حسین سالار قلبها
اگر درمان درد خویش مى خواهى بیا اینجا شکسته بالى ما مى دهد بال و پرى ما را طلب کن با زبان بى زبانى هر چه مى خواهى به گوش جان توان بشنید لبیّک خداوندى هزارن کاروان دل در اینجا مى کند منزل دل دیوانه من همچو او گمکرده اى دارد ز هر سو جلوه اى دل را به خود مشغول مى دارد صداى پاى او در خاطر من نقش مى بندد به بوى یوسف گمگشته مى آید،مشو غافل شکوه بارگاه حضرت معصومه را نازم مشو از حرمت این بارگه غافل که مهدى را حریمش را اگر دارالشّفا خوانند،جا دارد علاج درد بى درمان کند لطف عمیم او حدیث عشق با «پروانه» مى گوئى، نمى دانى |
دوا اینجا، طبیب دردها اینجا اگر از صدق دل آریم روى التجا اینجا که سر داده است گلبانگ اجابت را خدا اینجا نکرده با لب خود آشنا حرف دعا اینجا اگر اهل دلى اى دل، بیا اینجا، بیا اینجا ز هر درد آشنا گیرد، سراغ آشنا اینجا هزاران پرده مى بینند ارباب صفا اینجا مگر مى آید آن آرام جانها از وفا اینجا؟ توانى چنگ زد بر دامن خیرالنّسا اینجا که مى سایند سر بر درگه او اولیا اینجا زیارت کرده اند اهل بصیرت بارها اینجا که مى بخشد خدا هر دردمندى را شفا اینجا نباید بر زبان آورد حرفى از دوا اینجا! که مى سوزد بسان شمع،از سر تا به پا اینجا |
شبى گشتم مقیم گلشن قم بلى چون گل شود با گل مقابل چه گلزارى که مى روبد نسیمش چه بانویى که در اوصاف ذاتش یگانه دختر باب الحوائج مپوش از آستان فاطمه چشم بر این در هر که ساید روى اخلاص زهى معصومه کاندر زهد و عصمت نگهبانند کشور را دو گوهر از آن مردم ز قم جویند حاجت «رسا» در وصف گلهاى نبوّت بخاک آستانش دادخواهان یکى تابان چو خورشید از خراسان |
سحر چون گل شکفتم با تبسّم در او لطف و صفا یابد تجسّم غبار محنت و رنج و تألُّم زبان را نیست یاراى تکلُّم گرامى خواهر سلطان ِ هشتم اگر دارى از او چشم ترحّم بفردوسش بود حقِّ تقدّم کند مریم در این مکتب تعلّم فروزان تر ز مهر و ماه و انجم که قم شد کعبه حاجات مردم کند طبع خدا دادش تَرنُّم نهاده رخ پى عرض ِ تظلّم دگر رخشان چو ماه از وادى قم |
اى دختر عقل و خواهر دین عصمت شده پاى بند مویت اى میوه شاخسار توحید وى گوهر تاج آدمیّت شیطان به خطاب قم براندند کاین خانه بهشت و جاى حوّاست اندر حرم تو عقل مات است جسمى که دراین زمین نهان است این ماه منیر و مهر تابان ایران شده نور بخش ارواح هر کس به درت به یک امیدى است |
وى گوهر دُرج عزّ و تمکین اى علم وعمل مقیم کویت همشیره ماه ودخت خورشید فرخنده نگین خاتمیّت پس تخت تو را به قم نشاندند ناموس خداى جایش اینجاست زین خاک که چشمه حیات است جانى است که در تن جهان است عکسى بود از قم و خراسان مشکات صفت عرش و کرسى محتاج تر از همه«وحیدى» است |
از میان فرزندان بزرگوار حضرت امام موسى بن جعفر(ع) ، دو فرزند ایشان یعنى حضرت امام على بن موسى الرضا(ع) و حضرت فاطمه کبری (ع) ملقّب به معصومه، از ویژگیهای خاص برخوردار بوده اند تا ادامه دهنده خطّ امامت بعد از پدر باشند.
پس از 25 سال که از تولد حضرت امام رضا (ع) گذشته بود ، حضرت فاطمه معصومه(ع) در اوّلین روز ماه ذى قعده سال 173 هـ ق، در شهر مدینه منوّره چشم به جهان گشود، آن حضرت به همراه امام رضا (ع) هر دو در دامان پاک یک مادر بزرگوار به نام حضرت نجمه خاتون(س) که از مهاجران مغرب بود، رشد و پرورش یافته اند. این در حالى است که پدر بزرگوارشان پیوسته در زندان هارون الرشید بسر مى بردند و سرانجام در همان زندان ، هنگامى که حضرت معصومه(س) در سن ده سالگى بود، به شهادت رسیدند و از آن زمان به بعد حضرت معصومه (س) تحت مراقبت برادرش امام رضا(ع) قرار گرفت. با آغاز خلافت مأمون این خلیفه مکار عبّاسى، او نیز همانند اسلاف غدّارش براى مقابله بانفوذ روبه گسترش تعالیم امامان معصوم و اهل بیت(ع) عصمت و طهارت بر دل هاى مشتاقان و جلوگیرى از انسجام سیاسی شیعیان حضرت علی(ع) به ترفندى دیگر متوسّل شده و امام رضا(ع) را به پایتخت خود «مرو» دعوت نمود. امام با اکراه این دعوت را پذیرفتند و بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت(ع) خود را همراه ببرند به سوى «مرو» حرکت نمودند. حضرت فاطمه معصومه(ع) در سال 201 هـ ق، یک سال پس از ورود امام رضا(ع) به مرو، با چهار تن از برادران و گروهى از برادرزادگان به سوى خراسان حرکت نمودند و چون این کاروان کوچک به حوالی ساوه رسید عدّه اى از دشمنان اهل بیت(ع) به دستور مأمون عبّاسى راه را بر آنان بستند و در یک درگیرى نابرابر همه برادران و تقریباً اکثر مردان همراه کاروان را که حدود 23 نفر بودند به شهادت رساندند. حضرت معصومه(س) از شدّت رنج و تأثّر روحی بیمار گردید و بنا بر قولی حضرت را مسموم کردند . چون شب هنگام خبر به مردم قم و آل سعد رسید، موسی بن خزرج به نمایندگى آنان، در همان هنگام از قم به قصد ساوه حرکت کرد تا ایشان را به قم دعوت کند. پس از دیدار حضرت و پذیرفتن دعوت وى، خود زمام مرکب ایشان را در دست گرفت و به سوى قم و به منزل و سراى خویش آورد.
در روایت دیگرى آمده است، هنگامى که حضرت فاطمه معصومه(ع) به شهر ساوه قدم نهاد، از همراهان خود پرسید؛ مسافت این جا تا قم چقدر است. پاسخ را گفتند. در این هنگام به یاد خبرى از پدرش افتاد. لذا فرمود: مرا به قم ببرید که از پدر بزرگوارم بارها می شنیدم که قم مرکز شیعیان ماست. بدین ترتیب باقیمانده افراد کاروان به جاى رفتن به «مرو» به جانب قم تغییر مسیر داده و در 23 ربیع الاوّل سال 201 هـ ق وارد قم شدند. خبر ورود آن حضرت به قم براى همه مسرّت آفرین و هیجان انگیز بود. بزرگان و سایر مردم، به استقبال آن حضرت آمدند و پروانه وار و مشتاقانه ایشان را در میان گرفتند. در پیشاپیش آنان شخصیت برجسته شهر، موسى بن خزرج اشعرى حرکت نمود و افسار شتر آن حضرت را به دست گرفته و افتخار می کرد تا آنکه به درخواست او، حضرت در منزلش اقامت نمود.
بیمارى حضرت که از غم هجران برادر و شهادت و مظلومیت دیگر برادران و همراهان و یا سمّى که به ایشان داده شده است، هفده روز ادامه یافت و ایشان بهتر از هرکس به حال خود و کوتاهى عمرش آگاه بود، روزهاى آخر عمر را به عبادت و راز و نیاز با معبود یگانه مشغول بود .
سرانجام در روز دهم ربیع الثانى و «بنا بر قولى دوازدهم ربیع الثانى» سال 201 هجرى پیش از آن که دیدگان مبارکش به دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و با اندوه فراوان در سن 28 سالگی دیده از جهان فروبست و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاند .
عبادتگاه روزهاى پایانى عمر ایشان، که هم اکنون به نام «بیت النّور» معروف است ، زیارتگاه شیفتگان اهل بیت(ع) عصمت و طهارت است.
از آنجا که نخستین بار میرابوالفضل عراقى، مسجدی در کنار بیت النور بنا نمود، آن محله و محوّطه وسیع اطراف آن به «میدان میر» مشهور گردیده است.
پس از وفات، پیکر مطهّر و شریف حضرت فاطمه معصومه (س) را غسل داده و کفن کردند و باشکوه فراوان تشییع و در محلّى موسوم به «باغ بابلان» که اکنون روضه منوره حضرت است به خاک سپردند. در این که چه کسى بدن مطهّر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد و ایشان را به خاک سپارد، همه متحیر بودند. آل سعد بیش از همه در این باره با هم گفتگو کردند که چه کسى را داخل سرداب نمایند تا جنازه خانم را دفن کند. پس از تبادل نظر، رأى ایشان بر این قرار گرفت که مرد پرهیزکار و خادم بسیار پیر ایشان به نام «قادر»، متصدّى دفن شود. چون دنبال آن پیر مرد صالح فرستادند، ناگاه دو سواره نقابدار از سوى «رمله» (ریگزار) سمت قبله نمایان شدند و به سرعت نزدیک گردیدند و پس از اقامه نماز بر پیکر آن بانوى مکرّمه، یکى از آن دو وارد قبر شد و دیگرى جسد پاک و مطهّر آن صدّیقه را برداشت و به دست او داد تا در دل خاک نهان سازد. آن دو نفر پس از پایان مراسم بدون آن که با کسى سخن گویند بر اسب هاى خود سوار و از محلّ ناپدید شدند و کسى آن دو نفر را نشناخت. به نظر مى آید که آن دو بزرگوار، دو امام و حجّت خداوند بوده اند.
حضرت معصومه (س) از پرهیزگارترین زنان شیعه و از زنان عالمه و محدّثه بوده و روایات متعددى از طریق ایشان در کتب احادیث شیعه و اهل سنّت آمده است. ایشان در عبادت و زهد شهره بود و در فضل و کمال، به مدارج عالى نایل آمده است. القاب و صفات بسیارى که حضرت فاطمه معصومه(س) بدان معروف گردید، نشانه سجایاى والاى اخلاقی ایشان است. در یکی از زیارت نامه های آن حضرت، القابى همچون «طاهره» پاکیزه، «حمیده» ستوده خصال، «برّه» نیکو رفتار و تربیت شده، «نقیه» پاک خصلت، «مرضیه» مورد رضای پروردگار، «رضیه» راضى از حق، «محدّثه» راوى حدیث، «شفیعه» شفاعت کننده در روز جزا و «معصومه» به ایشان اطلاق شده است. اما مشهورترین لقب حضرت ، طبق فرموده امام رضا (ع) لقب معصومه است..
السلام علی آدم صَفوةالله، السلام علی نوح نبی الله، السلام علی ابراهیم خلیل الله، السلام عل موسی کلیم الله، السلام علی عیسی روحِ الله؛ السلام علیک یا رسولَ الله، السلام علیک یا خیرخلقِ الله، السلام علیک یا صفیّ الله، السلام علیک یا محمد بن عبدالله خاتم النبیین؛ السلام علیک یا أمیرالمؤمنین علیّ بن أبی طالبٍ وصیَّ رسول الله؛ السلام علیکِ یا فاطمةُ سیّدةَ نساءالعالمین؛ السلام علیکما یا سبطَیْ نبِیِّ الرحمةِ و سیِّدَیْ شبابِ أهل الجنّةِ؛ السلام علیک یا علیّ بن الحسین سیدِالعابدین و قُرَّة عَینِ النّاظرین؛ السلام علیک یا محمد بن علیٍ باقرَالعلم بعدالنبیِّ؛ السلام علیک یا جعفر بن محمدٍ الصادقَ البارَّ الأمین؛ السلام علیک یا موسی بن جعفرٍ الطاهرَالطُهْرَ؛ السلام علیک یا علیَّ بن موسی الرضاالمرتضی؛ السلام علیک یا محمّد بن علیٍّ التقیَّ، السلام علیک یا علیَّ بن محمدٍ النقیَّ الناصحَ الأمینَ؛ السلام علیک یا حسین بن علیٍّ؛ السلام علی الوصیِّ من بعده؛ اللهمّ صل علی نورک و سراجک و ولیِّ ولیِّکَ و وصیِّ وصیک و حجتک علی خلقک.
السلام علیکِ یا بنتَ رسول الله؛ السلام علیکِ یا بنتَ فاطمةَ و خدیجةَ؛ السلام علیکِ یا بنتَ أمیرالمؤمنین؛ السلام علیکِ یا بنت الحسن و الحسینِ؛ السلام علیکِ یا بنتَ ولیِّ اللهِ؛ السلام علیکِ یا أختَ ولیِّ اللهِ؛ السلام علیک یا عَمَّةَ ولیِّ اللهِ؛ السلام علیک یا بنتَ موسی بن جعفرٍ؛ و رحمةُ اللهِ و برکاته.
السلام علیکِ عَرَّفَ اللهُ بیننا و بینکم فی الجنّةِ؛ و حَشَرنا فی زمرتکم؛ و أَوْرَدَنا حَوضَ نبیکم؛ و سقانا بکأسِ جَدِّکُم من ید علیِّ بن أبی طالبٍ؛ صلواتُ اللهِ علیکم.
أسئل اللهَ أن یُرِیَنا فیکُمُ السُّرور و الفرج؛ و أن یجمعنا و أیاکم فی زمرة جدّکم محمدٍ صلی اللهُ علیه و آله؛ و أن لایسلبنا معرفتکم إنه ولیٌّ قدیرٌ.
أَتَقَرَّبُ ألی اللهِ بحبکم، والبرائةِ مِن أَعْدائِکُمْ، والتسلیمِ إلی الله، راضیاً به غَیْرَ مُنْکَرٍ وَ لا مُسْتَکْبِرٍ، وَ عَلَی یقینِ ما أتی به محمدٌ و به راضٍ؛ نطلب وجهک یا سیدی و رضاک والدارالآخرة، یا فاطمةُ اشْفعی لی فی الجنَّةِ؛ فإن لکِ عنداللهِ شأناً مِنَ الشّأنِ.
اللهمّ إنّی أسئلُکَ أَنْ تختمَ لی بالسعادة، فلا تَسْلُبْ مِنِّی ما أَنَا فیه، ولاحول و لا قوّةَ إلاَّ بالله العلیِّ العظیمِ.
اللهمّ اسْتَجِبْ لنا، و تَقَبَّلْهُ بکرمکَ و عزّتکَ، و برحمتک و عافیتک؛ و صلی اللهُ علی محمدٍ و آله أجمعین، و سَلَّمَ تسلیماً یا أَرْحَمَ الرَّاحمین.(2)
(علامه مجلسی در بحارالانوار و تحفةالزائر گفته است: در برخی از کتابهای «زیارات» دیدم که) علی بن ابراهیم، از پدرش، از سعد(3) از امام علی بن موسی الرضاعلیهما السلام نقل می کند که فرمود: سعد! ما نزد شما قبر داریم! عرض کردم: فدایت شوم، قبر فاطمه دختر امام موسی علیهما السلام را می فرمایی؟ فرمود: آری؛ هرکه او را با شناخت کافی زیارت کند بهشت سزاوار اوست. هرگاه نزدیک قبرش شدی، بالای سرش و رو به قبله بایست و سی و چهار مرتبه «تکبیر»، سی و سه مرتبه «تسبیح»، سی و سه مرتبه «تحمید» بگو؛ سپس بگو.
سلام برآدم، برگزیده خدا؛ سلام برنوح، پیامبرخدا؛ سلام بر ابراهیم، دوست خدا؛ سلام برموسی، هم صحبت خدا؛ سلام برعیسی، روح خدا؛
سلام بر تو ای رسول خدا؛ سلام بر تو ای بهترین مخلوق خدا؛ سلام بر تو ای برگزیده خدا؛ سلام برتو ای محمد بن عبدالله، پایان دهنده پیامبران؛ سلام بر تو ای امیرمؤمنان، علی بن ابی طالب، وصیّ رسول خدا؛ سلام بر تو ای فاطمه، سرور زنان جهان؛ سلام بر شما ای نوادگان پیغمبر رحمت، و شما ای سروران بهشتیان؛ سلام بر تو ای علی بن الحسین، ای سرور عبادت کنندگان، و ای روشنیِ چشم اهل بصیرت؛ سلام برتو ای محمد بن علی، ای شکافنده دانش پس از پیامبر؛ سلام بر تو ای جعفر بن محمّد، ای راستگو و نیکوکار و امانتدار؛ سلام بر تو ای موسی بن جعفر، ای روح پاک و مطهّر؛ سلام بر تو ای علی بن موسی، ای ملقّب به «رضا» و پسندیده (از سوی خدا)؛ سلام بر تو ای محمد بنعلی، ای پرهیزگار؛ سلام بر تو ای علی بن محمد، ای پاکیزه سرشتِ خیرخواه و امانتدار؛ سلام بر تو ای حسن بن علی؛ سلام بر جانشین پس از او؛ خداوندا! درود بفرست برنور و چراغ (فروزان راهها)یت، و بر ولیّ ولیّ ات، و وصیّ و صیّ ات، و حجّتت بربندگانت.
سلام برتو ای دختر رسول خدا، سلام بر تو ای دختر فاطمه و خدیجه، سلام برتو ای دختر امیرمؤمنان، سلام بر تو ای دختر حسن و حسین؛ سلام برتو ای دختر ولیّ خدا؛ سلام بر تو ای خواه ولیّ خدا؛ سلام بر تو ای عمّه ولیّ خدا؛ سلام و رحمت و برکات خدا برتو ای دختر موسی بن جعفر.
سلام برتو، خداوند ما و شما را در بهشت به یکدیگر بشناساند؛ و ما را به همراه شما محشور گرداند؛ و بر حوض جدّتان وارد نماید؛ و از جام جدّتان به دست علی بن ابی طالب بنوشاند؛ درود خدا برشماباد.
از خدا می خواهم شادی و گشایش شما اهل بیت را (با ظهور حضرت حجّت(عجّ)) به ما بنمایاند؛ و ما و شما را در زمره جدّتان محمدصلی الله علیه وآله وسلم گردآورد؛ و شناخت شما را از ما نگیرد؛ که او صاحب اختیار است و به هرکاری قدرتمند.
من با محبّت شما و دوری از دشمنانتان، و با تسلیم شدن و رضایت در برابر خدا، بدون انکار چیزی و بدون تکبّر، و با یقین و رضایت نسبت به آنچه حضرت محمّدصلی الله علیه وآله وسلم آورده، به خداوند نزدیکی می جویم؛ ای سرور من و ای خدای من! با آنچه گفته شد، «وجه» و رضایت تو و آخرت را می طلبم.
ای فاطمه! بهشت را برای من نزد خدا شفاعت کن؛ چرا که تو را نزد خدا شأن و منزلتی است والا.
خداوندا! از تو می خواهم عاقبت مرا به سعادت بینجامی؛ و آنچه من در اویم (ولایت اهل بیت علیهم السلام) از من نگیری، که هیچ قوّت و قدرتی جز به واسطه خداوند بلندمرتبه و بزرگ نخواهد بود.
خداوندا! دعای ما را اجابت کن؛ و به کرم و عزّت، و رحمت و عافیت خویش از ما قبول فرمای.
درود و سلامی بی پایان از خداوند بر محمّد و همه اهل بیت او، ای مهربان ترین مهربانان!
زیارت نامه غیر مشهور حضرت فاطمه معصومه علیها السلام
السّلامُ عَلَی خاتَمِ النَّبِیّین، السلام علی سیّدِ المرسلین، السلام علی حبیب ربّ العالمین، و رحمةالله و برکاته؛ السلام علی أمیرالمؤمنین، السلام علی سیّد الوصیین، السلام علی حجةِ ربِّ العالمین، و رحمةالله و برکاته؛ السلام علی البتول العَذْراءِ، وَالإِنْسِیَّةِ الحوراء، بنتِ خِیَرَةِ سَیِّدِ الأنبیاء، وَ أُمِّ الائمّةِ النُّجباء، و حَلِیلَةِ سَیِّدِ الاوصیاء، فاطمةالزّهراء سیّدةِ نساءالعالمین، و رحمةالله و برکاته؛ السلام علی الإمامینِ النُّورَینِ النَیِّرَینِ الطّاهرینِ الشَّهیدینِ المظلُومینِ، الحسن والحسین، سیّدی شباب أهلِ الجنَّةِ، و التسعة المعصومینَ مِنْ ذُرِّیَّةالحسین علیهم السلام و رحمةالله و برکاته.
السلام علیکِ یا فاطمةُ یا بنتَ موسی بن جعفرٍ و حُجّتِهِ و أَمِینِهِ، و رَحمةُ اللهِ و برکاتُهُ؛ السلام علیکِ یا فاطمةُ یا أَخْتَ الرضا المرتضی المجتبی و رحمةالله و برکاته؛ السلام علیک أَیَّتُهَاالطَّاهرةُ الحمیدةُ البَرَّةُ الرَّشِیدَةُ التقیَّةُ النّقیَّةُ الرضیَّةُ المرضیَّةُ و رحمةاللهِ و برکاتُهُ؛ أَشْهَدُ أَنَّهُمُ الأئمَّةُ الرّاشدون المَهْدِیُّونَ المعصومینَ الْمُکَرَّمُونَ المُقَرَّبُونَ المُتَّقُونَ الصّادقُونَ، و أنَّ الحقَّ معهم و فیهم و إلیهم، و أَنَّ مَنْ وَالاهُم فَقَدْ وَالَی اللهَ، و من عاداهم فقد عادَی اللهَ، أَتَیْتُکَ یا سیِّدَتی یا فاطمةُ زائراً لَکِ عارفاً بِحَقِّکَ و بِحَقِّ أَخیکِ و آباءِکِ الاطهارِ طالباً فِکاک رَقَبَتِی مِنَ النّارِ و مُلْتَمِساً مِنْکِ الشَّفاعَةَ إِذا امْتَازَ الأَخیارُ مِنَ الأشْرارِ، فَاشْفَعِی لِی عِنْدَ رَبَّکِ وَ عِنْدَ آباءکِ الأبرارِ فَاِنَّکِ مِنْ أَهْلِ بَیْتٍ لا یَخْسِرُ مَنْ تَوَلاَّهُم و لا یَخِیبُ مَنْ أَتَیهُم.
اللهمَّ اِنَّهُ قَدجائنِیَ الخَبَرُ عَنِ الصّادِقَیْنِ مِنْ أهل بیتِ نَبِیِّک علیهم أفضَلُ الصلاةِ والسلامِ أَنَّ مَنْ زار فاطمة بقم فله الجنّةُ، فَها أَنَاذَا یا الهی قَدْ جِئْتُها زائراً لَهَا عارفاً بِحَقِّها، فَصَلِّ علی محمّدٍ و آل محمّدٍ، وَانْفَعْنِی بزیارتها، ولاتحرمنی شَفاعَتَها، وَارْزُقْنی الجنّةَ کما وَعَدْتَها، اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ؛ برحمتک یا ارحمَ الرّاحمین.(4)
معصومه (س) ضربت بالای ارادت به ولایت است،
معصومه، قصه بلند مدینه تا مشهد است
وفات فاطمه ی معصومه (س) تسلیت باد
.
.
.
معصومه (س) تفسیر معصومیت است که روزگاری در مدینه طلوع کرد،
معصومه اقامت غربت است در روزگار غربت نگاه ها،
معصومه تفسیر بلند تبعیت است از ولایت
.
.
.
خوب میدانم که روز وفات تو، روزتاریکی برای سرزمین قم
بوده است، آسمانش، دل به هوای تو بسته بود و خاکش،
به شوق قدم های تو نفس میکشید؛ اما ناگهان موج حزن و اندوه،
در همه شهر جاری شد.
وفات فاطمه ی معصومه (س) تسلیت باد
در شب رحلت جانسوز خواهر امام رضا (ع) در غم و ماتم است .
همزمان با شب رحلت جانسوز حضرت فاطمه معصومه(س) خواهر گرانقدر حضرت رضا (ع) زائران و مجاوران بسیاری
از سراسر کشور برای عرض تسلیت رحلت این بانوی بزرگوار به پیشگاه امام رئوف در حرم مطهر رضوی مشرف شده اند .
ویژه برنامه های شب رحلت حضرت معصومه (س) پس از نماز مغرب و عشا در حرم مطهر امام رضا (ع) برگزار می شود .
در این مراسم مداحان و ذاکران اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به مرثیه سرایی و ذکر مصیبت می پردازند

By Ashoora.ir & Night Skin