حسین سالار قلبها
دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی گریه کردی
من هم با تو گریه کردم گریه کردم گریه کردم
ای مادر؛
دیشب که رویت، شد قاتل من
دست تو می لرزید، چون دل من
واویلتها، واویلا، آه مادر، آه مادر
از این ماتم، خانه ی ما را غباره غم گرفته
مادر بنگر، که حسن با چشم گریان دَم گرفته
ای مادر؛
در خواب گوید، مادر کجایی
راهی نمانده تا، خانه بیایی
واویلتها، آه مادر، آه مادر، آه مادر
دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی گریه کردی
من هم با تو گریه کردم گریه کردم گریه کردم
دیشب دیدم تا بخواهی روی پهلو بازگردی
با هر لرزش، آاااه، ناله کردی، آاااه، ناله کردی ناله کردی
ای مادر؛
دیدم که بابا دور از گُلِ روت
با دست لرزان، شد سرگرم تابوت
دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی گریه کردی
من هم با تو گریه کردم گریه کردم گریه کردم
نوشته شده در سه شنبه 91 اردیبهشت 5ساعت
ساعت 11:30 صبح توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید
By Ashoora.ir & Night Skin