حسین سالار قلبها
مى دانیم روز عاشورا که روز شهادت امام حسین(علیه السلام) و یاران باوفاى اوست، روز اندوه و غم و مصیبت ائمّه اطهار(علیهم السلام) و شیعیان آنها مى باشد، و بر انجام اعمال و رعایت امورى در این روز تأکید شده است، مانند:
1ـ شایسته است شیعیان در این روز دست از کسب و کار بکشند و نیازهاى خانه را امروز تهیّه و ذخیره نکنند و به عزادارى و نوحه سرایى بپردازند و همچون کسانى که عزیزترین افراد خویش را از دست داده اند، غم زده و اندوهگین باشند.
امام على بن موسى الرّضا(علیه السلام) فرمود: هر کس در روز عاشورا، دست از تلاش براى دنیا بردارد، خداوند حاجت هاى دنیوى و اخروى او را برآورده مى سازد، و هر کس که روز عاشورا، روز اندوه و غم و گریه اش باشد، خداوند روز قیامت را روز سرور و شادى او قرار دهد و در بهشت با دیدار ما، چشمش روشن مى شود، و هر کس که روز عاشورا را براى خود روز برکت بداند و در آن روز براى منزل خویش اموالى را ذخیره سازد، آن اموال براى او برکتى نخواهد داشت.(1) (البته کسانى که با مسائل بسیار ضرورى مردم سر و کار دارند مانند اطباى کشیک و امثال آنها از این امر مستثنا هستند).
در روایت دیگرى ابن عبّاس مى گوید: در منطقه «ذیقار» خدمت امیر مؤمنان(علیه السلام) رسیدم، صحیفه و نوشته اى را بیرون آورد که به خط مبارک او و املاى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بود. امام(علیه السلام) آن صحیفه را بر من خواند که در آن نوشته بود، امام حسین(علیه السلام)چگونه شهید مى شود و چه کسى او را مى کشد و چه کسانى وى را یارى مى کنند و چه کسانى با وى به شهادت مى رسند، امام(علیه السلام)وقتى آن را خواند گریه شدیدى نمود و من هم گریان شدم.(2)
همچنین در این روز از لعن و بیزارى جستن از قاتلان آن حضرت غافل نشوند و بر این امر تأکید کنند.
2ـ امام باقر(علیه السلام) فرمود: شیعیان در این روز به یکدیگر تسلیت بگویند و چه بهتر که با این جمله ها باشد:
عَظَّمَ اللّهُ أُجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ، وَ جَعَلَنا وَ إِیّاکُمْ مِنَ الطّالِبِینَ بِثارِهِ، مَعَ وَلِیِّهِ الاِْمامِ الْمَهْدِىِّ مِنْ آلِ مُحَمَّد عَلَیْهِمُ السَّلامُ.(3)
بزرگ گرداند خدا پاداش ما را در سوگواریمان بر حسین(ع) و قرار دهد خداوند ما و شما را از خون خواهانش به همراه ولیش امام مهدى از خاندان محمّد(ع).
3ـ مرحوم «ابن قولویه»(رحمه الله) مطابق روایتى مى گوید: کسى که در روز عاشورا کنار قبر امام حسین(علیه السلام) باشد و زائران را (کمک کند و) آب دهد، مانند کسى است که لشکر آن حضرت را سیراب کرده باشد و گویا با آن حضرت در کربلا حاضر بوده است.(4)
4ـ هزار مرتبه بر قاتلان آن حضرت لعنت کند و بگوید: اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَیْنِ(علیه السلام).(5)
5ـ خواندن هزار مرتبه سوره «توحید» در این روز فضیلت فراوانى دارد.
امام صادق(علیه السلام) فرموده است: هر کس در روز عاشورا هزار مرتبه سوره «توحید» را بخواند، خداوندِ رحمان به وى نظر (رحمت) افکند و هر کس را که خداوندِ رحمان (با دیده رحمت) نظر کند، وى را مجازات نخواهد کرد.(6)
6ـ در روز عاشورا شایسته است که از خوردن و آشامیدن - بدون قصد روزه - خوددارى نمایند تا این که وقت عصر فرا رسد و از غذا و آب مختصرى (که مصیبت زدگان استفاده مى کنند)، تناول نمایند.(7)
مرحوم «علاّمه مجلسى» در کتاب «زاد المعاد» گفته است که بهتر است روز نهم و دهم ماه محرّم را روزه نگیرند، زیرا بنى امیّه این دو روز را براى برکت و شکر بر قتل امام حسین(علیه السلام) (به عنوان ظاهرسازى) روزه مى گرفتند; از طریق اهل بیت(علیهم السلام) احادیث فراوانى در مذمّت روزه این دو روز، مخصوصاً روزه روز عاشورا نقل شده است.
همچنین در این روز، از مزاح و خنده و دیگر سرگرمى هاى مسرّت بخش دنیوى خوددارى نمایند.(8)
7ـ سزاوار است هنگام غروب روز عاشورا، به یاد مصائب فرزندان و اطفال و زنان حرم امام حسین(علیه السلام) باشند، زیرا آن هنگام از سخت ترین لحظات حرم آل پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود. دشمنان سرمست از باده پیروزى، و اجساد شهیدان روى خاک کربلا، و زنان و کودکان نالان و گریان و پریشان بودند; در همان زمان دستور غارت و آتش زدن خیمه ها صادر شد. اطفال یتیم، زنان بى سرپرست و کودکان تشنه، هر کدام به سویى مى دویدند و در آن میان، زینب و زین العابدین و امّ کلثوم(علیهم السلام) پناهگاه این مصیبت دیدگان بودند و همه غم ها را به دل و جان مى خریدند و همه دشوارى ها را بر خویش هموار مى ساختند، تا دیگران را آرام کنند.
در آن غروب، مصائبى بر خاندان رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) رفت که قابل تصوّر نیست و اندوهى بر آنان فرود آمد که قابل بیان کردن نمى باشد; مصائبى که اشک ها را از دیده ها سرازیر مى سازد و اعماق روح و جان را آزار مى دهد.
8ـ سزاوار است عاشقان و علاقه مندان مکتب سالار شهیدان امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا برخیزند و بر رسول خدا و علىّ مرتضى و فاطمه زهرا و حسن مجتبى و سایر امامان از ذریّه آن حضرت(علیهم السلام) سلام کنند و آنان را در این مصیبت هاى بزرگ، با دلى سوزان و اشکى روان تسلیت گویند و این زیارت را بخوانند: ?
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ ادَمَ صَفْوَةِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ نُوح نَبِىِّ
سلام بر تو اى وارث حضرت آدم برگزیده خدا سلام بر تو اى وارث حضرت نوح پیامبر
اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ اِبْراهیمَ خَلیلِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ
خدا سلام بر تو اى وارث ابراهیم خلیل خدا سلام بر تو اى وارث
مُوسى کَلیمِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عیسى رُوحِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ
موسى هم گفتار خدا سلام بر تو اى وارث حضرت عیسى روح خدا سلام بر تو
یا وارِثَ مُحَمَّد حَبیبِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عَلِىٍّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،
اى وارث حضرت محمّد حبیب خدا سلام بر تو اى وارث على امیر مؤمنان
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ الْحَسَنِ الشَّهیدِ سِبْطِ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ
سلام بر تو اى وارث حسن آن امام شهید و نوه رسول خدا سلام بر تو
یَابْنَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ الْبَشیرِ النَّذیرِ، وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ،
اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى فرزند مژده دهنده و ترساننده و پسر آقاى اوصیا
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا
سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانیان سلام بر تو اى
عَبْدِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللهِ وَابْنَ خِیَرَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللهِ
اباعبدالله سلام بر تو اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده او سلام بر تو اى خون خدا
وَابْنَ ثارِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوِتْرُ الْمَوْتُورُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الاِْمامُ
و فرزند خون خدا سلام بر تو اى کشته مظلومى که انتقام خونت گرفته نشد سلام بر تو اى امام
الْهادِى الزَّکِىُّ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، وَ اَقامَتْ فى جِوارِکَ،
راهنماى پاک و بر آن ارواحى که به آستان تو فرود آمدند و در جوارت رحل اقامت افکندند
وَ وَفَدَتْ مَعَ زُوّارِکَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ مِنِّى ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ،
و با زائرانت ورود کردند سلام من بر تو تا زنده ام من و برپاست شب و روز
فَلَقَدْ عَظُمَتْ بِکَ الرَّزِیَّةُ، وَ جَلَّ الْمُصابُ فِى الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُسْلِمینَ،
که براستى بزرگ شد به تو مصیبت و گران شد سوگوارى در میان مؤمنان و مسلمانان و
وَفى اَهْلِ السَّمواتِ اَجْمَعینَ، وَ فى سُکّـانِ الاَْرَضینَ، فَاِنّا للهِِ وَاِنّا اِلَیْهِ
در میان ساکنین آسمانها همگى و در میان ساکنین زمینها «انا لله و انا الیه
راجِعُونَ، وَ صَلَواتُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ وَ تَحِیّاتُهُ عَلَیْکَ وَ عَلى ابآئِکَ
راجعون» درودهاى خدا و برکاتش و تحیتهایش بر تو و بر پدران
الطّاهِرینَ الطَّیِّبینَ الْمُنْتَجَبینَ، وَ عَلى ذَراریهِمُ الْهُداةِ الْمَهْدِیّینَ، اَلسَّلامُ
پاک و پاکیزه و برگزیده ات و بر فرزندان راهنماى راه یافته شان باد سلام
عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ وَ عَلَیْهِمْ، وَ عَلى رُوحِکَ وَ عَلى اَرْواحِهِمْ، وَ عَلى
بر تو اى سرور من و بر ایشان و بر ارواح ایشان و بر
تُرْبَتِکَ وَ عَلى تُرْبَتِهِمْ، اَللّـهُمَّ لَقِّهِمْ رَحْمَةً وَ رِضْواناً وَ رَوْحاً وَ رَیْحاناً،
تربت تو و بر تربت ایشان خدایا ببار بر ایشان رحمت و خشنودى و روح و ریحانى
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ یا اَبا عَبْدِاللهِ، یَا بْنَ خاتَمِ النَّبِیّینَ، وَ یَا بْنَ سَیِّدِ
سلام بر تو اى سرور من اى ابا عبدالله اى فرزند خاتم پیمبران و اى فرزند آقاى
الْوَصِیّینَ، وَ یَا بْنَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَهیدُ یَا بْنَ
اوصیا و فرزند بانوى زنان جهانیان سلام بر تو اى شهید (راه حق) و اى پسر
الشَّهیدِ، یا اَخَ الشَّهیدِ، یا اَبَا الشُّهَدآءِ، اَللّـهُمَّ بَلِّغْهُ عَنّى فى هذِهِ السّاعَةِ
شهید و اى برادر شهید و اى پدر شهیدان خدایا برسان به او از جانب من در این ساعت
وَ فى هذَا الْیَوْمِ، وَ فى هذَا الْوَقْتِ وَ فى کُلِّ وَقْت، تَحِیَّةً کَثیرَةً وَسَلاماً،
و در این روز و در این وقت و در هر وقت تحیتى زیاد و سلامى بسیار
سَلامُ اللهِ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ یَا بْنَ سَیِّدِ الْعالَمینَ، وَ عَلـَى
سلام خدا بر تو و رحمت خدا و برکاتش اى فرزند آقاى جهانیان و نیز بر
الْمُسْتَشْهَدینَ مَعَکَ سَلاماً مُتَّصِلاً مَا اتَّصَلَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، اَلسَّلامُ عَلَى
شهید شدگان با تو سلامى پیوسته به پیوستگى شب و روز سلام بر
الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِىٍّ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ
حسین بن على شهید (راه حق) سلام بر على بن الحسین آن شهید (عالى قدر) سلام
عَلـَى الْعَبّاسِ بْنِ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ الشَّهیدِ، السَّلامُ عَلَى الشُّهَدآءِ مِنْ وُلْدِ
بر عباس فرزند امیرمؤمنان آن شهید (والا مقام) سلام بر فرزندان شهید
اَمِیرِ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَى الشُّهَدآءِ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ، اَلسَّلامُ عَلَى
امیرمؤمنان سلام بر فرزندان شهید حسن سلام بر
الشُّهَدآءِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ، اَلسَّلامُ عَلَى الشُّهَدآءِ مِنْ وُلْدِ جَعْفَر وَ عَقیل،
شهیدان از فرزندان حسین سلام بر شهیدان از فرزندان جعفر و عقیل
اَلسَّلامُ عَلى کُلِّ مُسْتَشْهَد مَعَهُمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد
سلام بر هر شهیدى که با ایشان بود از مؤمنان خدایا درود فرست بر محمّد و
وَآلِ مُحَمَّد، وَ بَلِّغْهُمْ عَنّى تَحِیَّةً کَثیرَةً وَ سَلاماً، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ
آل محمّد و برسان به ایشان از جانب من تحیتى زیاد و سلامى بسیار سلام بر تو اى رسول
اللهِ، اَحْسَنَ اللهُ لَکَ الْعَزآءَ فى وَلَدِکِ الْحُسَیْنِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةُ،
خدا نیکو کند خداوند صبر تو را در سوگوارى فرزندت حسین سلام بر تو اى فاطمه
اَحْسَنَ اللهُ لَکِ الْعَزآءَ فى وَلَدِکِ الْحُسَیْنِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ
نیکو کند خداوند صبر تو را در سوگوارى فرزندت حسین سلام بر تو اى امیر
الْمُؤْمِنینَ، اَحْسَنَ اللهُ لَکَ الْعَزآءَ فِى وَلَدِکَ الْحُسَیْنِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا
مؤمنان نیکو کند خدا صبر تو را در مصیبت فرزندت حسین سلام بر تو اى ابا
مُحَمَّد الْحَسَنَ، اَحْسَنَ اللهُ لَکَ الْعَزآءَ فى اَخیکَ الْحُسَیْنِ، یا مَوْلاىَ یا اَبا
محمّد حسن (مجتبى) نیکو گرداند خدا صبر تو را در مصیبت برادرت حسین اى مولاى من اى ابا
عَبْدِاللهِ، اَنـَا ضَیْفُ اللهِ وَضَیْفُکَ، وَجارُ اللهِ وَجارُکَ، وَلِکُلِّ ضَیْف وَجار
عبدالله من میهمان خدا و میهمان توام و در پناه خدا و پناه توام و براى هر میهمان و پناهنده اى
قِرىً، وَقِراىَ فى هذَا الْوَقْتِ اَنْ تَسْئَلَ اللهَ سُبْحانَهُ وَتَعالى، اَنْ یَرْزُقَنى
حق پذیرایى است و پذیرایى من در این وقت این است که از خداى سبحان بخواهى که روزیم گرداند
فَکاکَ رَقَبَتى مِنَ النّارِ، اِنَّهُ سَمیـعُ الدُّعـآءِ، قَریبٌ مُجیبٌ.(9)
آزادى از آتش دوزخ را که براستى او شنواى دعا و نزدیک و اجابت کننده است.
9ـ خواندن زیارت امام حسین(علیه السلام) معروف به «زیارت عاشورا» در این روز ثواب فراوانى دارد.
این زیارت را مى توان از راه دور یا نزدیک خواند و بسیار بافضیلت و یکى از کیمیاهاى سعادت است و در بخش زیارات تحت عنوان «زیارت عاشورا» گذشت
این ماه نیز یادآورِ فداکارى ها و جانبازى هاى امام حسین(علیه السلام) و یارانش مى باشد; ماه ادامه اسارتِ اهل بیت(علیهم السلام) و ورود آنها (مطابق روایتى) به شام است.
شام بر اثر خطبه هاى امام سجّاد و زینب کبرى(علیهما السلام) به کلّى دگرگون گردید و از همان جا بذرِ انقلاب بر ضدِّ بنى امیّه پاشیده شد; و در نتیجه همین خطبه ها، بنى امیّه در تمام جهان اسلام رسوا گشت و خطرى که از سوى آنان اسلام و قرآن را تهدید مى کرد، به برکت خون هاى شهیدان و خطابه هاى پیام آورانِ عاشورا، دفع شد.
علاوه بر این، ماه صفر چنان که گفتیم یادآور ضایعه بزرگ و مصیبت عظمى، یعنى رحلت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و شهادت فرزندانِ گرامیش امام حسن مجتبى و امام على بن موسى الرّضا(علیهما السلام) است; آمیخته شدنِ خاطره اربعین حسینى با خاطره جانکاهِ این مصایبِ بزرگ، دهه آخر ماه صفر را، دهه اندوه و غم براى پیروان مکتب اهل بیت(علیهم السلام) ساخته است.
ولى از آن جا که این ایّام ماتم و غم، سبب مرورى مجدّد، بر تاریخ زندگانى آن بزرگواران و تلاش ها، شهامت ها و فداکارى هاى آنان است، ماهى است پر از شور و عشق و اخلاص و فداکارى; به همین دلیل، تاریخ نشان داده است که بسیارى از توطئه هاى دشمنانِ اسلام، به برکت شورى که در جلسات و دسته جاتِ سوگوارىِ آن بزرگواران در این ماه ایجاد شده، درهم شکسته و خنثى گردیده است، که این خود موهبت بزرگى است، و باید همیشه آن را ارج نهاد و از آن پاسدارى کرد
1ـ «سیّد بن طاووس» نقل کرده است: در روز سوم ماه صفر، دو رکعت نماز بخوان که در رکعت اوّل سوره «حمد» و سوره «انّا فتحنا» (فتح) و در رکعت دوم سوره «حمد» و سوره «توحید» قرائت شود و پس از سلام نماز، صد بار صلوات بفرست و صد بار آل ابى سفیان را لعنت کن و صد مرتبه استغفار نما و آنگاه حاجت خویش را از خداوند بخواه. (ان شاء اللّه به هدف اجابت مى رسد).(1)
2ـ در روز اربعین (بیستم ماه صفر) زیارت امام حسین(علیه السلام) مستحبّ است و مورد تأکید قرار گرفته. در روایتى که «شیخ طوسى» از امام حسن عسکرى(علیه السلام) نقل کرده، چنین آمده است: نشانه هاى مؤمن پنج چیز است: به جاى آوردن پنجاه و یک رکعت نماز (17 رکعت نماز واجب و 34 رکعت نافله) و زیارت اربعین (امام حسین(علیه السلام)) و انگشتر را بر دستِ راست نهادن، و پیشانى را به هنگام سجده بر خاک گذاردن و بسم الله الرّحمن الرّحیم را در نماز بلند گفتن.(2)
زیارت مخصوصى براى اربعین از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است
براى شب عاشورا، دعا و نمازهاى بسیارى نقل شده است که برخى از آنها به این شرح است:
1ـ احیاى شب عاشورا; در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمده است که «هر کس شب عاشورا را بیدار بماند (و به عبادت بپردازد); گویا عبادت فرشتگان را انجام داده است...».(1)
2ـ پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: در شب عاشورا، چهار رکعت نماز مى گذارى و در هر رکعت یک مرتبه «حمد» و پنجاه مرتبه سوره «توحید» را مى خوانى وقتى که در رکعت چهارم سلام نماز را گفتى، ذکر خدا را بسیار بگو و بر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) صلوات بفرست و تا مقدارى که ممکن است بر دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) لعنت کن.(2)
3ـ صد رکعت نماز بجا مى آورى، هر دو رکعت با یک سلام، که در هر رکعت یک مرتبه «حمد» و سه بار سوره «توحید» را مى خوانى و پس از پایان این نمازها، هفتاد بار مى گویى: سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلاَّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظِیمِ.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: کسى که این نماز را بخواند - از مردان و زنان - وقتى که بمیرد، خداوند قبرش را معطّر و خوشبو مى کند و هر روز - تا هنگام دمیدن صور - نورى وارد قبرش مى شود...(3)
اوّل محرّم:
آغاز سال هجرى قمرى است، گرچه هجرت در ماه ربیع الأوّل صورت گرفت; ولى به مناسبت آغاز سال، سزاوار است همه مؤمنان به یاد حادثه عظیم هجرت و آثار مهم آن در تاریخ اسلام و فداکارى هاى مولاى متّقیان على(علیه السلام) در لیلة المبیت باشند.
دوم محرّم:
روز ورود امام حسین(علیه السلام) و یارانش به سرزمین کربلا (در سال 61 هجرى قمرى)(1) است که سرآغاز حماسه هاى عظیم عاشوراست.
هفتم محرّم:
روز جلوگیرى کردن حرم حسینى(علیه السلام) از دستیابى به آب است; در این روز دستورى از سوى عبیداللّه بن زیاد براى عمر بن سعد رسید که بین حسین(علیه السلام) و یارانش و آب حایل شوند، تا قطره اى از آب فرات ننوشند!(2)
نهم محرّم (تاسوعا):
«شیخ کلینى» از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که آن حضرت فرمود: «روز تاسوعا، روزى است که امام حسین(علیه السلام) و یارانش را در کربلا محاصره کردند و دشمنان براى جنگ با آن حضرت اجتماع نمودند، و پسر مرجانه و عمر بن سعد از زیادى لشکر خویش خوشحال شدند، و امام حسین(علیه السلام) و اصحابش را در آن روز ضعیف شمردند، و یقین کردند که براى امام حسین(علیه السلام)یاورى نخواهد آمد و مردم عراق وى را کمک نخواهند کرد; آنگاه فرمود: «بِأبی المُسْتَضْعَفُ الغَریبُ; پدرم فداى آن ضعیفِ غریب باد».(3)
در این روز شمر همراه با نامه اى از سوى عبیداللّه بن زیاد خطاب به عمر بن سعد وارد کربلا شد که بر حسین(علیه السلام) و یارانش سخت بگیر! تا تسلیم شوند و وادار به بیعت گردند و در صورت امتناع، همه آنها را به قتل برسان. امام حسین(علیه السلام) حاضر به پذیرش ذلّت بیعت با دشمن نشد; ولى از آنان خواست که آن شب را به وى مهلت دهند، تا به عبادت و دعا و نماز بپردازد، و فردا در معرکه نبرد با آنان روبه رو خواهد شد.(4)
دهم محرّم (عاشورا):
روز پرحماسه و فراموش نشدنى تاریخ اسلام و تشیّع; روز فداکارى، جانبازى و شهادت سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبداللّه الحسین(علیه السلام) و یاران باوفایش، در سرزمین کربلا (در سال 61 هجرى قمرى) است.
دوازدهم محرّم:
روز شهادت امام زین العابدین(علیه السلام) (بنابر روایتى در سال 94 یا 95 هجرى قمرى) است.(5)
بیست و پنجم محرّم:
روز شهادت امام زین العابدین(علیه السلام) است بنابر روایتى دیگر.(6
در فضیلت تربت آن حضرت روایات فراوانى وارد شده، مانند:
1ـ از روایات متواتر به دست مى آید که تربت پاک آن حضرت شفاى دردها و بیمارى هاست(1) و امان از بلاها و هر خوف و ترس(2) و طبق بعضى از روایات، تربت را مى توان از میان محلّ قبر مبارک تا یک میل(3) و یا حتّى تا چهار میل(4) برگرفت.
مرحوم محدّث قمى(رحمه الله) در «فوائد الرضویّه» در احوال سیّد محدّث و مُتبحّر، آقا سیّد نعمت الله جزایرى(قدس سره) مى نویسد که آن سیّد جلیل در تحصیل علم، زحمت بسیار کشیده و رنج بسیار برده است و چون در اوایل تحصیل حتّى قادر بر تهیّه چراغ نبود، از روشنى مهتاب استفاده مى کرد، لذا از کثرت مطالعه در مهتاب، چشمانش ضعیف شده بود، ولى به برکت تربت مقدّسه سیّدالشهدا و خاک مرقدهاى شریفه ائمّه عراق(علیهم السلام) چشمانش روشنى یافت،(5) و جاى تعجّب نیست که خداوند چنین اثرى را در آن خاک مقدّس براى شیعیان و محبّان قرار داده باشد.
بهترین راه براى استفاده از تربت پربرکت آن حضرت، این است که مقدار کمى از تربت تمیز را در مقدار کمى آب تمیز حل کنند و از آن کمى بنوشند; یا هر یک از افراد خانواده مقدارى از آن آب را به عنوان تبرّک استفاده کنند، و طریق دیگر این که به اندازه یک عدس از تربت تمیز را روى زبان بگذارند و یک جرعه آب روى آن بنوشند.
2ـ «ابن قولویه» از شخصى نقل مى کند که گفت: امام على بن موسى الرضا(علیهما السلام) از خراسان برایم بسته اى را فرستاد، وقتى آن را گشودم، در میانش خاکى را یافتم. از کسى که آن را آورده بود پرسیدم: این چیست؟ گفت: خاک قبر امام حسین(علیه السلام) است، آن حضرت (امام رضا(علیه السلام)) هدیه اى براى کسى نمى فرستد مگر آن که کمى از این خاک را در میانش مى گذارد و مى فرماید: به اذن و مشیّت خدا امان از بلاهاست.(6)
3ـ یکى از یاران امام صادق(علیه السلام) به محضر مبارک امام عرض کرد: چگونه است که فردى از خاک قبر امام حسین(علیه السلام) برمى دارد و از آن سود مى برد، ولى فرد دیگرى از آن برمى دارد و بهره اى نمى برد؟ جواب فرمود: «نه والله، هر کس که از آن خاک بردارد و اعتقاد داشته باشد که به او نفع مى بخشد، البتّه بهره مند مى شود».(7)
کیفیّت استفاده از تربت حسینى:
در ارتباط با آداب نگهدارى تربت حسینى و کیفیّت بهره گیرى از آن نیز روایاتى وارد شده است:
1ـ از ابوحمزه ثمالى نقل شده: خدمت امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: اصحاب را مى بینم که از خاک قبر امام حسین(علیه السلام) برمى دارند و از آن (باذن الله) شفا طلب مى کنند، آیا واقعاً در آن شفا وجود دارد؟ فرمود: «از خاکى که از فاصله میان قبر تا چهار میل برمى دارند، مى توان براى درمان دردها بهره جست، و هر کس یقین به شفاى آن داشته باشد هرگاه از آن شفا بجوید بِاذن الله کفایتش مى کند».(8)
2ـ در روایت دیگرى آمده است که هرگاه کسى از شما خواست از تربت بهره گیرد، نخست آن را ببوسد، سپس بر دو دیده اش بگذارد و بر سایر بدن بمالد و بگوید:
اَللّـهُمَّ بِحَقِّ هذِهِ التُّرْبَةِ، وَبِحَقِّ مَنْ حَلَّ بِها، وَثَوى فیها، وَبِحِقِّ اَبیهِ وَاُمِّهِ وَاَخیهِ،وَالاَْئِمَّةِ مِنْوُلْدِهِ،وَبِحَقِّ الْمَلائِکَةِ الْحآفّینَ بِهِ،اِلاَّ جَعَلْتَهاشِفآءً مِنْ کُلِّ دآء،وَبُرْءاًمِنْ کُلِّ مَرَض،وَنَجاةً مِنْ کُلِّ آفَة،وَحِرْزاًمِمّااَخافُوَاَحْذَرُ.
خدایا به حقّ این تربت شریف و به حقّ آن بزرگوارى که در آن فرود آمد و مسکن گرفت و به حقّ پدر و مادرو برادرش و امامان از فرزندانش و به حقّ فرشتگانى که او را دربرگرفته اند که بگردانى آن را شفاى از هر درد و درمان از هر بیمارى و رهایى از هر آفت و پناهگاهى از هر چه از آن مى ترسم و پرهیز مى کنم.
سپس از آن استفاده کند.(9)
3ـ و نیز در روایتى آمده: هر گاه خواستى از تربت امام حسین(علیه السلام) استفاده کنى بگو:
بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ، اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ رِزْقاً واسِعاً، وَعِلْماً نافِعاً، وَشِفآءً مِنْ کُلِّ دآء، اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ.(10)
به نام خدا و به ذات خدا، خدایا بگردانش روزى فراخ و دانشى سودمند و شفاى از هردردى که تو بر هر چیز توانایى.
4ـ مستحب است قدرى تربت حسینى به همراه میّت، داخل قبر گذاشته شود،(11) و در روایت دیگرى وارد شده که با حنوطش مخلوط گردد.(12)
5ـ مستحب است سجده کردن بر تربت امام حسین(علیه السلام) که حجاب هاى هفتگانه را باز مى کند و سبب قبولى نماز و بالا رفتن آن به آسمانها مى شود.(13)
6ـ مستحب است از آن، تسبیح بسازند و با چنین تسبیحى ذکر گویند(14) که فضیلت عظیم دارد و مادامى که در دست صاحبش مى باشد، تسبیح خدا مى گوید هر چند صاحبش تسبیح نگوید.(15)
یادآورى:
1ـ همان گونه که از مجموع روایات فوق به دست آمد، باید حریم تربت حسینى را پاس داشت و به گونه اى آن را نگهدارى کرد که بى حرمتى پیش نیاید، زیر دست و پا نماند، در راه نریزند و آلوده نکنند.
2ـ مشهور میان علما این است که خوردن گل و خاک، مطلقاً جایز نیست مگر تربت مقدّسه امام حسین(علیه السلام) که آن هم صرفاً به قصد شفا جایز است، و احتیاط آن است که بیش از یک عدس نباشد.
3ـ در این که مقصود از تربت حسینى، خاکِ چه مقدار فاصله از زمین کربلا مى باشد، تعبیرات روایات گوناگون است ; البتّه هر چه نزدیکتر به قبر مقدّس باشد، بهتر است.(16)
فضیلت زمین کربلا و حائر حسینى:
روایات فراوانى در ارتباط با شرافت و فضیلت زمین کربلا و حائر حسینى وارد شده که به بعضى از آنها اشاره مى شود:
1ـ امیرمؤمنان(علیه السلام) از زمین کربلا به همراه جمعى از اصحابش گذشتند، وقتى به آن جا رسیدند اشک از چشمان حضرت جارى شد و فرمود: این جاست جایگاه اقامت سوارانشان و اینجاست محلّ انداختن بارهایشان و این جاست که خونشان ریخته مى شود، خوشا به حال تو اى تربتى که خون یاران حق روى تو ریخته مى شود (هذا مُناخُ رُکّابِهِمْ، وَ هذا مَلْقى رِحالِهِمْ، وَ هُنا تُهْرَقُ دِماءُهُمْ، طُوبى لَکَ مِنْ تُرْبَة عَلَیْکَ تُهْرَقُ دِماءُ الاَْحِبَّةِ).(17)
2ـ در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: جایگاه قبر حسین بن على(علیهما السلام) از روزى که آن حضرت در آن دفن شد، باغ پرارزشى از باغ هاى بهشت است.(18)
3ـ ابوهاشم جعفرى مى گوید: امام هادى(علیه السلام) در ایّام بیماریش مى فرمود: کسى را به سوى «حائر» (حائر حسینى براى طلب شفاى من) بفرستید. عرض کردم: فدایت شوم اجازه مى فرمایید که من بروم؟ فرمود: برو امّا با رعایت تقیّه... عزم بر حرکت گرفتم ولى قبل از حرکت، جریان را براى علىّ بن بلال ذکر کردم، او با تعجّب گفت: حضرت هادى(علیه السلام) خودش حائر است او را با «حائر» چه کار؟! خدمت حضرت رسیدم سؤال علىّ بن بلال را براى او نقل کردم، فرمود: آیا رسول الله خانه خدا را طواف نمى کرد و حجرالاسود را نمى بوسید با آن که حرمت رسول گرامى(صلى الله علیه وآله) وحرمت مؤمن از حرمت خانه خدا بیشتر است؟ بدان که این مکان ها مکان هایى هستند که خداوند دوست دارد یاد او در آنها زنده شود، من هم دوست دارم براى شفاى من در مکان هایى دعا شود که خدا دوست دارد و حائر حسینى یکى از آن مکانهاست.(19)
محلّ حائر حسینى:
بحثى که در این جا مطرح است این است که چه مقدار از اطراف قبر مطهّر امام حسین(علیه السلام) «حائر» محسوب مى شود و آن مکانى که آن همه روایات در فضیلت آن و استجابت دعا در آن، در فصل فضیلت زیارت ذکر شد، کدام است و چه مقدار مساحت دارد؟
مرحوم «علاّمه مجلسى» اقوال متعدّدى را از علما در این رابطه نقل کرده است و آنچه در نظر شریف خود ایشان تقویت دارد این است که مراد از «حائر»(20) آن مقدار از مساحتى است که دیوارهاى صحن، آن را احاطه کرده است در نتیجه خود صحن از جمیع اطراف و ساختمان هایى که به قبّه شریفه متّصل است و همچنین مسجدى که در پشت آن قبّه قرار دارد جزء حائر محسوب مى شود. و آنچه مشهور میان اهالى کربلاست و از گذشتگان، به آنها به ارث رسیده و همچنین ظاهر کلمات اکثر اصحاب، همین است.(21)
مرحوم «صاحب جواهر» نیز در تفسیر حائر همین معنا را انتخاب کرده است(22) هر چند احتیاط آن است که صحن مطهر را جزء حائر ندانند و به حرم مطهّر و رواق ها و مسجد بالاسر قناعت کنند، به خصوص این که در گذشته حرم تا این حد توسعه نداشت.
از خداوند بزرگ توفیق بهرهورى همه عاشقان مکتب آن حضرت را از فیوضات عظیم این اماکن مقدّسه مسألت داریم.
شکّى نیست که زیارت امام حسین(علیه السلام) در غیر ایّام مخصوصى که گذشت، در هر وقت و زمان دیگر، خصوصاً اوقات شریفه و بالاخصّ ایّامى که با آن حضرت نسبتى داشته باشد (مثل روز مباهله و روز نزول سوره «هل أتى» و روز تولّد آن حضرت) فضیلت دارد و در این ایّام فرشتگان از آسمان نازل مى شوند،(1) و در میان آنها، شب هاى جمعه از اهمّیّت ویژه اى برخوردار است و روایات متعدّدى در ارتباط با آن وارد شده است، از جمله:
1ـ در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم خداى متعال در هر شب جمعه نظر عنایت خاصّى به امام حسین(علیه السلام) مى افکند و جمیع پیامبران و اوصیاى آنان را به زیارتش مى فرستد.(2)
2ـ «ابن قولویه» از یکى از یاران امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که فرمود: «هر کس در هر جمعه، قبر امام حسین(علیه السلام) را زیارت کند به یقین آمرزیده مى شود، و با حسرت از دنیا بیرون نمى رود، و با حضرتش در بهشت همسایه مى شود»، سپس به او فرمود: «چه کسى است که از همسایگى با امام حسین(علیه السلام) در بهشت شادمان نشود؟» عرض کرد: کسى که رستگار نشده باشد.(3)
3ـ از بعضى روایات استفاده مى شود که حضرت ولى عصر(علیه السلام) خبر سلیمان اعمش را که مى گوید: «همسایه اش به او گفت: در خواب دیدم که برگه هایى از آسمان فرو مى ریزد که در آنها امان از آتش دوزخ براى هر کس که در شب جمعه امام حسین(علیه السلام) را زیارت کند نوشته بود»(4) تأیید فرموده است.
یادآورى:
1ـ براى این اوقات شریفه زیارت خاصّى وارد نشده، تنها براى روز تولّد آن حضرت (سوم شعبان) دعایى از ناحیه مقدّسه صادر شده که خواندن آن بسیار شایسته است و در اعمال ماه ها (ماه شعبان، صفحه 678) خواهد آمد.
2ـ براى زیارت وداع امام حسین(علیه السلام) اکتفا مى کنیم به آنچه که در آخرین آداب زیارت امام حسین(علیه السلام) خواهد آمد.
براى روز عاشورا زیارات متعدّدى نقل شده که در بخش هاى آینده این کتاب (بخش اعمال ماه ها) به مناسبت بیانِ اعمالِ روز دهم ماه محرّم (روز عاشورا) بعضى از این زیارات ذکر خواهد شد. در این بخش (بخش زیارات) نیز به تناسب فصل زیارات مخصوصه امام حسین(علیه السلام) به بعضى زیارات دیگر اشاره مى شود،لیکن قبل از بیان این زیارت،شایسته است به اهمّیّت و آثار فراوانى که زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) از نزدیک، یا دور در این روز غم انگیز و حزن آفرین دارد، اشاره گردد:
1ـ جابر جعفى مى گوید: روز عاشورا بر امام صادق(علیه السلام) وارد شدم، به من فرمود: «کسى که شب عاشورا نزد قبر امام حسین(علیه السلام) بیتوته کند، روز قیامت در حالى که به خونش آغشته است و گویا با امام حسین(علیه السلام) در یک میدان شهید شده، محشور مى شود».(1)
2ـ کسى که روز عاشورا امام حسین(علیه السلام) را زیارت کند بهشت بر او واجب مى شود.(2)
3ـ کسى که روز عاشورا نزد قبر امام حسین(علیه السلام) به یاد آن حضرت، زوّارش را سیراب کند مثل کسى است که به لشکر امام حسین آب داده و در آن میدان حاضر بوده است.(3)
یادآورى: جناب علقمه، از تکلیف کسانى که توفیق زیارت امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا براى آنان فراهم نیست سؤال مى کند که به ضمیمه جواب امام(علیه السلام) در قسمت «زیارت امام حسین(علیه السلام) از راه دور» خواهد آمد; إن شاءالله. (صفحه 432)
سند زیارت معروف عاشورا:
جناب علقمه از امام باقر(علیه السلام) زیارتى را نقل مى کند که هر جا از زیارت عاشورا و آثار و برکات آن چیزى گفته شده و یا مى شود، مقصود همین زیارت است. این زیارت که مى توان از دور و نزدیک آن را خواند از آثار و برکات فوق العاده اى برخوردار است که ما براى نشان دادن اهمّیّت آن نکاتى را مورد اشاره قرار مى دهیم:
الف) سند این روایت اختصاص به علقمه ندارد بلکه به سه طریق دیگر نیز نقل شده است:
1ـ محمد بن اسماعیل از صالح بن عقبه از مالک جهنى از امام باقر(علیه السلام).(4)
2ـ محمد بن اسماعیل از صالح بن عقبه از پدرش از امام باقر(علیه السلام).(5)
3ـ روایت معروف صفوان از امام صادق(علیه السلام).(6)
البتّه لازم به ذکر است، در اسنادى که به امام باقر(علیه السلام) منتهى مى شود زیارت عاشورا بدون دعا نقل شده است; امّا در سند صفوان که به امام صادق(علیه السلام) منتهى مى شود، دعایى نیز براى بعد از زیارت ذکر شده که ـ همان گونه که گذشت ـ به اشتباه به نام «دعاى علقمه» مشهور شده است در حالى که صحیح این بود که به «دعاى صفوان» نامگذارى مى شد.
ب) در فضیلت این زیارت همین بس که بر خلاف سایر زیارات که از معصومین(علیهم السلام) نقل شده، این زیارت به شکل حدیث قدسى روایت شده است، یعنى ائمّه هدى(علیهم السلام) آن را از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل کرده اند که جبرئیل امین آن را از سوى خداوند براى او آورده است.
اضافه بر این که طبق روایتى از امام صادق(علیه السلام)، آن حضرت و اجداد معصومش(علیهم السلام) ضمانت کرده اند هر کس این زیارت را و دعاى بعد از آن را بخواند، زیارتش مقبول درگاه خداوند و دعایش مستجاب و اهل بهشت خواهد بود و حتّى شفاعتش در حقّ دیگران پذیرفته خواهد شد.(7)
ج) این که مشاهده مى شود بعضى از متدیّنین و عاشقان امام حسین(علیه السلام)، هر روز این زیارت را مى خوانند و بر مداومت بر آن اصرار مىورزند بى جهت نیست; چون «ابن قولویه» در پایان روایت علقمه، از خود علقمه نقل مى کند که امام باقر(علیه السلام) فرمود: «اگر توان دارى که هر روز امام حسین(علیه السلام) را با این زیارت، زیارت کنى، چنین کن که تمام آنچه از ثواب گفته شد برایت نوشته مى شود ان شاءالله تعالى».(8)
البتّه با توجّه به این که در روایت علقمه، دعاى بعد از زیارت، وجود ندارد لذا از سنگینى مداومت بر این زیارت، کاسته مى شود.
د) از بعضى از قضایا نیز به دست مى آید که ادامه دادن بر این زیارات، آثار و برکات ویژه اى را به دنبال دارد، حتّى سبب مى شود که دوستان و همسایگان چنین کسى، مشمول برکات و نتایج آن گردند و الطاف الهى شامل حال آنها شود.
هـ) قابل توجّه این که در پایان این روایت آمده است: «اى صفوان! هرگاه حاجتى به تو روى آورد با این زیارت در هر مکانى که هستى زیارت کن و این دعا را بخوان و حاجتت را بخواه که از جانب خدا برآورده خواهد شدوخداوند از وعده جود و بخششى که به رسولش داد تخلّف نمى کند و الحمدلله».(9)
خلاصه هر قدر در فضیلت این زیارت گفته شود کم است، ولى نباید فراموش کرد که شرطِ گرفتن نتیجه آن است که محتواى زیارت را درک کند و در مسیر آن حرکت نماید. ?
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللهِ، [اَلسَّلامُ عَلَیْکَ
سلام بر تو اى ابا عبدالله سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو
یا خِیَرَةَ اللهِ وَابْنَ خِیَرَتِهِ](10)، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَابْنَ سَیِّدِ
اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش سلام بر تو اى فرزند امیر مؤمنان و فرزند آقاى
الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ
اوصیا سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانیان سلام
عَلَیْکَ یا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى
بر تو اى که خدا خونخواهیش کندو فرزند چنین کسى و اى کشته اى که انتقام کشته گانت نگرفتى سلام بر تو و بر
الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ
روان هایى که فرود آمدند به آستانت، بر شما همگى از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من برجایم
وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، یا اَباعَبْدِاللهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ
و برجاست شب و روز اى ابا عبدالله براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظیم گشت
الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَعَلى جَمیعِ اَهْلِ الاِْسْلامِ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ
مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام و گران و عظیم گشت
مُصیبَتُکَ فِى السَّمواتِ، عَلى جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ، فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً
مصیبت تو در آسمانها بر همه اهل آسمان ها پس خدا لعنت کند مردمى را که
اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ
ریختند شالوده ستم و بیدادگرى را بر شما خاندان و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را
عَنْ مَقامِکُمْ، وَاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللهُ فیها، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً
از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از آن مرتبه هایى که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود و خدا لعنت کند مردمى که
قَتَلَتْکُمْ، وَلَعَنَ اللهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللهِ
شما را کشتند و خدا لعنت کند آنان که تهیه اسباب کردند براى آنها تا توانستند با شما بجنگند بیزارى جویم بسوى خدا
وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَمِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ وَاَوْلِیآئِهِم، یا اَباعَبْدِاللهِ اِنّى سِلْمٌ
و بسوى شما از ایشان و از پیروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان اى اباعبدالله من تسلیمم
لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ، وَلَعَنَ اللهُ آلَ زِیاد
و در صلحم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قیامت و خدا لعنت کند خاندان زیاد
وَآلَ مَرْوانَ، وَلَعَنَ اللهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً، وَلَعَنَ اللهُ ابْنَ مَرْجانَةَ، وَلَعَنَ اللهُ
و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنى امیه را همگى و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زیاد) را و خدا لعنت کند
عُمَرَ بْنَ سَعْد، وَلَعَنَ اللهُ شِمْراً، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ
عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند مردمى را که اسب ها را زین کردند و دهنه زدند و به راه افتادند
لِقِتالِکَ، بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى، لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِکَ، فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَ
براى پیکار با تو پدر و مادرم بفدایت که براستى بزرگ شد مصیبت تو بر من پس مى خواهم از آن خدایى که گرامى داشت
مَقامَکَ وَاَکْرَمَنى بِکَ، اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمام مَنْصُور مِنْ اَهْلِ
مقام تو را و گرامى داشت مرا بخاطر تو که روزیم گرداند خونخواهى تو را در رکاب آن امام یارى شده از خاندان
بَیْتِ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ
محمّد صلى الله علیه و آله خدایا قرار ده مرا نزد خودت آبرومند بوسیله حسین
عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، یا اَبا عَبْدِاللهِ، اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللهِ وَاِلى
علیه السلام در دنیا و آخرت اى ابا عبدالله من تقرّب جویم به درگاه خدا و پیشگاه
رَسُولِهِ، وَاِلى اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَ اِلى فاطِمَةَ، وَاِلَى الْحَسَنِ وَاِلَیْکَ
رسولش و امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و شما
بِمُوالاتِکَ، وَبِالْبَرآئَةِ [مِمَّنْ قاتَلَکَ وَ نَصَبَ لَکَ الْحَرْبَ، وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ
بوسیله دوستى تو و بوسیله بیزارى از کسى که با تو مقاتله کرد و جنگ با تو را برپا کرد و به بیزارى جستن از کسى که
اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ، وَاَبْرَءُ اِلَى اللهِ وَ اِلى رَسُولِهِ](11) مِمَّنْ
شالوده ستم و ظلم بر شما را ریخت و بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى رسولش از کسى که
اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ، وَبَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ، وَجَرى فى ظُلْمِهِ وَجَوْرِهِ عَلَیْکُمْ،
پى ریزى کرد شالوده این کار را و پایه گذارى کرد بر آن بنیانش را و دنبال کرد ستم و ظلمش را بر شما
وَعلى اَشْیاعِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَاَتَقَرَّبُ اِلَى اللهِ، ثُمَّ اِلَیْکُمْ
و بر پیروان شما بیزارى جویم بدرگاه خدا و به پیشگاه شما از ایشان و تقرّب جویم بسوى خدا سپس به شما
بِمُوالاتِکُمْ وَمُوالاةِ وَلِیِّکُمْ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِکُمْ وَالنّاصِبینَ لَکُمُ
بوسیله دوستیتان و دوستى دوستان شما و به بیزارى از دشمنانتان و برپا کنندگان (و آتش افروزان)
الْحَرْبَ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ، اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ،
جنگ با شما و به بیزارى از یاران و پیروانشان من در صلح و سازشم با کسى که با شما در صلح است
وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ، وَوَلِىٌّ لِمَنْ والاکُمْ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ، فَاَسْئَلُ
و در جنگم با کسى که با شما در جنگ است و دوستم با کسى که شما را دوست دارد و دشمنم با کسى که شما را دشمن دارد و درخواست کنم
اللهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیآئِکُمْ، وَرَزَقَنِى الْبَرآئَةَ مِنْ
از خدایى که مرا گرامى داشت بوسیله معرفت شما و معرفت دوستانتان و روزیم کند بیزارى جستن از
اَعْدآئِکُمْ، اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ
دشمنانتان را به این که قرار دهد مرا با شما در دنیا و آخرت و پابرجا دارد براى من در پیش شما
قَدَمَ صِدْق فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ
گام راست و درستى (و ثبات قدمى) در دنیا و آخرت و از او خواهم که برساند مرا به مقام پسندیده شما
عِنْدَاللهِ، وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمام هُدىً ظاهِر ناطِق بِالْحَقِّ
در پیش خدا و روزیم کند خونخواهى شما را با امام راهنماى آشکار گویاى به حق
مِنْکُمْ(12)، وَاَسْئَلُ اللهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ، اَنْ یُعْطِیَنى
که از شما (خاندان) است واز خدا خواهم به حقّ شما و بدان منزلتى که شما نزد او دارید که عطا کند به من
بِمُصابى بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ، مُصیبَةً ما اَعْظَمَها وَاَعْظَمَ
بوسیله مصیبتى که از ناحیه شما به من رسیده بهترین پاداشى را که مى دهد به یک مصیبت زده از مصیبتى که دیده براستى چه مصیبت بزرگى و چه
رَزِیَّتَها فِى الاِْسْلامِ، وَفى جَمیعِ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى
داغ گرانى بود در اسلام و در تمام آسمانها و زمین خدایا چنانم کن
فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْ
در این جا که ایستاده ام از کسانى باشم که برسد بدو از ناحیه تو درود و رحمت و آمرزشى خدایا قرار ده
مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَمَماتى مَماتَ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،
زندگیم را زندگى محمّد و آل محمّد و مرگم را مرگ محمّد و آل محمّد
اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ، وَابْنُ آکِلَةِ الاَْکبادِ، اَللَّعینُ ابْنُ
خدایا این روز روزى است که مبارک و میمون دانستند آن را بنى امیه و پسر آن زن جگرخوار (معاویه) آن ملعون پسر
اللَّعینِ، عَلى لِسانِکَ وَلِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، فى کُلِّ مَوْطِن
ملعون (که لعن شده) بر زبان تو و زبان پیامبرت که درود خدا بر او و آلش باد در هر جا
وَمَوْقِف وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللّـهُمَّ الْعَنْ اَبا سُفْیانَ
و هر مکانى که توقّف کرد در آن مکان پیامبرت صلى الله علیه و آله خدایا لعنت کن ابوسفیان
وَمُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ، عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ، وَهذا یَوْمٌ
و معاویه و یزید بن معاویه را که لعنت بر ایشان باد از جانب تو براى همیشه و این روز روزى است که
فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیاد وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِ، اَللّـهُمَّ
شادمان شدند به این روز دودمان زیاد و دودمان مروان بخاطر کشتنشان حضرت حسین صلوات الله علیه را خدایا
فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَالْعَذابَ، اَللّـهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى هذَا
پس چندین برابر کن بر آنها لعنت خود و عذاب دردناک را خدایا من تقرّب جویم بسوى تو در این
الْیَوْمِ، وَفى مَوْقِفى هذا وَاَیّامِ حَیاتى، بِالْبَرآئَةِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ،
روز و در این جایى که هستم و در تمام دوران زندگیم به بیزارى جستن از اینها و لعنت فرستادن بر ایشان
وَبِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ
و بوسیله دوست داشتن پیامبرت و خاندان پیامبرت که بر او و بر ایشان سلام باد
* سپس صد مرتبه مى گویى:
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَآخِرَ تابِع لَهُ عَلى
خدایا لعنت کن نخستین ستمگرى را که بزور گرفت حق محمّد و آل محمّد را و آخرین کسى که او را در این زور و ستم
ذلِکَ، اَللّـهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ
پیروى کرد خدایا لعنت کن بر گروهى که پیکار کردند با حسین(علیه السلام) و همراهى کردند و پیمان بستند
وَتابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ، اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً
و از هم پیروى کردند براى کشتن آن حضرت خدایا لعنت کن همه آنها را
آنگاه صد مرتبه مى گویى:
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ
سلام بر تو اى ابا عبدالله و بر روانهایى که فرود آمدند به آستانت، بر تو از جانب من سلام
اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى
خدا باد همیشه تا من زنده ام و برپاست شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار زیارت من
لِزِیارَتِکُمْ(13)، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ
از شما سلام بر حسین و بر على بن الحسین و بر فرزندان
الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ * سپس مى گویى: اَللّـهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ
حسین و بر اصحاب و یاران حسین * * * * * خدایا مخصوص گردان
ظالِم بِاللَّعْنِ مِنّى، وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَالرّابِعَ، اَللّهُمَّ الْعَنْ
نخستین ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اوّلى را و سپس دوّمى و سوّمى و چهارمى را خدایا لعنت کن
یَزیدَ خامِساً، وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللهِ بْنَ زِیاد وَابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْد
یزید را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبیدالله پسر زیاد و پسر مرجانه را و عمر بن سعد
وَ شِمْراً،وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیاد وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ(14)
و شمر و دودمان ابوسفیان و دودمان زیاد و دودمان مروان را تا روز قیامت
آنگاه به سجده مى روى و مى گویى:
اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ
خدایا مخصوص توست ستایش سپاسگزاران تو بر مصیبت زدگى آنها،
اَلْحَمْدُ للهِِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى،اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ،
ستایش خداى را بر بزرگى مصیبتم خدایا روزیم گردان شفاعت حسین(علیه السلام) را در روز ورود (به صحراى قیامت)
وَثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْق عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ، اَلَّذینَ
و ثابت بدار گام راستیم را در نزد خودت با حسین(علیه السلام) و یاران حسین آنان که
بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ.(15)
بى دریغ دادند جان خود را در راه حسین علیه السلام.
یادآورى:
1ـ از روایت علقمه از امام باقر(علیه السلام) استفاده مى شود که این زیارت براى دور و نزدیک هر دو وارد شده است و خوب است در ابتدا سلامى به حضرت دهند و دو رکعت نماز بخوانند و سپس شروع به خواندن زیارت کنند.(16)
2ـ کسانى که موفّق به گفتن صد مرتبه لعن و سلام نباشند، مى توانند به یک مرتبه (به قصد رجا) قناعت کنند و در روایتى از امام هادى(علیه السلام) در مورد چنین اشخاصى آمده است که هر کس لعن و سلام زیارت عاشورا را یک بار بخواند و پس از لعن نود و نه بار بگوید: «اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِیعاً» و پس از سلام نیز نود و نه بار بگوید: «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلَى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلَى اَوْلاَدِ الْحُسَیْنِ وَ عَلَى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ» کفایت مى کند.(17)
3ـ در فصل زیارات امیرمؤمنان(علیه السلام) (پاورقى زیارت صفوان، زیارت سوم از زیارت مطلقه) گذشت که آنچه به عنوان دعاى علقمه بعد از زیارت عاشورا معروف شده، جایگاه اصلى اش آنجاست لذا از این جا حذف شده و به آن جا منتقل گردیده است، (رجوع شود به : پاورقى صفحه 275). گرچه بر اساس روایت صفوان از امام صادق(علیه السلام) هر جا که زیارت عاشورا خوانده شود، مى توان این دعا را نیز پس از آن خواند.(18)
«ابن قولویه» در کتاب «کامل الزیارات» به سند معتبر از ابوحمزه ثمالى از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده که فرمود: وقتى اراده زیارت قبر حضرت عباس(علیه السلام) را نمودى، بر دَرِ حرم آن حضرت مى ایستى و مى گویى:
--------------------------------------------------------------------------------
«ابن قولویه» در کتاب «کامل الزیارات» به سند معتبر از ابوحمزه ثمالى از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده که فرمود: وقتى اراده زیارت قبر حضرت عباس(علیه السلام) را نمودى، بر دَرِ حرم آن حضرت مى ایستى و مى گویى: ?
سَلامُ اللهِ وَسَلامُ مَلائِکَتِهِ الْمُقَرَّبینَ وَاَنْبِیآئِهِ الْمُرْسَلینَ، وَعِبادِهِ
سلام خدا و سلام فرشتگان مقرّبش و پیمبران فرستاده اش و بندگان
الصّالِحینَ، وَجَمیعِ الشُّهَدآءِ وَالصِّدّیقینَ، وَالزَّاکِیاتُ الطَّیِّباتُ، فیـما
شایسته اش و تمام شهیدان و راستگویان و درودهاى پاکیزه و پاک در هر
تَغْتَدى وَتَرُوحُ، عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ، اَشْهَدُ لَکَ بِالتَّسْلیمِ
بامداد و پسین بر تو اى فرزند امیر مؤمنان گواهى دهم برایت که تو تسلیم بودى
وَالتَّصْدیقِ، وَالْوَفآءِ وَالنَّصیحَةِ، لِخَلَفِ النَّبِىِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
و تصدیق نمودى و وفا و خیرخواهى کردى نسبت به (حضرت ابا عبدالله) یادگار پیامبر صلى الله علیه و آله
الْمُرْسَلِ، وَالسِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ، وَالدَّلیلِ الْعالِمِ، وَالْوَصِّىِ الْمُبَلِّغِ، وَالْمَظْلُومِ
(آن پیامبر) مرسل و نوه برگزیده (آن حضرت) و راهنماى دانشمند و وصیّى که رساننده احکام خدا بود و آن ستمدیده اى
الْمُهْتَضَمِ، فَجَزاکَ اللهُ عَنْ رَسُولِهِ وَعَنْ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَعَنِ الْحَسَنِ
که حقّش پایمال شد پس خداوند پاداشت دهد از جانب رسولش و از امیر مؤمنان و از حسن
وَالْحُسَیْنِ، صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِمْ، اَفْضَلَ الْجَزآءِ بِما صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ
و حسین درودهاى خدا بر ایشان بهترین پاداشها را بخاطر آن بردباریت و پاداش خوبى
وَاَعَنْتَ، فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ، لَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّکَ،
و کمکى که کردى و چه نیکوست سرانجام خانه ات خدا لعنت کند کسى که تو را کشت و خدا لعنت کند کسى که جهل ورزید درباره حقّ تو
وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِکَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ حالَ بَیْنَکَ وَبَیْنَ مآءِ الْفُراتِ، اَشْهَدُ
و سبک شمرد حرمت تو را و خدا لعنت کند کسى که حایل شد میان تو و میان آب فرات گواهى دهم
اَنَّکَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً، وَاَنَّ اللهَ مُنْجِزٌ لَکُمْ ما وَعَدَکُمْ، جِئْتُکَ یَابْنَ اَمیرِ
که براستى تو مظلوم کشته شدى و براستى که خدا وفا کند به وعده اى که به شما داده آمده ام به درگاهت اى پسر امیر
الْمُؤْمِنینَ، وَافِداً اِلَیْکُمْ، وَقَلْبى مُسَلِّمٌ لَکُمْ، وَ اَنَا لَکُمْ تابِعٌ، وَنُصْرَتى لَکُمْ
مؤمنان و واردم بر شما و دلم تسلیم شما هست و خودم نیز پیرو شمایم و یاریم براى شما
مُعَدَّةٌ، حَتّى یَحْکُمَ اللهُ وَهُوَ خَیْرُ الْحاکِمینَ، فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ عَدُوِّکُمْ،
آماده است تا هنگامى که خدا حکم کند و او بهترین حکم کنندگان است و من طرفدار شما و با شما هستم نه با دشمن شما
اِنّى بِکُمْ وَبِإِیابِکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ، وَبِمَنْ خالَفَکُمْ وَقَتَلَکُمْ مِنَ الْکافِرینَ،
و من نسبت به شما و به بازگشتتان (در زمان رجعت) ایمان دارم و نسبت به هر کس که با شما مخالفت کرده و شما را کشته کافر و منکرم،
قَتَلَ اللهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ بِالاَْیْدى وَ الاَْلْسُنِ
بکشد خدا مردمى را که شما را کشتند بدست و زبان
سپس داخل حرم مقدّس مى شوى و مى گویى:
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ، اَلْمُطیعُ للهِِ وَلِرَسُولِهِ،
سلام بر تو اى بنده شایسته پیرو خدا و رسولش
وَلاَِمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَالْحَسَنِ والْحُسَیْنِ، صَلَّى اللهُ عَلَیْهِمْ وَسَلَّمَ، اَلسَّلامُ
و پیرو امیرمؤمنان و حسن و حسین درود خدا و سلامش بر ایشان باد سلام
عَلَیْکَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ ]وَمَغْفِرَتُهُ[(1) وَرِضْوانُهُ، وَعَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ،
بر تو و رحمت خدا و برکاتش و آمرزش و خشنودیش و بر روح تو و بدنت
اَشْهَدُ و اُشْهِدُ اللهَ اَنَّکَ مَضَیْتَ عَلى ما مَضى عَلَیْهِ الْبَدْرِیُّونَ،
گواهى دهم و خدا را نیز به گواهى گیرم که براستى تو برفتى به همان راهى که رفتند بدان راه جنگجویان بدر
وَالْمُجاهِدُونَ فى سَبیلِ اللهِ، اَلْمُناصِحُونَ لَهُ فى جِهادِ اَعْدآئِهِ،
و پیکار کنندگان در راه خدا و خیرخواهان او در پیکار با دشمنانش
اَلْمُبالِغُونَ فى نُصْرَةِ اَوْلِیآئِهِ، اَلذّآبُّونَ عَنْ اَحِبّآئِهِ، فَجَزاکَ اللهُ اَفْضَلَ
و کوشایان در یارى دوستانش و دفاع کنندگان از دوستانش پس خداوند پاداشت دهد به بهترین
الْجَزآءِ، وَاَکْثَرَ الْجَزآءِ، وَاَوْفَرَ الْجَزآءِ، وَاَوْفى جَزآءِ اَحَد مِمَّنْ وَفى
پاداش و بیشترین پاداش و شایان ترین پاداش و کامل ترین پاداشى که به هر یک از کسانى دهند که به بیعت
بِبَیْعَتِهِ، وَاسْتَجابَ لَهُ دَعْوَتَهُ، وَاَطاعَ وُلاةَ اَمْرِهِ، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ بالَغْتَ فِى
با او وفا کرد و دعوتش را پذیرفت و پیروى کرد از کار دارانش گواهى دهم که تو براستى کوشش خود را در
النَّصیحَةِ، وَاَعْطَیْتَ غایَةَ الْمَجْهُودِ، فَبَعَثَکَ اللهُ فِى الشُّهَدآءِ، وَجَعَلَ
خیرخواهى کردى و نهایت تلاش خود را در این راه مبذول داشتى خدایت در زمره شهیدان برانگیزد و
رُوحَکَ مَعَ اَرْواحِ الشُّهَدآءِ(2)، وَاَعْطاکَ مِنْ جِنانِهِ اَفْسَحَها مَنْزِلاً،وَاَفْضَلَها
روح تو را با ارواح نیکبختان قرار دهد و عطا کند بر تو از بهشت خویش فراخترین منزل و بهترین
غُرَفاً، وَرَفَعَ ذِکْرَکَ فى عِلِّیّینَ، وَحَشَرَکَ مَعَ النَّبِیّینَ وَالصِّدّیقینَ،
غرفه ها را و بالا برد نام تو را در بالاترین جایگاهها و محشورت سازد با پیمبران و راستگویان
وَالشُّهَدآءِ وَالصّالِحینَ، وَحَسُنَ اُولـئِکَ رَفیقاً، اَشْهَدُ اَنَّکَ لَمْ تَهِنْ وَلَمْ
و شهیدان و شایستگان و آنها نیکو رفیقانى هستند گواهى دهم که براستى تو سستى نکردى و سر
تَنْکُلْ، وَاَنَّکَ مَضَیْتَ عَلى بَصیرَة مِنْ اَمْرِکَ، مُقْتَدِیاً بِالصّالِحینَ، وَمُتَّبِعاً
نتافتى و به راهى که رفتى از روى بصیرت و بینایى کامل رفتى اقتدا به مردم شایسته کردى و پیروى
لِلنَّبِیّینَ، فَجَمَعَ اللهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکَ، وَبَیْنَ رَسُولِهِ وَاَوْلِیآئِهِ فى
از پیمبران نمودى پس خداوند گرد آورد میان ما و تو و رسولش و دوستانش در
مَنازِلِ الْمُخْبِتینَ، فَاِنَّهُ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ.(3)
جایگاههاى فروتنان (حق) زیرا که او مهربانترین مهربانان است.
چند تذکّر:
1ـ از عبارت «شیخ طوسى» در «تهذیب» به دست مى آید که خوب است این زیارت را در پشت سر قبر، رو به قبله بخواند.(4)
2ـ «شیخ مفید» وعدّه اى دیگر مى گویند: پس از زیارت فوق به بالاسرآن حضرت مى روىو دو رکعت نماز مى خوانى و پس از آن، باز هم هر چه خواهى نماز بجاى مى آورى و خدا را بسیار مى خوانى وسپس مى گویى:
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،وَلا تَدَعْ لى فى هذَا الْمَکانِ الْمُکَرَّمِ،
خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد و وامگذار براى من در این مکان گرامى
وَالْمَشْهَدِ الْمُعَظَّمِ، ذَنْباً اِلاَّ غَفَرْتَهُ، وَلا هَمّاً اِلاَّ فَرَّجْتَهُ، وَلا کَرْباً اِلاَّ
و زیارتگاه بزرگ گناهى جز آن که بیامرزیش و نه اندوهى جز آن که برطرف کنى و نه مشکلى جز آن که
کَشَفْتَهُ، وَلا مَرَضاً اِلاَّ شَفَیْتَهُ، وَلا عَیْباً اِلاَّ سَتَرْتَهُ، وَلارِزْقاً اِلاَّ بَسَطْتَهُ،
رفع نمایى و نه بیمارى جز آن که بهبودیش دهى و نه عیبى جز آن که بپوشانیش و نه روزى جز آن که وسیعش کنى
وَلا خَوْفاً اِلاَّ آمَنْتَهُ، وَلا شَمْلاً اِلاَّ جَمَعْتَهُ، وَلاغآئِباً اِلاَّ حَفِظْتَهُ وَاَدَّیْتَهُ،
و نه ترسى جز آن که ایمنى بخشى و نه پراکندگى جز آن که گردآورى و نه شخص دور از نظرى را جز آن که نگاهداریش کنى و ادایش کنى
وَلاحاجَةً مِنْ حَوآئِجِ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، لَکَ فیها رِضِىً وَلِىَ فیها صَلاحٌ
و نه حاجتى از حاجتهاى دنیا و آخرت که خشنودى تو و صلاح من در آن باشد
اِلاَّ قَضَیْتَها، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
جز آن که برآورى آن را اى مهربانترین مهربانان
آنگاه پایین پاى آن حضرت رو به ضریح مى ایستى و مى گویى:
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَا الْفَضْلِ الْعَبّاسَ ابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلام
سلام بر تو اى اباالفضل العباس فرزند امیر مؤمنان سلام
عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَوَّلِ الْقَوْمِ اِسْلاماً،
بر تو اى فرزند آقاى اوصیا سلام بر تو اى فرزند نخستین مردمى که مسلمان شد
وَاَقْدَمِهِمْ ایماناً، وَاَقْوَمِهِمْ بِدینِ اللهِ، وَاَحْوَطِهِمْ عَلَى الاِْسْلامِ، اَشْهَدُ لَقَدْ
و جلوترین کسى که ایمان آورد و محکمترین مردم نسبت به دین خدا و با احتیاط ترین افراد درباره اسلام گواهى دهم که
نَصَحْتَ للهِِ وَلِرَسُولِهِ وَلاَِخیکَ، فَنِعْمَ الاَْخُ الْمُواسى، فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً
تو بخوبى خیرخواهى کردى درباره خدا و رسولش و درباره برادرت پس چه نیکو برادر همدردى بودى خدا لعنت کند مردمى که
قَتَلَتْکَ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً ظَلَمَتْکَ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اسْتَحَلَّتْ مِنْکَ الْمَحارِمَ،
تو را کشتند و خدا لعنت کند مردمى که به تو ستم کردند و خدا لعنت کند مردمى که حرمت تو را حلال شمردند (و پایمال کردند)
وَانْتَهَکَتْ فِیکَ حُرْمَةَ الاِْسْلامِ، فَنِعْمَ الصّابِرُ الْمُجاهِدُ الْمُحامِى النّاصِرُ،
و دریدند (نسبت به تو) حرمت اسلام را و تو چه نیکو شکیباى مجاهد و حامى و یاورى بودى
وَالاَْخُ الدّافِعُ عَنْ اَخیهِ، اَلْمُجیبُ اِلى طـاعَةِ رَبِّهِ، اَلرّاغِبُ فیما زَهِدَ فیهِ
و (چه خوب) برادرى که مدافع از برادرش بود و پاسخ دهنده اطاعت پروردگارش و مشتاق بودى بدانچه کناره گیرى کردند از آن
غَیْرُهُ مِنَ الثَّوابِ الْجَزیلِ، وَالثَّنآءِ الْجَمیلِ، فَاَلْحَقَکَ اللهُ بِدَرَجَةِ آبآئِکَ
دیگران از آن نیک پاداش بسیار و ستایش زیبا و ملحقت ساخت خداوند به درجه پدرانت
فى دار النَّعیمِ، اَللّـهُمَّ اِنّى تَعَرَّضْتُ لِزِیارَةِ اَوْلِیآئِکَ رَغْبَةً فى ثَوابِکَ،
در بهشتهاى پرنعمت خدایا من اقدام به زیارت دوستانت کردم بخاطر اشتیاقى که در پاداش نیک تو دارم
وَرَجآءً لِمَغْفِرَتِکَ وَجَزیلِ اِحْسانِکَ،فَاَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ
و به امید آمرزشت و بسیارى احسانت پس از تو خواهم که اولاً درود فرستى بر محمّد و آل
الطّاهِرینَ، وَاَنْ تَجْعَلَ رِزْقى بِهِمْ دآرّاً، وَعَیْشى بِهِمْ قآرّاً، وَزِیارَتى بِهِمْ
پاکش و دیگر آن که روزیم را بواسطه ایشان ریزان گردانى و خوشیم را بدانها ثابت و زیارتم را بخاطر آنها
مَقْبُولَةً، وَحَیاتى بِهِمْ طَیِّبَةً، وَاَدْرِجْنى اِدْراجَ الْمُکْرَمینَ، وَاجْعَلْنى مِمَّنْ
پذیرفته و زندگیم را بدیشان دل پسند کنى و مرا در زمره گرامیان درج کنى و قرارم دهى از کسانى که
یَنْقَلِبُ مِنْ زِیارَةِ مَشاهِدِ اَحِبّآئِکَ مُنْجِحاً، قَدِ اسْتَوْجَبَ غُفْرانَ الذُّنُوبِ،
چون از زیارت زیارتگاه دوستانت باز گردد رستگار و کامیاب باشد چنانکه مستوجب شده باشد آمرزش گناهان
وَسَتْرَ الْعُیُوبِ، وَکَشْفَ الْکُرُوبِ، اِنَّکَ اَهْلُ التَّقْوى وَاَهْلُ الْمَغْفِرَةِ.(5)
و پوشیدن عیبها و برطرف شدن گرفتاریهایش را که براستى تو شایسته هستى پرهیزکارى (از تو) را و اهل آمرزشى.
3ـ براى وداع با آن بزرگوار «ابن قولویه» از ابوحمزه ثمالى نقل مى کند که امام صادق(علیه السلام) فرمود: هنگام وداع با عبّاس(علیه السلام) بگو:
اَسْتَوْدِعُکَ اللهَ وَاَسْتَرْعیکَ، وَاَقْرَءُ عَلَیْکَ السَّلامَ، آمَنّا بِاللهِ وَبِرَسُولِهِ
به خدا مى سپارمت و توجه و مراعات کردنت را خواهانم و سلام بر تو مى فرستم ایمان داریم به خدا و رسولش
وَبِکِتابِهِ، وَبِما جاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللهِ، اَللّـهُمَّ اکْتُبْنا مَعَ الشّاهِدینَ، اَللّـهُمَّ لا
و به کتابش و بدانچه او از نزد خدا آورده است خدایا بنویس نام ما را با گواهان خدایا مگردان
تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَةِ قَبْرِ ابْنِ اَخى نَبِیّکَ، صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،
این زیارت را آخرین بار زیارتم از قبر فرزند برادر پیغمبرت که درود تو بر او و آلش باد ـ
وَارْزُقْنى زِیارَتَهُ اَبَداً ما اَبْقَیْتَنى، وَاحْشُرْنى مَعَهُ وَ مَعَ آبآئِهِ فِى الْجِنانِ،
و روزى من کن زیارتش را همیشه تا زنده ام دارى و محشورم کن با او و با پدرانش در بهشت
وَعَرِّفْ بَیْنى وَبَیْنَهُ وَبَیْنَ رَسُولِکَ وَاَوْلِیآئِکَ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد
و شناسایى بر قرار کن میان من و او و پیامبرت و دوستانت خدایا درود فرست بر محمّد
وَآلِ مُحَمَّد، وَتَوَفَّنى عَلَى الاْیمانِ بِکَ، وَالتَّصْدیقِ بِرَسُولِکَ، وَالْوِلایَةِ
و آل محمّد و بمیرانم بر ایمان بخودت و تصدیق به پیامبرت و بر ولایت
لِعَلىِّ بْنِ اَبیطـالِب، وَالاَْئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ، وَالْبَرآئَةِ مِنْ
علىّ بن ابیطالب و امامان از فرزندانش (علیهم السلام) و بیزارى از
عَدُوِّهِمْ، فَاِنّى قَدْ رَضیتُ بِذلِکَ یا رَبِّ.
دشمنانشان زیرا که من اى پروردگار مهربان به همین خشنودم.
سپس براى خود و والدین خود و مؤمنین و مسلمین هر دعایى را که خواستى بکن.(6)
4ـ در عظمت و مقام حضرت عبّاس(علیه السلام) همین بس که امام سجّاد (سلام الله علیه) فرمود: «خدا رحمت کند عباس را که برادرش را بر خود مقدّم داشت و جان خویش را فداى حضرتش نمود، به گونه اى که در یارى او دو دستش را قطع کردند، و خداى سبحان در عوض آن، دو بال به او عنایت فرمود که مانند جعفر بن ابى طالب (جعفر طیّار) در بهشت پرواز مى کند و از براى عبّاس در نزد خدا روز قیامت منزلت و مقامى است که جمیع شهدا به آن غبطه مى خورند (و آرزوى مقام او را مى نمایند)».(7)
5ـ در تاریخ، عمر آن حضرت در وقت شهادت، 34 سال نقل شده است(8) و نیز آمده است که مادرش امّ البنین در بیرون مدینه در قبرستان بقیع، چنان در ماتم عبّاس و برادرانش نُدبه و گریه مى کرد که هر عابر و شاهدى گریان مى شد، حتّى بزرگترین دشمن خاندان نبوّت «مروان بن الحکم» وقتى از کنار امّ البنین گذشت در اثر گریه او گریست.(9) این اشعار در مرثیه عباس و برادرانش از ام البنین نقل شده:
یا مَنْ رَاَى الْعَبّاسَ کَرَّ عَلى جَماهیرِ النَّقَدِ
وَوَراهُ مِنْ اَبْنآءِ حَیْدَرَ کُلُّ لَیْث ذى لَبَد
اى که دیدى عبّاس را حمله مى کرد بر توده هاى فرومایه
و پشت سرش فرزندان حیدر بودند چون شیران یال دار
اُنْبِئْتُ اَنَّ ابْنى اُصیبَ بِرَاْسِهِ مَقْطُوعَ یَد
وَیْلى عَلى شِبْلى اَمالَ بِرَاْسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ
شنیده ام که پسرم را در وقتى که دستش بریده بود به سرش زده اند
واى بر من که شیربچه ام را عمود زدند
لَوْ کانَ سَیْفُکَ فى یَدَیْکَ لَما دَنى مِنْهُ اَحَدٌ(10)
اگر شمشیر در دستش بود کسى جرأت نداشت به او نزدیک شود
و نیز این ابیات منسوب به آن بانوى مخدّره است:
لا تَدْعُوَنّى وَیْکِ اُمَّ الْبَنینَ
تُذَکِّرینى بِلُیُوثِ الْعَرینِ
واى بر تو دیگر مرا مادر پسران مخوان
که به یاد شیران بیشه ام مى اندازى
کانَتْ بَنُونَ لِىَ اُدْعى بِهِمْ
وَالْیَوْمَ اَصْبَحْتُ وَلا مِنْ بَنینَ
پسرانى داشتم که بدان جهت مرا به این نام مى خواندند
ولى امروز دیگر پسرانى ندارم
اَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِالرُّبى
قَدْ واصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتینِ
چهار پسر چون بازهاى کوهسار
که با قطع شاهرگشان از جهان رفتند
تَنازَعَ الْخِرْصانُ اَشْلائَهُمْ
فَکُلُّهُمْ اَمْسى صَریعاً طَعینِ
نیزه ها بر روى پیکرشان ستیزه داشتند
و همگى با تن مجروح به خاک افتادند
یا لَیْتَ شِعْرى اَکَما اَخْبَرُوا
بِاَنَّ عَبّاساً قَطیعُ الْیَمینِ(11)
اى کاش مى دانستم که آیا راست است
که دست راست عبّاس جدا گشته است
6ـ «سیّد بن طاووس» در کتاب «اقبال» زیارتى را از ناحیه مقدّسه حضرت حجّت (سلام الله علیه) براى على اکبر(علیه السلام) و سایر شهداى کربلا با ذکر نام و بعضى از خصوصیّات تک تک آنها ذکر کرده که علاقه مندان براى اطّلاع، مى توانند به اقبال، یا بحارالانوار رجوع کنند
فضیلت زیارت آن حضرت از نزدیک:
از آن جا که روایات مربوط به فضایل زیارت امام حسین (صلوات الله علیه) بسیار زیاد است، مناسب دیدیم که تنها فهرستى را از اعظم فضایلى که در روایات آمده است بیان کنیم و در این رابطه بهترین شیوه را در این دیدیم که به یکى از مهمترین مصادر و منابع مورد اعتماد علماى شیعه یعنى کتاب «کامل الزیارات»(1) (تألیف محدّث و فقیه جلیل القدر، صاحب صدق و امانت، استاد مرحوم شیخ مفید(رحمه الله) و جمعى از بزرگان دیگر یعنى جعفر بن محمّد بن قولویه) اشاره کنیم; کتابى که یکى از منابع اصلى ما دربخش هاى دیگر این کتاب یعنى بخش هاى مربوط به زیارت رسول مکرّم و سایر ائمّه(علیهم السلام) نیز بوده، و خواهد بود.
83 باب از 108 باب این کتاب، مربوط به فضایل امام حسین (صلوات الله علیه) و بعضى از یاران آن حضرت است که بیش از 560 روایت دارد و ما تنها با مرورى بر روایات بسیار فراوان مربوط به زیارت آن بزرگوار بسنده مى کنیم:
1ـ هیچ ملک مقرّب و پیامبر مرسلى نیست مگر این که از خدا طلب مى کند که اذن زیارت امام حسین(علیه السلام) را برایش صادر کند، پس پیوسته، فوجى از ارواح انبیا و فرشتگان (از آسمانها) پایین مى آیند و فوجى بالا مى روند.(2)
2ـ هر شب هفتاد هزار فرشته از آسمان فرود مى آیند و پس از طواف خانه خدا و زیارت قبر پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امیرمؤمنان(علیه السلام)، به زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) مى روند و قبل از طلوع خورشید به آسمان عروج مى کنند.(3)
3ـ یکى از یاران امام صادق(علیه السلام) از آن حضرت نقل مى کند که فرمود: «رسول گرامى و على(علیهما السلام) و فاطمه(علیها السلام) و همه ائمّه(علیهم السلام) براى زوّار امام حسین(علیه السلام) دعا مى کنند»(4) و نیز نقل مى کند که روزى بر آن حضرت وارد شدم دیدم با خداى خودش مناجات مى کند ودر حال سجده این دعا را مى خواند... (دعایى بسیار عالى و با مضامین بلند در حقّ زوّار امام حسین(علیه السلام) که در «کامل الزیارات» آمده است) پس از آن که از سجده سر برداشت فرمود: «کسانى که در آسمانها در حقّ زوّار امام حسین(علیه السلام) دعا مى کنند بیش از کسانى هستند که در زمین براى آنها دعا مى کنند»(5) و نیز نقل مى کند که آن حضرت فرمود: «آیا دوست ندارى از کسانى باشى که از دنیا بیرون مى روند در حالى که گناهى بر آنها نیست؟ آیا دوست ندارى از آنانى باشى که رسول الله(صلى الله علیه وآله) با آنان مصافحه مى کند؟»(6) (پس زیارت آن حضرت را فراموش مکن).
4ـ خداوند هزاران فرشته را مأمور قبر امام حسین(علیه السلام) قرار داده، و هیچ زائرى به زیارت آن حضرت نمى رود مگر این که از او استقبال مى کنند، و هیچ زائرى با آن حضرت وداع نمى کند مگر این که او را بدرقه مى نمایند، و هیچ زائرى مریض نمى شود مگر این که از او عیادت مى کنند و هیچ زائرى نمى میرد مگر این که بر جنازه اش نماز مى خوانند و بعد از مرگش براى او استغفار مى کنند،(7) و مطابق روایت دیگرى اگر در اثناى سفر از دنیا برود ملائکه غسلش مى دهند و درهاى بهشت به رویش باز مى شود!.(8)
5ـ هفتاد هزار فرشته را خداوند مأمور قبر امام حسین(علیه السلام) قرار داده که در آن جا عبادت خدا بجا مى آورند و یک نماز آنان برابر با هزار نماز از انسان هاست، ثواب نمازشان براى زوّار قبر امام حسین(علیه السلام) نوشته مى شود!(9)
6ـ هر کس نزد قبر آن حضرت دو رکعت نماز بخواند و چیزى را از خدا طلب کند حاجتش برآورده مى شود، و اگر براى زیارت او در آب فرات غسل کند تمام گناهانش ـ همانند روزى که از مادر متولّد شده ـ ریخته مى شود، و اگر کسى را در این راه کمک کند و هزینه سفرش را بدهد در برابر هر درهمى، خداوند چند برابر به او عطا مى کند و بلاهایى که مقدّر شده بود به او اصابت کند را از او دور مى سازد و از اموالش حفاظت مى شود.(10)
7ـ یکى از یاران امام صادق(علیه السلام) از آن حضرت نقل مى کند: «کسى که به زیارت قبر ابى عبدالله(علیه السلام) برود صله رسول الله(صلى الله علیه وآله) و صله ما را به جا آورده است; غیبت کردن در پشت سر او حرام و گوشتش بر آتش جهنّم نیز حرام مى شود و خداوند پشتیبان او در رفع نیازها و حفظ آنچه (از مال و فرزند و عیال) بر جاى گذاشته، مى باشد; هر حاجتى را از خدا بخواهد دیر یا زود برآورده مى سازد».(11) و مطابق روایت دیگرى در ازاى هر درهمى، ده هزار درهم برایش ثواب نوشته مى شود و درحالى به سوى اهلش باز مى گردد که گناهان او از نامه اعمالش پاک شده است.(12) و مطابق روایت دیگرى بهتر از آن، رضایت خدا و دعاى محمّد(صلى الله علیه وآله) و دعاى امیرمؤمنان و ائمّه(علیهم السلام)است که شامل حالش مى شود.(13)
8ـ کسى که توان زیارت امام حسین(علیه السلام) را داشته باشد و در عین حال (بدون عذر) ترک کند مخالفت با رسول الله(صلى الله علیه وآله) و مخالفت با ما کرده(14) و به حسرت در «یوم الحسرة» گرفتار مى شود!(15)
9ـ بشیر بن دهان از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که فرمود: «زائر قبر حسین(علیه السلام) با اوّلین گامى که برمى دارد و از اهل بیتش جدا مى شود، مغفرت گناهانش آغاز مى گردد، سپس پیوسته با قدم هایى که بر مى دارد پاکتر مى شود تا به قبر آن حضرت برسد، وقتى نزد قبر مطهّر آمد خداوند سبحان مى فرماید: بنده من از من طلب کن تا عطایت کنم، دعا کن تا به اجابت رسانم و بر خداست که آنچه را در این راه بذل کرده، به او برگرداند».(16) و در روایت دیگرى آمده است: براى خداوند فرشتگانى موکّل بر قبر امام حسین(علیه السلام) مى باشند که وقتى کسى تصمیم به زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) را گرفت خداوند گناهانش را به آن ملائکه مى سپرد و وقتى قدمى برداشت آن گناهان را محو مى کنند و وقتى باز قدمى برداشت حسنات او را زیاد مى کنند و به همین صورت حسنات او زیاد مى شود تا این که بهشت بر او واجب مى گردد. سپس او را در بر مى گیرند و تقدیسش مى کنند، و فرشتگان آسمان ندا مى دهند که زوّار حبیب رسول خدا(صلى الله علیه وآله) را تقدیس کنید، و وقتى غسل زیارت کردند حضرت محمّد(صلى الله علیه وآله) ندایشان مى دهد که اى مسافران الهى! رفاقت با من در بهشت، بر شما بشارت باد! سپس امیرمؤمنان(علیه السلام) ندایشان مى دهد که من ضامن قضاى حوائج و دفع بلاها از شما در دنیا و آخرتم. سپس رسول گرامى(صلى الله علیه وآله) با آنها از راست و چپ ملاقات مى کند تا این که با همراهى آن حضرت به سوى خانواده خود باز گردند.(17)
یادآورى لازم:
روشن است که این ثواب هاى عظیم و پاداش هاى فوق العاده از آن کسانى است که عارف به حقّ امام حسین(علیه السلام) باشند و بدانند آن حضرت براى چه هدفى قیام کرد و در چه راهى شربت شهادت نوشید و در ضمن زیارت، با آن حضرت پیوند تازه اى برقرار کنند و در مسیر اهداف آن بزرگوار قرار گیرند و محتواى سازنده زیارت نامه ها را در وجود خود پیاده کنند و با روحیّه اى تازه از کنار قبر آن بزرگوار بازگردند و لذا در روایتى که ابن عبّاس از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) درباره زیارت امام حسین(علیه السلام) و پاداش عظیم آن نقل مى کند جمله «عارفاً بحقّه» در آغاز روایت به چشم مى خورد.(18)
آداب زیارت امام حسین(علیه السلام) از نزدیک:
آدابى که شایسته است زائر در مسیر زیارت، رعایت کند به قرار زیر است (البتّه بعضى از این آداب در شرایط فعلى میسّر نیست، به آنچه ممکن است اکتفا کند):
1ـ بهتر است قبل از آن که از خانه خارج شود سه روز روزه بدارد و در روز سوم غسل کند و خانواده خود را جمع نماید و بگوید:
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَوْدِعُکَ الْیَوْمَ نَفْسى وَاَهْلى وَمالى وَ وُلْدى وَکُلَّ مَنْ کانَ مِنّى بِسَبیل، اَلشّاهِدَ مِنْهُمْ وَالْغآئِبَ، اَللّـهُمَّ احْفَظْنا بِحِفْظِ الاْیمانِ، وَاحْفَظْ عَلَیْنا، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنا فى حِرْزِکَ، وَلا تَسْلُبْنا نِعْمَتَکَ، وَلا تُغَیِّرْ ما بِنا مِنْ نِعْمَة وَعافِیَة، وَزِدْنا مِنْ فَضْلِکَ، اِنّا اِلَیْکَ راغِبُونَ.(19)
خدایا به تو مى سپارم امروز خودم و خاندانم و مال و فرزندم را و هر که با من راهى دارد حاضرشان و غایبشان را خدایا نگهدار ما را به نگهدارى ایمان و نگهدارى کن بر ما خدایا قرار ده ما را در پناه خود و مگیر از ما نعمتت را و تغییر مده آنچه ما داریم از نعمت و تندرستى و بیفزا برما از فضل خود که ما براستى مشتاق توییم.
2ـ آنگاه با خضوع و خشوع از منزل خارج شود و «لاَ اِلهَ إِلاَّ الله» و «اللهُ اَکْبَر» و «اَلْحَمْدُ للهِِ» بسیار بگوید، و صلوات بر محمّد و آل محمّد (صلوات الله علیهم) بفرستد و با آرامش و وقار به راه بیفتد(20) و بداند هر زحمتى در این راه متحمّل شود، اجر و پاداش عظیم دارد.
3ـ امام صادق(علیه السلام) فرمود: «در حالى به زیارت امام حسین(علیه السلام) برو که محزون و ژولیده و غبارآلود و گرسنه و تشنه باشى چرا که آن حضرت با چنین حالاتى به شهادت رسید، آنگاه حاجات خود را طلب کن و برگرد و کنار قبرش را وطن خود قرار مده»!(21)
4ـ توشه خویش را در این سفر، از غذاهاى لذیذ و شیرین قرار ندهد و از غذاهاى ساده استفاده کند چرا که از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمود: «شنیده ام جماعتى به زیارت امام حسین(علیه السلام) مى روند در حالى که با خود سفره هایى از بزغاله هاى بریان و حلواها حمل مى کنند، با آن که اگر به زیارت قبر پدران یا دوستان خود مى رفتند چنین عمل نمى کردند».(22)
5ـ اگر ممکن است گاهى با پاى پیاده و با کمال تواضع و فروتنى براى زیارت حرکت کند، چرا که امام صادق(علیه السلام) فرمود: «در ازاى هر گامى که برمى دارد هزار حسنه براى او نوشته مى شود».(23)
6ـ وقتى به شطّ فرات رسید غسل کند و با پاى پیاده و برهنه حرکت کند.(24)
آب فرات و فضیلت آن:
شطّ فرات از کربلا و از نزدیکى نجف یعنى شهر «کوفه» که هم اکنون متّصل به «نجف» شده است مى گذرد. روایات زیادى در فضیلت آب فرات در کتب روایى ما از جمله «کامل الزیارات ابن قولویه»، وارد شده و ویژگى ها و برکاتى را براى آن برشمرده است; از جمله:
الف) یکى از یاران امام باقر(علیه السلام) نقل مى کند که مردى از اهل کوفه بر آن حضرت وارد شد، حضرت فرمود: «آیا هر روز در آب فرات غسل مى کنى؟ گفت خیر، فرمود: هر هفته؟ گفت خیر، فرمود: هر ماه؟ گفت خیر، فرمود: هر سال؟ عرض کرد خیر، فرمود: به یقین که تو از خیر و برکت محرومى».(25)
ب) در روایتى امام صادق(علیه السلام) آیه (وَ آوَیْناهُما إِلى رَبْوَة ذَاتِ قَرَار وَ مَعِین)(26) (که درباره مریم و فرزندش حضرت عیسى(علیه السلام) وارد شده و ترجمه اش این است: «و ما عیسى و مادرش را در سرزمین مرتفعى که داراى امنیّت و آب جارى بود، جاى دادیم») را به نجف (که در نزدیکى کوفه است) و آب فرات تفسیر فرمودند.(27)
ج) در روایت دیگرى آن حضرت مى فرماید: «اگر من در نزدیکى فرات بودم صبح و شام کنارش مى رفتم و از آن بهره مى گرفتم».(28)
د) در روایت معتبر دیگرى نهر فرات از نهرهاى چهارگانه بهشتى معرّفى شده است.(29)
یادآورى:
لزومى ندارد که مردم براى تبرّک به آب فرات در نهر غسل کنند بلکه استفاده از آب لوله کشى که از آب فرات برگرفته شده باشد نیز، همین برکات را خواهد داشت، ان شاء الله.
7ـ به نیازمندان و واماندگان در راه کمک کند و تا حدّ ممکن در رفع مشکل آنها اهتمام ورزد و آنها را به منزل برساند; چرا که «شیخ کلینى» به سند معتبر از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده که خطاب به جمعى که در نزد او بودند فرمود: چرا شما ما را خوار و سبک مى انگارید؟! فردى از آن جمع عرض کرد: پناه مى بریم به خداوند از این که بخواهیم شما و یا چیزى را که مربوط به شماست سبک بشماریم. فرمود: آرى! تو خودت یکى از آنها هستى! عرض کرد: به خدا پناه مى برم! فرمود: آیا نزدیک «جحفه» که بودیم صداى استعانت فلان کس را نشنیدى که از تو درخواست کرده بود مرا به قدر یک میل (حدود 5/1 کیلومتر) سوار کن که به خدا سوگند خسته شده ام و تو سرت را بالا گرفتى و با بى اعتنایى از او گذشتى؟! آنگاه فرمود: هر کس مؤمنى را خوار نماید ما را خوار نموده و احترام ما را ضایع کرده است.(30)
لازم به تذکّر است که این نکته اختصاص به زوّار امام حسین(علیه السلام) ندارد، بلکه نظیر قصّه اى که از على بن یقطین در آداب مطلق زیارات گذشت (و آن نیز مربوط به تکریم برادر دینى و پرهیز از بى حرمتى و بى اعتنایى نسبت به مؤمن بود) در هر سفر زیارتى باید مورد توجّه قرار گیرد.
8ـ مصاحبت و معاشرت نیکو داشته باشد و با دوستان و رفقا سخن کم بگوید، بسیار یاد خدا کند و جامه هاى پاکیزه بپوشد، قبل از ورود به حرم، غسل کند و با خشوع و رقّت قلب بوده باشد و نماز بسیار بخواند و بر محمّد و آل محمّد(علیهم السلام) بسیار صلوات بفرستد و از چیزهاى ناشایست، خویشتن را نگه دارد، و از حرام و چیزهاى شبهه ناک، کاملا بپرهیزد، و به برادران مؤمن پریشان حال، احسان کند و اگر کسى را دید که هزینه سفرش تمام شده از او دستگیرى کند و موجودى خود را میان خود و او، تقسیم کند و از جدال و نزاع و همه امورى که خدا از آن نهى کرده، دورى گزیند. همه این آداب را محمّد بن مسلم از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند.(31)
9ـ از ابوسعید مدائنى نقل شده که مى گوید: محضر امام صادق(علیه السلام) رسیدم و پرسیدم: آیا به زیارت قبر حسین بن على(علیه السلام) بروم؟ فرمود: آرى، برو به زیارت قبر امام حسین(علیه السلام)، نیک ترین نیکان، پاکیزه ترین پاکیزگان و نیکوکارترین نیکوکاران، و چون آن حضرت را زیارت کردى نزد آن حضرت دو رکعت نماز بجاى آور و در آن دو رکعت، سوره یس و الرحمن بخوان که اگر چنین کنى ثواب عظیمى براى تو خواهد بود.(32)
10ـ نماز فریضه و نافله را نزد قبر آن حضرت بجا آورد که مقبول است; چرا که نماز واجبى که نزد آن حضرت خوانده مى شود برابر با حج، و نماز نافله برابر با عمره است.(33)
یادآورى: الف) ظاهر اخبار این است که نماز زیارت و یا غیر آن را، هم مى تواند در پشت سر قبر آن حضرت بخواند و هم در بالاى سر،(34) (البتّه اگر مى خواهد در بالاى سر بخواند مقدارى عقب تر بایستد تا محاذى قبر مقدّس نباشد).
ب) دو رکعت نمازى که به عنوان نماز زیارت دربالاى سر خوانده مى شود بهتر است که در رکعت اوّل آن، حمد و سوره یس بخواند و در رکعت دوم، حمد و سوره الرحمن.(35)
ج) ابن قولویه از امام باقر(علیه السلام) روایت کرده که به شخصى فرمود: چه مانعى دارد که هرگاه حاجتى پیدا کردى نزد قبر امام حسین(علیه السلام)بروى و چهار رکعت نماز گزارى و حاجت خویش را از خدا طلب کنى; چرا که نماز فریضه نزد آن حضرت معادل با حج، و نماز نافله معادل با عمره است(36) و از روایت امام باقر(علیه السلام) نیز به دست مى آید که هر کس دو رکعت یا چهار رکعت نماز، کنار قبرش بخواند و حاجتش را طلب کند، حاجتش برآورده خواهد شد(37) و وقتى ابن ابى یعفور خدمت امام صادق(علیه السلام) عرض مى کند: اشتیاق زیارت تو باعث شد که من مشقّت هایى را متحمّل گردم تا به محضرت شرفیاب شوم، حضرت در جوابش فرمودند: از پروردگارت گلایه نکن! چرا نزد کسى که حقّش بر گردن تو از حقّ من بیشتر است نرفتى؟ ابن ابى یعفور مى گوید: این دو جمله حضرت خیلى بر من گران آمد و جمله دوم (چرا نزد کسى که حقّش بیشتر از حقّ من است نرفتى) از جمله اوّل (از پروردگارت گلایه نکن) گرانتر بود، لذا پرسیدم: آن چه کسى است که حقّش بر من از حقّ تو بیشتر است؟ فرمود: حسین بن على(علیهما السلام); چرا نزد امام حسین(علیه السلام) نرفتى و آن جا دعا نکردى و عرض حاجت ننمودى؟!».(38)
در روایات(39) آمده است که خداوند در برابر شهادت، سه چیز به امام حسین(علیه السلام) ارزانى داشت: «جَعَلَ الإِمامَةَ فِی ذُرِیَّتِهِ، وَ الشِّفاءَ فِی تُرْبَتِهِ، وَ إِجابَةَ الدُّعاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ; امامت را در فرزندان او قرار داد و شفا را در تربتش و اجابت دعا را در کنار قبرش (در بعضى از روایات نیز آمده: «تَحْتَ قُبَّتِهِ; زیر قبّه اش»).(40) حاج شیخ عباس قمى(ره) نوشته است از روایات به دست مى آید که اجابت دعا در زیر قبّه آن حضرت از امورى است که حق تعالى در عوض شهادتش به او عنایت فرموده است لذا زائر باید آن را غنیمت بشمرد و در تضرّع و انابه و دعا و عرض حاجات کوتاهى نکند و بهترین دعاها با عالى ترین مضامین را در این مکان مقدّس بخواند، و ما در این جا به چهار دعا اشاره مى کنیم:
یک ـ دعایى که در پایان زیارت امین الله (صفحه 262) وارد شده و از مضامین بسیار بلند و جامعى برخوردار است، که مى تواند همراه با خود این زیارت (که مطابق آنچه ضمن زیارات مطلقه امیرمؤمنان گذشت از معتبرترین زیارتهاست) امام حسین(علیه السلام) را نیز زیارت کند زیرا همچنان که گفته شد این زیارتى است که در همه مشاهد مشرّفه مى توان خواند.
دو ـ دعاهایى که در اواخر این بخش بعد از زیارات جامعه آمده است، (صفحه 552-561).
سه ـ دعاى عالیة المضامین که از جامع ترین دعاهاست و «سیّد بن طاووس» در «مصباح الزائر» بعد از زیارت جامعه ائمّة المؤمنین (سوّمین زیارت جامعه) آن را نقل کرده است و در تتمّه این بخش نیز خواهد آمد، (صفحه 555). ?
چهار ـ دعایى که در ضمن یکى از زیارات امام حسین(علیه السلام) نقل شده، به این صورت که دست هاى خود را به سوى آسمان بالا برده، مى گویى:
اَللّهُمَّ قَدْ تَرى مَکانى،وَتَسْمَعُ کَلامى، وَتَرى مَقامى وَتَضَرُّعى، وَمَلاذى
خدایا تو مى بینى جاى مرا و مى شنوى سخنم را و بنگرى توقّفگاهم و زاریم و پناه جستنم را
بِقَبْرِ وَلِیِّکَ وحُجَّتِکَ، وَابْنِ نَبِیِّکَ، وَقَدْ عَلِمْتَ یا سَیِّدى حَوائِجى،وَلا
به قبر ولى و حجّتت و فرزند پیامبرت و بخوبى مى دانى اى آقاى من حاجتهایم را و
یَخْفى عَلَیْکَ حالى، وَقَدْ تَوَجَّهْتُ اِلَیْکَ بِابْنِ رَسُولِکَ وَحُجَّتِکَ وَاَمینِکَ،
پوشیده نیست بر تو حالم و اکنون رو کرده ام بسویت بوسیله فرزند رسول تو و حجّتت و امانتدارت
وَقَدْ اَتَیْتُکَ مُتَقَرِّباً بِهِ اِلَیْکَ وَاِلى رَسُولِکَ، فَاجْعَلْنى بِهِ عِنْدَکَ وَجیهاً
و آمده ام تقرّب جویان بوسیله او بدرگاهت و بدرگاه رسولت پس قرارم ده بوسیله او در پیش خود آبرومند
فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبینَ، وَاَعْطِنى بِزِیارَتى اَمَلى، وَهَبْ
در دنیا و آخرت و از نزدیکان و عطا کن به من بوسیله زیارتم آرزویم را و ببخش
لى مُناىَ، وَتَفَضَّلْ عَلَىَّ بِشَهْوَتى وَرَغْبَتى، وَاقْضِ لى حَوآئِجى
به من آرمانم را و تفضّل کن بر من بدادن خواسته و اشتیاقم و برآور حاجاتم را
وَلاتَرُدَّنى خآئِباً، وَ لا تَقْطَعْ رَجآئى، وَ لا تُخَیِّبْ دُعآئى، وَعَرِّفْنِى
و بازم مگردان نا امید و قطع مکن امیدم را و نومید مکن دعایم را و نشانم ده
الاِْجابَةَ فى جَمیعِ ما دَعَوْتُکَ مِنْ اَمْرِالدّینِ وَالدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاجْعَلْنى
اجابت دعایم را در تمام دعاهایى که کردم از کار دین و دنیا و آخرت و قرارم ده
مِنْ عِبادِکَ الَّذینَ صَرَفْتَ عَنْهُمُ الْبَلایا، وَالاَْمْراضَ وَالْفِتَنَ وَالاَْعْراضَ،
از آن بندگانت که گردانى از ایشان بلاها و بیماریها و آشوبها و عوارض (و پیش آمدها) را
مِنَ الَّذینَ تُحْییهِمْ فى عافِیَة، وَ تُمیتُهُمْ فى عافِیَة، وَتُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ
از آنهایى که زنده شان دارى در تندرستى و بمیرانیشان در سلامتى و وارد بهشتشان کنى
فى عافِیَة، وَ تُجیرُهُمْ مِنَ النّارِ فى عافِیَة، وَ وَفِّقْ لى بِمَنٍّ مِنْکَ صَلاحَ
در سلامتى و پناهشان دهى از آتش در سلامتى و فراهم کن برایم به منّت خود صلاح
ما اُؤَمِّلُ فى نَفْسى وَاَهْلى وَوُلْدى وَاِخْوانى وَمالى، وَجَمیعِ ما اَنْعَمْتَ
آنچه را آرزو دارم درباره خودم و خاندانم و فرزندانم و برادرانم و مال و داراییم و همه آن نعمتهایى که
بِهِ عَلَىَّ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.(41)
از کرم به من داده اى مهربانترین مهربانان.
11ـ در داخل حرم بر آن حضرت صلوات بفرستد و بهتر است این صلوات را که مرحوم «علاّمه مجلسى» از «سیّد بن طاووس» نقل کرده، بخواند:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،وَصَلِّ عَلى الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ،
خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد و درود فرست بر حسین مظلوم و شهید
قَتیلِ الْعَبَراتِ، وَاَسیرِ الْکُرُباتِ، صَلاةً نامِیَةً زاکِیَةً مُبارَکَةً، یَصْعَدُ اَوَّلُها،
کشته اشکهاى دیدگان و اسیر گرفتاریها درودى فزاینده و پاکیزه و با برکت که بالا رود آغازش
وَلا یَنْفَدُ آخِرُها، اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ على اَحَد مِنْ اَوْلادِ الاَْنْبِیآءِ
و پایان نپذیرد انجامش بهترین درودى که فرستى بر یکى از فرزندان پیمبران
وَالْمُرْسَلینَ، یا رَبَّ الْعالِمینَ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلَى الاِْمامِ الشَّهیدِ الْمَقْتُولِ
و رسولان اى پروردگار جهانیان خدایا درود فرست بر امام شهید کشته (راه حق)
الْمَظْلُومِ الْمَخْذُولِ، وَالسَّیِّدِ الْقآئِدِ، اَلْعابِدِ الزّاهِدِ، اَلْوَصِىِّ الْخَلیفَةِ،
آن مظلوم بى کس و آن آقاى پیشوا و آن عابد پارسا و وصىّ جانشین
اَلاِْمامِ الصِّدّیقِ، اَلطُّهْرِ الطّاهِرِ، اَلطَّیِّبِ الْمُبارَکِ، وَ الرَّضِىِّ الْمَرْضِىِّ،
و امام راستگو و پاک پاکیزه خوب و مبارک آن راضى و پسندیده
وَالتَّقِىِّ الْهادِى الْمَهْدِىِّ، اَلزّاهِدِ الذّائِدِ الْمُجاهِدِ الْعالِمِ، اِمامِ الْهُدى، وَ
و با تقواى راهنماى راه یافته آن زاهد مدافع (دین) و مجاهد (راه حق) و عالم پیشواى هدایت
سِبْطِ الرَّسُولِ، وَقُرَّةِ عَیْنِ الْبَتُولِ، صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، اَللّهُمَّ صَلِّ
نوه رسول (خدا) و نور دیده زهراى بتول درود خدا بر او وآلش و سلام، خدایا درود فرست
عَلى سَیِّدى وَمَوْلاىَ، کَما عَمِلَ بِطاعَتِکَ، وَ نَهى عَنْ مَعْصِیَتِکَ، وَبالَغَ
بر آقا و سرور من چنانچه عمل کرد به طاعت تو و نهى کرد از نافرمانیت و سخت کوشید
فى رِضْوانِکَ، وَاَقْبَلَ عَلى اِیمانِکَ غَیْرَ قابِل فیکَ عُذْراً، سِرّاً وَ عَلانِیَةً
در راه خشنودیت و رو آورد بر ایمان تو بدون آن که درباره تو عذر و بهانه اى بپذیرد چه پنهانى و چه آشکارا
یَدْعُو الْعِبادَ اِلَیْکَ، وَ یَدُلُّهُمْ عَلَیْکَ، وَقامَ بَیْنَ یَدَیْکَ، یَهْدِمُ الْجَوْرَ
مى خواند بندگانت را بسوى تو و راهنماییشان مى کرد بر تو و بپاخواست در پیش رویت، ویران کرد (کاخ ظلم و) جور را
بِالصَّوابِ، وَ یُحْیِى السُّنَّةَ بِالْکِتابِ، فَعاشَ فى رِضْوانِکَ مَکْدُوداً،
با درستى و زنده کرد طریقه و آیین (پیمبر) را به قرآن پس زندگى کرد در خشنودى تو با سختى و مشقّت
وَمَضى عَلى طاعَتِکَ وَ فى اَوْلِیآئِکَ مَکْدُوحاً، وَ قَضى اِلَیْکَ مَفْقُوداً، لَمْ
و درگذشت بر حال اطاعت تو و در زمره دوستانت با حال رنج و ناراحتى و جان خود را به تو تسلیم کرد چون گم گشته،
یَعْصِکَ فى لَیْل وَلا نَهار، بَلْ جاهَدَ فیکَ الْمُنافِقینَ وَالْکُفّارَ، اَللّـهُمَّ
نافرمانیت نکرد نه در شب و نه در روز بلکه پیکار کرد درباره تو با منافقان و کفار خدایا
فَاجْزِهِ خَیْرَ جَزآءِ الصّادِقینَ الأَْبْرارِ، وَضاعِفْ عَلَیْهِمُ الْعَذابَ، وَلِقاتِلیهِ
پس او را پاداش ده به بهترین پاداش راستگویان نیک کردار و چند برابر کن بر آنها (منافقان و کفار) عذاب را و براى کشندگانش
الْعِقابَ، فَقَدْ قاتَلَ کَریماً، وَقُتِلَ مَظْلُوماً، وَمَضى مَرْحُوماً، یَقُولُ اَ نَا ابْنُ
کیفر را زیرا که آن حضرت بزرگوارانه جنگید و مظلومانه کشته شد و در حالى که مورد مهر خدا بود درگذشت، در آن حالى که مى فرمود منم فرزند
رَسُولِ اللهِ مُحَمَّد، وَابْنُ مَنْ زَکّى وَعَبَدَ، فَقَتَلُوهُ بِالْعَمْدِ الْمُعْتَمَدِ، قَتَلُوهُ
رسول خدا محمّد، وفرزند آن کس که زکات داد و خدا را پرستش کرد پس او را دانسته و از روى عمد کشتند، کشتندش
عَلَى الاْیمانِ، وَ اَطاعُوا فى قَتْلِهِ الشَّیْطانَ، وَلَمْ یُراقِبُوا فیهِ الرَّحْمنَ،
بر حال ایمان و پیروى کردند در کشتن آن حضرت از شیطان و ملاحظه نکردند درباره آن حضرت از خداى رحمان
اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى سَیِّدى وَمَوْلاىَ، صَلاةً تَرْفَعُ بِها ذِکْرَهُ، وَتُظْهِرُ بِها اَمْرَهُ،
خدایا درود فرست بر آقا و مولایم درودى که بالا برى بدان نامش را و چیره سازى بدان فرمانش را
وَتُعَجِّلُ بِها نَصْرَهُ، وَاخْصُصْهُ بِاَفْضَلِ قِسَمِ الْفَضآئِلِ یَوْمَ الْقِیمَةِ، وَزِدْهُ
و شتاب کنى بدان در یاریش و مخصوصش گردان به بهترین اقسام فضایل در روز قیامت و بیفزا
شَرَفاً فى اَعْلى عِلِّیّینَ، وَبَلِّغْهُ اَعْلى شَرَفِ الْمُکَرَّمینَ، وَارْفَعْهُ مِنْ شَرَفِ
بر شرفش در بلندترین درجات بهشت و برسان او را به برترین شرافت گرامى داشتگان و بالا بر او را از شرافت
رَحْمَتِکَ فى شَرَفِ الْمُقَرَّبینَ فىِ الرَّفیعِ الأَْعْلى، وَ بَلِّغْهُ الْوَسیلَةَ،
رحمتت به شرافت مقرّبان دربلندترین جایگاهها و او را برسان به مقام وسیله
وَالْمَنْزِلَةَ الْجَلیلَةَ، وَ الْفَضْلَ وَالْفَضیلَةَ، وَالْکَرامَةَ الْجَزیلَةَ، اَللّـهُمَّ وَاجْزِهِ
و منزلت شایسته و فضل و فضیلت و بزرگوارى بس شایان خدا، و او را پاداش ده
عَنّا اَفْضَلَ ما جازَیْتَ اِماماً عَنْ رَعِیَّتِهِ، وَصَلِّ عَلى سَیِّدى ومَوْلاىَ،
از ما بهترین پاداشى که به یک پیشوا از رعیتش مى دهى و درود فرست بر آقا و سرورم
کُلَّما ذُکِرَ وَکُلَّما لَمْ یُذْکَرْ، یا سَیِّدى وَمَوْلاىَ، اَدْخِلْنى فى حِزْبِکَ
هر زمان که نامش برده شود و هرگاه که برده نشود اى آقاى من و اى مولاى من مرا در حزب خود
وَزُمْرَتِکَ، وَاسْتَوْهِبْنى مِنْ رَبِّکَ وَرَبّى، فَاِنَّ لَکَ عِنْدَاللهِ جاهاً وَقَدْراً
و زمره خود داخل گردان و بخواه بخششم را از پروردگار خودت و پروردگار من زیرا تو را نزد خدا آبرو و مقام
وَمَنْزِلَةً رَفیعَةً، اِنْ سَئَلْتَ اُعْطیتَ، وَاِنْ شَفَعْتَ شُفِّعْتَ، اَللهَ اللهَ فى عَبْدِکَ
و منزلتى والا است که اگر چیزى بخواهى به تو مى دهد و اگر وساطت کنى پذیرفته مى شود خداى را خداى را (در نظر بگیر) درباره بنده
وَ مَوْلاکَ، لا تُخَلِّنى عِنْدَ الشَّدآئِدِ وَالأَْهْوالِ لِسُوءِ عَمَلى، وَقَبیحِ فِعْلى،
و دوستت وامگذار مرا هنگام سختیها و هراسها در برابر کردار بد و رفتار زشت
وَعَظیمِ جُرْمى، فَاِنَّکَ اَمَلى وَرَجآئى وَثِقَتى وَمُعْتَمَدى، وَوَسیلَتى اِلىَ
و گناه بزرگم زیرا تویى آرزو و امید و تکیه گاه و محل اعتماد و وسیله ام به درگاه
اللهِ رَبّى وَرَبِّکَ، لَمْ یَتَوَسَّلِ الْمُتَوَسِّلُونَ اِلَى اللهِ بِوَسیلَة هِىَ اَعْظَمُ حَقّاً،
خدا پروردگار من و پروردگار تو کسى متوسّل نشود به خدا بوسیله اى که حقّش بزرگتر
وَلا اَوْجَبُ حُرْمَةً، وَلا اَجَلُّ قَدْراً عِنْدَهُ مِنْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ، لاخَلَّفَنِىَ اللهُ
و حرمتش لازمتر و مقامش شایسته تر باشد در پیش او از شما خاندان، خدا مرا از شما جدا نکند
عَنْکُمْ بِذُنُوبى، وَجَمَعَنى وَاِیّاکُمْ فى جَنَّةِ عَدْن الَّتى اَعَدَّها لَکُمْ
بخاطر گناهانم و گرد آورد مرا با شما در بهشت عدن که آماده کرده است آن را براى شما
وَلاَِوْلِیآئِکُمْ، اِنَّهُ خَیْرُ الْغافِرینَ، وَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ، اَللّـهُمَّ اَبْلِغْ سَیِّدى
و دوستان شما که براستى او بهترین آمرزندگان و مهربانترین مهربانان است خدایا برسان به آقاى من
وَمَوْلاىَ تَحِیَّةً کَثیرَةً وَسَلاماً، وَارْدُدْ عَلَیْنا مِنْهُ السَّلامَ، اِنَّکَ جَوادٌ کَریمٌ،
و سرورم تحیّتى بسیار و سلامى (زیاد) و بازگردان از او نیز بر ما سلامى که براستى تو بخشنده و بزرگوارى
وَصَلِّ عَلَیْهِ کُلَّما ذُکِرَ السَّلامُ وَکُلَّما لَمْ یُذْکَرْ، یا رَبَّ الْعالَمینَ.(42)
و درود فرست بر او هر زمان که ذکر سلامى بشود و هرگاه نشود اى پروردگار جهانیان.
یادآورى: در پایان این بخش (بخش زیارات، صفحه 561) صلواتى بر معصومین(علیهم السلام) نقل خواهد شد که مشتمل بر صلواتى بر امام حسین(علیه السلام) نیز هست، علاقه مندان مى توانند آن را نیز قرائت کنند.
12ـ «ابن فهد» در «عدّة الداعى» از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده که فرمود: هر کس به درگاه خداى عزّوجل حاجتى دارد، بالاى سر امام حسین(علیه السلام) بایستد و بگوید:
یا اَبا عَبْدِ اللهِ، اَشْهَدُ اَنَّکَ تَشْهَدُ مَقامى، وَتَسْمَعُ کَلامى، وَ اَنَّکَ حَىٌّ عِنْـدَ
اى ابا عبدالله گواهى دهم که براستى تو جاى مرا مى نگرى و سخنم را مى شنوى و تو زنده اى در پیش
رَبِّـکَ تُـرْزَقُ، فَـاسْئَلْ رَبَّـکَ وَرَبّـى فى قَـضآءِ حَوآئِجى.
پروردگارت و روزى مى خورى پس بخواه از پروردگار خودت و من، برآوردن حاجاتم را.
به یقین حاجت او برآورده مى شود، ان شاءالله تعالى.(43)
13ـ اگر مشکل و یا کار مهمّى دارد مى تواند زیر آن قبّه شریف استخاره و طلب خیر کند; به این نحو که در قسمت بالاى سر امام حسین(علیه السلام) بایستد، صد مرتبه طلب خیر کند و «اَلْحَمْدُ لِلّه» و «لا اِلهَ اِلاَّ الله» و «سُبْحانَ الله» بگوید و خدا را به بزرگى یاد کند و حمد و ثناى او - آن گونه که سزاوار اوست - بجا آورد که اگر چنین کند مطابق روایت «قرب الاسناد حمیرى» که به سند صحیح نقل شده، آنچه خیر اوست به او داده مى شود(44) و طلب خیر - مطابق روایات دیگر - به این نحو است که صد مرتبه بگوید: «اَسْتَخیرُ اللهَ بِرَحْمَتِهِ خِیَرَةً فى عافِیَة».(45)
14ـ در روایتى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که به یکى از یارانش فرمود: «به من خبر رسیده که گروهى در نیمه ماه شعبان از اطراف کوفه و غیر آن، نزد قبر امام حسین(علیه السلام) مى آیند و نوحه گرى مى کنند; عدّه اى مصیبت مى خوانند و عدّه اى دیگر اشک مى ریزند و گروهى مرثیه مى خوانند؟» عرض کرد: آرى
فدایت شوم من خودم شاهد بعضى از آنچه مى فرمایید بودم. فرمود: «سپاس خداوندى را که در میان مردم کسانى را قرار داد که نزد ما مى آیند و ما را مدح مى کنند و براى ما مرثیه مى خوانند، و دشمن ما را از کسانى قرار داد که بر آنها طعنه مى زنند و آنها را تهدید کرده، کارهایشان را زشت مى شمرند».(46)
در صدر همین روایت آمده: امام حسین(علیه السلام) کسى است که آن کس که به زیارتش مى رود برایش مى گرید و کسى که توفیق زیارتش را نیابد بر او محزون مى شود، و کسى که بر قبر پسرش در پایین پاى او، نظر مى افکند قلبش به ترحّم مى آید، خصوصاً وقتى ملاحظه مى کند که در بیابان، غریبانه و بدون دوست و خویشان و نزدیکان افتاده، حقّش را غصب کردند و جمعى از مرتدّین و برگشتگان از دین، دست به دست هم دادند و او را شهید کردند; حتّى او را دفن نکرده در بیابان رهایشان ساختند و از آب فراتى که حتّى حیوانات از آن مى نوشند، منعش کردند و از این طریق، حقّ رسول الله(صلى الله علیه وآله) و وصیّتى را که آن حضرت در حقّ او و اهل بیتش کرده بود، ضایع نمودند...(47)
15ـ «علاّمه مجلسى» به نقل از «سیّدبن طاووس» مى گوید: مستحب است کسى که از زیارت آن حضرت فارغ شد و مى خواهد از حرم مطهر بیرون رود، ضریح را ببوسد (اگر ممکن است) و بگوید:
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
سلام بر تو اى مولاى من سلام بر تو اى حجت خدا سلام بر تو اى
صَفْوَةَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خالِصَةَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قَتیلَ الظَّمآءِ،
برگزیده خدا سلام بر تو اى بنده زبده خدا سلام بر تو اى کشته تشنگى
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا غَریبَ الْغُرَبآءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ سَلامَ مُوَدِّع لا سَئِم وَلا
سلام بر تو اى غریب تر از هر غریب سلام بر تو سلام خداحافظى کننده اى که نه خسته شده و نه
قال، فَاِنْ اَمْضِ فَلا عَنْ مَلالَة، وَاِنْ اُقِمْ فَلا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِما وَعَدَ اللهُ
خشمگین پس اگر بروم نه از روى ملال است و اگر بمانم نه از روى بدگمانى به وعده اى است که خدا
الصّابِرینَ، لا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکَ، وَرَزَقَنِىَ اللهُ الْعَوْدَ اِلى
به بردباران داده قرارش ندهد خدا آخرین بار زیارت من از تو و روزیم کند خدا بازگشت بسوى
مَشْهَدِکَ، وَالْمَقامَ بِفِنآئِکَ، وَالْقِیامَ فى حَرَمِکَ، وَاِیّاهُ اَسْئَلُ اَنْ یُسْعِدَنى
زیارتگاه تو را و ماندن در آستانت و ایستادن در حرمت را و از خدا خواهم که مرا بوسیله شما سعادتمند
بِکُمْ، وَیَجْعَلَنى مَعَکُمْ فى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ.(48)
کند و با شما قرارم دهد در دنیا و آخرت.
و این در واقع، زیارت وداع آن حضرت به حساب مى آید.
کیفیّت زیارت امام حسین(علیه السلام) از نزدیک:
زیاراتى که براى امام حسین(علیه السلام) نقل شده، بر دو قسم است: نخست زیاراتى است که مقیّد به زمان خاصّى نیست و «زیارات مطلقه» نام گرفته است. دیگر زیاراتى است که مخصوص زمان معیّنى مى باشد و «زیارات مخصوصه» نام دارد

By Ashoora.ir & Night Skin