سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























حسین سالار قلبها

با توجه به این که هواپیماهای اف 14 در بعضی از مواقع تا 12 ساعت پرواز ممتد در شب داشتند، نیاز به سوختگیری هوایی در شب امری اجتنابناپذیر بود که وی به عنوان اولین کسی که این کار را کرده بود، به خلبانان دیگر آموزش های لازم را میداد.
بابایی در نهم آذر سال 1362 ضمن ارتقاء درجه به سرهنگ تمامی، به عنوان معاونت عملیات فرماندهی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی منصوب و به تهران منتقل شد ولی هیچگاه پشت میزنشین نشد.
در این زمان بابایی به همراه شهید اردستانی در قرارگاهی به نام "رعد " اقدام به تشکیل گردانی با عنوان "گردان کربلا " کردند و با جمع کردن تعدادی از خلبانان در این گردان، عملیاتهای خطرناک را داوطلبانه انجام میدادند.



نوشته شده در جمعه 90 دی 16ساعت ساعت 10:54 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

عباس بابایی با 3000 ساعت پرواز با جنگندههای مختلف، کارنامه درخشانی از خود و میهنش بجای گذاشته است اما آن چه برای همگان عجیب بود، نوع وضعیت ظاهری وی بود. فردی با لباس ساده و اکثرا بسیجی با سری تراشیده، بیآلایش که در اکثر اوقات او را با یک بسیجی ساده اشتباه میگرفتند. روزی درحالی که فرمانده پایگاه بود، با سینی چای از بسیجیان پذیرایی میکرد و کسی هم او را نمیشناخت. چهرهای که برای عراقیها به عنوان یک افسر شجاع و نترس شناخته شده بود و آنها از نام او نیز میترسیدند



نوشته شده در جمعه 90 دی 16ساعت ساعت 10:53 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

قبل از پیروزی انقلاب در پایگاه اصفهان در سمت فرمانده گردان F-14 در یک مانور هوایی به مناسبت روز 24 اسفند شرکت داشت. من به عنوان فرمانده گردان هماهنگیهای لازم را انجام دادم و در روز مقرر به پرواز درآمدیم. فرمانده دسته اول من بودم و عباس هم در دسته من پرواز میکرد. باید بگویم که رژه در حضور شاه برگزار میشد.
از شروع پرواز چند دقیقهای میگذشت و ما در حال نزدیک شدن به فضای جایگاه بودیم. آرایش هواپیماها از قبل هماهنگ شده بود و چشمان حاضران و خبرنگاران در جایگاه در انتظار مانور ما بر فراز جایگاه بودند که ناگهان صدای عباس در رادیو پیچید او گفت: من در وضع عادی نیستم. نمیتوانم دسته را همراهی کنم.
مضطربانه پرسیدم: چه مشکلی پیش آمده؟
گفت: سیستم هیدرولیک هواپیما از کار افتاده است. میخواهم از دسته جدا شوم و باید به برج مراقبت اعلام وضعیت اضطراری کنم.
من فقط گفتم: شنیدم تمام.
در این لحظه عباس از دسته جدا شد. مانوری کرد و در جهت مخالف دستههای پروازی، به سمت باند رفت. آن لحظه آرایش هواپیماها در هم ریخت و باعث در هم پاشیدن مراسم شد پس از انجام پرواز به پایگاه برگشتیم. یک پرسش ذهن مرا به خود مشغول کرده بود که با توجه به اینکه سیستم هیدرولیک در جنگنده «F-14» دوبله است، چرا عباس از سیستم دوم استفاده نکرده است.
فرمانده پایگاه مرا تحت فشار قرار داد که درباره اعلام «وضع اضطراری» عباس اظهار نظر کنم. من پاسخ دادم که وقتی هواپیما در هوا دچار اشکال یا نقص فنی میشود، در آن لحظه تصمیم گیرنده خلبان است؛ بنابراین او باید تصمیم بگیرد که فرود بیاید یا به پرواز خود ادامه دهد. البته این نظر برای خودم قابل قبول نبود؛ ولی با توجه به علاقهای که به عباس داشتم و تا حدودی از هدف او آگاه بودم بر روی این موضوع سرپوش گذاشتم. حال اینکه او میتوانست با استفاده از سیستم دوم به راحتی پرواز را تا پایان ادامه دهد. سپس به طور کتبی و رسماً به مسئولین اعلام کردم که تصمیم بابایی مبنی بر فرود، در آن لحظه کاملاً منطقی بوده و سرپیچی از فرمان محسوب نمیشود.
چند روز بعد، هنگام خروج از اتاق عملیات، عباس را دیدم. او در حالی که به من ادای احترام میکرد، نگاهش به نگاه من دوخته شده بود. هیچ نگفت؛ ولی در عمق چشمانش خواندم که میگفت: متشکرم.
بعدها حدسم به یقین تبدیل شد و دانستم که عباس در آن روز نمیخواست رژه انجام شود و در حقیقت عمل او در آن روز یک حرکت انقلابی و پروازش یک پرواز انقلابی بود.



نوشته شده در جمعه 90 دی 16ساعت ساعت 10:52 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

هواپیما پس از انجام دادن مأموریت، به هنگام بازگشت، در آسمان خطوط مرزی، هدف گلوله های تیربار ضد هوایی قرار گرفت، خلبان از ناحیه سر مجروح شده و بلافاصله به شهادت رسید.

فارس، عباس بابایی در 14 آذر سال 1329، در قزوین دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی و متوسطه را در همان شهر طی کرد و در سال 1348، به دانشکده خلبانی نیروی هوایی راه یافت و پس از گذرانیدن دوره آموزش مقدماتی، همان سال برای تکمیل دوره به آمریکا اعزام شد و پس از گذراندن دوره در آمریکا در سال 1351 یه ایران بازگشت.
با ورود جنگندههای پیشرفته اف ـ 14 به نیروی هوایی، بابایی که جزو خلبانهای تیزهوش و ماهر در پرواز با جنگندههای اف ـ 5 بود، به همراه تنی چند از خلبانان برای پرواز با هواپیمای جنگی اف ـ 14 انتخاب و به پایگاه هوایی اصفهان منتقل شد.
با اوجگیری مبارزات مردم علیه نظام ستمشاهی، بابایی به عنوان یکی از پرسنل انقلابی، در جمع دیگر افراد متعهد ارتش وارد میدان مبارزه شد.
پس از پیروزی انقلاب، وی گذشته از انجام وظایف روزمره، سرپرست انجمن اسلامی پایگاه نیز شد. بابایی با دارا بودن تعهد، ایمان، تخصص و مدیریت اسلامی چنان درخشید که شایستگی فرماندهی وی محرز و در تاریخ 7/5/1360 فرمانده پایگاه هوایی اصفهان شد.
شهید بابایی، با کفایت، لیاقت و تعهد بیپایانی که در زمان تصدی فرماندهی پایگاه اصفهان از خود نشان داد، در تاریخ 9/9/62 با ارتقاء به درجه سرهنگی به سمت معاون عملیات نیروی هوایی ارتش منصوب و به تهران منتقل شد.
او با روحیه شهادتطلبی به همراه شجاعت و ایثاری که در طول سالهای دفاع مقدس به نمایش گذاشت، صفحات نوین و زرینی بر تاریخ نیروی هوایی ارتش افزود و با بیش از 3000 ساعت پرواز با انواع هواپیماهای جنگنده، قسمت اعظم عمر خویش را در پروازهای عملیاتی و یا قرارگاهها و جبهههای جنگ در غرب و جنوب کشور سپری کرد و چهره آشنای بسیجیان و یار وفادار فرماندهان قرارگاههای عملیاتی شناخته شد و تنها از سال 1364 تا هنگام شهادت، بیش از 60 مأموریت جنگی را با موفقیت کامل به انجام رسانید.



نوشته شده در جمعه 90 دی 16ساعت ساعت 10:49 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید



نوشته شده در جمعه 90 دی 16ساعت ساعت 10:47 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

 

در حالی که اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان آخرین و مهم ترین برگ برنده این کشور برای وادار ساختن ایران به شرکت در هر گونه مذاکرات صلح تلقی می شد، آزاد سازی این شهر می توانست سمبل تحمیل اراده سیاسی جمهوری اسلامی بر متجاوز و اثبات برتری نظامی اش باشد.

 

بر همین اساس، با توجه به این که منطقه عمومی غرب کارون آخرین منطقه مهمی بود که هم چنان در اشغال عراق قرار داشت، از یک سو فرماندهان نظامی ایران برای انجام عملیات در این منطقه اشتراک نظر داشتند، و از سوی دیگر عراق نیز که طراحی عملیات آزادسازی خرمشهر را پس از عملیات فتح المبین قطعی و مسجل می پنداشت، با در نظر گرفتن اهمیت این شهر و جایگاه آن در دفاع از بصره، به ضرورت حفظ این منطقه معتقد بود. از این رو، بلافاصله پس از اتمام عملیات فتح المبین، در حالی که قوای ارتش عراق در منطقه عمومی خرمشهر تقویت می شد، به تمام یگان های تحت امر قرارگاه مرکزی کربلا دستور داده شد تا ضمن بازسازی و تجدید قوا، به شناسایی و طراحی عملیات بپردازند.



نوشته شده در جمعه 90 دی 16ساعت ساعت 9:47 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

مهم ترین اهدافی که در این عملیات دنبال می شد، عبارت بودند از:

-         انهدام نیروی دشمن، حداقل بیش از دو لشکر.

-         آزاد سازی حدود 5400 کیلومتر مربع از خاک ایران؛ از جمله شهرهای خرمشهر، هویزه و پادگان حمید.

-         خارج نمودن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از برد توپخانه دشمن.

-         تامین مرز بین المللی (حدفاصل پاسگاه طلائیه تا شلمچه).

-         آزادسازی جاده اهواز – خرمشهر و خارج شدن جاده اهواز – آبادان از برد توپخانه دشمن.

 



نوشته شده در جمعه 90 دی 16ساعت ساعت 9:45 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

قبل از آغاز عملیات بیت المقدس، استعداد نیروهای دشمن به ترتیب زیر بود: 
-         لشکر 6 زرهی؛ از جنوب رودخانه کرخه تا هویزه. 
-         لشکر 5 مکانیزه؛ از غرب اهواز تا روستای سید عبود.
-         لشکر 11 پیاده از سید عبود تا خرمشهر –  تیپ های 22، 48، 44 مامور حفاظت از خرمشهر بودند.
-         لشکر 3 زرهی در شمال خرمشهر.
با شروع عملیات نیز یگان های دیگری از ارتش عراق به منطقه اعزام شدند که در مجموع تمامی یگان هایی که در منطقه درگیری حضور یافتند، عبارت بودند از: 
-         لشکر 5 مکانیزه؛ شامل: تیپ های 26 و 55 زرهی و تیپ های 15 و 20 مکانیزه. 
-         لشکر 6 زرهی؛ شامل: تیپ های 16 و 30 زرهی و تیپ  25 مکانیزه .
-         لشکر 3 زرهی؛ شامل: تیپ های 6،12 و 53 زرهی و تیپ 8 مکانیزه .
-         لشکر 9 زرهی؛ شامل: تیپ های 35 و 43 زرهی و تیپ 14 مکانیزه .
-         لشکر 10 زرهی؛ شامل: تیپ های 17 زرهی و 24 مکانیزه .
-         لشکر 11 پیاده؛ شامل: سه تیپ سازمان 44، 48 و 49 پیاده و سه تیپ تحت امر 45 ، 113 و 22 پیاده. 
-         لشکر 12 زرهی؛ شامل: تیپ های 46 مکانیزه و 37 زرهی. 
-         لشکر 7 پیاده؛ شامل: تیپ های 19 و 39 پیاده. 
-         تیپ مستقل 10 زرهی. 
-         تیپ های مستقل 109، 419، 416، 90، 417، 601، 602، 605، 606، 409، 238 و 501 پیاده. 
-         تیپ های 31، 32 و 33 نیروی مخصوص. 
-         تیپ های 9، 10 و 20 گارد مرزی. 
-         تعداد 30 گروهان کماندو.
-         تعداد 10 قاطع جیش الشعبی (هر قاطع 450 نفر).
-         گردان تانک مستقل سیف سعد.
-         گردان های شناسایی حطین، صلاح الدین، حنین.
-         توپخانه دشمن نیز از 530 قبضه توپ در انواع مختلف تشکیل شده بود که به طور تقریبی عبارت بود از 30 گردان. 

 

 



نوشته شده در جمعه 90 دی 16ساعت ساعت 9:44 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

منطقه عمومی عملیات بیت المقدس در میان چهار مانع طبیعی محصور است، که از شمال به رودخانه کرخه کور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه کارون و از غرب به هور الهویزه منتهی می شود.

منطقه مزبور به جز جاده نسبتا مرتفع اهواز – خرمشهر، فاقد هر گونه عارضه مهم برای پدافند است. همین امر موجب شد تا زمین منطقه – به دلیل مسطح بودن – برای مانور زرهی مناسب، و برای حرکت نیروهای پیاده – به دلیل در دید و تیر قرار داشتن – نامناسب باشد. نقاط حساس و استراتژیک منطقه شامل بندر و شهر خرمشهر، پادگان حمید، جفیر، جاده آسفالت اهواز –  خرمشهر، شهر هویزه و رودخانه های کارون،  کرخه کور و اروند  بود.



نوشته شده در جمعه 90 دی 16ساعت ساعت 9:44 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

در طراحی عملیات، تهاجم از طریق عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سوی مرز بین المللی و سپس آزادسازی شهر خرمشهر مد نظر قرار گرفته و چنین استدلال می شود که حمله به جناح دشمن، که عمدتا به سمت شمال آرایش گرفته بود، عامل موفقیت عملیات است.

هم چنین، شکستن خطوط اولیه دشمن و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب کارون تا جاده آسفالته اهواز – خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پیشروی به سمت مرز و تامین خرمشهر به عنوان اهداف مرحله دوم تعیین شدند.

بر همین اساس، محورهای عملیاتی هر یک از قرارگاه ها به ترتیب زیر مقرر گردید:

1-     محور شمالی؛ قرارگاه قدس (با عبور از رودخانه کرخه).

2-     محور میانی؛ قرارگاه فتح (با عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سمت جاده اهواز – خرمشهر).

3-     محور جنوبی؛ قرارگاه نصر (با عبور از کارون و پیشروی به سمت خرمشهر). 



نوشته شده در جمعه 90 دی 16ساعت ساعت 9:42 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin