حسین سالار قلبها
ستاره ی بخت مرتضی، مرو به خواب
ببین زمین گیر تو شده، ابوتراب
هوای وصل است و عاشقی
چه با صفا دقایقی
نشسته گلبرگ غنچه ای
به ساقه ی شقایقی
ستاره ی بخت مرتضی، مرو به خواب
ببین زمین گیر تو شده، ابوتراب
هوای پرواز پیچیده تو وسعت قفست
تمومه خونه سرخِ از حرارت نفست
تو خواب و بیداری زخماتو
داری به کی نشون میدی
خدا کنه بیدار بمونم
تا لحظه ای که جون میدی
بیدار می شم باز وقت نماز
تا شونه هامو تکون میدی
سیر شده زینب تو
تو شب تب تو
تب هر شب تو
ستاره ی بخت مرتضی، مرو به خواب
ببین زمین گیر تو شده، ابوتراب
شکسته شد مُهر راز او
ز حالت نماز او
چشم پرستار کوچکش
به دست چاره سازه او
ستاره ی بخت مرتضی، مرو به خواب
ببین زمین گیر تو شده، ابوتراب
صدای قلبت می لرزونه، بند بند تنم
شبی که میری، می میرم برا دل حسنم
یه امشبو جون زینبت
دست دعاتو وا نکن
خوب می دونم چی می خوای بگی
برا خودت دعا نکن
یه شب دیگه پیش من بمون
بازم باباتو صدا نکن
تا شب آخر تو
تن پر پر تو
پیش دختر تو
ستاره ی بخت مرتضی، مرو به خواب
ببین زمین گیر تو شده، ابوتراب
نفس نفس گریه می کند، عصاره ی ابوتراب
که راحته جان خسته ام، مرو به خواب مرو به خواب
ستاره ی بخت مرتضی، مرو به خواب
ببین زمین گیر تو شده، ابوتراب
دوای دردت، می دونم
بی مادریِ منه
تو سرنوشتم، این شب ها
شبه یتیم شدنه
دیگه برا چی دعا کنم
وقتی خودت می خوای بری
ولی چرا وقتی که می خوام
باهات بیام، نمی ذاری
راست راستی هر چی خدا بخواد
بخوام نخوام تو مسافری
کاش وقتی خواستی بری
نازمو بخری
منو هم ببری
ستاره ی بخت مرتضی، مرو به خواب
ببین زمین گیر تو شده، ابوتراب
By Ashoora.ir & Night Skin