حسین سالار قلبها
اگر قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اغلب جنبشهای اسلامی در مواجهه با مظاهر زندگی عصر جدید و تمدن خیره کننده غرب، موضع انفعالی داشته و در مورد کارآمدی تعالیم دینی در مدیریت معقول و شایسته جوامع اسلامی در شک و تردید به سر می بردند، تحول همه جانبه انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام - رحمه الله - این باور وثیق را در اذهان نیروهای مسلمان جای داد که اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی می تواند مهمترین تحولات جهانی را رقم زده و برای پرسشهای عصر جدید و مدیریت جوامع، نسخه شفابخشی را ارایه نماید. همین یک نکته، مهمترین تاثیر افکار سیاسی - دینی حضرت امام - رحمه الله - بود که از یک سو جنبشهای موجود را در بعد نظری بر مبنای وثیق دینی استوار می ساخت و از سوی دیگر، باورهای دینی را به عنوان عامل بالنده و تحرک آفرین در سرنوشت جوامع انسانی مطرح می نمود. حضرت آیه ا... خامنه ای در این زمینه می گویند:
آثار و برکات انقلاب اسلامی بر حرکتهای رهایی بخش و نهضتهای جهانی اسلام را می توان از موج اسلام خواهی و گسترش مبارزات انقلابی علیه نظام ظالمانه حاکم بر جهان از خاورمیانه تا شمال آفریقا و از آسیای مرکزی تا قلب اروپا، مشاهده نمود... . احیای هویت اسلامی در میان مسلمانان، بیداری ملتها و ایجاد نشاط و امید در نیروهای مبارز و انقلابی جهان، از ثمرات مسلم و انکارناپذیر انقلاب اسلامی ایران است. [1]
جهانی بودن نهضت امام خمینی - رحمه الله -
هر چند انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام - رحمه الله - یک رخداد سیاسی بود که در درون جامعه ایران صورت گرفت ؛ اما ویژگی عام و جهانی آن که برخاسته از عنصر مذهب و خصلت دینی آن بود، موجب می شد که این تحول تاریخی در مرزهای جغرافیایی ایران اسلامی محدود نمانده و تا اقصی نقاط جهان اسلام و بلکه جوامع بشری تاثیرات عمیق و جدی از خود به جای گذارد. بدین ترتیب، «رویدادهای ایران، مهمترین رویدادهای جهان اسلام طی تاریخ اخیر است. این رویدادها به هیچ وجه یک سری وقایع مجرد و محدود به شرایط ایران نیست.»
بنابراین، انقلاب اسلامی ایران که تبلور اندیشه سیاسی رهبری این نهضت دینی است، با توجه به خصلت دینی و مکتبی خود به همان سان که در بعد نظری خود را در محدوده جغرافیایی خاص محصور ننموده و اهداف و آرمان سیاسی - اجتماعی فرا مرزی و جهان وطنی را طرح و پی ریزی نموده است ؛ در حوزه عملی نیز استراتژی و سیاستگزاری عملی و عینی خویش را به گونه ای سامان داده است که دقیقا اهداف جهانی و انسانی انقلاب را که برخاسته از عقاید دینی مسؤولیت مکتبی یک انقلاب دینی و اسلامی است، مورد توجه قرار داده است. این نکته در اندیشه سیاسی حضرت امام در تبیین ماهیت انقلاب اسلامی از اهمیت خاص برخوردار می باشد. در فرازی از سخنان بنیانگذار نهضت اسلامی ایران می خوانیم:
«ما که نهضت کردیم برای اسلام نهضت کردیم. جمهوری، جمهوری اسلامی است. نهضت برای اسلام نمی تواند محصور باشد در یک کشور و نمی تواند محصور باشد ؛ حتی در کشورهای اسلامی. نهضت برای اسلام همان دنباله نهضت انبیاست. نهضت انبیا برای یک محل نبوده است. پیغمبر اکرم(ص) اهل عربستان است ؛ لکن دعوتش مال عربستان نبوده، محصور نبوده به عربستان، دعوتش مال همه عالم است.»
و در همین راستا، تاثیرگذاری انقلاب اسلامی و اندیشه های دینی و جهانی حضرت امام بر نهضتهای اسلامی و خیزشهای رهایی بخش، به دلیل رابطه عمیق ماهوی و ذاتی آن، آشکار و هویدا خواهد شد. «نهضت مقدس ایران، نهضت اسلامی است و از این جهت، بدیهی است که همه مسلمین جهان تحت تاثیر آن قرار می گیرند.»
همانگونه که پیدایش اصل انقلاب اسلامی با احیای اندیشه سیاسی اسلام، توسط رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) بود، استمرار آن نیز با تداوم این اندیشه خواهد بود و چنانکه بیداری مردم مسلمان ایران با رهبری دینی آغاز شد، بیداری و قیام مردم خارج از این مرز و بوم نیز با هدایت دینی انجام پذیر است و این همان معنای صدور انقلاب است. بنابراین صدور انقلاب به "معنای پاسخ دادن به سئوالهای فکری بشر تشنه معارف الهی است. " (17) و این چیزی غیر از تداوم، پویایی و بالندگی اندیشه اسلامی به ویژه اندیشه سیاسی اسلام، که امام راحل (ره) احیاگر آن بود، نیست.
در ادامه این مقال، تاثیرات و روند این اندیشه را، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سه سطح (ایران، جهان اسلام و نظام بین الملل) مورد اشاره قرار می دهیم.
در این مقاله تاثیرات و روند این اندیشه را، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سطح نظام بین الملل مورد اشاره قرار می دهیم.
نظام بین الملل
اگر تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی گفته می شد که "دین افیون توده هاست. "، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و اندیشه دینی در ایران، این سخن به موزه های تاریخ اندیشه سپرده شد. به نظر می رسد یکی از علل عمده غافلگیر شدن تحلیلگران غربی و شرقی در پیش بینی وقوع انقلاب اسلامی، تصورات غلط آنها از دین و اندیشه دینی بود. یکی از روزنامه نگاران غربی طی تحقیقی به بررسی رویدادهای ایران در فاصله زمانی دهسال مانده به انقلاب تا وقوع انقلاب، در 12 روزنامه مشهور جهانی که در سطح بین المللی منتشر می شوند، پرداخته است. وی در پایان به این نتیجه رسیده است که هیچ کدام از این روزنامه ها نتوانسته بودند خوانندگانشان را برای اعلام خبر وقوع انقلاب آماده کنند. (27)
یکی از عواملی که به نفوذ اندیشه سیاسی اسلام (علاوه بر دین اسلام) در سطح نظام بین الملل قوت بخشید و قرآن را به صورت یک اندیشه جهانی، که تمام جهان را به سوی خویش دعوت می کند درآورد، نامه امام (ره) به گورباچف بود، نامه ای که یادآور نامه های پیامبر اسلام (ص) به پادشاهان جهان بود; در این نامه به صراحت مشکل اصلی کشور شوروی سابق "عدم اعتقاد واقعی به خدا "معرفی شده بود و امام (ره) از گورباچف می خواست که درباره اسلام به طور جدی تحقیق کند.
"آقای گورباچف! . . . باید به حقیقت روی آورد. مشکل اصلی کشور شما، مساله مالکیت و اقتصاد و آزادی نیست، مشکل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست; همان مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بن بست کشیده و یا خواهد کشید. . . اکنون از شما می خواهم درباره اسلام، به صورت جدی تحقیق و تفحص کنید; و این نه بخاطر نیاز اسلام و مسلمین به شما، که به جهت ارزشهای والا و جهان شمول اسلام است که می توان وسیله راحتی و نجات همه ملتها باشد و گره مشکلات اساسی بشریت را باز کند. " (28)
به این ترتیب، طرح اندیشه دینی و مذهبی در جهان امروز، یکی از ثمرات مهم انقلاب و اندیشه بنیانگذار آن می باشد، چیزی که تا قبل از انقلاب در ردیف مسائل فراموش شده و بلکه تخدیر کننده جوامع به حساب می آمد. گفتنی و قابل توجه است که مطرح شدن اندیشه اسلامی در سطح جهان از چنان جدیتی برخوردار است که نظام موجود جهانی را به اعمال واکنش مجبور ساخته است. طرح تئوریهایی همچون "رویارویی تمدنها" در این راستا قابل تحلیل است. (29)
27. مارتین واکر، قدرتهای جهان مطبوعات، ترجمه م. قائد. روزنامه هایی که مولف این کتاب مورد بررسی قرار داده است از این قرارند: تایمز، لوموند، دی ولت، کوریه ره دلاسرا، پراودا، الاهرام، آساهی شیمبون (با 35 میلیون میلیون خواننده! ) ، نیویورک تایمز، واشنگتن پست، گلوب اندمیل، ایج ملبورن و راند دیلی میل. وی به این نتیجه می رسد که "اگر بررسیهای این کتاب نکته ای ناگوار داشته باشد این است که جوامع بشری روزنامه هایی درخور شایستگی شان ندارند. " ص 42. و این اعتراف، از یکروزنامه نگار غربی بسیار گویا است.
گزارشی ساعت به ساعت از 12 بهمن 1357مسیر امام خمینی در صبح 12 بهمن 1357 از فرودگاه تا برگشتن به مدرسه رفاه به شکل هیجانانگیزی پر از جزئیات است که در این گزارش برخی از این جزئیات را توضیح داده ایم:
ساعت 9:30 صبح
ـ گروهی از دانشآموزان سرود خمینی ای امام را در سالن فرودگاه اجرا میکنند.
ـ یک دانشجو به نام نصرالله شادنوش به نمایندگی از جامعه دانشجویان متنی را در خوشامدگویی امام (ره) میخواند. این متن را آقای مطهری نوشته بود.
ـ آقای طالقانی و دکتر بهشتی به خاطر فشار جمعیت و ازدحام با رفتن امام (ره) به بهشت زهرا(س) مخالف بودند. امام (ره) منتظر شدند و وقتی حرف آنها تمام شد، پرسیدند ماشین کجاست؟ من قول دادهام به بهشت زهرا(س) بروم و میروم.
ساعت 12:30 ظهر
ـ قرار بود امام دانشگاه تهران هم بروند و تحصن عدهای از روحانیها هم در آنجا تمام شود اما خیابان انقلاب و مقابل دانشگاه آنقدر شلوغ بود که احمدآقا و محسن رفیقدوست ـ راننده بلیزرـ امام (ره) را منصرف کردند.
ـ اینجا اول این خیابان،امام (ره) نگاهی به مردمی که خودشان را هرطور بود به ماشین رسانده بودند و برایش دست تکان میدادند کرد و گفت: «من با این مردم کار دارم و این مردم هم با من کار دارند.»
ساعت 13:45 ظهر
ـ بلیزر ناگهان خاموش شد. امام (ره) اصرار داشت که پیاده شود. میگفت ما باید برویم قطعه17، مردم منتظرند، در را باز کنید. رفیقدوست نمیدانست چه کار کند. چون موتور خاموش شده بود و درها که قفل بودند دیگر باز نمیشدند. فقط میگفت عجله نکنید، چشم! میرویم. بالاخره هلیکوپتر آمد و تا قطعه 17 را با آن رفتند.
ساعت 14: 30 ظهر
ـ پسری 11ـ12ساله چند آیه قرآن میخواند.
ـ سرود برخیزید ای شهیدان راه خدا اجرا میشود.
ـ امام (ره) سخنرانیاش را شروع میکند؛ «ما در این مدت مصیبتها دیدهایم، مصیبتهای بزرگ». صدایش بم و رساست؛ محافظها و دور و بریها خوشحالند و تعجب کردهاند که امام (ره) در آن فشار و خستگی چطور تاب آورده است. احمدآقا توی هلیکوپتر از همین خستگی بیهوش شد.
ساعت 15:30 ظهر
ـ سخنرانی تمام شده. هلیکوپتری که برای بردن امام (ره) آمده سه بار سعی میکند بنشیند ولی نمیتواند. شلوغ است. عبا و نعلین امام (ره) در میآید و بین جمعیت گم میشود. ایشان را به جایگاه برمیگردانند و پارچهای روی سرشان میکشند تا گردوغبار هلیکوپتر اذیتش نکند.
ساعت 16
ـ آمبولانس شرکت نفت میآید. ناطق نوری و احمدآقا همراه امام (ره) سوار میشوند و آمبولانس به طرف جاده قم میرود. آن هلیکوپتر هم از بالا دنبالشان میرود تا بالاخره در بیابانی، جایی بنشیند و امام (ره) را به آن منتقل کنند.
ساعت 17
بین راه چند بار پیاده شدند و پرسوجو کردند. بالاخره پیدا کردند. فقط زنها خانه بودند. مردها رفته بودند استقبال از امام (ره). ناهار خوردند و تا 10 شب آنجا ماندند تا خیابانها خلوت شود.
ساعت 17:15
ـ هلیکوپتر روی شهر است. خلبان میگوید هر جا بخواهید فرود میآیم. حال امام (ره) خوب نیست. میروند سمت بیمارستان هزارتختخوابی ـ امام خمینی (ره) حالا ـ و فرود میآیند.
ـ آمبولانس آماده نبود و امام (ره) را با پژوی یکی از پزشکان بیمارستان تا انتهای بلوار کشاورز بردند. پیکان ناطقنوری از صبح آنجا بود و همگی سوارش شدند.
17:30
ـ همه فکر میکردند امام از بهشتزهرا(س) میرود مدرسه رفاه اما نرفته بود. همه نگران بودند. آنجا در بلوار کشاورز تصمیمش را گفت؛ میخواست برود خانه برادرزادهاش،دختر آقای پسندیده و کسی هم نمیتوانست منصرفش کند. آدرس هم دقیق یادش نبود. 15سال از ایران دور مانده بود. فقط میدانست حوالی جاده شمیران یعنی شریعتی حالاست.
22:30
ـ با احمدآقا به مدرسه رفاه برگشتند. نزدیک نصفهشب بود و دیگر جان همه از نگرانی به لبشان رسیده بود.
ـ مدرسه رفاه: حدود 10سال قبل از انقلاب آقای بهشتی، باهنر و رجایی این مدرسه را راهانداختند؛ شامل یک دبستان و یک مدرسه راهنمایی در خیابان ایران بود. امام (ره) اولین شب را بعد از ورود اینجا بودند و به دلیل کوچکی اینجا صبح فردا به مدرسه علوی رفتند.
ـ مدرسه علوی: اینجا محل سکونت امام (ره) تا قبل از رفتنشان به قم و بعد جماران بود. ملاقاتهای امام (ره) با مردم و آن عکسهای معروف در همین مدرسه است. مدرسه علوی هم در خیابان ایران است.
در پی اخراج حدود 100 نفر از کارمندان و پرسنل روزنامه شرق و عدم پرداخت حقوق و معوقات آنها، این افراد در مقابل ساختمان این روزنامه تجمع کردند.
به گزارش فارس، تعدادی از کارمندان، پرسنل و خبرنگاران روزنامه شرق که از بهمن ماه سال گذشته توسط مدیریت روزنامه شرق از کار برکنار و یا تعدیل شدهاند و پیش از اخراج نیز حدود 6 تا 8 ماه حقوق و مزایای خود را دریافت نکردهاند، عصر امروز در مقابل ساختمان روزنامه شرق تجمع کردند.
این افراد با در دست داشتن پلاکاردهایی خطاب به مسئولان روزنامه شرق، خواستار پرداخت حقوق معوقه خود و اجرای احکام محاکم قضایی هستند.
یکی از تجمعکنندگان که از پرسنل اجرایی سابق روزنامه شرق است و پیش از اخراج 6 ماه از حقوق و مزایای وی توسط این روزنامه پرداخت نشده است، اظهار داشت: در پی اخراج از روزنامه شرق و با مراجعه به سازمان کار، موفق به اخذ حکم بازگشت به کار شدیم اما مسئولان روزنامه شرق از اجرای این احکام و پرداخت مطالبات و حقوق معوقه ما امتناع میکنند.
وی افزود: در ادامه با مراجعه به دادسرا و با پیگیری مطالباتمان، به کلانتری 105 خیابان صناعی معرفی و موفق به دریافت احکام قضایی برای توقیف اموال روزنامه شرق در ازای مطالبات معوقه خود شدیم.
این کارمند اخراجی روزنامه شرق با بیان اینکه تمامی افرادی که امروز در مقابل ساختمان روزنامه شرق تجمع کردهاند از 2.5 تا 8 میلیون تومان از این روزنامه حقوق معوقه طلبکار هستند، گفت: همگی ما خواستار حضور نیروهای کلانتری 105 برای اجرای احکام توقیف اموال و پرداخت حقوق معوقه خود هستیم.
تجمعکنندگان پلاکاردهایی با مضامینی از جمله «اخراج بیش از 100 نفر از پرسنل شرق بدون پرداخت حق و حقوق»، «امتناع روزنامه شرق از اجرای حکم قطعی دادگاه»، « آقای مدیرمسئول! آیا بهتر نیست روزنامه حضرتعالی قبل از اصلاح مملکت، اوضاع پرسنل اخراجی خود را سروسامان دهد»، «صحبت کافیست، حقوقمان را پرداخت کنید» در دست دارند.
نخست وزیر ایران بود کاملاً کنترل کشور را از دست داده بود اما با این وجود سعی در ایجاد ائتلافی با امام خمینی داشت. آیت الله خمینی هم در جواب هر گونه همکاری با نیروهایی که وی آن هار ا طاغوتی خطاب میکرد مخالفت شدید ورزید و در پی آن از مردم خواست که در خیابانها بمانند. او همچنین از نظامیان در خواست کرد که به نیروهای انقلاب بپیوندند.
در پی این فرمانها بود که نهادهای حکومت پهلوی از هم پاشید و در عین ناباوری همه از جمله نیروهای انقلابی در 22 بهمن سال 57 کنترل اوضاع عملا به دست امام خمینی و طرفدارانش که سالهادوره اختناق شاهنشاهی پهلوی راتحمل کرده بودند افتاد .
سال 1357 هجری . شمسی . در حالی آغاز شد که صدای مهیب انفجار خشم مردم که از نوزدهم دی ماه 1356 ه . ش در قم آغاز شده بود از تبریز ، یزد ، جهرم ، کازرون ، تهران ، اصفهان ، شیراز ، مشهد ، رفسنجان ، همدان ، نجف آباد و سایر شهرهای ایران به گوش شاه و آمریکا می رسید.
امام با آنکه از ایران دور بودند حوادث انقلاب را روز به روز هدایت می کردند. پیامها و اعلامیه ها و مصاحبه های امام پی در پی از نجف می رسید و بلافاصله به صورتهای مختلف اعلامیه و نوار تکثیر می شد و در اختیار مردم قرار می گرفت. امام ، مردم را به سرنگونی رژیم شاه دعوت می کردند و از توطئه هایی که ممکن بود انقلاب را به انحراف بکشاند، آگاه می ساختند روز عید فطر مردم در بسیاری از شهرهای ایران پس از نماز باشکوه عید علیه رژیم تظاهرات کردند. در این میان با شکوه تر از همه، تظاهرات عظیم میلیونی مردم تهران بود که از صبح تا ساعت 4 بعداز ظهر ادامه داشت و از نظر اکثریت جمعیت و وحدت کلمه مردم و مخالفت صریح با شاه تا آن زمان بی نظیر بود و رژیم را به شدت وحشت زده کرد.
روز پنجشنبه 16 شهریور شاهد حضور یکپارچه زنان مسلمان بودیم که با پوشش اسلامی و شعارهای پر شور و کوبنده خود شکوه و معنای خاصی به تظاهرات داده بودند. حضور زنان در راهپیمایی نشانه آن بود که
رژیم شاه در همه کوششهایی که برای جدا ساختن آنان از دین و روحانیت کرده بود شکست خورده و از جمله شعارهای مردم در این تظاهرات شعار « استقلال آزادای جمهوری اسلامی » و « الله اکبر خمینی رهبر » بود. مردم هنگام عبور از کنار کامیون های ارتشی به سوی آنها گل پرتاب می کردند و فریاد می زدند:
« برادر ارتشی چرا برادر کشی » این شعار، رژیم را که می خواست از ارتش برای سرکوبی ملت استفاده کند سخت عصبانی می کرد.
در راهپیمایی روز پنجشنبه 16 شهریور مردم اعلام کردند که فردا صبح دوباره از میدان شهدا حرکت خواهند کرد. در نخستین ساعات صبح روز جمعه هفدهم شهریور رادیو اعلامیه دولت را که خبر از برقراری حکومت نظامی در تهران و یازده شهر دیگر ایران می داد ، با لحنی تهدید آمیز به تکرار ، قرائت کرد و از مردم خواست که در خیابانها و معابر اجتماع نکنند و به خانه های خود بازگردند ، اما مردم تهران در آن روز در برابر گلوله های دژخیمان ایستادند و فریاد الله اکبر خمینی رهبر و مرگ بر شاه سردادند. مزدوران شاه زنان و مردان مسلمان و دلیر را به گلوله بستند. هیچ کس به درستی نمی داند که در آن روز چند هزار نفر از مردم تهران به شهادت رسیدند آنقدر مسلم بود که از صبح تا عصر محلات جنوبی تهران پر از کامیونهای نیروهای مسلح شاه و آکنده از صدای رگبار تیر و آمبولانسها بود . و بیمارستانها نیز مملو از شهیدان و مجروحان . تعداد زیادی از زنان و دختران جوان نیز درمیان شهیدان وجود داشتند و چادرهای سیاهشان به خون پیکرشان آغشته بود.
هفده شهریور ، روز تجلی ایمان و اراده ملت و روز حماسه و فداکاری و روز افتخار اسلام و مسلمین شد و به صورت نقطه عطفی در تاریخ انقلاب درآمد.
ماه محرم نزدیک بود و همه میدانستند که با طلوع این ماه خیزش و جهش جدیدی در انقلاب پیدا خواهد شد . امام خمینی چکیده فرهنگ اسلامی و جامعه شناس واقعی جامعه ایران بودند ، ظرفیت انقلاب محرم را خوب میشناختند . این بود که چند روز قبل از ماه محرم با پیامی فصیح که از آن عطر کلام حق به مشام میرسید ، دلها را متوجه کربلای حسینی کردند و فرمودند :
با حلول ماه محرم ماه حماسه و شجاعت و فداکاری آغاز شد . ماهی که خون بر شمشیر پیروز شد .
ماهی که قدرت حق ، باطل را تا ابد محکوم و داغ باطله را بر جبهه ستمکاران و حکومتهای شیطانی زد .
ماهی که به نسلها در طول تاریخ راه پیروزی خون بر سر نیزه را اموخت . ماهی که شکست
ابرقدرتها را در مقابل کلمه حق به ثبت رساند .
ماهی که امام مسلمین راه مبارزه با ستمکاران را به ما آموخت .
نهضت امام خمینی از آغاز متکی و مبتنی بر نهضت امام حسین علیه السلام بود. واقعه 15 خرداد سال 1342 هجری شمسی درماه محرم و دو روز پس از عاشورا واقع شده بود. این بار هم تاسوعا و عاشورای دیگری پس از 15سال فرا رسیده و ملت آماده بود تا با شعار کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا- حماسه عاشورا را بار دیگر در برابر یزید زمان تکرار کند .
روز 23 دی ماه در اجتماع عظیمی که مردم به مناسبت گشایش دانشگاه تهران برپا کرده بودند، پیامی از امام خمینی قرائت شد که در آن رسماً تشکیل شورای انقلاب اعلام شده بود.
در قسمتی از این پیام آمده بود:
به موجب حق شرعی و بر اساس اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران که نسبت به اینجانب ابراز شده است در جهت تحقق اهداف اسلامی ملت شورایی به نام شورای انقلاب اسلامی مرکب از افراد با صلاحیت و مسلمان و متعهدم مورد وثوق موقتاً تعیین شده و شروع به کار خواهند کرد. این شورا موظف به امور معین و مشخصی شده است که از آن جمله مأموریت دارد تا شرایط تأسیس دولت انتقالی را مورد بررسی و مطالعه قرار دهد و مقدمات اولیه آن را فراهم سازد. دولت موقت در اولین فرصت که مناسب و صلاح دانسته شود به ملت معرفی و شروع به کار خواهد نمود.
این نخستین بار بود که رسماً از سوی رهبر انقلاب تشکیلات و برنامه های آینده حکومت اسلامی اعلام می شد. این خبر در داخل و خارج از کشور انعکاس وسیعی یافت و به مردم که پیروزی را نزدیک می دیدند، دلگرمی بیشتری بخشید و در کنار مبارزات ویرانگر، نشانه های حرکتی سازنده را برای آینده انقلاب آشکار کرد.
نزدیک به ده روز پس از نخست وزیری بختیار، شاه با تشکیل شورای سلطنت در 26 دیماه 57 از کشور خارج شد. فرار شاه نخستین قدم درراه پیروزی بود . مردم توانسته بودند طاغوت پر نخوت زمانه را که 37 سال غاصبانه و به زور بر مال آنها حکومت کرده بود مجبور به فرار کنند. شادی و شعف مردم پس از شنیدن خبر در رفتن شاه دیدنی بود و خاطره آن روز هرگز از ذهن ملت فراموش نمی شود.
سرانجام صبح روز 12 بهمن 1357 بود که رهبر انقلاب به روی پله های هواپیما ظاهر گردیدند. جمعیت انبوهی که به استقبال رهبر خود رفته بودند در فرودگاه و در طول مسیر آن تا بهشت زهرا در طرفین خیابان ساعتها به انتظار نشسته بودند تا حتی یک لحظه از نزدیک چهره نورانی رهبر دور از وطن خویش را ببینند. همه شهر گلباران و چراغانی بود. خنده از لبهای هیچکس دور نمی شد. میلیونها انسان که از سراسر ایران برای دیدار امام خمینی (ره) به تهران آمده بودند در انتظار بودند.
عده ای نیز در شهرستانها (بنا به قول کارکنان رادیو تلویزیون) دقیقه شماری می کردند تا جریان را مستقیماً از تلویزیون تماشا کنند.
در فرودگاه عده ای از علما و یاران دیرین امام خمینی (ره) به استقبلال آمده بودند امام خمینی (ره) قصد داشتند ابتدا در دانشگاه تهران چند دقیقه صحبت کنند، اما فشار جمعیت به حدی بود که این کار غیر ممکن می نمود، لذا مستقیماً به بهشت زهرا تغییر مسیر دادند و این خود نمایانگر احترام و ارزشی است که امام خمینی (ره) قلباً به شهیدان و راه آنها دارند که به جای رفتن به هر محل دیگر بهشت زهرا را پس از 15 سال دوری از وطن جهت سخنرانی انتخاب می کنند. مقصد امام خمینی (ره) در بهشت زهرا مزار شهدای گلگون کفن 17 شهریور بود .
مردم دسته دسته به دیدن امام می رفتند. ایران یکپارچه در جوش و خروش بود. همه چیز خبر از یک تحول سریع قریب الوقوع می داد.
روز جمعه 22 بهمن شب هنگام ناگهان صدای الله اکبر مردم از بامها برخاست. خبر رسید که لشگر گارد شاهنشاهی به تعدادی از افراد نیروی هوایی که به انقلاب پیوسته اند حمله و تیراندازی کرده است. مردم از همه جا به طرف پادگان نیروی هوایی شتافتند.
درگیری و اجتماع مردم تا صبح به طول انجامید. افراد نیروی هوایی با مشاهده امت حزب الله جان بر کف درهای پادگان را به روی مردم گشودند درهای اسلحه خانه شکسته شد و مردم مسلح شدند.
انقلاب اسلامی ایران در بیست و دوم بهمن ماه هزار و سیصد و پنجاه و هفت به پیروزی رسید و مردم انقلابی، اداره حکومت کشور را به دست گرفتند. پس از پیروزی انقلاب، ایران از نظر اوضاع و احوال داخلی عرصه حوادث تاریخی و مهم بی شمار و از نظر مسائل بین المللی کانون توجه سیاستمداران و عموم مردم جهان شد این انقلاب نهضت مستقلی بود و با تأثیری که بر مستضعفان و مخصوصاً مسلمانان جهان بجا نهاده بود کاخهای مستکبران را به لرزه افکنده بود.
به همین جهت از آغاز، آماج دشمنی و توطئه ابرقدرتها شد. در سالهای پس از پیروزی انقلاب کمیت و کیفیت حوادث کشور به اندازه ای فراوان و مهم بوده است که سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و حتی سال 1357 در مقایسه با آن بسیار آرام و کم حادثه است.

س از آن محمدرضا پهلوی، لوایح ششگانهای را طرح و در یک رفراندوم نمایشی به تصویب رساند. امام خمینی و مراجع قم نوروز سال 1342 را عزای عمومی اعلام کردند. در دوم فروردین 1342 مجلسی که به مناسبت شهادت امام جعفر صادق (ع) تشکیل شده بود با حمله مزدوران ساواک رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه قم به خاک و خون کشیده شد و عدهای از طلاب شهید و مجروح شدند. حادثه مدرسه فیضیه قم، روحانیت و مردم را مصممتر نمود و حضرت امام در سخنرانی تاریخی خود در عاشورای همان سال به شاه و آمریکا و اسرائیل حمله شدیدی کردند. به دنبال این سخنرانی مهم و تاریخی، عوامل رژیم، حضرت امام را در شب 15 خرداد 1342 دستگیر و به تهران منتقل کردند. با اعلام این خبر در شهرهای مختلف، تظاهرات عظیمی بر پا شد و رژیم پهلوی دستور سرکوب این قیام را داد. در قیام تاریخی پانزده خرداد 1342 که نقطه عطفی در ابتدای نهضت اسلامی بود، هزاران نفر از مردم شهرهای مختلف به شهادت رسیده و یا مجروح شدند. حضرت امام در 18 فروردین 1343 آزاد شدند و از همان ابتدای آزادی به سخنرانی و مبارزه علیه رژیم ادامه دادند. ایشان که از ابتدای جوانی شعار قرآن " قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی " را سرلوحه کار خویش قرار داده و تنها راه اصلاح در جهان را قیام لله میدانستند، در تاریخ 4 آبان 1343 در واکنش به تصویب لایحه مصونیت مستشاران آمریکایی در ایران (کاپیتولاسیون) طی یک سخنرانی سرنوشت ساز در مسجد اعظم قم به افشاگری شدید اللحنی علیه رژیم پرداخته و کاپیتولاسیون را عامل بردگی ایرانیان و ناقص استقلال کشور و مایه ننگ رژیم پهلوی دانستند.رژیم سفاک پهلوی که از روشنگری های رهبری نهضت به تنگ آمده بود چاره را در تبعید ایشان دانست و بدینگونه حضرت امام را در 13 آبان 1343 به ترکیه تبعید کردند. در 13 مهر 1344 امام، به همراه فرزندشان آیتالله سیدمصطفی خمینی به نجف منتقل شدند.حضرت امام از بهمن ماه 1348، درس ولایت فقیه خود را که در حقیقت پایههای تئوریک حکومت اسلامی بود، آغاز کردند. سلسله مباحث ولایت فقیه به شکل کتابی مدون در ایران و کشورهای عربی انتشار یافت. همچنین حضرت امام به مناسبت های مختلف از جمله در جریان جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی، به روشنگری خود علیه رژیم پهلوی ادامه میدادند.در سالهای اولیه دهه 1350، درآمد حاصل از نفت بیکباره افزایش یافت و شاه که در غرور و نخوت، غرق شده بود، برنامه خود با عنوان رسیدن به تمدن بزرگ را اعلام کرد. همچنین او در تاریخ 11 اسفند 1353 حزب رستاخیز را به عنوان تنها حزب فراگیر اعلام کرد و خودکامگی و استبداد خویش را بیش از پیش نمایان ساخت. از آغاز سال 1355 شمسی تاریخ رسمی کشور از حزب دموکرات به ریاست جمهوری آمریکا رسید و با اعلام سیاست حقوق بشر خود، محمدرضاشاه، ناگزیر برای جلب رضایت بیش از پیش او فضای باز سیاسی را اعلام کرد.انقلاب اسلامی با شهادت مشکوک آیتالله سیدمصطفی خمینی در نجف اشرف توسط عوامل رژیم، وارد مرحله تازهای شد و امواج خروشانی در بین مردم به پا کرد. امام خمینی این حادثه را از الطاف خفیه الهی دانستند. روز 17 دی 1356، در روزنامه اطلاعات مقاله اهانت آمیزی تحت عنوان "ایران و استعمار سرخ و سیاه" با امضای مستعار "احمد رشیدی مطلق" و در حقیقت با دستور شاه و دربار علیه امام خمینی به چاپ رسید. مراجع، مردم و طلاب قم در اعتراض به این مقاله اهانت آمیز، قیامی تاریخی را در 19 دی 1356 به ثبت رساندند که این قیام توسط عوامل رژیم پهلوی به خاک و خون کشیده شد. مراجع تقلید خواستار برگزاری مراسم چهلم شهدای قم، در سراسر کشور شدند و در اکثر نقاط ایران مراسمی برگزار شد؛ اما اینبار نوبت مردم رشید تبریز بود تا در 29 بهمن 1356 قیام آنها به خاک و خون کشیده و حماسه ای دیگر در تاریخ انقلاب اسلامی ثبت شود. نوروز سال 1357 عزای عمومی اعلام شد و مردم، مراسم چهلم شهدای تبریز را در شهرهای مختلف برگزار کردند که قیام مردم یزد با سرکوب شدید رژیم پهلوی، برگ ننگین دیگری در تاریخ رژیم پهلوی ثبت نمود.در 28 مرداد 1357 سینما رکس آبادان توسط عوامل ساواک به آتش کشیده شد و مردم بیگناه جان سپردند. جمشید آموزگار که در سال 1356 به جای امیرعباس هویدا بر مصدر نخست وزیر تکیه زده بود با گسترش امواج انقلاب اسلامی مجبور به استعفا شد و جعفر شریف امامی، که با شعار دولت آشتی ملی سعی در فریب افکار عمومی داشت به نخست وزیری رسید. او تاریخ شاهنشاهی را لغو و قمارخانهها را تعطیل و مطبوعات را آزاد و حزب رستاخیز را منحل کرد؛ اما هشیاری رهبری انقلاب و مردم مسلمان نقشه رژیم را نقش بر آب کرد. روز 13 شهریور 1357 نماز عید فطر در قیطریه تهران به امامت آیت الله مفتح به نحو بی نظیری برگزار شد و با تظاهرات مردم در روز 16 شهریور، اعلام حکومت نظامی شد. روز جمعه 17 شهریور، مردم، بیخبر از حکومت نظامی به خیابانها ریخته و ارتش شاه در میدان ژاله (شهدا) به روی مردم بی دفاع آتش گشود و خیابانهای اطراف را غرق در خون مردم بیگناه نمود. هفده شهریور 1357 بدین شکل در تاریخ انقلاب به جمعه سیاه معروف گردید.با آغاز سال تحصیلی، دانشجویان و دانشآموزان حضور مؤثرتری یافتند. امام در 13 مهر 1357 عازم فرانسه شدند و از آنجا سکان کشتی مردم را در امواج خروشان انقلاب اسلامی هدایت نمودند. دهکده نوفل لوشاتو در حوالی پاریس مبدل به کانون خبرساز جهان گردید و مردم و خبرنگاران از همه نقاط دنیا برای مصاحبه با حضرت امام به آنجا سرازیر شدند. در آبان ماه اعتصابات کارکنان شرکت نفت، مخابرات، بانک ملی، سازمان آب، رادیو و تلویزیون و ... بر دامنه مبارزات افزود.در 13 آبان 1357 تظاهرات دانشآموزان و دانشجویان مقابل دانشگاه تهران به خاک و خون کشیده شد. 14 آبان ارتشبد غلامرضا ازهاری مأمور تشکیل کابینه شد.تظاهرات تاسوعا و عاشورا، عملا به صورت همه پرسی بر ضد رژیم شاهنشاهی درآمد و مردم در شعارهایشان خواستار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی شدند.رژیم شاه آخرین نقسها را میکشید و آخرین تیر ترکش شاه و اربابان غربیش نخست وزیری شاپور بختیار از اعضای قدیمی جبهه ملی بود که با شعار سوسیال دموکراسی آمده و خود را مرغ توفان میدانست. تمهید دیگر شاه برای حفظ تخت و تاج خود تشکیل شورای سلطنت بود و در 26 دی 1357، محمدرضا شاه پهلوی ناچار به خروج از ایران شد.امام که دولت بختیار را غیر قانونی اعلام کردند و شورای انقلاب را تشکیل داده بودند با فرار محمدرضا شاه از ایران، آماده عزیمت به میهن اسلامی شدند. بختیار فرودگاه ها را بست و پرواز امام یک هفته به تأخیر افتاد اما سرانجام روز 12 بهمن 1357 حضرت امام پس از 15 سال تبعید به ایران بازگشتند. ورود امام به میهن را میلیون ها نفر از تهران و سایر نقاط کشور استقبال کردند. امام خمینی پس از ورود به تهران، ضمن حضور بر مزار هزاران شهید انقلاب اسلامی، در سخنرانی خود در بهشت زهرا، دولت بختیار را غیرقانونی اعلام نموده و فرمودند که بزودی به پشتوانه رأی ملت و حق شرعی خود، دولت تعیین میکنند. امام سپس در مدرسه علوی و رفاه مستقر شدند و در 16 بهمن، مهندس بازرگان را به نخست وزیر دولت موقت منصوب نمودند.در رور 19 بهمن پرسنل نیروی هوایی ارتش به محضر امام رسیدند و با ایشان بیعت نمودند.شب 21 بهمن، در نیروی هوایی تهران، درگیری مسلحانه بین عدهای از افراد این نیرو و گارد شاهنشاهی پیش آمد که با دخالت مردم، درب پادگان ها به روز مردم باز شد و سلاح هایی به دست مردم افتاد.سران ارتش دست اندر کار کودتا شدند و در روز 21 بهمن از ساعت چهار بعدازظهر اعلام حکومت نظامی شد.امام اعلام کردند که مردم به حکومت نظامی اعتنا نکنند. مردم در روز22 بهمن به مراکز دولتی، نظامی، انتظامی و رادیو و تلویزیون یورش برده و آنها را فتح کردند. با فرار بختیار از ایران و اعلام بیطرفی ارتش در روز 22 بهمن 1357، انقلاب اسلامی ایران پس از سالها مجاهدت، ایثار، فداکاری و مقاومت در راه رضای الهی با رهبری بی نظیر حضرت امام خمینی و به همت مردم سرافراز ایران به پیروزی نهایی رسید.
محمد رسول وصیتی کرده بود که هم شاگردیها و بچه محلهایش عینا به آن عمل کردند. روی سنگ مزارش هم نوشتند که چه وصیتی داشته. این سنگ مزار، آیینه دق تمام مدعیان پرهای و هوی نبرد با آمریکا است که امروز سر در آخور شیطان اکبر کرده و چنان میخورند که عنقریب است شکمبههای برآمدهشان منفجر شود.
ما هم به یاد محمد رسول، صلواتی میفرستیم به روح مطهر تمام شهدای نبرد با شیطان بزرگ.

«پسرم ! تو را مثل علی اکبر امام حسین (ع) به میدان می فرستم ، مثل علی اکبر (ع) با دشمن جنگ کنید ، شهید بشوید ولی اسیر نه».
تنها دو ماه بعد از این خداحافظی شورانگیز ، سید غلامعلی شجاعی ، در حالی که جانشینی فرماندهی گردان حضرت علی اکبر (ع) از لشکر 31 عاشو را را بر عهده داشت ، در ساحل اروند ، با آتش دشمن بعثی بال در بال ملائک گشود و پیکر پاکش در سلماس مدفون گردید.
روحمان با یادش شاد
آن چه خواهید خواند ، متن کامل وصیت نامه ی پاسدار شهید سید غلامعلی شجاعی است:
وصیت نامه ی بنده ی گنهکار
سید غلامعلی شجاعی
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِیکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنفُسِکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ - سوره صف آیه 10- 11
در لحظه ی گرفتن قلم به دستم جهت نوشتن وصیت نامه از ترس خدا و غضب خدا در خود لرزیدم . بار خدایا ، چگونه و چطور وصیتنامه بنویسم در حالی که از سر تا پا گناه کردم و آنچنان که بایستی به وظیفه ام عمل می کردم ، نکردم . در اعمالم نافرمانی و نقص وجود داشت .ولی بار خدایا ، از فضل و کرم و رحمت و بخشش تو ناامید نیستم .ترسم از این است که نیامرزیده از این دنیا بروم ، می ترسم رفتنم خالص نباشد و پذیرفته ی درگاهت نشوم . بار الها، بارخدایا از سر تقصیرات و گناهان ما بگذر .الهی العفو .
حالا وظیفه اسلامی و شرعی و انسانی ما ایجاب می کند که طبق آیه ی شریفه قرآن عمل نموده و با مال و جان خود در راه مقدس اسلام عزیز جهاد نماییم .امروز دیگر تمام آرزو ها باید جهت دیگری پیدا کند و آن تقویت اسلام است و زمانی که پای مسئولیت الهی پیش می آید، همه باید قبول داشته باشیم که دستور خدا و قرآن را باید عمل کرد .حفظ اسلام و دستاورد های انقلاب اسلامی بر همه واجب است.
به فکر آخرت باشید و کوله بار سفر را آماده نمائید،چرا که ما مسافرانیم و از قافله عقب مانده ایم .ماها در این دنیا امانتی بیش نیستیم و باید امانت را به صاحب امانت پس بدهیم .ولی چطور و چگونه و کجا ؟ جبهه بهترین محل آزمایش و مقدسترین مکان برای پس دادن امانت به صاحبش است . وقتی انسان می خواهد با خدای خویش معامله کند باید بهترین چیزی را که دارد ، تقدیم نماید و ما که به غیر از یک جان ناقابل چیز دیگری نداریم .
امیدوارم که خداوند از سر تقصیرات ما بگذرد .ما این راه را با آگاهی کامل و شناخت کامل انتخاب نموده ایم و رفتن ما به جبهه تنها به این خاطر است که اسلام امروز در خطر است و برای صیانت از آن حرکت خود را برای رفتن به جبهه الزامی می دانیم چون رضای خدا را در این می بینیم و حرکت ما غیر از رضایت الله چیز دیگری نیست. پیامبر اکرم (ص) می فرمایند هیچ قطره خونی همچون خونی که در راه خدا ریخته شود ، نزد خدا محبوب نیست .
توصیه ام این که ، ملت عملا تابع دستورات امام عزیزمان باشند و قدر این نعمت الهی را بدانند و پشتیبان روحانیت مبارز و در خط امام باشند .به جوان های حزب الهی و امت حزب ا... توصیه می کنم وحدتتان را حفظ نمایید و فریب یک عده افراد ناشایست و نالایق که با قیافه های گوناگون و چهره های مختلف و لباس های مقدس که خودشان را توی آنها مخفی نموده و از آن لباس ، به عنوان سنگر برای حفظ منافع خویش و نیت های پلیدشان استفاده می نمایند ، نخورید. چرا که هر زمانی برای خودش طلحه و زبیر هائی دارد و شما امت حزب الله هستید که با وحدت خویش می توانید نیت های شوم آن ها را در نطفه خفه کنید و در صورت دیگر اگر به کثافت کاری خودشان خواستند ادامه دهند ، بر جوان های حزب الهی است که چهره و اعمال آن ها را به مردم بگویند و مردم را آگاه سازند و دنبال قضیه را بگیرند.
به نماز زیاد اهمیت بدهید بخصوص صف های نماز جماعت را فشرده تر نمائید که دشمنان اسلام از وحدت شما و نماز جماعتها و نماز جمعه ها می ترسند . در نماز هایتان به روح ا... ، به روح خدا ، به ابراهیم زمان ،به نجات دهنده ما از منجلاب عصر حاضر و ظلم و ستم و عصر کفر و الحاد و عصر مظلومیت اسلام دعا کنید .
وصیت به پدر و مادرم و برادران و خواهرانم و اهل فامیل :
همیشه و در همه حال به یاد خدا باشید و قوانین و فرامین اسلام را عمل نمائید . چرا که اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست . به آخرت فکر نمائید و سعی کنید به آخرتتان توشه ای جمع کرده باشید . به مجالس دعاها و مجالس یاد اباعبدالله و شهداء اهمیت زیادی بدهید و بخصوص به نماز هایتان و به فرزندان خود نیز همچون تربیت دهید که سربازانی با ایمان و عاشق شهادت و از سربازان واقعی آقا امام زمان و اسلام به بار آیند .
از همه کسانی که از من رنجیده اند و حقی بر گردنم دارند ، طلب بخشش و حلیت می نمایم و امیدوارم خداوند مرا با گناههای بسیار بیامرزد.
به گزارش خراسان،«حسن رحیم پور ازغدی» در همایش تجلیل از فعالان زن و چهره های ماندگار انقلاب اسلامی مشهد که یک شنبه شب در فرهنگسرای غدیر مشهد برگزار شد، با استناد به منابع تفکر شیعی، اسلامی و روایات به بررسی «چیستی انقلاب و کیستی انقلابی» پرداخت.
وی یکی از تجربه های بزرگ در همه انقلاب ها را معلوم نبودن میزان فداکاری و هزینه کسانی دانست که در زمین گمنام مانده و در آسمان شناخته شده اند.
رحیم پور با اشاره به فداکاری های بی شمار افراد در دوره های مختلف انقلاب گفت: رنج های متعددی که این افراد در دوره های مختلف متحمل شده اند در هیچ کجا ثبت نشده و هیچ کس هم نام آن ها را نشنیده است، اما در مبارزه توحیدی هیچ چیز اتفاق نیفتاده مگر این که ثبت شده است.
وی در تبیین ویژگی یک فرد انقلابی و کسانی که می توانند انقلابی بمانند به دیدگاه امام حسن عسکری(ع) اشاره کرد و گفت: انقلابی ها کسانی هستند که آمادگی مطلق برای شهادت دارند و باکشان نیست، در راه خدا آن ها به سوی شهادت گام برمی دارند یا مرگ به سوی آن ها؛ انقلابی ها کسانی هستند که دیگران را بر خود ترجیح می دهند در زمان خطر جلو می آیند و در سفره امکانات عقب می نشینند. انقلابی ها کسانی هستند که حقوق دیگران و حرمتشان برای آن ها مهم ترین امر است؛ انقلابی ها کسانی هستند که هر جا خدا می خواهد هستند و هر جا خدا نمی خواهد نیستند.
رحیم پور ازغدی بر اساس روایتی از امام صادق(ع) نیز، انقلابی را فردی معرفی کرد که برای آن چه فکر می کند درست است هزینه می کند. احساس مسئولیت می کند، آن چه را نیک می شمارد علنی می کند و از آن چه غیر ارزشی است می گذرد و با اخلاص و از سر شوق و اشتیاق به رحمت خدا به کارهای بزرگ رو می آورد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، 22 بهمن را شروع انقلاب معرفی کرد و ادامه داد: برخی از نامزدهای مجلس فکر می کنند با رای آوردن کار تمام می شود، در حالی که با رای آوردن تازه کار نمایندگان شروع می شود.
وی حکومت و مسئولیت های حکومتی را بالاترین امانت خدا و مردم معرفی کرد و گفت: مسئولان باید برای خدمت به مردم در آماده باش باشند و همه مسئولان باید جواب پس بدهند، نه تنها در آخرت بلکه در همین دنیا و به خلق خدا در حالی که عده ای در این 30سال سعی داشته اند این تفکر را حاکم کنند که چون ما هستیم و کارها در حال انجام است، شما دیگر به حکومت کاری نداشته باشید و بفرمایید راحت باشید در حالی که سوال و امر به معروف و نهی از منکر بر همه واجب است.
در پایان این مراسم نیز از زنان فعال و مبارزان پیشروی انقلاب اسلامی مانند همسر مقام معظم رهبری، همسر آیت ا... واعظ طبسی، دختر شهید نواب صفوی و تنی دیگر از مبارزان تقدیر و تشکر شد.

By Ashoora.ir & Night Skin