سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























حسین سالار قلبها

بارونه بارونه بارونه

چشمامون برا تو گریونه

لبها با غم تو می خونه

وااای وااای مادر ای مادر

دلهامون بی سر و سامونه

تو سینه، ماتم هجرونه

دردامون همه بی درمونه

وااای وااای مادر ای مادر

پاره پاره شد از زهر دل من

خاطره ی دل شد قاتل من

تاب و تب دارم

خون به لب دارم

به پیش چشم زینب روی خاک افتادم

شدم راحت که رفتن شد مبارک بادم

به یاد سینه ی مادر

سر قاسم، سر اکبر

به روی سینه دارم

وااای وااای مادر ای مادر

خانه ی عزا شد، خانه ی من

به کودکی خم شد، شانه ی من

غم اسیرم کرد

غصه پیرم کرد

غم هجرون مادر مو سپیدم کرده

میان کوچه ها دشمن شهیدم کرده

شبیه غنچه پژمردم

همان جا که زمین خوردم

به راه خانه مُردم

وااای وااای مادر ای مادر

نمی رود از یادم به خدا

روزی که به راه خانه ی ما

در میان راه

بی رمق شد ماه

همان جا قلب بی تاب من از کار افتاد

زمین لرزید و مادر پای دیوار افتاد

از آن دَم تا دَمِ آخر

به روی چهره ی مادر

ندیدم خنده دیگر

وااای وااای مادر ای مادر



نوشته شده در پنج شنبه 91 فروردین 17ساعت ساعت 1:57 صبح توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin