیمانها پشت پا بزند؟!
5ـ و یا چگونه ممکن است خطاب به آنان از آثار صلوات بر آنان و برکات ولایت آنان در تزکیه روح و جان و تطهیر نفوس و پوشاندن گناهان، سخن بگوید (وَجَعَلَ صَلَوتِنا عَلَیْکُمْ، وَما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلایَتِکُمْ، طیباً لِخُلْقِنا، وَطَهارَةً لاَِنْفُسِنا، وَتَزْکِیَةً لَنا، وَکَفّارَةً لِذُنُوبِنا)(4) و یا دست به دعا بردارد و بگوید: خداوند مرا پیوسته بر دوستى و محبّت و آیین و اطاعت شما پایدار بدارد و از خوبانِ دوستداران شما و پیروى کنندگان نسبت به آنچه شما به سوى آن دعوت کرده اید و از آنان که آثار شما را روایت مى کنند و راه شما را مى پویند قرار دهد (فَثَبَّتَنِىَ اللهُ اَبَداً ما حَییتُ عَلى مُوالاتِکُمْ وَمَحَبَّتِکُمْ وَدینِکُمْ، وَوَفَّقَنى لِطاعَتِکُمْ، وَرَزَقَنى شَفاعَتَکُمْ، وَجَعَلَنى مِنْ خِیارِ مَوالیکُمُ التّابِعینَ لِما دَعَوْتُمْ اِلَیْهِ، وَ جَعَلَنى مِمَّنْ یَقْتَصُّ آثارَکُمْ، وَیَسْلُکُ سَبیلَکُمْ)،(5) و یا از ایمان و تبعیّت خویش نسبت به آنچه خدا و رسولش آورده اند حرف بزند و از خدا ثبات قدم را طلب کند (رَبَّنا آمَنّا بِما اَنْزَلْتَ، وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ، فَاکْتُبْنا مَعَ الشّاهِدینَ، رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنا، وَهَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً، اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهّابُ)(6) و یا وساطت و شفاعت آن بزرگواران را بخواهد و عاجزانه و خاضعانه، آنان را به پروردگارشان قسم دهد که از خدا آمرزش گناهانش را طلب کنند (یا وَلِىَّ اللهِ، اِنَّ بَیـْنى وَبیْـنَ اللهِ عَـزَّ وَ جَـلَّ ذُنُـوباً، لا یَاْتى عَلَیْها اِلاّ رِضاکُمْ، فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَکُمْ عَلى سِرِّهِ، وَاسْتَرْعاکُمْ اَمْرَ خَلْقِهِ، وَقَرَنَ طـاعَتَکُمْ بِطـاعَتِهِ، لَمَّا اسْتَوْهَبْتُمْ ذُنُوبى، وَکُنْتُمْ شُفَعآئى)(7) ولى در عین حال، هیچ تصمیم و اراده اى براى دور شدن از آلودگى ها و گناهان، نداشته باشد و براى خوب شدن و پیمودن راه آنان و نشر آثارشان قدمى برندارد و براى ثابت ماندن در راه آنان و در مسیر حق، تلاشى را به خرج ندهد؟!
6ـ چگونه امکان دارد که به آنان خطاب کند و بگوید: من مطیع شما هستم، اطاعت شما را اطاعت خدا و عصیان شما را عصیان خدا و دوستى و دشمنى با شما را دوستى و دشمنى با خدا مى دانم (فَاِنّى لَکُمْ مُطیعٌ، مَنْ اَطـاعَکُمْ فَقَدْ اَطاعَ اللهَ، وَمَنْ عَصاکُمْ فَقَدْ عَصَى اللهَ، وَمَنْ اَحَبَّکُمْ فَقَدْ اَحَبَّ اللهَ، وَمَنْ اَبْغَضَکُمْ فَقَدْ اَبْغَضَ اللهَ)(8) ولى در مقام عمل هیچ قدمى که صداقت او را در این اظهارات اثبات کند برندارد؟!... و همچنین سایر جملات پرمحتواى این زیارت و سایر زیارات.
به گفته شاعر:
من از مفصّل این نکته مجملى گفتم *** تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل
زیارت شرک نیست، عین توحید است:
راستى چه غافلند آنانى که به گمان واهىِ «پرهیز از شرک» مردم را از زیارت این بزرگان، با آن همه برکات معنوى و مادّى ـ که به قسمتى از آن در بالا اشاره شد ـ باز مى دارند! و خود را مسلمان مى دانند در حالى که از حقیقت اسلام دورند; چرا که زیارت آن بزرگواران به شکلى که در بالا گفته شد و به عنوان «اولیاءالله» و درخواست از آنان به عنوان «شفیعان درگاه الهى» و «عباد صالحین پروردگار» عین توحید و یکتاپرستى است، و سبب پرورش روح تقوا و ایمان است. گویا نمى دانند که در زیارت آنها، گاه صدها بار نام خداى یگانه برده مى شود و مثل زیارت جامعه، با یکصد بار تکبیر و توحید پروردگار آغاز مى گردد و با «نماز زیارت» که نیایش خالصانه اى به درگاه خداست پایان مى یابد، و گویا بى خبرند که زیاراتى چون زیارت «امین الله» (که از معتبرترین زیارتهاست) آمیخته با بلندترین و پر محتواترین مناجاتها و راز و نیاز الهى است; آن جا که پس از سلام و درود به امام زیارت شونده، آن هم به عنوان «امین الله در روى زمین» خالصانه با خدایت نجوا مى کنى و عرضه مى دارى: «اَللّـهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسى مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِکَ، راضِیَةً بِقَضآئِکَ، مُولِعَةً بِذِکْرِکَ وَدُعآئِکَ، مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اَوْلِیآئِکَ» و سپس زمزمه مى کنى: «اَللّـهُمَّ اِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتینَ اِلَیْکَ والِهَةٌ، وَسُبُلَ الرّاغِبینَ اِلَیْکَ شارِعَةٌ، وَاَعْلامَ الْقاصِدینَ اِلَیْکَ واضِحَةٌ»(9) و در پایان آمرزش دوستان و کوتاه شدن شرّ دشمنان و پیروزى کلمه حقّ و نابودى کلمه باطل را طلب مى کنى (اَنْتَ اِلهى وَسَیِّدى وَمَوْلاىَ، اِغْفِرْ لاَِوْلِیآئِنا، وَکُفَّ عَنّا اَعْدآئَنا، وَاشْغَلْهُمْ عَنْ اَذانا، وَاَظْهِرْ کَلِمَةَ الْحَقِّ، وَاجْعَلْهَا الْعُلْیا، وَاَدْحِضْ کَلِمَةَ الْباطِلِ، وَاجْعَلْهَا السُّفْلى، اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ).(10)
راستى نادیده گرفتن چنین زیارتها و شرک پنداشتن چنین عرض ارادتها دلیلى ندارد، جز سیاه بودن دل و غوطهور بودن در گمراهى و عدم آگاهى از کرامات و معجزات آن بزرگواران و آثار و برکات فراوان مادّى و معنوى که از جانب آن ارواح مقدّسه نصیب زوّارشان مى شود و در نهایت - چنانکه گذشت - بى خبرى از محتواى بلند زیارتنامه هایى که آمیخته با توبه و انابه، و دعا و نیایش و عبودیّت و خضوع در مقابل پروردگار یگانه و بازگشت به سوى اوست; این حقیقتى است که کمترین آشنایى با آداب زیارت، آن را آشکار مى سازد، و آثار فوق العاده تربیتى آن را روشن مى کند.
زیارت در روایات اسلامى:
بر همین اساس است که در روایات اهل بیت(علیهم السلام) با مضامین و تعابیر مختلف به زیارت و تعمیر قبور آن بزرگواران اهمّیّت زیادى داده شده است که بخشى از آن عام و مربوط به همه ائمّه است و بعضى از آن خاص است و ما در این جا به ذکر هفت تعبیر عام بسنده مى کنیم:(11)
1ـ از روایات متعدّدى به دست مى آید که اگر انسان بخواهد کاملا به عهد و پیمانش نسبت به هر کدام از ائمّه وفا کند، باید به زیارت قبورشان رود و بداند که هر کس با میل و رغبت به زیارتشان رود و مکتب آنان را تصدیق نماید مشمول شفاعتشان در روز قیامت قرار مى گیرد (إِنَّ لِکُلِّ إمام عَهْداً فی عُنُقِ أَوْلِیائِهِ وَ شیعَتِهِ، وَ إنَّ مِنْ تَمامِ الوَفَاءِ بِالْعَهْدِ، وَ حُسْنِ الأداءِ، زِیارةَ قُبُورِهِمْ، فَمَنْ زارَهُمْ رَغْبَةً فی زِیارَتِهِمْ، وَ تَصْدیقاً بِما رَغِبُوا فیهِ، کانَ أَئِمَّتُهم شُفَعائَهم یَوْمَ القِیامَةِ).(12)
2ـ زید شحّام از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که زائر ما اهل بیت، مثل کسى است که رسول الله(صلى الله علیه وآله) را زیارت کرده باشد و زائر رسول الله(صلى الله علیه وآله) زائر خدا در عرش اوست (قُلْتُ لاَِبی عَبْدِاللهِ(علیه السلام): ما لِمَنْ زارَ رَسُولَ اللهِ9؟ قالَ: کَمَنْ زارَ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ فوق عَرْشِهِ) (قالَ قُلْتُ: فَما لِمَنْ زارَ اَحَداً مِنْکُمْ؟ قالَ: کَمَنْ زارَ رَسُولَ اللهِ(صلى الله علیه وآله)).(13)
3ـ در روایت جابر که در آن، رسول گرامى(صلى الله علیه وآله) از شهادت اهل بیتش خبر مى دهد، وقتى فرزندش حسین(علیه السلام) از زائرین قبور آنها مى پرسد، رسول مکرّم(صلى الله علیه وآله) در جواب مى فرماید: «آنان طوایفى از امّت من هستند که شما را زیارت مى کنند و از آن، برکت مى جویند، و شایسته است بر من که در روز قیامت به سراغشان بروم تا از مشکلات آن روز و از گناهانشان رهایشان سازم و خداوند آنان را در بهشت جاى دهد» (یا بُنَیَّ، اُولئِکَ طَوائِفُ مِنْ أُمَّتى، یَزُورُونَکُمْ، فَیَلْتَمِسُونَ بِذلِکَ الْبَرَکَةَ، وَحَقیقٌ عَلَیَّ أَنْ آتیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ، حَتّى أُخَلِّصَهُمْ مِنْ أَهْوالِ السّاعَةِ مِنْ ذُنُوبِهِمْ، وَیُسْکِنَهُمُ اللّهُ الْجَنَّةَ).(14)
4ـ عیسى بن راشد از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که هر کس قبر هر کدام از ائمّه(علیهم السلام) را زیارت کند و نزد آن، دو رکعت نماز بخواند ثواب حجّ و عمره برایش نوشته مى شود.(15)
5ـ در روایت دیگرى امام صادق(علیه السلام) از اجدادش از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند که خطاب به امیرمؤمنان على(علیه السلام) فرمود: «خداوند قبر تو و قبور فرزندان تو را بقعه ها و عرصه هایى از بقاع و عرصات بهشت قرار داده است، و قلبهاى برگزیدگان از خلق و نخبگان از بندگانش را شیفته شما قرار داده، به گونه اى که با تحمّل انواع آزارها و مشکلات، قبور شما را تعمیر مى کنند و فراوان به زیارت آن قبور مى روند; همه اینها به نیّت تقرّب به خدا و به جهت علاقه شدیدى است که به رسول الله(صلى الله علیه وآله) دارند. اینان مخصوص شفاعت من و وارد بر حوض کوثر من، و فرداى قیامت، زوّار من در بهشت خواهند بود.یا علىّ! کسى که قبورتان را مرمّت کند و از آن سرکشى نماید، گویا سلیمان بن داود را در بناى بیت المقدّس یارى کرده است و کسى که قبورتان را زیارت کند ثواب حجّ به او داده مى شود و به گونه اى از گناهانش خارج مى شود که گویا تازه از مادر متولّد شده! پس بر تو و دوستان و محبّان تو بشارت باد به نعمت هایى که هیچ چشمى آن را ندیده و هیچ گوشى آن را نشنیده، و بر قلب هیچ بشرى خطور نکرده است...».(16)
6ـ در روایتى دیگر، وقتى عبدالرّحمن بن مسلم از امام کاظم(علیه السلام) درباره با فضیلت ترین زیارت (و این که آیا زیارت امیرمؤمنان افضل است یا...) سؤال مى کند حضرتش مى فرماید: «زیارت و دوستى اوّلین ما، زیارت و دوستى آخرین ماست، و زیارت و ولایت آخرین ما زیارت و ولایت اوّلین ماست (و فرقى بین ما وجود ندارد) و هر کس حاجتى از یکى از اولیا و دوستان ما را برآورده کند، گویا حاجت همه ما را برآورده ساخته است...».(17)
7ـ همین راوى در روایت دیگرى از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که: «هر کس بعد از رحلت ما به زیارت ما آید گویا در زمان حیاتمان ما را زیارت کرده است و هر کس با دشمنان ما بجنگد گویا در رکاب ما جنگ کرده است، و هر کس علاقه مندان ما را دوست داشته باشد در حقیقت به ما محبّت ورزیده، و هر کس مؤمنى را خوشحال کند در حقیقت ما را خوشحال کرده، و هر کس فقیرى از (پیروان) ما را کمک کند جبران کمک او بر جدّ ما محمد(صلى الله علیه وآله) است».(18)
تذکّر: شایان ذکر است که رفتن به استقبال زائرین اهل بیت(علیهم السلام) و دیدار از آنان و سلام و تهنیت بر ایشان، از اهمّیّت زیادى برخوردار است و مطابق روایت معلّى بن خنیس، همانند ثواب زوّار، براى انسان استقبال کننده و یا دیدارکننده نیز نوشته مى شود

By Ashoora.ir & Night Skin