حسین سالار قلبها
خاک نشین ره میخانــه ام
خانه خراب دل دیوانه ام
زان که به میخانه بجز یار نیست
کشمکش صفحه و زنار نیست
هرچه در آنجاست بود در خروش
جام می و می زده و می فروش
حـسرت بگـذشتـه و آینـده نیـست
جز به ره عشق کسی بنده نیست
ای که به دام تو اسیرم اسیر
لـذت دیوانگی از من مگیـر
بنـده عشقـم کن و نامم بـده
خاک رهم ساز و مقامم بده
نوشته شده در شنبه 90 مهر 23ساعت
ساعت 9:27 صبح توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

By Ashoora.ir & Night Skin