سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























حسین سالار قلبها

بحث و بررسی پیرامون مسائل زنان همواره دستخوش افراط و تفریطهایی بوده ، که هر یک آسیبهای خاص خود را به همراه داشته است به نظر می رسد این اختلاف ناشی از تفاوت بینش درباره زن و مرد است که این مساله خود نتیجه دو امراست : اولا عدم شناخت صحیح از انسان که باید اذعان نمود امری دشوار و حتی به عقیده برخی متفکرین غیر ممکن است به گونه ای که گفته اند انسان موجودی ناشناختنی است.

ثانیا : این اختلاف ها نتیجه اشکالاتی است که متوجه روش شناخت انسان و به تبع آن شناخت زن و مرد می باشد.

اگر بخواهیم زن و مرد را از منظر انسان بودن و ماهیت انسانی بررسی کنیم نظر برخی از متفکران مطرح می شود که اساسا طرح مساله ای تحت عنوان تعیین جایگاه زن یا مرد در هستی بی معنا است آنها بر این باورند که زن و مرد هر دو انسان هستند و جنسیت فرع بر انسانیت است، در ادیان الهی و حتی بشری نیز ملاحظه می شود که مساله اساسی و بنیادی آنها " انسان" و هدایت اوست نه انسان مذکر و یا مونث این در حالی است که برخی هم برای حقیقت انسان دو صنف متفاوت قائل شده اند :زن و مرد

همین امر مبنای بسیاری از اختلافها از زمان فیلسوفان یونان تاکنون بوده است به نظر می رسد مهمترین رکن این عقیده منحصر دانستن حقیقت انسانی در بدن اوست در حالی که بر اساس مبانی متافیزیکی و اسلامی نه تنها همه حقیقت انسانی در بدن نیست بلکه وجود بدن تنها از آن رو که مرکب و راهواری در خدمت روح می باشد ضروری است

اکنون ممکن است چنین سوالاتی مطرح شود که علت تفاوت و تمایز انسانها در بدن و ظاهر جسمانیت چیست ؟ چرا این تفاوتهای عرضی توانمندیها و کارکردهای متفاوت بنیادی را سبب شده است ؟

یا براستی این تفاوتها در راستای شکوفایی روحی انسان  -همان حقیقتی که خود از همه عوارض مبراست – قرارگرفته است ؟

در این بحث ضمن بررسی فلسفه عوارض و قوایی که در وجود زن قرار داده شده تا او بدان وسیله به کمال مطلوب انسانی دست یابد مباحثی نیز پیرامون حقوق زن طرح و مورد دقت قرار گرفته است .



نوشته شده در چهارشنبه 91 فروردین 16ساعت ساعت 10:14 صبح توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

 

ا زهرا(س) بعد از مرگش به وسیله ذریه پاکش زنده شد،

 

خون پاک و پرجوش زهرا(س) در رگ فرزندانش اثر کرد. در میان قریش،

 

هاشمیان و در میان هاشمیان، علویان و در میان علویان، فاطمیان ممتازند.

 


 وجود مقدس حضرت فاطمه زهرا(س) یکی از درخشان ترین چهره های والای انسانی و نمونه کامل خلقت پروردگار در قالب زن می باشد، پیروی و تاسی به چنین شاهکار آفرینش در بر گیرنده سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت است.
حضرت زهرا(س) از نظر زندگی مادی؛ بشری چون دیگران است، اما از جنبه معنوی؛ به آنجا رسید که شناخت تمامی ابعاد شخصیتی آن حضرت بسی دشوار و دستیابی به همه جوانب آن مشکل بسیار است.
مقامی که آن بزرگوار در اثر بندگی خدا و شناخت و معرفت حضرت حق به دست آورد؛ مقامی بس بزرگ و فضایل او بی شمار است و همین حقیقت است که امام صادق(ع) فرمود: « فاطمه همان شب قدر است، هر کسی فاطمه را آن چنان که باید بشناسد، به حقیقت شب قدر را درک کرده است. علت نامگذاری آن حضرت به «فاطمه» آن است که خلایق از کنه معرفت وی بریده شدند.»(بحارالانوار، ج 43، ص 65)
این نوشتار با توجه به هم زمانی ایام فاطمیه با شهادت استاد مطهری به بررسی گوشه هایی از شخصیت زهرای مرضیه(س)، در آثار و اندیشه این متفکر بزرگ می پردازد.
متفکری که به گفته سلاله فاطمه زهرا(س) امام خمینی، قلمی روان و فکری توانا در تحلیل مسائل اسلامی داشت و در سیره معصومان صاحب نظر بود.

تکریم فاطمه(س) در قرآن
در سوره مبارکه دهر برای اهل بهشت و ابرار انواع نعمت ها غیر از نعمت حورالعین اسم برده شد.
در این جا این سوال مطرح می شود که چرا در این سوره از حورالعین نامی نمی برد؟ این سوالی است که مفسران - حتی مفسران اهل تسنن - مطرح کرده اند.
در تفسیر المیزان نکته ای را از تفسیر ابوالسعود نقل می کند و معلوم نیست که او اولین بار این نکته را ذکر کرده است یا خیر؟ و نیز او متوجه شده که این نکته در روایات هم هست و در میان اهل سنت شاید اول کس او متوجه شد چرا در این آیات نامی از حورالعین برده نشده است؟
می گوید برای این که قبلا سخن ابرار بود و این آیه شان نزولش فاطمه و حسن و حسین(ع) است، چون در این جا نام فاطمه بوده است، خداوند اکراما لفاطمه ، اسمی از حورالعین نبرده است. (شهید مطهری، آشنایی با قرآن، ج 11،ص 79، المیزان ج 20، ص 210


مقام حضرت زهرا(س)
در تاریخ اسلام، زنان قدیسه و عالی قدر فراوانند. کمتر مردی است به پایه خدیجه برسد، و هیچ مردی جز پیغمبر و علی (ع) به پایه حضرت زهرا(س) نمی رسد.
حضرت زهرا(س) بر فرزندان خود که امامند و بر پیغمبران غیر از خاتم الانبیاء برتری دارد. اسلام در سیر من الخلق الی الحق، یعنی در حرکت به سوی خدا هیچ تفاوتی میان زن و مرد قائل نیست. تفاوتی که اسلام قائل است در سیر من الحق الی الخلق است، در بازگشت از حق به سوی مردم و تحمل مسئولیت پیغمبری است که مرد را برای این کار مناسب تر دانسته است.
( نظام حقوق زن در اسلام، ص 119)


زهرا مصداق آیه تطهیر
در آیه تطهیر می خوانیم : خدا چنین اراده کرده است و می کند که از شما اهل بیت پلیدی را زایل کند، پاک و منزه تان بدارد و «یطهرکم تطهیرا» شما را به نوع خاصی تطهیر و پاکیزه کند، تطهیری که خدا ذکر کرده، و آن تطهیر عرفی و طبی نیست که منظور این باشد که بیماری ها را از شما زایل کرده و میکروب ها را از بدن شما بیرون می کند.
البته این ها هم مصداق تطهیر هستند، ولی مسلم تطهیری که این آیه بیان می کند، در درجه اول از آن چیزهایی است که خود قرآن آن ها را رجس می داند.
رجس در قرآن یعنی هر چه که قرآن از آن نهی می کند، هر چه که گناه شمرده می شود، می خواهد؛ گناه اعتقادی باشد یا گناه اخلاقی و یا گناه عملی. این ها رجس و پلیدی است.
این است که می گویند مفاد این آیه، عصمت اهل بیت یعنی منزه بودن آن ها از هر نوع آلودگی است.
فرض کنید ما نه از شیعه و نه از اهل سنت هستیم، یک مستشرق مسیحی که از دنیای مسیحیت آمده و می خواهد ببیند کتاب مسلمین چه می خواهد بگوید.
این جمله را در قرآن دیده و بعد به سراغ تاریخ و سنت و حدیث مسلمان ها می رود، می بیند نه تنها آن فرقه ای که شیعه نامیده می شوند و طرفدار اهل بیت هستند بلکه آن فرقه های دیگر هم در معتبرترین کتاب هایشان هنگام بیان شان نزول آیه، آن را در وصف اهل بیت پیغمبر(ص) دانسته اند و هر دو مذهب می گویند آیه در شان این بزرگواران نازل شد، علی (ع)، حضرت زهرا(س)، حضرت امام حسن، امام حسین و خود رسول اکرم (ص).
در احادیث اهل تسنن آمده است که وقتی این آیه نازل شد، ام سلمه که یکی از زن های پیغمبر است می آید خدمت حضرت و می گوید یا رسول ا...! آیا من هم جزو اهل بیت شمرده می شوم یا نه؟ پیامبر(ص) می فرماید تو اهل خیر هستی ، ولی جزو این ها نیستی.
و مدارک این مطلب در روایات اهل سنت زیاد است.این آیه (تطهیر) بالاتر از مدح است، می خواهد مسئله تنزیه آ ن ها از گناه و معصیت را بیان کند. مفاد این آیه غیر از مفاد آیات ماقبل و مابعد آن است. در این جا مخاطب اهل البیت است و در آیات قبل زنان پیامبر(ص) .
در این جا ضمیر مذکر است و در آن جا ضمیر مونث. ولی همین آیه ای که مفاد آن ، این همه با ماقبل و مابعدش مختلف است، در وسط آن آیات گنجانده شده مثل کسی که در بین صحبتش مطلب دیگری را می گوید و بعد رشته سخنش را ادامه می دهد.
این است که در روایات ما ائمه (ع) خیلی تاکید دارند که آ یات قرآن ممکن است ابتدایش در یک مطلب باشد، وسطش در مطلب دیگر و آخرش در یک مطلب سوم.
این که برای تفسیر قرآن این قدر اهمیت قائل شده اند برای همین است. نه تنها روایات و ائمه ما گفته اند که «انما یریدالله لیذهب عنکنم الرجس...» (احزاب/33) با ماقبل و مابعدش فرق دارد و مخاطب و مضمونش غیر آن ها (زنان پیامبر) است بلکه اهل تسنن نیز همه، این مطلب را روایت کرده اند. (امامت و رهبری، ص 156؛ نهج الحیاة، محمد دشتی، ص 158)


مقام کشف و شهود فاطمه (س)
پس از پیامبر باب نبوت یعنی پیامبری مسدود شد، اما باب کشف و شهود و الهام بسته نشد. ممکن است بشری از لحاظ صفا و کمال و معنویت برسد به مقامی که به قول عرفا یک سلسله مکاشفات برای او رخ می دهد و حقایقی از طریق علم الهامی، به او ارائه می شود، ولی او مامور به دعوت مردم نیست.
حضرت امیر(ع) در نهج البلاغه می فرماید: « ان الله تعالی جعل الذکر جلاء للقلوب تسمع به بعد الوقرة و تبصر به بعد العشوة و تنقاد به بعد المعاندة.
و بعد می فرماید: و ما برح لله عزت آلاؤه فی البرهة بعد البرهة و فی ازمان الفترات عباد ناجاهم فی فکر هم و کلمهم فی ذات عقولهم.» (نهج البلاغه، خطبه 222) یعنی: « همیشه در دنیا افرادی هستند که خداوند در باطن ضمیرشان با آ ن ها حرف می زند.» حضرت زهرا این جور بود با آن که پیامبر هم نبود. (خاتمیت، ص 39)


زهرا عالی ترین مدل انسانیت
اهل بیت پیغمبر(ص) انسان های ساخته شده هستند، انسا ن های ساخته شده مطابق عالی ترین مدل انسانیت.
آن مدلی که خدای انسان برای انسان معین کرده است. پیغمبر(ص) فرمود: « انا ادیب الله و علی ادیبی» (بحار، ج 16، ص 231) من تربیت شده خدا هستم و علی(ع) تربیت شده من است. علی (ع) یعنی یک انسان نمونه، یک انسان کامل؛ زهرا(س) یعنی یک انسان نمونه، یک انسان کامل. علی (ع) انسانی است که سخن او، رفتار و کردار او، نمونه و درس است و زهرا(س) همچنین.
(آشنایی با قرآن، ج 7، ص 56)


حقیقت کوثر
قرآن درباره حضرت صدیقه طاهره می فرماید: « انا اعطیناک الکوثر»، کلمه ای بالاتر از کوثر نیست. در دنیایی که زن را شر مطلق و عنصر فریب و گناه می دانستند، قرآن می گوید: فاطمه نه تنها خیر است بلکه کوثر است، یعنی خیر وسیع، یک دنیا خیر.
(حماسه حسینی، ج 1، ص327).
آیه «انا اعطیناک الکوثر» مخصوصا به قرینه «ان شانئک هو الابتر» اشاره به کثرت ذریه است. البته تنها کثرت ذریه، کوثر و خیر کثیر نیست؛ طیب بودن و صالح بودن و مصلح بودن و ستون فقره اسلام بودن نیز در این امر دخالت دارد.
پس تنها نظر به کمیت نیست، کیفیت هم در نظر است.عملا معلوم شد که نسل پیغمبر که از بطن زهراست واقعا کوثر است؛ یعنی خود زهرا کوثر است، از زهرا کما و کیفا خیرات کثیر ظاهر شد.
حضرت زهرا(س) به حسب ظاهر در 18 سالگی از دنیا رفت. در زمان حیاتش به خاطر این که تحت شخصیت و عظمت رسول خدا(ص) و امیرالمومنین(ع) بود، بروز زیادی نداشت و ادب هم همین را اقتضا می کرد، ولی به حکم مثل معروف « ای بسا شاعر که بعد از مرگ زاد»
زهرا(س) بعد از مرگش به وسیله ذریه پاکش زنده شد، خون پاک و پرجوش زهرا(س) در رگ فرزندانش اثر کرد. در میان قریش، هاشمیان و در میان هاشمیان، علویان و در میان علویان، فاطمیان ممتازند.
ستون فقرات اسلام بنی فاطمه اند. ائمه، علما، حکما، سیاسیون، شعرا، انقلابیون و نهضت کنندگان، آمران به معروف و ناهیان از منکر و بالاخره مصلحین از میان این ها برخاسته اند.
این است سر خمس که نسب سادات، ممتاز و مشخص باشد و این است سر «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی» (شوری/42) و این است سر این که پیامبر(ص) 40 روز خود را با ریاضت تصفیه می کند تا نطفه زهرا(س) منعقد شود.
نسل زنده این است که در قرن سیزدهم و چهاردهم افرادی مثل میرزای شیرازی پیدا می شوند و گوهر خود را با تحریم تنباکو ظاهر می کنند و یا افرادی مثل سیدجمال الدین اسدآبادی پیدا می شوند و نهضت های اسلامی را پایه گذاری می کنند.
خون فاطمی در رگ های سیدجمال الدین می جوشد. (یادداشت های استاد، ج 9، ص303)
کسی که در دامان زهرا بزرگ شده و شیر آن را خورده، تن به ذلت نمی دهد
حسین (ع) در روز عاشورا فرمود: « هیهات منا الذلة» ما تن به ذلت نمی دهیم. ما کجا و ذلت کجا؟ ما خدا را می پرستیم، و خدایی که ما می پرستیم نمی پذیرد که ما تن به ذلت بدهیم.
پیامبر آن خدا نمی پسندد که ما تن به ذلت بدهیم. بعد می فرماید: آیا آن دامنی که حسین در آن دامن بزرگ شده است، آن پستانی که حسین از آن پستان شیر خورده اجازه می دهد حسین تن به ذلت بدهد؟ پس من جواب پدرم علی را چه بدهم؟ جواب مادرم زهرا(س) را چه بدهم؟ گویی مادرم این جا حاضر است و به من می گوید: حسین! تو از پستان من شیر خورده ای؛ و آن که از پستان من شیر خورده، تن به ذلت نمی دهد. (انسان کامل، ص 240)در جنگ جمل، امیرالمومنین علی (ع) پرچم را به پسرش محمدبن حنفیه می دهد و امام حسین(ع) هم در این جنگ حاضر بوده است. می گوید پسر حمله کن.
او باید جلو برود و دیگران مثل مالک اشتر پشت سرش حرکت کنند. دشمن تیراندازی می کند.
محمد می ایستد تا تیرباران کمتر بشود بعد برود. علی می آید در حالی که غضب کرده و خیلی خلاف انتظارش شده است محکم به سینه محمدبن حنفیه می زند و می فرماید: « اخذتک عرق امک» رگ مادریت گرفت؟ (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 1 ص 321) در حالی که تو پسر علی هستی! پرچم را از او گرفت و تنها حمله کرد و امام حسین (ع) در روز عاشورا فرمود: من اگر بخواهم تسلیم شوم پدرم علی نمی پسندد. ما در دامن علی و فاطمه بزرگ شده ایم. (10 گفتار ص 222)


ویژگی های خطبه حضرت زهرا (س)
زهرا در جوانی از دنیا رفته است. ولی خوشبختانه یک خطابه مفصل بسیار طولانی (در حدود یک ساعت) از ایشان در سن 18 سالگی باقی مانده که این را تنها شیعه روایت نمی کند، بغدادی در قرن سوم این خطابه را نقل کرده است.
همین یک خطابه کافی است که نشان بدهد زن مسلمان در عین این که حریم خودش را با مرد حفظ می کند و خودش را به اصطلاح برای ارائه به مردان درست نمی کند، معلوماتش چقدر است؟ ورود در اجتماع تا چه حد است. خطبه حضرت زهرا توحید دارد در سطح توحید نهج البلاغه، یعنی در سطحی که دست فلاسفه به آن نمی رسد.
وقتی که درباره ذات حق و صفات حق صحبت می کند، گویی در سطح بزرگ ترین فیلسوفان جهان است. از بوعلی سینا ساخته نیست که این طور خطابه بخواند یک دفعه وارد فلسفه احکام می شود؛ خدا نماز را به این خاطر واجب کرد، روزه، حج، امر به معروف و نهی از منکر را برای این دلیل واجب کرد، زکات را برای این واجب کرد و... بعد شروع می کند به ارزیابی قوم عرب قبل از اسلام و تحولی که اسلام در این قوم به وجود آورد که شما مردم عرب چنین وچنان بودید.
وضع زندگی مادی و معنوی آن ها قبل از اسلام را بررسی می کند و آن چه را به وسیله پیغمبر از نظر زندگی مادی و معنوی به آن ها ارزانی شده بود، گوشزد می کند. بعد در مقام استدلال و محاجه برمی آید.
او در مسجد مدینه در حضور هزاران نفر خطبه می خواند اما نمی رود بالای منبر که العیاذ بالله خودنمایی بکند. سنت پیغمبر این بوده که زن ها جدا می نشستند و مردها جدا، پرده ای بلند میان آن ها کشیده می شد.
زهرای اطهر(س) از پشت پرده تمام سخنان خودش را گفت و زن و مرد مجلس را منقلب کرد. این معنای آن است که ذکر کردیم: هم شخصیت دارد و هم عفاف، هم پاکی دارد و هم حریم، هیچ وقت خودش را جلوی چشم های گرسنه مردان قرار نمی دهد، اما یک موجود دست و پا چلفتی نیست که چیزی سرش نشود و از هیچ چیز خبر نداشته باشد.
(حماسه حسینی ج1 ص 223)


وارستگی حضرت زهرا (س)
بهترین علامت رستگی و وارستگی از غیر خدا وابستگی به حق و این که اساسا برای آن ها هیچ چیزی غیر از خدا مطرح نبوده است، همان چند تاریخچه کوچکی است که از زندگی این بزرگوار باقی است.
برای برخی افراد، اگر بخواهند زندگی شان را بنویسند، 10 هزار صفحه می شود نوشت، ولی 10 هزار صفحه ای که یک سطر با ارزش در آن پیدا نمی شود: او از کجا به کجا رفت، کجا چنین کرد، مانند برخی از زندگی نامه ها.
ولی یک کسی شما می بینید تاریخ برایش 5 صفحه بیشتر باقی نگذاشته، اما همان 5 صفحه ای که زندگی دیگران دارد. همین قضیه یک تاریخچه ای در زندگی آن ها بود.
شما در نظر بگیرید که آن ها بشرند، نه این که بشر نیستند؛ اگر بشر نبودند که برایشان فضیلت نبود. وقتی بشر هستند احساسات بشری دارند، اگر نمی داشتند که برایشان فضیلت نبود.
ولی به این احساسات بستگی ندارند، یعنی یک احساسات عالی دارند که نمی گذارد آن ها بسته باشند.
خوشبختانه جزئیات جهاز حضرت زهرا(س) مشخص است. علی(ع) قرار می شود که عروسی او با زهرا(س) را بگیرند، اما چیزی ندارد جز زره اش، می رود آن را به 400 درهم می فروشد.
بعد با یک یا دو نفر دیگر مامور می شوند بروند یک جهیزیه تهیه کنند که قلم به قلمش مشخص است. یک پیراهن برای عروس تهیه می شود.
پیراهن را می پوشد. خدای تعالی وقتی که می خواهد یک ارزش واقعی انسانیت را ظاهر کند چنین می کند.
آن روزی که آدم را می خواست بیافریند فرشتگان گفتند: «أتجعل فیها من یفسد فیها ویسفک الدماء». (بقره/30) خدا جواب داد: من می دانم در انسان چیزی را که شما نمی دانید.
آن چه خدا می خواست این جور چیزها بود. یک زن فقیر برهنه ای به عنوان یک سائل می آید و خطاب به اهل بیت می گوید: من عریانم و لباس ندارم.
در آن گرفتاری کسی نبود که اصلا متوجه شود که این زن هم آمده، غیر از حضرت زهرا(س) ایشان پیراهن اولی خودش را می پوشد و لباس عروسی خود را به این زن انفاق و ایثار می کند.
بعد که زن ها می آیند، می گویند پیراهن عروسی کجا رفت؟ می گوید: بله، زنی به این جا آمد و کسی به او رسیدگی نکرد، من به او انفاق کردم.
بشر این است، تا این مقدار آزادگی و رهایی! «انما نطعمکم لوجه الله لانرید منکم جزاء ولا شکورا» (انسان/9) . یعنی یک «متشکرم» هم از کسی توقع نداریم، فقط خدا و خدا.
(آشنایی با قرآن ج11 ص 89).


زهرای مرضیه افضل بانوان عالم

در قرآن، دو زن فوق العاده تقدیس شده اند. البته ما زنان دیگری هم داریم که در قرآن تقدیس شده اند، اما نه در حد این دو زن، مثل مادر موسی(ع).
در احادیث ما رسیده است که کامل ترین زن های جهان 4 زن هستند که دوتای این ها در امت های پیشین بوده اند، یکی زن فرعون، که نام او آسیه بوده است، و دیگری مریم؛ مادر مسیح(ع).
و این ها در درجه اعلی هستند، وگرنه قرآن از مادر مریم هم تجلیل کرده است، ولی نه در حد خود مریم. و دو زن در اسلام هستند که در عالی ترین سطح ها قرار گرفته اند؛ یکی جناب خدیجه دختر خویلد، همسر بزرگوار پیغمبر اکرم(ص) ، که به اتفاق شیعه و سنی تا این زن-که همسر اول پیغمبر اکرم(ص) بود- زنده بود حضرت همسری دیگری انتخاب نکرد و با این که وقتی این زن از دنیا می رفت، نزدیک 70 سال از عمر او گذشته بود، پیغمبر اکرم(ص) تا آخر عمر هر وقت نام خدیجه را می شنید اشک هایش جاری می شد.
این نشان می دهد منتهای وفاق روحی را که در میان این زن و حضرت رسول وجود داشت. دیگر حضرت زهرای مرضیه، صدیقه طاهره(س) که از این 4 زن افضل آن ها ایشان هستند.
و علاقه رسول اکرم به زهرا سلام ا... علیها اعجاب آور است. پیغمبر که گزاف حرف نمی زند می فرماید:«فاطمة انسیة حوراء» فاطمه یک انسان بهشتی است مثل این که ما می گوییم یک انسان فرشته صفت، که هم انسان است و هم فرشته، هم فضائل انسان را دارد و هم فضائل فرشته را. (همان ج 8 ص 28)


عمل فاطمه(س)
در روایت است که پیامبر اکرم (ص) رو می کند به یگانه فرزند عزیزش وجود مقدس صدیقه طاهره سلام ا... علیها- آن کسی که درباره اش می گوید: «بضعة منی»، او پاره جگر من است - و می گوید: «یا فاطمه اعملی بنفسک» دخترکم خودت برای خودت عمل کن. «انی لا أغنی عنک شیئا».
من به درد تو نمی خورم، از انتساب با من کاری ساخته نیست، تعلیمات مرا بپذیر و دستورات مرا عمل کن، مگو پدرم پیغمبر است، به دردت نمی خورد، به دستور پدرت عمل کردن به دردت می خورد.
آن وقت شما زندگی همین حضرت زهرا(س) را مطالعه کنید، می بینید در فکر این انسان گویا وجود ندارد که من دختر پیغمبر آخرالزمان هستم.
حدیث است که وقتی به محراب عبادت می ایستاد، بدنش به لرزه درمی آمد. از خوف خدا گریه می کرد، شب های جمعه را تا صبح نمی خوابید و می گریست. این ها همه به انسان نوعی بیداری و آگاهی مسئولیت آمیز و تعهد خیز می دهد.
(حق و باطل ص 110، حکمت ها و اندرزها ج1 ص 63)
آیا عشق پیامبر به فاطمه و سخنانش در مورد ایشان جنبه احساساتی داشت؟
پیامبر اکرم به اتفاق شیعه و سنی این جمله را درباره حضرت زهرا مکرر فرمود: «فاطمة بضعة منی من آذاها فقد آذانی».
نه تنها مسلمانان، بلکه غیرمسلمانان هم پیامبر اکرم را لااقل به حکیم بودن قبول دارند و آن ها هم که او را پیغمبر نمی دانند ولی در مقام عقل و حکمت، مردی می دانند مافوق این که حرفی را فقط از روی احساسات گفته باشد.
ما که به پیغمبری او معتقد هستیم، چه شیعه و چه سنی، می دانیم پیغمبر هیچ حرفی را نمی زند مگر روی معیارها و مقیاس های اسلامی و برای هدف های اسلامی. آن ها هم که او را پیغمبر نمی دانند، به این امر اعتقاد دارند که او مرد حکیمی بود، فقط به دینی که آورده بود می اندیشید و آدمی نبود که روی احساسات خودش حرف بزند.
این همه اظهاراتی که پیغمبر اکرم درباره زهرای مرضیه کرده است از یک نوع عنایت حکیمانه حکایت می کند، یعنی صرف احساس پدری و فرزندی نیست که احساسات پدری و فرزندی چنین سخنانی را اقتضا کرده باشد و چون خودش حضرت زهرا را دوست می داشته، فقط به ملاک این که پدری فرزند خودش را دوست می داشته، این جمله ها را می گفته است.
چنین چیزی امکان ندارد. بلکه این ها به منزله درسی بوده که به امت می داده است، از باب این که صلاح امت اسلام را در همین می دیده است. آن احترامات خارق العاده ای که پیغمبر از دخترش زهرا می کرد، عجیب و حیرت آور است.
آیا کسی باور می کند که در دنیای عرب تا چند سال پیش مردم از وجود دختر ننگ داشتند و دخترها را زنده به گور می کردند حال یک مرتبه پیغمبر رسید به حدی که دست دخترش را می بوسد، زهرا(س) را می بوید و می گوید: من بوی بهشت را از این دختر می شنوم، انسیة حوراء بشری است ملکوتی.
این ها نشان می دهد که همان گونه که علی(ع) الگوی مرد اسلام و مرد نمونه اسلام بود، زهرا سلام ا... علیها زن نمونه اسلام بود.
البته پیغمبر این دختر را بسیار دوست می داشت، ولی اولا آن دوست داشتن، صرف یک احساس بی منطق پدر نسبت به فرزند نیست.
برای پیغمبران چنین احساساتی هرگز نیست، احساساتشان هم مبتنی بر توحید، خداپرستی، خداشناسی و خدادوستی شان است و ثانیا این سخنان درسی برای امت بوده است.



نوشته شده در چهارشنبه 91 فروردین 16ساعت ساعت 9:55 صبح توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

 

فاطمه‏ی زهرا (ع) مقامی والاتر از آن دارد که سندهای تاریخی و روایتی به آن اشاره کنند. فاطمه (ع) را همین چهارچوب کافی است که وی دختر محمد (ص)، همسر علی (ع)، مادر حسن و حسین (ع) و بزرگ بانوی جهان است.

 

شخصیت های بزرگ جهان اسلام در کنار جایگاه رفیع و شان بالایی که در میان مسلمانان اعم از شیعه و سنی دارند در میان پیروان دیگر ادیان نیز دارای مقام بوده و مورد احترام آنها هستند. از جمله این شخصیت ها یگانه بانوی عالم هستی، حضرت فاطمه (س) است که نه تنها نزد خداوند، پیامبر (ص)، ائمه اطهار و عموم مسلمانان از جایگاهی منحصر و ویژه برخوردار است بلکه شخصیت ایشان زبان تحسین اندیشمندان غیرمسلمان را نیز برانگیخته است.
در یادداشت ذیل برخی از نظرات مطرح شده از سوی این اندیشمندان درباره دخت گرامی پیامبر اکرم (ص) مرور می شود.


سلیمان کتانی دارای تألیفات مشهور و موفقی در چهره‏نگاری شخصیت های اسلامی
فاطمه‏ی زهرا (ع) مقامی والاتر از آن دارد که سندهای تاریخی و روایتی به سوی او اشاره کنند، و گرامی‏تر از آن است که شرح حال گونه‏ها به جانب وی راهنما باشند. فاطمه (ع) را همین چهارچوب کافی است که: وی دختر محمد (ص) و همسر علی (ع) و مادر حسن و حسین (ع) و بزرگ بانوی جهان است».
و در پایان کتابش می‏گوید:
«فاطمه، ای دخت مصطفی! ای روشن‏ترین چهره‏ای که زمین را بر روی دو کتف خود بلند کرد، تو جز دو نوبت برای زمین لبخند نزدی: یک بار در سیمای پدر، آن دم که در بستر آرمیده بود و تو را مژده‏ی قرب وصل می‏داد لبخند زدی. و لبخندی دیگر، بدان هنگام گرداگرد لبان تو می‏گردید که جان بر لب داشتی و واپسین دم خویش را فروفرستادی... تو همیشه با محبت زیست کردی، تو با پاکی و پاکدامنی زیستی، برای پاکیزه‏ترین مادری که دو ریحانه زادی و پروردی و بر قامت آن دو جامه‏ای از خز بخشندگی پوشاندی... تو زمین را همراه با لبخندی استهزاآمیز رها کردی و به ابدیت پیوستی، ای دختر پیامبر! ای همسر علی! ای مادر حسن و حسین، و ای بزرگ بانوی بانوان همه جهانها و اعصار»
و باز در جای دیگر می‏نویسد:
«قهرمانی نیرویی نیست که مستند به تن و بازو باشد، یا مستند به تاج و تخت، بلکه قهرمانی چیزی است که منطق عقل، رشد و فهم را به کار گیرد، آنگاه هدف‏ها را تعیین کند و برنامه را ترسیم نماید. و قهرمانی زهرا، چیزی جز این معنی بزرگ نبود. از این رو از هر چه عامل روشنایی دیگران می‏شد بهره گرفت، بی آنکه بازوان ناتوان و نزار، و پهلوهای لاغر و نحیف وی در این خواست از مؤثر باشد».


هانری کربن
شاید بتوان گفت کربن نخستین شخصیتی است که در جهت شناساندن مذهب شیعه در غرب تلاش‌های وافری کرده است و در آثار مختلف خود این مهم را پیگیری نموده است. کربن در کتاب "ارض ملکوت و کالبد انسان در روز رستاخیز" مطالبی درباره فاطمه (س) دارد. وی گوشزد می کند که فلسفه اسلام ایرانی، چه شیعی و چه غیر آن تا به حال در غرب کمتر بررسی شده است. کربن که بین اندیشه‌های عرفانی ایران باستان و آموزه‌های عرفانی شیعه پیوند می‌زند، می‌گوید مذهب شیعه که معرف پیروان ائمه از خاندان و اهل بیت پیغمبر (ص) است، و از پنج قرن پیش یعنی از دوران صفویان مذهب رسمی ایرانیان شده، برای مردم غرب تقریباً ناشناخته است. و اغلب تصور می‌کنند مبادی آن به مسایل وراثت سیاسی محدود می‌شود. حال آنکه با این عمل مصنفّات معتبر و عظیم آن را که حاصل گفتگوهای نخستین اصحاب با ائمه (ع) تا قرن نهم میلادی بوده است از نظر دور می‌دارند. این گفتگوها گواهی است بر آنکه ظهور و توسعه مذهب شیعه ذاتاً، شکوفایی اسلام یا بهتر بگوئیم همان حکمت عالیه اسلام است. او می‌گوید: اگر معرفت پیامبر، عنصر ذاتی مذهب اسلام است، در حکمت شیعه معرفت امام نیز بدان افزوده می‌شود. در کنار رسالت پیغمبر که پیغام وحی را با کلام به مردم می‌رساند، وظیفه ارشاد الهامی یعنی وظیفه‌ای که مؤمنان را به مفاهیم نهانی وحی آشنا می‌سازد نیز وجود دارد، و این همان وظیفه امام است. چهارده نفری که وظیفه ارشاد معنوی و ولایت را پس از رسالت پیغمبر (ص) عهده‌دار شده‌اند، شخص پیغمبر و دخترش فاطمه (ع) و دوازده امام هستند.

 

لوئی ماسینیون
مستشرق و پژوهشگر معروف فرانسوی، که مدتی از عمر خود را وقف شناخت حضرت فاطمه‏ی زهرا (ع) ساخته، در زمینه‏ی شناخت آن حضرت، با گام‏های تحقیق پیش رفته و تلاش و کوشش بسیار به عمل آورده است. وی رساله‏ی محققانه‏ای در مورد مباهله‏ی مسیحیان «نجران» با پیامبر اسلام، که در سال دهم هجری در مدینه صورت گرفت، نوشته که در آن نکته‏های جالب توجه فراوانی مطرح شده است. در آن رساله می‏گوید:
«اوراد و دعاهای ابراهیم (ع) از وجود دوازده نور که منشعب از فاطمه هستند خبر می‏دهد...
تورات موسی از آمدن محمد (ص) و دختر پربرکت او و دو آقازاده به مانند اسماعیل و اسحق (حسن و حسین) نوید می‏دهد...
و انجیل‏های عیسی (ع) از آمدن احمد (ص) نوید می‏دهد، و نیز بشارت می‏دهد که دختر پربرکتی خواهد داشت که دو پسر به دنیا می‏آورد...»



نوشته شده در چهارشنبه 91 فروردین 16ساعت ساعت 9:49 صبح توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

 
عزاداری دهه اول فاطمیه در خیمه گاه امام حسین(ع) ا
مراسم سوگواری و عزاداری حضرت صدیقه کبری(س) از 17 فروردین ماه در خیمه گاه امام حسین(ع) برگزار می شود.

 


مراسم سوگواری و عزاداری حضرت صدیقه کبری(س)، پنجشنبه 17 فروردین ماه از ساعت 9 شب با حضور زائران حسینی در خیمه گاه امام حسین(ع) برگزار می شود.

در این مراسم که از سوی نمایندگی بعثه مقام معظم رهبری در عراق برگزار می شود، حجت الاسلام محمود مروی از سخنرانان مذهبی تهران در رابطه با فضایل حضرت فاطمه زهرا(س) سخنرانی می کند و مداحان اهل بیت(ع) مراسم مرثیه خوانی و مدیحه سرایی برپا می کنند. برگزاری دعای پرفیض کمیل نیز از دیگر بخش های این مراسم است.

بنا بر گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج وابسته به بعثه مقام معظم رهبری، جمعه 18 فروردین ماه نیز از ساعت 6 صبح طبق روال گذشته، دعای روح بخش ندبه در جمع زائران حسینی نجوا می شود.



نوشته شده در چهارشنبه 91 فروردین 16ساعت ساعت 9:45 صبح توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

«کونیکو یامامورا»، استاد دانشگاه، و مادر ژاپنی یکی از شهیدان دفاع مقدس به دعوت ستاد مرکزی راهیان نور در منطقه عملیاتی فکه، محل شهادت فرزندش و جمع کاروانهای راهیان نور حاضر شد.

 خانم یامامورا که وی را بیشتر با عنوان مادر شهید بابایی می شناسند بانویی ژاپنی الأصل است که سال هاست مسلمان شده و با انتخاب نام «سبا» در ایران زندگی می کند.

او جنگ جهانی دوم را در زادگاهش و هشت سال دفاع مقدس را در ایران تجربه کرده است و از هر دو خاطرات متضادی در ذهن دارد، برای اولی، تقدس قائل نیست اما برای دومی واژه ای جز دفاع مقدس را نمی پسندد و این دفاع آنقدر برایش اهمیت داشته که یکی از فرزندانش را در راه آن قربانی کند.

کونیکو در ژاپن و در شهر آشیا متولد شد او بعد از فارغ التحصیل شدن از مدرسه به دانشگاه رفت و دو سال در رشته ریاضی فیزیک به تحصیل پرداخت اما به دلیل ازدواج درس را رها کرد.

53 سال پیش آقای بابایی که آن زمان در ژاپن زندگی می کردند و مدرس زبان انگلیسی در آموزشگاهی بود که کونیکو در آنجا دانشجو بود و به این ترتیب با هم آشنا شدند.

او هنگام ازدواج 21 سال داشت و قبل از ازدواج مسلمان شد. سبا با آقای بابایی صاحب سه فرزند به نام های سلمان، بلقیس و محمد شدند. شهید محمد بابایی همان مولود مبارکی بود که هنگام مهاجرت دائمی والدینش به ایران، مسیر بین زادگاه مادرش کوبه ژاپن تا تهران را در رحم سبا طی می کند تا چشم در سرزمینی بگشاید که قرار بود چندین سال بعد به خاطر حفظ آن به شهادت برسد.

او سال 1362 در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه فکه به شهادت رسید و امروز مادرش با حدود 77 سال سن به محل عروج فرزندش آمد تا نشان بدهد دفاع از اسلام مرز و جغرافیا نمی شناسد.

خانم یامامورا همچنین در محل یادمان کانال کمیل نیز حاضر شد و با استقبال مسئولین ستاد مرکزی راهیان نور به زیارت 22 کبوتر بازگشته به وطن در معراج شهدای پادگان شهید محمودوند اهواز نیز آمد.

وی در ادامه سفر خود در جمع زائران راهیان نور اردوگاه شهید مسعودیان اهواز نیز حاضر خواهد شد.



نوشته شده در چهارشنبه 91 فروردین 16ساعت ساعت 9:28 صبح توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر

 

"پاسگاه زید" از جمله مناطق عملیاتی دفاع مقدس در خوزستان است که تاکنون کمتر معرفی شده و از رشادت های رزمندگان در این منطقه کمتر شنیده ایم.

پاسگاه زید در دوران دفاع مقدس به پاسگاه گارد مرزی عراق تبدیل شد و رزمندگان اسلام در جریان «عملیات رمضان»، این پاسگاه را از چنگ دشمن بعثی درآوردند و تا روزهای پایانی جنگ از آن را حفظ کردند. منطقه زید و ایستگاه حسینیه از محورهای مهم هجوم دشمن به خوزستان بود و بعثی ها برای دستیابی به جاده اهواز_خرمشهر به این منطقه نیاز داشتند. همچنین این منطقه یکی از محورهای مهم در عملیات های بزرگی مانند بیت المقدس و عملیات ها کربلای 4 و 5 بوده است.

زید، پاسگاهی مرزی است و در حد فاصل منطقه کوشک و شلمچه قرار دارد و در سال های جنگ همیشه ازجمله محورهای اصلی تهاجم دشمن به خاک کشور بود. به واسطه جاده بین المللی ای که تا پیش از انقلاب در کنار این پاسگاه وجود داشت، تهاجم از این مسیر به سادگی صورت گرفت و نیروهای عراقی، خود را به سه راه حسینیه رساندند و به طرف خرمشهر هجوم آوردند.

پاسگاه زید با دلاوری های رزمندگان در عملیات رمضان آزاد شد، عملیاتی که در ماه رمضان و در تیرماه گرم و سوزان سال 61 انجام شد. رزمندگان اسلام از زید گذشتند، ولی موانع صعب العبور و ترفندهای جدید دشمن موجب شد مواضع ما در خاک دشمن تثبیت نشود و آخرین خط دفاعی در همین پاسگاه شکل بگیرد. پاسگاهی که شهدای آن تشنه بودند و خیلی از آن ها در موانع و خاکریزهای مثلثی جا ماندند.

با وجود این که نتوانستیم مواضع خود در خاک دشمن را تثبیت کنیم، ولی رزمنده ها در این عملیات، چه سوار بر موتور و چه پیاده آن قدر تانک های دشمن را منهدم کردند که عملیات رمضان به "شکار تانک" معروف شد. در این عملیات رزمندگان لشکر 41 ثارالله در سه محور از همین نقطه به عراقی ها حمله کردند. در یکی از محورها خط دشمن را شکسته و از آن عبور کردند. در محور میانی، جنگ سختی درگرفت و دو طرف در جنگی تن به تن درگیر شدند. در محور سوم، رزمندگان در میدان مین گرفتار شدند و نتوانستند به خط دشمن برسند و تعدادی از آن ها اسیر شدند و تعدادی نیز از همین نقطه پرکشیدند.

بار دیگر در سال 62 پاسگاه زید، یکی از محورهای حمله به دشمن در عملیات "خیبر" بود که این بار هم از این محور موفق به کسب نتیجه نشدیم. از آن زمان به بعد پاسگاه زید خط پدافندی شد و تا پایان جنگ دیگر حرکت قابل توجهی در این منطقه صورت نگرفت. عراق باز هم از همین منطقه به کشور حمله کرد.

"رمضان" عملیات بسیار سختی بود که در روزهای گرم تابستان جنوب انجام شد و در جریان این عملیات بسیاری از رزمندگان، لب تشنه شهید شدند. 12 شهید گمنام این عملیات در تقاطع جاده شهید شاه حسینی و دژ جمهوری به خاک سپرده اند و در سال 85 نیز به همت بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس بر مزار این شهیدان یادمانی ایجاد شد.

ایستگاه حسینیه و کانال پرورش ماهی در نزدیکی پاسگاه زید قرار دارند. ایستگاه راه آهن حسینیه در حدفاصل شهرهای اهواز و خرمشهر قرار داشت و پیش از جنگ تحمیلی ساختمان ها و تاسیسات فراوانی در اطراف آن بودند. این ایستگاه در سه راهی مشهور به حسینیه قرار داشت و حدود 35 کیلومتر با خرمشهر فاصله داشت.

در روزهای ابتدای جنگ، حسینیه از محورهای مهم و اصلی هجوم بعثی ها بود. کانال مصنوعی پرورش ماهی نیز که آن هم در نزدیکی پاسگاه زید قرار داشت، در سال 1350 ساخته شد و 30 کیلومتر طول و یک کیلومتر عرض داشت و آب نهر کتیبان به درون آن پمپاژ می شد. در سال های جنگ اطرافش پر از میدان های مین و موانع مختلف بود و اطراف کانال تعداد زیادی تیربار کار گذاشته شده بود.



نوشته شده در یکشنبه 91 فروردین 13ساعت ساعت 12:9 صبح توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

اعضای کاروان جهانی الی بیت المقدس شب گذشته به مقام شامخ شهید عماد مغنیه ادای احترام کردند.

 شاخه آسیایی کاروان جهانی الی بیت المقدس که هم اکنون در لبنان به سر می برد، شب گذشته با حضور در مزار شهید «عماد مغنیه» به مقام شامخ این شهید مقاومت ادای احترام کرد.

مزار شهید «عماد مغنیه» معروف به «حاج رضوان» در روضة الشهدای حزب الله در ضاحیه بیروت قرار دارد.



نوشته شده در یکشنبه 91 فروردین 13ساعت ساعت 12:6 صبح توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

ترویج و تبیین فرهنگ ایثار و شهادت و انتقال ارزش های ماندگار دفاع مقدس به نسل جوان جامعه و انعکاس و بازگویی رشادت و ایثارگری دوران جنگ برای مردم چند سالی است که در سفر به سرزمین های مقدس تجلی دوباره ای یافته است.

آغاز هر جنگ و تهاجم همواره با دفاع و مقابله با آن مواجه خواهد شد. در واقع هر جامعه ای که در طول تاریخ با تهاجم دشمنی روبرو شده است، خود را موظف به دفاع و تقابل دانسته و به اقسام مختلف از ماهیت و هویت خود دفاع کرده است. این قانون در تمامی جوامع وجود دارد و دفاع در سرشت آدمی است. “دفاع مقدس” نامی است که در جای خود دلائلی را دارد که هر کدام بیانگر سر فصل هایی است از رشادت، ایثار و از خودگذشتگی و هر کدام می تواند مبنایی برای دروس تاریخی باشد. دین مبین اسلام از خشونت و جنگ طلبی بیزار است و مسلمانان را موظف نموده تا آنجا که ممکن است از جنگ و خشونت پرهیز نمایند؛ اما هر مسلمان موظف است تا در برابر دست درازی و تهاجم بیگانه به آب و خاک و ناموس و مال خود دفاع کند و دفاع در هر شرایط و موقعیتی وظیفه شرعی و عرفی و اجتماعی هر مسلمان است و این در آیین اسلام شامل مرزهای تمامی کشورهای مسلمان می باشد.

هیچ مردمی تمایل به درگیر شدن در جنگ را ندارند علی الخصوص که آن کشور و مردم درگیر تحولات داخلی نیز باشند و متاسفانه این شرایط در ایران اسلامی جریان داشت که عملیات نظامی گسترده رژیم مخلوع بعثی عراق آغاز شد. اگر بخواهیم جنگ 8 ساله عراق که با حمایت تمامی قدرت های جهان بر علیه مردم ایران صورت گرفت را با جنگ جهانی دوم مقایسه کنیم، خواهیم دید که چرا دفاع مردم ایران مقدس است؛ هر چند که از نظر دین رهایی بخش اسلام دفاع در هر کجای دنیا که صورت پذیرد محترم و قابل ستایش است اما آنچه در این سرزمین رخ داد، وقوع جنگ سوم جهانی بود بر علیه یک ملت و یک کشور؛ در جنگ جهانی دوم وجود متحدین و متفقین خبر از آن می دهد که بنا به معادلات سیاسی هر کشور با همفکران خویش در برابر دشمن مشترک خود مبارزه کردند. آغاز دومین جنگ جهانی دلیلی نداشت به جز زیاد ه خواهی و کشورگشایی مردی آلمانی که دیوانه قدرت بود.
کمرنگ بودن مسائل اعتقادی در آن جنگ و صرفا اعتقاد به رسیدن به آزادی میهن در کشورهای مورد تهاجم قرار گرفته و سپس درخشش اتحادها دلیل معروفیت آن جنگ شد اما در مورد جنگ دنیا بر علیه ایران دلایل زیادی در دفاع مردم ایران وجود داشت1 ؛- اعتقاد به اسلام و حوادث تاریخی چون قیام کربلا: شهادت حضرت ابی عبدالله الحسین (ع) در دشت کربلاو اسارت خاندان پاک پیامبر اکرم (ص) همیشه مورد نظر مردم مسلمان ایران بوده و شاید یکی از داغ های همیشگی در این دیار شهادت فرزند علی (ع) و 72 یار وفادار او بوده و خواهد بود.
در بوستان دفاع مقدس، بخشی از شمیم دلنواز و عطر روح پرور این بوستان، از طریق گلبرگ های شهادت، به مشام راویان، زائران سرزمین نور و همه تشنگان معارف دفاع مقدس می رسد و از طریق آنان در کوچه پس کوچه های تاریخ و جامعه عطرافشانی می کند. و چه زیبا مقام معظم رهبری بر این مهم تاکید کرده اند که: “هر کس که دلش برای اسلام و قرآن می تپد باید این مناطق را به عنوان عرصه فداکاری ها و رشادت های جوانان این سرزمین گرامی دارد” باید باور کنیم و بر این باور پایبند بمانیم که بالاترین نیاز جوان، داشتن یک تکیه گاه جامع و کامل است و بزرگترین مشکل هم اشتباه در مصداق این تکیه گاه است. لذا در ظاهر دیده می شود که جوانان علی رغم اینکه می دانند که خداوند قادر، عالم، رئوف، مهربان، ناظر، خالق و ... است به جای تکیه کردن به این منبع لایزال، به منبع های دیگری که در توانایی قابل مقایسه با خداوند نیستند تکیه می کنند و چون از آنها ناتوانی می بینند، به ناامیدی، یاس، پوچی، بی خیالی و ... روی می آورند.

یاران شهدا و بازماندگان از غافله شهادت، گسترش دهنده آن شمیم دلنواز هستند. چه آنان که خود خلق کننده آن حماسه ها بوده و به بیان مشاهدات خویش می پردازند، چه آنان که تجارت و معارف دفاع مقدس را فرا گرفته، به دیگران منتقل می کنند، با مخالفان به مناظره و بحث پرداختند و حق را بر پیشانی زمان می نشانند، چه آنان که در بررسی، مطالعه، تبیین و تدوین تجارت و معارف دفاع مقدس از این فرهنگ “نور” گرفته و فروغ می گستردانند و چه آنان که در کسوت و هیئت هنرمندان، ناشران و غیره، با مردم آمیخته و فرهنگ زندگی بخش و زلال دفاع مقدس را در کلام، در عمل و یا در هنر به کام جان ها می چشانند.

همین عوامل سبب شده که امروزه دامنه جاذبه و آوازه “فرهنگ و ارزش های دفاع مقدس” می رود تا بلکه قلمرو پهناور کشور اسلامی ایران و سایر کشورهای اسلامی و سایر ملل مستضعف را زیر بال خود کشد. اگر در زمان دفاع مقدس مسئولیت حضور در جبهه و گرم نگه داشتن جبهه ها و مقابله با دشمن در یک صحنه سیاسی و نظامی را داشتیم، وظیفه امروز ما تلاش در یک صحنه فرهنگی به منظور حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس و جلوگیری از به فراموشی سپردن آنهاست. و چه زیبا مقام معظم رهبری فرموده اند: “می خواهم بگویم که این جنگ یک گنج است. آیا خواهیم توانست این گنج را استخراج کنیم یا نه؟” این هنر ما است که بتوانیم استخراج کنیم. امام سجاد (ع) توانست همان چند ساعت گنج عاشورا را استخراج کند. امام باقر (ع) و ائمه بعد از ایشان استخراج کردند و آن چنان این چشمه جوشان را جاری نمودند که هنوز هم جاری است و همیشه در زندگی مردم منشا خیر بوده، همیشه بیدار کرده، همیشه درس داده و یاد داده که، چکار باید کرد، الان هم همین طور است. باید توجه کرد که شهدا چگونه شهید شدند؟ اولاخواستند، ثانیا تلاش کردند، ثالثا مورد یاری و کمک خداوند قرار گرفتند. ما نیز نیازمندیم که بدانیم که چگونه باید خواست و چگونه باید تلاش کرد و چگونه باید جلب توفیق و مدد الهی نمود.

چون ایشان علاقمتند برای اینکه راه گم نشود، مایه افتخار و مباهات اسلام، امام زمان (عج) و رهبری و همه امت هستند. هنر عمده شهدا این بود که در چشم خلق خدا رفتن ترجیح دادند. توجه دادن به اینکه جبهه ها جایگاه تبدیل شور به شعور بوده و هست و ان شاء الله خواهد بود. آنچه ما را به وادی عشق می کشاند شور است ولی آنچه ما را ماندگار می کند شعور است و چنانچه شورها به شعور تبدیل نشود دچار قالب گرایی خواهیم شد که آفت بزرگی است.

برای تبدیل شور به شعور، کسب شناخت و معرفت ذیل لازم است که تلاش خواص خود را می طلبد که عمده ترین آن (وظیفه شناسی) است. باید دانست که ما “مامور به انجام وظایف و تکالیف” هستیم. آنچه در مورد پدیده دین و پیروی از اهل بیت (ع) مطرح است اینکه اگر جوانان دین را پدیده محدودیت آفرین و محدودیت زا، ببینند، به طبع اول از آن فرار خواهند کرد ولی چنانچه آن را پدیده مصونیت آفرین و حفظ کننده بیابند، نه تنها از آن فرار نخواهند کرد بلکه سعی در استفاده از آن دارند. دین و سیره اهل بیت (ع) همانند نقشه مهندسی است که چنانچه سازنده خانه به اهمیت جان خود واقف باشد به دنبال کسب نقشه و ساختن براساس نقشه می رود.

همچنین است اگر نقش پیروی از قرآن و عترت در ساختن دنیا و آخرت و سعادت دنیوی و اخروی به صورت ملموس و محسوس بیان شود و معلوم شود که قرآن و عترت، حلال مشکل است نه مشکل ساز، مصونیت زاست نه محدودیت زا، راهگشاست نه مسدود کننده، گرایش به آن بیشتر خواهد شد. و چه زیباست خاطرات جنگ و زیباتر خاطرات بعد از آن در همان مناطق جنگی که زمانی آماج گلوله های توپ و تانک و خمپاره ها بود و اکنون قدمگاه زائرانی است که حقیقت گمشده خود را در آن جستجو می کنند. مگر نه اینکه آن دختر مسیحی که رفته بود به منطقه عملیاتی شمال غرب و بعد از بازدید از آن فضای قتلگاه و شهادتگاه شهیدان، نوشته بود: “به نام خدای عشق من دانشجوی تبریز هستم، مسیحی هستم. یعنی بودم. اما با دیدن این همه مصلوب، این همه مسیح، این همه شهادت و خون، اسلام آوردم و من همیشه مسلمان خواهم ماند.

” ترویج و تبیین فرهنگ ایثار و شهادت و انتقال ارزش های ماندگار دفاع مقدس به نسل جوان جامعه و انعکاس و بازگویی رشادت و ایثارگری دوران جنگ برای مردم چند سالی است که در سفر به سرزمین های مقدس تجلی دوباره ای یافته است.

کاروان های اعزامی راهیان نور بنا به تدبیر سازمان های اعزام کننده و راهنمایان همراه کاروان ها، مسیرهای گوناگونی را برای بازدید انتخاب کرده و نقاط مختلفی را مورد توجه قرار می دهند. اما به دلیل آنکه مقصد همه کاروان ها نقاط مشترکی در خطوط مقدم درگیری است، لذا با در نظر گرفتن منطقه جغرافیایی جنگ از جنوبی ترین نقطه، مهمترین ایستگاه ها و مناطق یادمانی که مورد بازدید قرار می گیرد، به شرح زیر معرفی می شود:

-1 منطقه عملیاتی والفجر هشت در شهر اروند کنار در حاشیه انتهای رودخانه اروند و دقیقا مقابل شهر فاو در غرب این رودخانه در عراق، بهترین مسیر دستیابی به این منطقه یادمانی که هشت شهید گمنام در آن دفن می باشد، جاده آبادان- اروند کنار به مسافت 65 کیلومتر است و بسیاری از کاروان ها نیز از مسیر آب با امکانات نیروی دریایی سپاه و ارتش به منطقه مذکور دسترسی پیدا می کنند.
-2 منطقه عملیاتی ثامن الائمه در شمال شهر آبادان و در محدوده انتهای جاده های ماهشهر- آبادان و اهواز- آبادان و حاشیه شرقی رودخانه کارون و شمال رودخانه بهمن شیر نیز یادآور اولین عملیات کلاسیک و بسیار موفق رزمندگان ایرانی می باشد که به دستور امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران “حصر آبادان” با انجام این عملیات شکسته شد. مسیر دستیابی برای منطقه فوق جاده های اشاره شده می باشد.
-3 منطقه جنگی آبادان شامل نقاط درگیری در ایستگاه های 7 و 12، پالایشگاه آبادان، خیابان ها و کوچه های شهر و ساحل رودخانه اروند می باشد که یادآور حماسه و مقاومت های مردم آبادان و دلاوران ارتش اسلام است. بهترین مسیر دستیابی به آبادان جاده اهواز- آبادان می باشد.
-4 شهر خرمشهر یکی از دیدنی ترین مناطقی است که مقصد اصلی بسیاری از کاروان های راهیان نور می باشد. منطقه گمرک، ساحل رودخانه، پل های شهر، میدان مقاومت، پادگان دژ، مسجد جامع و موزه دفاع مقدس از جمله مناطقی است که در خرمشهر مورد بازدید و توجه قرار می گیرد. این شهر در عملیات بیت المقدس در سوم خرداد 1361 آزاد گردید.
-5 پل نو در ورودی خرمشهر از طرف عراق در جاده شلمچه- خرمشهر هنوز خط مقدم و خاکریز اول رزمندگان اسلام محسوب می شود که یادآور حماسه های فراموش نشدنی دفاع در مقابل تجاوز عراق در روزهای اول جنگ می باشد.
-6 منطقه عملیاتی والفجر هشت، کربلای چهار، کربلای پنج، کربلای هشت در منطقه عمومی شلمچه در مرز ایران و عراق قرار دارد که یادمان با عظمتی توسط آستان قدس رضوی بر جایگاه و قتلگاه تعدادی از رزمندگان اسلام در این منطقه ساخته شده است. مزار هشت شهید گمنام نیز در اطراف گودی قتلگاه قرار دارد و در این گودی یک ضریح شیشه ای است که داخل آن لوازم جنگی کشف شده همراه پیکر مطهر شهدا وجود دارد. مسیر دسترسی به شلمچه جاده خرمشهر- شلمچه از میدان مقاومت و پل نو می باشد.
-7 جاده اهواز - خرمشهر و منطقه عملیاتی عملیات بیت المقدس و رمضان در حد فاصل غرب رودخانه کارون تا نوار مرزی ایران و عراق، در این منطقه وسیع نقاط یادمانی مشخص وجود دارد: که به ترتیب از طرف خرمشهر می توان به این نقاط اشاره نمود.منطقه عملیاتی بیت المقدس، یادمان و قتلگاه شهدای بمباران شیمیایی در عملیات کربلای پنج، ایستگاه حسینیه، پاسگاه زید، قرارگاه کربلا، بیمارستان امام حسین (ع)، منطقه عملیاتی والفجر هشت در حاشیه نوار مرزی کوشک تا شلمچه، مسیر دستیابی به این منطقه از طریق جاده اهواز- خرمشهر می باشد. در ابتدای این مسیر در 15 کیلومتری اهواز یاد بود دب حردان برای نشان دادن میزان پیشروی عراقی ها به طرف اهواز قرار دارد.
-8 منطقه عملیاتی بدر در محور طلائیه در حاشیه جنوبی هورالعظیم، شامل منطقه ای است که اکنون با احداث یادمانی بزرگ و دفن هشت شهید گمنام در بیابان های نوار مرزی، مقصد و ماوای عاشقان دلسوخته ای است که 75 کیلومتر از جاده اصلی اهواز- خرمشهر را پیموده و سه راهی کوشک به طرف سه راهی فتح وسپس به سوی دژ ایران در منطقه صفر مرزی حرکت می کنند. منطقه طلائیه شاهد تلاش گسترده ای از رزمندگان اسلام در عملیات بدر بوده است.
-9 یادمان هویزه و منطقه عملیاتی نصر و بیت المقدس در 35 کیلومتری جنوب شهر سوسنگرد قراردارد و محل دفن شهدای دانشجویی است که در این عملیات به شهادت رسیدند. تانک های منهدم شده عراقی ها و بعضی از ادوات سوخته لشکر 16 زرهی ارتش یادآور شهادت بیش از 141 شهید این عملیات در منطقه به جا مانده است. برای دسترسی به این منطقه از جاده اهواز- خرمشهر کیلومتری 35 و ازجاده اهواز- سوسنگرد- هویزه می توان استفاده نمود.
-10 شهر سوسنگرد در منطقه دشت آزادگان تا محل پیشروی نیروهای عراقی در شهر حمیدیه نیز مورد بازدید قرار می گیرد. عملیات های متعدد امام علی(ع)، آزادسازی سوسنگرد و تپه های الله اکبر در این منطقه انجام شده است و در مسیر سوسنگرد به بستان در دهکده دهلاویه یادمان زیبایی برپاست که یادآور محل شهادت چمران و سرهنگ رستمی در خط مقدم جبهه می باشد. مسیر دستیابی به سوسنگرد از طریق اهواز به جاده مواصلاتی مربوط است.
-11 شهر مرزی بستان در حاشیه هورالعظیم قرار دارد که از طرف سوسنگرد 25 کیلومتر فاصله دارد، این شهر در ابتدای جنگ به تصرف عراق درآمد و در عملیات طریق القدس آزاد شد.
-12 چزابه به پاسگاه سابله در نوار مرزی ایران و عراق به طرف فکه بعد از بستان قرار دارد. این منطقه حاشیه جنوبی عملیات فتح المبین بوده و در عملیات طریق القدس آزاد گشت. منطقه چزابه در 1360/12/10 شاهد سنگین ترین نبرد دفاع مقدس بوده است که طی آن ارتش عراق با فرماندهی صدام حسین در منطقه شیب قصد داشت بستان را تصرف نماید که با دفاع قهرمانانه یک گردان ارتش و داوطلبان بسیج تحت فرماندهی شهید غلامرضا مخبری، عملیات عراقی ها با شکست مواجه شد.
-13 در ابتدای جاده مرزی از چزابه و سابله به طرف فکه منطقه عملیاتی و الفجر مقدماتی و والفجر یک مورد بازدید قرار می گیرد. پاسگاه های سابله، صفریه، الرشید و طاووسیه در این منطقه قرار دارند. در نزدیکی منطقه فکه محل شهادت شهید سید مرتضی آوینی، نقطه مقصد کاروان های راهیان نور می باشد. مسیر دسترسی به این جاده از طریق بستان- چزابه و از طریق جاده اندیمشک- دهلران به طرف چنانه می باشد.
-14 منطقه عملیاتی فتح المبین، والفجر مقدماتی، والفجر یک حد فاصل رودخانه کرخه از شمال دشت عباس و پل نادری در غرب دزفول تا پل عبدالخوان در جنوب شهر شوش و در عمق به طرف نوار مرزی قرار دارد که به دلیل جاده های طولانی این منطقه کمتر مورد بازدید قرار می گیرد.
-15 شهرهای اهواز، شوش، دزفول و اندیمشک نیز از نقاطی هستند که مورد بازدید راهیان نور قرار می گیرند. در شهر شوش و جنوب رودخانه کرخه یادمان شهدای فتح المبین قرار دارد. پادگان دو کوهه محل تجمع و سازماندهی نیروهای مردمی در ابتدای ورودی شهر اندیمشک اکنون مشتاقان بسیار زیادی را به سمت خود جذب می نماید.
-16 در منطقه عمومی دهلران و موسیان که از طریق جاده اندیمشک- دهلران قابل دسترسی است منطقه عملیاتی محرم قرار دارد.
-17 شهر مهران و صالح آباد و ارتفاعات قراویزان در حد فاصل غرب و جنوب نیز مورد بازدید قرار می گیرد تا یادآور عملیات های والفجر سه و کربلای یک و هشت سال پدافند مستمر رزمندگان ارتش اسلام باشد.
-18 منطقه عمومی غرب کشور هر چند به دلیل ارتفاعات متعدد و گستردگی جبهه ها و مشکل بودن دسترسی، کمتر مورد استقبال قرار دارد ولی علاقه مندان محلی در ایام خاص از این مناطق بازدید می کنند که شامل نفت شهر، قصر شیرین، خسروی، سرپل ذهاب، گیلانغرب، اسلام آباد، جوانرود و نوسود می باشد و عملیات های زیادی از جمله بازی دراز، مسلم بن عقیل و کربلای شش در دوران جنگ در این شهرها به وقوع پیوسته است. مسیرهای مختلف این منطقه از طریق جاده های منشعب از شهر کرمانشاه قابل دسترسی است.
-19 منطقه عمومی شمال غرب کشور شامل استان های کردستان و آذربایجان غربی نیز یادآور حماسه های رزمندگان اسلام در مبارزه با ضد انقلاب و عراق می باشد.



نوشته شده در شنبه 91 فروردین 12ساعت ساعت 11:58 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

خواندن سوره واقعه از جمله آداب عمومی قبل از خواب بود که اکثر مواقع همه با هم آن را می خواندند. گاهی، نیروهای یک چادر از افراد مستقر در چادر بغلی دعوت می کردند که به چادر آنها بیایند و این برنامه را با هم اجرا کنند. تقید بعضی ها به قرائت جمعی سوره واقعه قبل از خواب به حدی بود که اگر به مأموریت می رفتند سعی می کردند تا حد امکان خودشان را سر ساعت 8:30 به سنگر محل برگزاری مراسم برسانند. بعد از تمام شدن سوره، که اغلب بچه ها آن را از حفظ بودند، نوبت دعا می رسید و آمین گفتن، که عباراتی از آن تحت تأثیر آیات همین سوره مبارکه بود، چون: «خداوندا! ما را جزو سابقین قرار بده» یا «خداوندا! ما را از اصحاب شمال محسوب مکن» و یا «بارالها! نصیب همه برادران حورالعین بفرما!» بعضی جاها رسم بود که ریش سفید چادر، بعد از اینکه همه حاضران دعا می کردند مناسب با روحیه بچه ها چند مسئله از احکام را مطرح می کرد تا وقت خواب می رسید.



نوشته شده در شنبه 91 فروردین 12ساعت ساعت 11:55 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

بی اعتمادی و ناخاطر جمعی همه از خودشان و کرده هایشان و به چیزی نگرفتن همه ی آن جد و جهدها، دست به دست هم می داد تا وقت دعا و استغاثه در به در دنبال برادرانی باشند که درنظرشان جزو مقربان بودند؛ همان رزمندگان باحال که تا چراغ روشن بود محل نشستنشان را شناسایی می کردند و به محض خاموشی سر وقتشان می رفتند تا شاید هم نشینی و همسایگی با آن ها در دعا و عزا بـار تقرب طلبان را سبک تر کند و اخلاص و اقبال خاص این عزیزان به دعا و از خود بی خودیشان، بلکه دل سخت آن ها را نیز نرم کند و باعث تضرع و توجه بیش ترشان بشود. از آن طرف، همین افراد نشان شده گاهی سریع از چادر یا گروهان و حتی گردان خود بیرون می رفتند و در چادر گردان دیگری که همزمان با خودشان برنامه ی دعا داشتند به جمع دعا خوان هایی می پیوستند که با آن ها دیگر، دغدغه ی این که کسی بشناسدشان را نداشتند و می توانستند آنـچنان که دلشان می خواهد و حالشان اقتضا دارد شبی را در جوار قرب او خوش باشند.
هر چقدر دوستان و برادران در نماز جماعت اصرار داشتند که در یک صف و شانه ی به شانه هم بنشینند و بلند شوند، وقت دعا که می شد به سرعت از یکدیگر می گریختند تا آشناییشان شائبه ای در دعا و حال خوشی که می خواستند داشته باشند وارد نکند. البته دوباره بعد از دعا، کنار در حسینیه می ایستادند؛ که چون با هم آمده بودند، شرط اخوت آن بود که با هم برگردند.



نوشته شده در شنبه 91 فروردین 12ساعت ساعت 10:59 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin