حسین سالار قلبها
آیت الله جوادی آملی
درمطلب حاضرشرایط وراههای عملی اسلامی شدن دانشگاهها ونیز راهکار صدور فرهنگ اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است.
قبل از اینکه به اصل مسأله دانشگاه و دانشگاهی و دانشجو و دانشور و دانشمند بپردازیم، یک بیان نورانی از امام هادی (ع) نقل کنیم که بحث کلیدی دانشگاهی را هم به همراه دارد. یکی از بیانات نورانی امام دهم، حضرت امام هادی این است که فرمود: خ یأ م ن الخ یر فاع له و اجمل م ن الجمیل قائ له و ارجح م ن الع لم عام له (1). اینگونه از ذوات مقدّس چون خودشان انسان کاملند، حرمت انسانیّت را بیش از دیگران می دانند و حفظ می کنند. در عین حال که کار خوب، خوب است؛ در عین حال که حرف خوب، خوب است؛ در عین حال که علم صحیح خوب است؛ امّا صاحبان این اوصاف از این اوصاف بالاترند. در عین حال که دانشگاه خوب است، در عین حال که دانش خوب است، دانشمند از هر دو بالاتر است.در عین حال که حوزه علمیّه خوب است، در عین حال که فقه و اصول و فلسفه و تفسیر خوب است، عالم به این معارف از همه این معارف بالاتر است.
سرّ برتری عالمان حقیقی از علم صحیح
سرّش آن است که انسان یک موجودی است ابدی. این موجود ابدی را ره توشه ابدی تأمین می کند. حوزه و دانشگاه آن مواد اوّلیه این زاد راه را فراهم می کنند. یک وقت است یک کسی خودش را نشناخت؛ درسی خواند، مدرکی گرفت و درسی گفت و بعد پوسید؛ چه از حوزه، چه از دانشگاه ! یک وقت است نه، یک کسی عالم شد؛ چه در حوزه و چه در دانشگاه از پوست به در آمد، نه پوسید ! نه به فکر مدرک بود، نه به فکر حقوق بود، نه به فکر باند بازی بود، نه به فکر جناح بازی؛ او انسان به دنیا آمد و انسان زیست و انسان مرد. بیان نورانی امام هادی (ع) این است که: از هر حوزه علمیّه ای،آن عالمانشان برترند. از هر دانشگاهی آن دانشگاهی و دانشور بالاتر است. خ یأ م ن الخ یر فاع له و اجمل م ن الجمیل قائ له و ارجح م ن الع لم عام له.
ریشه سخنان اینها در نهج البلاغه علوی (ع) است که فرمود: خ یأ م ن الخ یر فاع له و شرأ م ن الشّر فاع له (2)، در هر دو طرف هست. از هر بدی بدتر آن بدکار است، از هر خوبی بهتر آن خوب کار است. برهان فلسفی این دو بیان نورانی آن است که هر علّتی بالاتر از معلول است. خیر داریم و خیّر، آن خیر اثر این خیّر است. اگریک مسجد ساز مسجد ساخت؛ مسجد ساز بالاتر از مسجد سازی است، برای اینکه مسجد سازی فعل اوست. یک عالم درس گفت، یک عالم بالاتر از تدریس است؛ چون تدریس فعل اوست، و هر عامل و فاعل و علّتی از اثر و فعل خود برتر است. این برهان نورانی، هم در فرمایشات حضرت امیر هست که در نهج البلاغه آمده، هم در بیانات نورانی حضرت هادی (ع).
ما حالا می خواهیم بفهمیم چرا دانشمندان دانشگاه از دانشگاه بالاترند، از همه علوم دانشگاهی بالاترند و چرا علمای حوزه از همه علوم بالاترند. برای اینکه علم، یک سلسله مفاهیمی است که در اذهان است؛ عالم، آن مفاهیم را فرا گرفت، یک. آنها را باور کرد، دو. برابر آنها متخلّق شد، سه. عمل کرد، چهار. به جامعه منتقل کرد و منتشر کرد، پنج. این عناصر پنج گانه از یکی یقیناً بیشتر است. آن علم، علم است؛ ولی عالم پنج تاست. همان را دارد، باور کرده، متخلّق شده، عمل کرده، رسالتش هم نشر بود، منتشر کرده.پس ما می توانیم از هر علمی بالاتر باشیم.
مراد از اسلامی شدن دانشگاهها
مطلبی که به عهده همه دانشگاهیان، مخصوصاً دانشگاهیانی که پسوند اسلام و اسلامی را به همراه دارند این است که این دانشگاهها باید اسلامی بشود. از طلیعه انقلاب تا کنون مخصوصاً این سال های اخیر سخن از اسلامی شدن دانشگاه است. این بزرگان خیال می کردند وقتی می خواهند دانشگاه را اسلامی کنند؛ یعنی یک نمازخانه بزنند، یعنی شب جمعه دعای کمیل داشته باشند، روز جمعه دعای ندبه داشته باشند، شب چهارشنبه دعای توسل داشته باشند، کلاس های دختر و پسر از هم جدا باشد، با روسری و چادر بیایند؛ خیال کردند اسلامی شدن دانشگاه یعنی اینها !
اینها نمی دانند که مسلمان تربیت کردن یک مطلب است و آسان، علوم را اسلامی کردن مطلب دیگر است و دشوار ! ما باید علوم را اسلامی کنیم، یعنی فیزیک وشیمی و ریاضی و طب را اسلامی کنیم؛ دانش بشود اسلامی، نه دانشجو بشود مسلمان؛ آن، کار آسانی است ! خیلی ها برایشان روشن نشد که علم اسلامی است؛ می گویند: علم سکولار است. مگر فیزیک، زمین شناسی، جانور شناسی، دریا شناسی اسلامی و غیر اسلامی ندارد!! این رسالت دانشگاه است که باید متوجه بشود خیر؛ علوم ما اسلامی است و توضیح می خواهد. مسلمان تربیت کردن، دانشگاه را به سبک اسلامی، به سمت اسلامی بردن؛ اینها کار عوامانه است، اینها کار محقق نیست؛ از همه هم بر می آید ! فیزیک و زمین شناسی و آسمان شناسی و نجوم ودریا شناسی و زیر دریا شناسی را اسلامی کردن؛ آن هنر است !
جهان معاصر، تشنه معارف توحیدی
اگر این ثابت شد، ایران حرفی برای گفتن دارد، غرب هم تشنه این کار است. آنها همه این کارها را تجربه کرده اند؛ امادر آنهامانده اند ! گاهی هم به عرفان بودا و هندو پناهنده می شوند.
در نشست هزاره ادیان (3) که ما رفتیم، من دیدم که چندین طبل متوسط در سمت راست این جایگاه است و چندین طبل متوسط هم سمت چپ؛ یک طبل بزرگ هم وسط، یک عدّه جوانها هم برهنه فقط شلوار پایشان است و چوب به دست، ما نمی فهمیدیم برای چیست ! این در نشست هزاره ادیان در سال 2000. وقتی آن روز، یعنی بعد از ظهر روز سخنرانی و اینها نبود؛ افتتاحیه شان هم مناجات بود. این 72 ملّت از شرق و غرب همه آنجا جمع بودند و افتتاحیه آنها این بود که مراسم دینی شان را در آن روز ارائه کنند. اوّلین گروه همین طبّال ها بودند؛ در سازمان ملل، در مهد تمدّن ! این دینی که افتتاحیه اش با طبل شروع می شود؛با بکوب، بکوب شروع شد ! بعد هم یک عدّه با ویلن آمدند، افتتاحیه مذهبشان را نشان دادند؛ هر کسی که آمد،حرف و کار خودش را می زد !
نوبت مسلمان ها که شد، یک مسلمانی آمد، اذان گفت، این اذان را به انگیسی ترجمه کرد؛ بعد یک عالم شیعی آمده، بخشی از صحیفه سجادیه را خواند، چند جمله را معنا کرد؛ یک عالمی هم از اهل سنّت آمد، بخشی از ادعیه نبوی (ص) را معنا کرد؛ این شده افتتاحیه ما مسلمان ها، آن هم شده افتتاحیه آنها. و دبیر این نشست هم کسی بود به نام دکتر باواجین، جزء همین هندوها و بودائی هابود؛ این در غرب است الآن! اینها به ستوه آمده اند و به یک امر ماوراء طبیعی تکیه می کنند. علومی هم که دارند، این علوم از دریا شناسی و زیر دریا شناسی؛ از آسمان شناسی و اوج آسمان شناسی و طرفین این علوم، هیچ جا سخن از خدا و قیامت نیست ! لاشه علوم در دانشگاهها تدریس می شود.
شرط اسلامی شدن علوم تجربی و دانشگاهها
وقتی حرف اصلی دانشگاه را متون درسی می زند و این متون درسی هم لاشه علوم است، نه علم الهی؛ این دانشگاه اسلامی نخواهد بود ! دانشجو را می شود مسلمان تربیت کرد، امّا دانش اسلامی نیست !! و حرف اصلی دانشگاهها را هم دانش می زند، نه ارزش ! راه اسلامی کردن دانشگاهها این است که ما این علوم را اسلامی کنیم. علوم هم با قرارداد اسلامی نمی شود؛ ما از این به بعد بیاییم قرارداد ببندیم که فیزیکمان را اسلامی بکنیم، فیزیک را اسلامی بکنیم یعنی چه؟ زمین شناسی را اسلامی بکنیم یعنی چه؟ دریا شناسی را اسلامی بکنیم یعنی چه؟ یعنی این هم نظیر تفاهم است، نظیر امضاء است، نظیر تقابل است، نظیر تعامل است،نظیر قرار داد است؛ چه چیزرا مااسلامی بکنیم؟
مصادره ( معلوم )، ( علم ) و ( عالم ) توسط فرهنگ غرب
سرّش آن است که علم و دانش یک معلوم دارد، یک؛ علم دارد، دو؛ عالم دارد، سه؛ اینها اضلاع سه گانه مثلث دانشگاهند. آنچه که غرب به سر ( علم ) و ( عالم ) و ( معلوم ) آورد؛ اینها را غارت کرد، برهنه کرد؛ معلوم را غارت کرد، علم را مصادره کرد، عالم را خانه نشین کرد و لاشه علوم الآن در دانشگاهها تدریس می شود.
توضیح مطلب اینکه: در زمین شناسی چه بحث می شود؟ بحث می شود که این زمین در 2 میلیون یا 2 میلیارد یا هزار میلیارد سال قبل چنین بوده است، تطوراتی را پشت سر گذاشت و اکنون چنین است؛ پیش بینی می شود که در آینده نزدیک یا دور چنان بشود. زمین شناسی شان این است، دریا شناسی شان این است، معدن شناسی شان این است، ستاره شناسی شان این است و این لاشه علم است. امّا کی کرد، برای چه کرد؛ این بحثهاهمه غارت شده است !
امّا خلقت شناسی چطور؟ آن هم اسلامی و غیر اسلامی ندارد؟! همه اش سخن در این است که این دریا اینچنین بوده است، بعد اینچنین شده است، بعد آنچنان می شود. امّا هو الّذ ی فعل کذا، لامر کذا؛ هو الاوّل، هو الآخ ر، أرض مخلوق است، أرض آیت است؛ همه اینها غارت شده است. چرا تفسیر،علم اسلامی است؟ برای اینکه یک مفسّر می گوید: خدا گفت. زمین شناسی هم اسلامی است، برای اینکه یک زمین شناس محقق می گوید: خدا کرد،شما دارید کتاب خدا را تفسیر می کنید ! کتاب خدا گاهی تدوینی است، گاهی تکوینی. اگر تفسیر،علم اسلامی است، می گویید خدا گفت؛ زمین شناسی هم علم اسلامی است، ما اصلاً زمین شناسی غیر اسلامی نداریم ! دریا شناسی غیر اسلامی نداریم ! طب غیر اسلامی نداریم !
پس« معلوم » را غارت کردند، لخت کردند؛ یعنی هو الاوّل را گرفتند، هو الآخ ر را گرفتند، این جامه خلقت که به بدن زمین و زمان پوشانده بود، این را گرفتند؛ برهنه کردند، گفتند شما درباره این زمین بحث بکنید ! بله، معلوم می شود که زمین شناسی اسلامی و غیر اسلامی ندارد. می گوید کوه شناسی این است، درخت شناسی این است، دریا شناسی این است، معدن شناسی این است؛ این مال معلوم.
« علم » را هم آمدند غارت کردند؛ گفتند: اینها بشری است، بشر خودش می فهمد. بشری است یعنی چه؟ این بشری که براساس: الم یک نطفهً م ن منّی یمنی (4)، یک نطفه بود؛ امروزبه این صورت در آمده،آیا این قدرت حرف دارد؟!آیا این علم مال بشر است؟ یا که و الله اخرجکم م ن بطون امّهات کم لا تعلمون ش یئاً و جعل لکم السّمع و الابصار و الافئ د ه (5)؟!
عواقب غارت « معلوم »، « علم » و « عالم »
آیا خدای سبحان بشر را بی سرمایه خلق کرد؛ یا فالهمها فجورها و تقواها (6) به او داد، یا ف طرت الله الّت ی فطر النّاس عل یها (7) به او داد؟! این دلمایه و سرمایه را در درون درون او ذخیره کرد، یک عدّه کارشناسان به نام انبیاء فرستاد که و یثیروا لهم دفائ ن العقول (8)؛ از درون دل انسانها در بیاورد، بگوید تو این هستی ! هیچ فهمی نیست، مگر اینکه حجت خداست بین عبد و مولا، از زمین شناسی و دریا شناسی تا سپهر شناسی؛ علم و علمی.
« علم »، بهترین راهنما و حجت الهی برای انسان
اگر کسی نماز صبح را عمداً آهسته بخواند، جهر نخواند؛ یا نماز صبح را 3 رکعت بخواند، یا نماز مغرب را 2 رکعت بخواند؛ این در قیامت عذاب می بیند، برای اینکه عمداً حرف خدا را مخالفت کرده. در قیامت می گویند که بر طبق فلان آیه، طبق فلان روایت ما گفتیم نماز صبح باید این جور باشد، چرا نکردی؟! حالا اگر یک زیر دریا ساز، یا یک سفینه فضائی ساز فهمید که اگر دست به فلان جای شاسی بزند، این خطر دارد. اگر دست زد در زیر دریا، به کسی آسیب رساند؛ یا فوق مریخ به کسی آسیب رساند، در قیامت جهنّم می رود یا نمی رود؟!
این می تواند بگوید: خدایا ! شما که در قرآن نگفتی وقتی رفتی مریخ، دست به آن شاسی نزن !! یا زیر دریا رفتی دست به آن شاسی نزن ! اما خدا به او می گوید: این فهمی که تو داری، من به تو دادم؛ این مثل صحیحه زراره است، این مثل فلان آیه است !آیا می شود یک چیزی را آدم بفهمد و حجه الله نباشد؟! یک طبیبی قلب را باز کرده و به جای اینکه درست ببندد، درست نبسته؛ آیا معذّب است یا نه؟ آیا می تواند بگوید خدایا ! شما که نه در قرآن گفتی، نه در روایت گفتی که وقتی قلب را باز کردی، آنجا را این جور بدوز !! اما خدا می فرماید: این فهمی که من به تو دادم، صحیحه زراره است ! مگر می شود علم، حجت نباشد، آن هم حجت شرعی؟! پس علم حجه الله است.
اینها اسلامی حرف می زنند، ولی قارونی فکر می کنند ! وقتی موسای کلیم (ع) به قارون گفت: لا تنس نصیبک م ن الدّنیا (9)، احکام الهی را رعایت بکن، مال تهیه کردی حقوق الهی را بپرداز؛ گفت: من خودم زحمت کشیدم، بدست آوردم ! نّما اوت یته علی ع لم ع ند ی (10). بسیاری از اینها اسلامی حرف می زنند، ولی قارونی فکر می کنند؛ می گویند: ما خودمان فهمیدیم. خودمان فهمیدیم یعنی چه؟ یعنی این علم مال ماست، هر جوری خواستیم مطابق آن عمل می کنیم؛ خیر، این علّم الا نسان ما لم یعلم (11) است، مال بشر نیست، دیگری به تو داد، حجت خداست. من خودم زحمت کشیدم، پیدا کردم یعنی چه؟ چنین شخصی بر اساس افرایت من اتّخذ ا لهه هواه (12) یک چنین حرفی می زند. بنابراین معلوم غارت شده است، علم غارت شده است، عالم مصادره شده است؛ آن وقت هیچ راهی ندارند برای اسلامی کردن دانشگاه !
الآن حداکثر تلاش شان این است که دانشگاه را اسلامی بکنند؛ عکس امام و رهبری (حفظهما الله) را بگذارند، اللّهمّ کن ل ولیک الفرج بگذارند، آرم جمهوری اسلامی را بگذارند در کتاب؛ خیال می کنند کتاب با این می شود اسلامی !! درحالی که علم باید اسلامی بشود.
مهم ترین شرط برای اسلامی شدن دانشگاهها
اگر اینچنین شد؛ ما اصلاً فیزیک غیر اسلامی نداریم، ریاضی غیر اسلامی نداریم، دریا شناسی غیر اسلامی نداریم، صحرا شناسی غیر اسلامی نداریم ! چرا در حوزه های علمیّه به طلبه ها نمی گویند شما دخترها و پسرها در یک مسجد ننشینید، جدای هم بنشینید؟ چون او شب و روز دارد قال الله و قال رسول می خواند !
یک نصف سطر به عنوان ما کنّا معذّبین حتّی نبعث رسولاً (13) در قرآن آمده، این همه معارف اصولی در برائت ازآن در آمده! الآن 50 ـ 60 جلد کتاب غیر تکراری عمیق علمی از یک خط لا تنقض الیقین ب الشّک (14) در آوردند! این عبارت بیش از یک خط نیست!! اما60 جلد کتاب عمیق علمی بی تکراردرباره آن نوشته شده؛ حالا آن تکرار که حسابش جداست؛ همه را از یک خط در آوردند! دهها برابر این خط، ما درباره خلقت آسمان و زمین حرف داریم، آیه داریم ! آن را اگر بحث بکنند،آیا اسلامی نمی شود؟! لغتش را معنا می کنند، عرفش را معنا می کنند، تطورات را بحث می کنند، پیشینه تاریخی را معنا می کنند؛ هر چه را که علم یا علمی شد به حساب اسلام می آورند و البتّه تحوّل پذیر هم هست، مثل اینکه درفقه و اصول ما خیلی از مطالب عوض می شود !
بنابراین رسالت دانشگاهها عموماً و دانشگاه آزاد اسلامی خصوصاً این است که کار کارشناسی بشود، ثابت بکنند که علوم اسلامی است و اصلاً محال است ما فیزیک غیر اسلامی داشته باشیم ! ما داریم فعل خدا را شرح می دهیم، آن وقت آیا اسلامی نیست؟! و به هر چه که فهمیدیم، مسئولیم مطابق آن عمل بکنیم؛ این اسلامی نیست؟!
بنابراین اساس کار بر این است که ما به خواست خدا به این سمت حرکت کنیم. مطمئن باشید غرب تشنه این حرف هاست ! گاهی که عدّه ای از آن معمّرینشان، کسانی که بین 70 و 80 سال سن دارند؛ می آیند، چهار تا حرف می شنوند؛ من می بینم دگرگون می شوند ! اینکه می بینید آنجا فقط سرزمین ارسطو و افلاطون است! ضریب هوش آنها هم کم نیست؛ آنها علم را جدّی می گیرند. اگر کافرند، مارکس و ا نگلس درآن در می آید که الآن تقریباً بیش از مسلمانها یا هم سطح مسلمانها اینها پیرو دارند !! اینها آدم های کوچکی هم نیستند !این چین به این عظمت، بخش وسیعی از ژاپن، بخش وسیعی از خود شوروی سابق؛ اینها را همین مارکس و ا نگلس ساختند! ارسطو و افلاطون هم که شهره آفاقند؛ آنها هم مال همین سرزمینند! اینها وقتی که می آیند، چهار تا حرف می شنوند؛ می بینید مثل یک طلبه ب فهم خیلی خضوع دارند !
علّت نقصان قوانین در جهان غرب
ما اساس کارمان این است که بشویم « عالم ». بیان نورانی امام هادی (ع) این است که عالم از علم بالاتر است؛ آن وقت چیزی کم نداریم! آن وقت ما باید صادر بکنیم، صدور انقلاب راهش این است، فرهنگ را ما باید صادر بکنیم. اگر دانشگاه حرفی برای گفتن داشته باشد که دارد، غرب کاملاً می پذیرد. آنها در بخش محدود ی ازحسّ و تجربی، پیشرفت فراوانی کرده اند. امّا هر روز؛ چون پایگاه فکری ندارند، می گویند استقلال، می گویند آزادی، می گویند دموکراسی، می گویند حقوق بشر؛ امّا اینها را از کجا باید بگیرند؟ ما هم می گوئیم دموکراسی، آزادی، استقلال، حقوق بشر؛ امّا یک منابع فطری و وحیانی داریم ! آنان حمله به عراق و کشتار روزانه عراق را دموکراسی می دانند؛ آنها باور کرده اند این دموکراسی است و هنوز هم دست بردار نیستند !
هر کشوری بالأخره یک قانونی دارد! اسلام و ایران حرفی برای گفتن دارد. قوانین موادی اند مثل فقه، مواد قانونی مصوبه مجلس شورای اسلامی را اگراز مجلسیان سئوال بکنیم که پشتوانه این مواد شما چیست؛ می گویند: قانون اساسی است. اینها می شود مواد، قانون اساسی می شود مبانی؛! وقتی به سراغ مبانی می رویم که تو از کجا در آمدی، می گوید: من از آن منابع در آمدم؛! ما یک ( منبع ) داریم، یک ( مبنا ) داریم، یک ( ماده )؛ در فقه مان همین طور است! منبع داریم و مبنای شک ّ در مقتضی داریم و برائت استقلال داریم، از این مبنا این رساله عملیّه در می آید. این رساله عملیّه می شود مواد، آن مبانی اصولی، می شود مبانی، قرآن و عترت و عقل می شود منبع. در ایران حرفی برای گفتن هست؛ یعنی مصوبات مجلس می شود مواد، قانون اساسی می شود مبانی، قرآن و عترت می شود منبع و فطرت.
امّا در غرب؛ الآن حقوق بشر همینطور است ! شما به غرب سری بزنید، به کشورهای غیر الهی سری بزنید؛ آنها هم یک مواد، مجلس شورای ملّی دارند، مصوبات دارند. آن مصوباتشان به استناد چه پشتوانه ای است؟ به استناد قانون اساسی شان است. قانون اساسی شان را چه جور می گیرند؟ از سنّت مردم، فرهنگ و عادات و آداب و سنن و رسوم مردم؛ همین !و به جائی بند نیست !! مگر آداب مردم و سنن مردم می شود منبع قانون؟!
آثار اسلامی شدن متون دانشگاهی
بنابراین ایران حرفی برای گفتن دارد و آن حرف را، هم حوزه ها باید ارائه کنند، هم دانشگاهها. اگر ن شآء الله متون درسی با نظر کارشناسی اسلامی شد، بهترین راه برای صدور انقلاب همین است، نجات دانشگاهها هم همین است. هر روز این دانشجو با وضو سر کلاس درس می آید؛ اگر قداست دانشگاه از این به بعد بیشتر از حوزه نباشد، کمتر از حوزه نیست. حوزه می گوید: خدا گفت، دانشگاه می گوید خدا چنین کرد. امّا الآن هیچ خبری نیست، الآن لاشه علوم است. با لاشه علوم هیچ پروازی ممکن نیست ! بله، می شود دانشجو را مسلمان تربیت کرد؛ امّا دانشگاه اسلامی نخواهد شد !
بیانات معظم له در دیدار با جمعی از مسئولان و اساتید دانشگاه آزاد اسلامی ـ دماوند ؛ تابستان 1387
(ای سالک مجاهد) تضعیف شهوت به انجام سه امر است:
اول: قطع اسباب خارجی آن، که عبارت از خوردن غذاهای رنگارنگ و مقوی، هم از حیث نوع و هم از حیث مقدار می باشد، پس می بایست که مرید، از خوردن غذاهای مقوی بپرهیزد و از پرخوری برحذر باشد، و لذا شرع برای شکستن شهوت، دستور به گرفتن روزه داده است.
دوم: قطع اسبابی که باعث تهییج شهوت می شود، مثل نگاه کردن به مناظر شهوت انگیز، چون نگاه باعث هیجان قلب می شود و قلب قوه شهویه را به حرکت درمی آورد، و این امر با کناره گیری و احتراز از اماکنی که گمان رؤیت مناظر شهوت انگیز و صورت های زیبا در آن می رود، میسر می شود و به همین خاطر است که شرع از نگاه به زن ها و پسران زیباروی منع نموده است و تیر نگاه، از کمان صورت های زیبا و از راه دیده بر دل می نشیند. (امام صادق(ع) فرمود: نگاه تیری از تیرهای زهرآلود ابلیس است. الکافی، ج5، ص 559) و سپری جز دیده بر هم نهادن و گریختن و فرار کردن از اماکنی که احتمال دیدن مناظر شهوت انگیز در آن است، برای آن نیست.
سوم: نفس را از راه مباح که نکاح می باشد، به خواسته اش رسانیدن.(
اگر دین باوری در انسان ها فطری است چگونه است که برخی گرایش به دین ندارند یا گرایش آنان به دین کم است؟ راهکار درمان عدم گرایش یا بی انگیزگی نسبت به دین چیست؟
پاسخ:
شکی نیست که دین باوری در انسان ها جنبه فطری دارد، یعنی هر کسی براساس نوع خلقت انسانی و گرایش فطری خود، بدون استدلال و دلایل عقلی و بدون معلم و استاد، خداآگاه و خداجو است. علاءبن فضیل می گوید: از امام صادق(ع) درباره گفتار خداوند که فرمود: «فطره الله التی فطر الناس علیها» سؤال کردم. حضرت فرمود: این فطرت توحید است.(بحارالانوار، ج3، ص 277) بنابراین اگر انسان سیر حرکت خود را براساس همان گرایش فطری قرار دهد، به طور طبیعی هیچ گاه نه تنها از دین دور نمی شود بلکه روز به روز دین مداری او تقویت می شود. از طرفی اگر در اثر بروز و ظهور موانعی همانند پیروی از ظن و گمان، تبعیت از هوای نفس، نامساعد بودن عوامل محیطی اعم از خانواده، جامعه و... حجاب یا حجبی روی این گرایش فطری را بپوشاند، در چنین شرایطی دیگر گرایش فطری تلألو و تجلی خارجی ندارد و چنین افرادی نه تنها دین محور نیستند بلکه با هرگونه آموزه های دینی و وحیانی مقابله می کنند. چنانچه در روایتی آمده است که هر کسی براساس فطرت الهی خود آفریده می شود، اما در اثر تربیت پدر و مادر خود یهودی، مسیحی یا مجوس می شود. بنابراین اگر انسان در مسائل دین شناسی به گونه افقی بیندیشد و همه مسائل را براساس روال مادی و عادی تبیین کند و منطقه ادراک و اندیشه او خیال و وهم باشد، یا هرگز گرایش به دین ندارد یا گرایش او کمتر است. از این رو، ممکن است این نوع دین داری زوال پذیر باشد.
اما اگر براساس سیر عمودی و با دید الهی، دین را بررسی کند و دریابد که حقیقت دین از نزد خدا آمده است و منطقه اندیشه و ادراک او به سمت عقل باشد، گرایش و اشتیاق او به دین بیش تر است.
قرآن کریم در تجلیل خود درباره منحرفان از دین الهی، می فرماید:«ان یتبعون الا الظن و ما تهوی الانفس»(نجم-32) اینان در مسائل علمی و اعتقادی به گمان و ظن اکتفا می کنند، نه به یقین و برهان، و نیز در مسائل عملی به سمت خواسته های دل، حرکت می کنند.
دو پدیده پیروی از ظن و گمان در بخش ادراک و اندیشه، و حرکت در مسیر هوا و هوس در بخش انگیزه، پدیده های خطرناکی هستند؛ زیرا اولا مبدا گمان و خیال، شیطان است. ثانیا گمان، تنها از یک راه به دست نمی آید، بلکه می تواند از راه های متعدد پدیدار شود و انسان گمان محور را در دام خود گرفتار کند و در مقام عمل نیز به دلیل گوناگونی امیال و بی حد و مرزی خواسته های نفس، شیطان از این راه ها سوءاستفاده می کند و انسان را به اعمال بد سوق می دهد. اگر انسان بخواهد به این دو پدیده خطرناک مبتلا نشود، باید در دین شناسی، پیرو یقین و استدلال و تعقل باشد و در مقام دین داری، جز رضای خدا را طلب نکند.
ابوذر غفاری روزی به حضور رسول خدا (ص) آمد. جبرئیل به صورت دحیه کلبی در محضر پیامبر(ص) بود و با آن حضرت خلوت کرده بود. وقتی که ابوذر آن دو را دید، بازگشت و گفت وگوی آنان را قطع ننمود، جبرئیل به پیامبر (ص) گفت: ای محمد! این ابوذر بود، که از اینجا عبور کرد و برما سلام نکرد. اگر بر ما سلام می کرد، جواب سلام او را می دادیم، ای محمد! این اباذر دعایی را می خواند که نزد اهل آسمان، معروف می باشد، آنگاه که من به آسمان رفتم آن دعا را از او بپرس!
هنگامی که ابوذر به حضور پیامبر گرامی (ص) آمد. ایشان به او فرمود!... آن دعایی که می خوانی چیست که جبرئیل به من خبر داد که دعای ابوذر در آسمان ها نزد اهل آسمان، معروف است؟
ابوذر گفت: آری ای رسول خدا، من این دعا را می خوانم.
«اللهم انی اسالک الامن والایمان بک، والتصدیق بنبیک، و العافیه من جمیع البلاء، و الشکر علی العافیه و الغنی عن شرار الناس» خدایا! در درگاهت درخواست دارم:
امنیت و ایمان به تو را، و تصدیق نمودن به پیامبرت، و عافیت از همه بلاها و شکرگزاری در برابر عافیت و بی نیازی از مخلوقات بدت
عن ابی عبدالله(ع): قال: ان اشد الناس حسره یوم القیمه من وصف عدلا ثم عمل بغیره.
امام صادق(ع) فرمود: روز قیامت بیشترین حسرت را کسی می خورد که عدالت را توصیف نموده و برطبق آن عمل نکرده است.
نماینده ولی فقیه در استان مرکزی گفت: خون شهید مصطفی احمدی روشن و دیگر شهدای هستهای ایران اسلامی که در اردوگاه علم، دانش، فرهنگ و معرفت این سرزمین به شهادت رسیدند همواره در پیکره جامعه ایران تاثیرگذار بوده و خواهد بود و به جریانی ماندگار و پایدار در این جامعه تبدیل شده است. |
|
آیتالله قربانعلی دری نجفآبادی ظهر سه شنبه در همایش بزرگداشت شهدای هستهای که همزمان با اربعین شهید مصطفی احمدی روشن، در دانشگاه اراک برگزار شد، افزود: تاثیر گذاری انسانهای بزرگی چون شهدای هسته ای بر مردم و تاریخ با شهادت آنها به پایان نمی رسد و همواره ماندگار، پایدار و ملکوتی است.وی افزود: یکی از نمونههای بزرگ این تأثیرگذاری همیشگی را میتوان در واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) و یارانش مشاهده کرد.وی با بیان اینکه در دامان پاک مادران شایسته و پدران لایق و فداکار است که شهدایی همچون شهید احمدی روشن پرورش مییابد، افزود: شهدا مایه عزت، استقلال و سربلندی ایران اسلامی هستند.امام جمعه اراک با اشاره به اینکه امام حسین(ع) نیز عصر عاشورا اهلبیت خود را به تحمل رنج و مصیبت در راه خدا دعوت میکرد، افزود: خانوادههای شهدا در قیامت از اجر عظیم معنوی صبر در راه خدا بهرهمند میشوند.دشمن روی فیزیک هسته ای بسیار حساس استوی با بیان اینکه خون شهدای هسته ای لرزه بر تن دشمنان و جباران انداخته و خواهد انداخت گفت: دشمن روی فیزیک هسته ای حساس است و ما باید در زمینه های مختلف علمی، فناوری و هسته ای به قله های رفیع افتخار و آرمانهای انقلاب دست یابیم.دری نجفآبادی گفت: با شهادت این دانشمندان هزاران دانشجو به سمت این علم جذب شده و در مسیر حرکت این بزرگمردان قرار گرفتند و این مهم نشان از شکست اقدامات تروریستی دشمن در راستای توقف فعالیتهای هستهای ایران دارد.وی افزود: جوانان این کشور باید از فرصتی که در این کشور در اختیار آنها قرار دارد بهره برده و در راستای اعتلای علمی و فرهنگی خود و کشورشان بکوشندامام جمعه اراک افزود: دانشگاهها و حوزههای علمیه محور اصلی رشد و ترقی کشور هستند و دانشجویان باید از فرصتهای طلایی کسب علم و دانش در محیط معنوی دانشگاه به نحو احسن استفاده کنند |
نظام اسلامی ایران که با سقوط رژیم دیکتاتوری و استبدادی پهلوی در سال 1357 به پیروزی رسید با شعار محوری « استقلال ـ آزادی ـ جمهوری اسلامی » به سوی تحقق آن حرکت خود را آغاز نمود.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از محدوده، نظام اسلامی ایران که با سقوط رژیم دیکتاتوری و استبدادی پهلوی در سال 1357 به پیروزی رسید با شعار محوری « استقلال ـ آزادی ـ جمهوری اسلامی » به سوی تحقق آن حرکت خود را آغاز نمود.بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره ) همواره در پیامها و سخنرانی ها در برابر نظام سلطنتی بر حکومتی تاکید داشت که بر احکام اسلام و رای مردم بنیان گذارده شده باشد. اصطلاح « جمهوری اسلامی » را امام ابتدا در پاریس در توصیف نظام مطلوب و مورد نظر خود به کار برد. « جمهوریت » مورد نظر به همان معنای رایج یعنی مردمی بودن حکومت است . ایشان در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر چیستی حکومت در جمهوری اسلامی در تاریخ 20 مهر 57 می فرماید : « رژیم اسلامی و جمهوری اسلامی یک رژیمی است متکی بر آرای عمومی و رفراندوم عمومی » ------------------- نظام اسلامی ایران که با سقوط رژیم دیکتاتوری و استبدادی پهلوی در سال 1357 به پیروزی رسید با شعار محوری « استقلال ـ آزادی ـ جمهوری اسلامی » به سوی تحقق آن حرکت خود را آغاز نمود. بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره ) همواره در پیامها و سخنرانی ها در برابر نظام سلطنتی بر حکومتی تاکید داشت که بر احکام اسلام و رای مردم بنیان گذارده شده باشد. اصطلاح « جمهوری اسلامی » را امام ابتدا در پاریس در توصیف نظام مطلوب و مورد نظر خود به کار برد. « جمهوریت » مورد نظر به همان معنای رایج یعنی مردمی بودن حکومت است . ایشان در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر چیستی حکومت در جمهوری اسلامی در تاریخ 20 مهر 57 می فرماید : « رژیم اسلامی و جمهوری اسلامی یک رژیمی است متکی بر آرای عمومی و رفراندوم عمومی» . (1 ) بنابراین « جمهوریت » نظام به پذیرش حق مردم در انتخاب نوع نظام سیاسی و حاکمان اشاره داشته و شکل و قالب حکومت مورد نظر امام را تشکیل می دهد و در این نظام مردم به عنوان یکی از ارکان مشروعیت نظام سیاسی جمهوری اسلامی تلقی می شوند به گونه ای که نظر و رای مردم فقط در مراحل اولیه تاسیس نظام شرط نبود بلکه جمهوری اسلامی به حضور دائمی و نظارت همیشگی آنها بر مسئولین مقید می باشد. البته در کنار آن « اسلامیت » هم رکن مهم دیگر نظام مورد نظر امام است که بارها بر آن تاکید نمودند. و در واقع این رکن است که جمهوری اسلامی را از دموکراسی های غربی جدا می سازد. اسلام محتوا و ماهیت اصلی این نظام را تشکیل داده و ضوابط و احکام و مقررات اسلامی مبنای اصلی سیاستها و قوانین آن محسوب می شوند. یکی از مهمترین ابزارهای مشارکت سیاسی مردم و تحقق نظام « جمهوری اسلامی » عرصه انتخابات مختلف می باشد که اگر با دوراندیشی و اتخاذ تدابیر و مقدمات آن از سوی مسئولان و سایر دست اندرکاران عملی شود می تواند « جمهوری اسلامی » را در برابر تمامی توطئه ها بیمه نموده و از آسیبها و خطرات داخلی و خارجی مصون دارد. در اینجا به برخی بایدها و نبایدها در عرصه انتخابات که در دیدگاه و اندیشه های معمار کبیر جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره ) به آنها پرداخته شده است می پردازیم. ? اهمیت انتخابات و نقش مردم انتخابات تجلی حضور و مشارکت سیاسی مردم و عرصه تحقق اراده ملت برای تعیین سرنوشت خویش است از اینرو انتخابات دارای اهمیت و جایگاه بلندی است و مردم نقش بزرگی در ایفای این رسالت و تکلیف بزرگی بر دوش خواهند داشت . امام خمینی (ره ) درباره اهمیت حضور و شرکت مردم در انتخابات می فرمایند : « این وظیفه ای است الهی وظیفه ای است ملی وظیفه ای است انسانی وظیفه ای است که ما باید به آن عمل بکنیم همه مان باید در انتخابات شرکت بکنیم . » (2 ) با توجه به این اهمیت و نقش حضور مردم در صحنه انتخابات است که باید همت و تلاش تمامی مسئولان دست اندرکاران کاندیداها و رسانه ها به این امر معطوف شود که با اقدامات سنجیده و تدابیر لازم و فضاسازی مناسب زمینه های حضور حداکثری مردم در انتخابات را فراهم ساخته تا موجب امید بیشتر دوستداران و ناامیدی و شکست دشمنان اسلام را فراهم نمایند. ? پرهیز از تخریب انتخابات در نظام اسلامی دارای شرایط و آداب خاص خود می باشد به گونه ای که کاندیداها و طرفداران آنان نباید از هر شیوه ای برای موفقیت و دستیابی به اهداف خود استفاده کنند چرا که پذیرش مسئولیتها در نظام اسلامی قبول رسالتی الهی و ملی برای تحقق آرمانهای اسلامی و خدمت به مردم است . بنابراین چارچوبها و ضوابط دینی اخلاقی اجتماعی و فرهنگی باید مورد توجه قرار گیرد و به هیچ عنوان نباید شخصیت حیثیت و آبروی افراد دستخوش تمایلات و خواسته ها و اغراض دنیایی دیگران قرار گیرد. متاسفانه انتخابات در نظام اسلامی به سمت ناخوشایند و نامطلوبی پیش می رود و برخی افراد از هر شیوه ای ناپسند و غیراخلاقی برای تخریب رقیب و بیرون راندن او از صحنه انتخابات استفاده می نمایند. امام خمینی (ره ) خطاب به کاندیداها و طرفداران آنان بیان می دارند : « از آقایان کاندیداها و دوستان آنان انتظار دارم که اخلاق اسلامی ـ انسانی را در تبلیغ برای کاندیدای خود مراعات و از هرگونه انتقاد از طرف مقابل که موجب اختلاف و هتک حرمت باشد خودداری نمایند . » (3 ) معلوم نیست چرا عده ای برای رسیدن به پست و مقام و باصطلاح خدمت به مردم ! اینگونه بی مبالاتی نموده و حاضر می شوند هرگونه اتهام تهمت و ناسزا را به دیگران ببندند. « حیثیت و آبروی مومن در اسلام از بالاترین و والاترین مقام برخوردار است و هتک مومن چه رسد به مومن عالم از بزرگترین گناهان است و موجب سلب عدالت است » (4 ) زیبنده نظام اسلامی نیست که کاندیداها و طرفداران آنان در شیوه های تبلیغاتی خود از هر روش و شیوه ای همچون کشورهای غربی برای تخریب چهره ها استفاده نموده تا از این طریق برای خود چهره ای بسازند. چه بسا این روش در آینده گریبان این افراد را نیز بگیرد. امام خمینی (ره ) در بیانات خود درباره تبلیغات انتخاباتی به نکته مهم و اساسی اشاره کرده و از هرگونه روشی که با شئون اسلام منافات داشته برحذر داشتند « نصیحتی است از پدری پیر به تمامی نامزدهای مجلس شورای اسلامی که سعی کنند تبلیغات انتخاباتی شما در چارچوب تعالیم و اخلاق عالیه اسلام انجام شود و از کارهایی که با شئون اسلام منافات دارد جلوگیری گردد. باید توجه داشت که هدف از انتخابات در نهایت حفظ اسلام است . اگر در انتخابات حریم مسائل اسلام رعایت نشود چگونه منتخب حافظ اسلام می شود. باید سعی شود تا خدای ناکرده به کسی توهین نگردد . » (5 ) اگر واقعا هدف از پذیرش مسئولیت در نظام اسلامی حفظ اسلام و خدمت به مردم است تهمت و افترا و هتک حرمت و.... چرا ! مگر اینکه خدای ناکرده اغراض دیگری در کار باشد. ? معیارهای انتخاب با توجه به نقش و رسالت بزرگی که نمایندگان مجلس شورای اسلامی در رابطه با تدوین قوانین و مقررات اسلامی و ملی برعهده دارند باید از شرایط و ویژگیهای خاصی برخوردار بوده تا این مهم محقق گردد. « مرکز همه قانونها و قدرتها مجلس است مجلس هدایت می کند همه را و باید بکند » (6 ) با توجه به این نقش و رسالتی که مجلس دارد ملت باید نمایندگانی را برگزینند که از هر جهت شایستگیهای نمایندگی ملت مسلمان ایران را داشته باشند معتقد به دو رکن مهم نظام یعنی « جمهوریت » و « اسلامیت » باشند تا هنگام بررسی لوایح و طرحها این دو رکن مهم را مورد توجه قرار دهد. بنیانگذار جمهوری اسلامی در یکی از بیانات خود درباره ویژگی های لازم برای نمایندگی مجلس می فرماید : « من متواضعانه از شما می خواهم که حتی الامکان در انتخاب اشخاص با هم موافقت نمایید و اشخاصی اسلامی متعهد غیرمنحرف از صراط مستقیم الهی در نظر بگیرید و سرنوشت اسلام و کشور خود را به دست کسانی دهید که به اسلام و جمهوری اسلام و قانون اساسی معتقد و نسبت به احکام نورانی الهی متعهد باشند و منفعت خود را بر مصلحت کشور مقدم ندارند . » (7 ) ? انتخابات تجلی وحدت انتخابات یکی از عرصه های تجلی وحدت و نمایش وحدت مردم است و باید تمامی تلاشها و اقدامات در این راستا صورت گیرد. متاسفانه گاهی در انتخابات وحدت ملی جامعه دچار آسیب شده و ضربات و خسارتهای بزرگی را بر مردم و جامعه تحمیل می نماید در این زمینه اگر مسئولان کاندیداها طرفداران آنها رسانه ها و بویژه جناحها و گروههای سیاسی روش معقول منطقی و در چارچوب اصول را در پیش گیرند. این اصل مهم نه تنها آسیب نمی بیند بلکه موجب وفاق ملی و وحدت و انسجام بیشتر جامعه می شود. این نکته مهم نباید مورد غفلت و یا احیانا شیطنت برخی قرار گیرد. امام خمینی با توجه به وجود دو دیدگاه و دو تفکر در جامعه ضرورت وحدت و پرهیز از اختلاف را مورد تاکید قرار داده و فرمودند « البته دو تفکر هست باید هم باشد دو رای هست باید هم باشد سلیقه های مختلف باید باشد لکن سلیقه های مختلف اسباب این نمی شود که انسان با هم خوب نباشد.... اگر در یک ملتی اختلاف سلیقه نباشد این ناقص است. اگر در یک مجلس اختلاف نباشد این مجلس ناقص است . اختلاف باید باشد اختلاف سلیقه اختلاف رای مباحثه جار و جنجال اینها باید باشد لکن نتیجه این نباشد که ما دو دسته بشویم دشمن هم باید دو دسته باشیم در عین حالی که اختلاف داریم دوست هم باشیم . » (8 ) بنابراین نباید رقابتهای انتخاباتی زمینه ای را برای پراکندگی و اختلاف در جامعه و ملت را فراهم سازد. بویژه احزاب و جناحهای سیاسی باید مواظب عوامل و دستهای ناپاک باشند که در آنها رسوخ نکنند. « من احتمال می دهم که عوامل و دستهای ناپاکی بخواهند از رقابتهای انتخاباتی در رسیدن به آرزوهای خود استفاده کنند و با طرح مسائل پوچ و بی معنا دلها را از یکدیگر جدا سازند . » (9 ) از این رو بر همگان است که با هوشیاری و درایت کامل مواظب القائات وسوسه انگیزان و نفاق تفرقه افکنان و وحدت شکنان بوده و در راه اتحاد و همدلی تمامی نیروهای متعهد و دلسوز نظام حرکت نمایند و انتخابات را به عرصه اتحاد و انسجام ملت و جامعه تبدیل نمایند. ? حسن اجرای انتخابات صندوقهای رای امانتهای ملت در دست مسئولان امر است و باید با حساسیت تمام از این امانتهای مردم نگهداری شود باید دقت شود که حتی یک رای از کسی ضایع نشود. هیچ مصلحتی نباید موجب خدشه دار شدن آرای مردم شود و انگیزه های شخصی و تمایلات فردی و گروهی و جناحی نباید بر مصالح عمومی و حقوقی افراد مقدم شود. امام خمینی (ره ) این مهم را مورد توجه قرار داده و به مسئولین گوشزد فرمودند : « اینجا ما کار نداریم ما خودمان بین خودمان و خدای تبارک و تعالی باید فکر بکنیم که شما مسئول این مساله هستید هم مسئول کار خودتان و هم مسئول مسئولین دیگری که تحت نظر شما هستند هستید که جریان انتخابات یک جریان صحیح باشد. هیچ کس در انتخابات بر دیگری مقدم نیست . » (10)
همسر شهید احمدیروشن از دانشجویان خواست تا در نمازهایشان از طرف مصطفای شهید دعای فرج بخوانند.
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، بلوری کاشانی همسر شهید احمدیروشن در مراسم اختتامیه جشنواره خاطرات تلخ و شیرین دانشجویی که در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد با بیان اینکه مصطفی احمدیروشن ارادت خاصی به امام زمان (عج) داشت، گفت: ورود مصطفی به سازمان انرژی هستهای نیز در راستای ارادت وی به امام زمان (عج) بود چرا که اعتقاد داشت با این کار میتواند در ظهور امام نقش داشته باشد.
وی از دانشجویان خواست تا در نمازهایشان از طرف مصطفای شهید دعای فرج بخوانند چرا که مصطفی در قنوت نمازهایش دعای فرج میخواند.
: دومین همایش بزگداشت سرداران شهید جهان اسلام در تالار وزارت کشور برگزار میشود.
به گزارش خبرگزاری فارس، ستاد مردمی بزرگداشت شهید عماد مغنیه، دومین همایش بینالمللی بزرگداشت سرداران شهید جهان اسلام، نکوداشت فرماندهان شهید حزبالله لبنان، شهید شیخ راغب حزب، شهید عباس موسوی و شهید مغنیه به همت این ستاد مردمی فردا پنجشنبه چهارم اسفند از ساعت18 در تالار وزارت کشور برگزار خواهد کرد.
اولین دوره این همایش بزرگداشت شهید جهان اسلام، بهمن ماه سال گذشته با حضور گسترده جوانان و بیش از یکصد میهمان خارجی از جمله نمایندگانی از حزبالله لبنان، جهاد اسلامی، حماس و مجلس اعلای عراق در تهران و با سخنرانی علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی برگزار شده بود.

By Ashoora.ir & Night Skin