حسین سالار قلبها
به روز سوم شعبان 1375 ه.ق مطابق با 25 اسفند سال 1334 ه.ش در خانوادهای مذهبی و دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در حوالی میدان خراسان تهران چشم به جهان گشود.والدینش به عشق و محبت آقا ابا عبدالله الحسین(ع) و از باب تیمن و تبرک نام غلامحسین را بر او نهادند وبه دنبال آن در سن دو سالگی در سفر کربلا او را همرا ه خود بردند.
پدرش که در تربیت وی جدیت زیادی داشت از همان طفولیت او را با خود به مسجد و هیأت و مراسم عزاداری سرور شهیدان میبرد.این حضور معنوی باعث شد که او در آن ایام عضو فعال و موثر هیأت نوباوگان محبان الحسین گردد.
غلامحسین دوره دبستان را درمدرسه مترجم الدوله و دوره متوسطه را در دبیرستان مروی تهران به پایان رساند.
فعالیتهای قبل از انقلاب
شهید باقری همزمان با تحصیل در کلاسهای حدیث و مباحث مربوط به حضرت صاحب الزمان (عج) که در مسجد صدریه دایر میگردید شرکت میکرد. از کلاس سوم دبیرستان فعالیت فرهنگی خود را با ایجاد کتابخانه در این مسجد به همراه تنی چند از همفکرانش شروع کرد و در راستای کسب آگاهیها و رشد فکری خویش ، ضمن مطالعه و تحقیق پیرامون مباحث مذهبی جلسات سخنرانی را در جمع دوستانش برگزار مینمود.
در سال 1354 پس از اخذ دیپلم ریاضی در رشته دامپروری دانشکده کشاورزی شهر ارومیه تحصیلات عالی خودرا آغاز کرد. در این ایام علاوه بر مطالعه منظم و انسجام یافته در زمینه مسائل اسلامی با سخنرانی درجمع دانشجویان و برقراری کلاسهایی در زمینه اصول عقاید برای دانشآموزان مدارس فعالیت مذهبی خود را دنبال میکرد و بارها با بعضی از اساتید غربزده که فرهنگ اسلامی را انکار و مظاهر منحط غربی را ترویج مینمودند به بحث مینشست و ماهیت آن فرهنگ و عوامل غربزده را افشا میکرد .از این رو وی به عنوان یک عنصر مذهبی و فعال حساسیت مسئولان و گارد دانشگاه را برانگیخته بود ، که در نهایت به دلیل این فعالیتها پس از یک سال ونیم تحصیل از دانشگاه اخراج گردید .
در این ایام در جواب یکی از نزدیکانش که به او گفته بود : تو یک سال و نیم از عمرت را بیخود تلف کردی پاسخ میدهد من وظیفهام را انجام دادم و اگر به دانشکده رفتم برای کسب مدرک نبود، بلکه برای رشد خودم بود و میخواستم که دیگران را هم به صحنه بیاورم.
شهید باقری در اسفند ماه سال 1356 به خدمت سربازی اعزام شدو پس از طی دوره آموزشی در پادگان جلدیان نقده به ایلام منتقل گردید .
در دوره کوتاه مدت سربازی با توجه به آشنایی که با مسائل اسلامی داشت به ارشاد و هدایت فکری سربازان پرداخت و همزمان با علمای شهر ایلام ازجمله آیت الله صدری (امام جمعه قبلی ایلام ) ارتباط داشت و اخبار و مسائل پادگان را به ایشان اطلاع میداد به دنبال این فعالیتها تحت کنترل قرار گرفت و ضمن جدا کردن وی از جمع سربازان پادگان او را به عنوان راننده یک افسرجزء به کار گماردند.
نقش شهید در پیروزی انقلاب اسلامی
همزمان با گسترش انقلاب اسلامی وفرمان حضرت امام خمینی (قدس سره) مبنی بر فرارسربازان از پادگانها خدمت سربازی را رها کرد وبه موج خروشان و توفنده امت حزب الله پیوست و به صورت تمام وقت در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی به فعالیت پرداخت .
به هنگام تشریف فرمایی حضرت امام خمینی (قدس سره) به میهن اسلامی در فعالیتهای کمیته استقبال شرکت چشمگیری داشت و به دلیل برخورداری از آموزش نظامی به همراه سایر اعضای خانواده و دوستانش در تصرف کلانتری 14 و پادگان ولیعصر (عج) عشرت آباد سابق در تهران نقش بارزی داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی
تا خرداد 1358 در کمیته انقلاب اسلامی و برخی نهادهای دیگر فعالیت داشت و با انتشار روزنامه جمهوری اسلامی ، همکاری فعال خود را با این روزنامه در زمینههای مختلف آغاز کرد. در این مدت بنا به دعوت سازمان ملل از طرف روزنامه به عنوان خبرنگار سفر 15 روزهای به لبنان و اردن انجام داد که طی این سفر گزارش تحلیلی جامعی از اوضاع نابسامان مسلمین در آن منطقه تهیه کرد .
در خرداد ماه سال 1358 موفق به اخذ دیپلم ادبی شد . سپس در امتحان ورودی دانشگاه شرکت کرد و با رتبه صدوچهارم در رشته حقوق قضایی دانشگاه تهران قبول گردید.
او در مدت حضور در محیط دانشگاه نقش فعال و موثری درمقابله با توطئههای ضد انقلاب و گروهکها داشت .
شهید باقری اوایل سال 1359 به عضویت سپاه درآمد. ابتدا در واحد اطلاعات مشغول به خدمت شدو در زمینه شناسایی و مقابله با گروهکهای منحرف و وابسته فعالیت خودرا استمرار بخشید و در این واحد بود که نام مستعار حسن باقری برای ایشان در نظر گرفته شد.
شهید باقری :
انقلاب ما همچون تیر زهر آگینی برای همه مستکبرین درآمده است .
حضور در جبهههای دفاع مقدس
تهاجم دشمن بعثی به مرزهای کشور اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی نقطه عطفی در زندگی شهید باقری بود .با احساس تکلیف در دفاع از اسلام و میهن اسلامی بلافاصله پس از شروع جنگ - در روز اول مهر ماه سال 1359 - به همراه عدهای از برادران پاسدار راهی جبهههای جنوب شدو تا آخرین لحظه حیات در این سنگر باقی ماند و در بسیاری از صحنه های پیروز دفاع مقدس حضور فعال و تعیین کننده داشت .
عمده عناوین فعالیتهای وی در صحنه رزم با دشمن عبارتند از :
- تأسیس و راه اندازی واحد اطلاعات و عملیات رزمی
شهید باقری از ابتدای ورودش به منطقه جنوب (اهواز) در پایگاه منتظران شهادت (گلف) به منظور دستیابی به اطلاعات مناسب از موقعیت دشمن به جمع آوری نقشهها و پیاده کردن وضعیت مناطق عملیاتی روی آنها اقدام کرد و شخصاً به همراه عناصر اطلاعاتی جهت کسب اطلاع دقیق از دشمن به شناسایی محورها و نقاط مورد نظر میپرداخت ودر برخی از موارد نیز تا عقبه نیروهای دشمن برای ارزیابی توان واستعداد آنها با چالاکی و شجاعت بینظیری پیش میرفت .
فعالیتهای مثبت او در این زمینه با سازماندهی عناصر اطلاعاتی و برگزاری آموزش مختصری برای آنها منجر به راهاندازی واحد اطلاعات عملیات در ستاد عملیات جنوب (گلف) گردید.
واحدهای اطلاعات عملیات پس از گذشت حدود 3 ماه از شروع جنگ در تمامی محورهای جنوب (ازآبادان تا دزفول ) با قدرت تمام مستقر شدند و نسبت به شناسایی و تعیین وضعیت دشمن و ارسال گزارش آن اقدام کردند . با این تلاش اطلاعات چشم فرماندهی در میدان جنگ شد و یکی از ضعفهای بزرگ نداشتن اطلاع از وضعیت دشمن برطرف گردید .
شهید باقری علاوه بر ارائه اطلاعات توان واستعداد ذاتی بالایی در تحلیل اطلاعات دشمن داشت و اغلب حرکات احتمالی دشمن در آینده را پیش بینی می نمود و حتی به زمان و مکان آن هم اشاره میکرد.از آن جمله پیش بینی وی در دی ماه سال 1359 مبنی بر حرکت دشمن جهت الحاق محور شمال - جنوب منطقه سوسنگرد برای ارتباط جفیر و بستان بود ، که دشمن در کمتر از یک هفته با نصب پلهای نظامی متعدد و تلاش گسترده این کار را انجام داد. (البته این منطقه بعدها با عنایت الهی در عملیات طریق القدس آزاد گردید.)
از اقدامات بسیار موثر شهید باقری که در این دوره پایه ریزی شد بایگانی اسناد جنگ ترجمه اسناد و بخش شنود بیسیمهای دشمن بود.
از دیگر فعالیتهای وی طراحی گردانهای رزمی و تعیین ترکیب سازمان نفرات و تجهیزات و اوات رزمی و واحدهای پشتیبانی از رزم بود.
معاونت ستاد عملیات جنوب
شهید باقری به دلیل لیاقت شجاعت و شهامت که داشت در دی ماه سال 1359 به عنوان یکی از معاونین ستاد عملیات جنوب انتخاب شد و در شکست محاصره سوسنگردفرماندهی عملیات امام مهدی (عج) فتح ارتفاعات الله اکبر و دهلاویه نقش به سزایی
داشت و همه این نبردها در شرایطی اجرا میشد که عملیات منظم نیروهای خودی با مشکل مواجه شده بود و اغلب بدون نتیجه میماند.
همه تلاش شهید باقری و برادران سپاه این بود که ثابت کنند میتوان دشمن را شکست داد.
با برکناری بیصدر و با توجه به شرایط سیاسی آن زمان در اجرای عملیات فرمانده کل قوا شرکت داشت و پس از مجروح شدن سردار رحیم صفوی هدایت عملیات را به عهده گرفت و دراین عملیات به عنوان فرماندهی لایق و کاردان شناخته شد.
فرماندهی محور دارخوین در عملیات ثامنالائمه(ع)
شهید باقری که فرماندهی محوردار خوین را به عهده داشت در عملیات شکست حصر آبادان در طرح ریزی سازماندهی و کسب اخبار و اطلاعات دشمن نقش موثری داشت .
معاونت فرماندهی عملیات طریق القدس
در عملیات طریق القدس که برای اولین بار قرارگاه مشترک بین سپاه و ارتش تشکیل گردید شهید باقری به عنوان معاونت فرماندهی کل سپاه در قرارگاه فرماندهی عملیات مشترک حضور یافت و در شناسایی محورهای و تحلیل و پیش بینی حرکتهای دشمن و پیگیری مسائل رزمی نقش مهمی را ایفا نمود.
شهید باقری در اجرای مرحله اول این عملیات سه شبانه روز بیدار بود و در آمادهسازی مرحله دوم عملیات به دلیل خستگی مفرط شب هنگام طی تصادفی به شدت مصدوم شد و به بیمارستان منتقل گردید .
برادر شهید در این مورد میگوید :
در بیمارستان در لحظاتی که معلوم نبود زنده میماند یا خیرو با اینکه به سختی سخن میگفت میپرسید : پل سالبه کارش به کجا کشید ؟
به شدت به فکر عملیات و نگران آن بود . با اینکه یک ماه دستور استراحت مطلق پزشکی به او داده بودند، پس از یک هفته بیمارستان را ترک کرد و به ستاد عملیات جنوب بازگشت و با وجود آثار جراحت و سردرد شدید به فعالیت خود ادامه میداد.
پس از عملیات موفق طریق القدس دشمن بعثی دست به یک حمله در تنگه چزابه زد شهید باقری با وجود ضعف جسمی تلاش زیادی برای تثبیت این نقطه استراتژیک و مهم به عمل آورد و با استقامت عجیبی چندین شب متوالی و بدون لحظهای استراحت به هدایت عملیات پرداخت و حتی در یک مرحله به عنوان فرمانده گردان وارد عمل شد و تپهای را ه 400 نفر از نیروهای دشمن روی آن مستقر بود و برنیروهای خودی تسلط داشت به تصرف درآورد.
فرماندهی قرارگاه نصر در عملیات فتح المبین بیت المقدس رمضان
نحوه شهادت
پس از عملیات رمضان درشهریور ماه 1361 که مقارن با ایام حج بود ، در پاسخ به پیشنهاد یکی از دوستانش جهت عزیمت به سفر حج گفته بود:
هنوز که کار جنگ تمام نشده و دشمن بعثی در خاک ماست بروم به خدا چه بگویم ؟ وقتی میروم که حرفی برای گفتن داشته باشم.
چند ماه پس از این صحبت در نهم بهمن ماه 1361 در طلیعه ایام مبارک دهه فجر در حالی که تعدادی از همرزمان و همسنگرانش به دیدار حضرت امام خمینی (قدس سره ) شتافته بودند ، او برای شناسایی و آماده سازی عملیات والفجر مقدماتی به همراه تعدادی از برادران سپاه در خطوط مقدم چنانه (منطقه فکه ) در سنگر دیده بانی مورد هدف گلوله خمپاره دشمن بعثی قرار گرفت و همراه همسنگرانش شهیدان مجید بقائی رضوانی و ... به لقاءالله شتافت.
آخرین کلامی که از این شهید بزرگوار شنیده شد پس از ذکر شهادتین نام مبارک امام شهیدان حسین بود.
شهید باقری در همه مدت حضورش درجبهههای جنگ تنها یکبار آن هم به مدت پنج روز برای ازدواج از جنگ جدا شد و به جهت عشق به حضرت امام زمان (عج) نام نرگس را برای تنها فرزندش برگزید.
ویژگیهای برجسته شهید
اتکال شهید باقری به خداوند تبارک و تعالی بسیار بالا بود و درسایه این توکل اطمینان و استقامت عجیب وی بخوبی مشهود بود و در سختترین شرایط و حساسترین موقعیتها ضمن حفظ صبر و آرامش و خونسردی با تدبیر عمل میکرد.
او عشق و علاقه عجیبی به اهل بیت (ع) و آقا امام زمان (عج)و امام خمینی (قدس سره) داشت .
شهید باقری بیریا و بیتکلف در مصائب امام حسین (ع) میگریست و علاقه فراوان و مستمر به مطالعه کتاب ارشاد شیخ مفید و مقتلهای حادثه کربلا داشت
استعداد و خلاقیت شهید باقری با توجه به کمی سن و تجربه وی بسیار قابل توجه و مورد تحسین بود.
یکی از برادران رده بالای سپاه و (سابقه در جنگ) چنین میگوید :
با اینکه من دو سال از او بزرگتر بودم ولی به جرأت میتوانم بگویم افکار او دو سال از من بالاتر بود .
شهید باقری همواره با هوشمندی و ذکاوت خویش شرایط رزمی و عملیاتی خود را ارائه مینمود و بدون هراس از مشکلات به فعالیت و تلاش در این زمینه میپرداخت . هرگز نسبت به دشمن اظهار عجز و ناتوانی نداشت ، بلکه همواره نسبت به برتری نیروهای خودی بر دشمن با اطمینان صحبت میکرد .
قاطعیت و قدرت تصمیم گیری شهید باقری به عنوان یک فرمانده لایق و موفق چشمگیر بود و در مراحل بحرانی و شرایط سخت با جرأت کامل ضمن حفظ آرامش و خونسردی نظر لازم و موثر را ارائه و در این باره تصمیم گیری میکرد .
یکی از فرماندهان نظامی ارتش که با وی همکاری مشترک داشت میگوید :
در مرحلهای از عملیات بیت المقدس یکی از یگانها در شرایط سختی در مقابل پاتک دشمن قرار گرفته بود که فرمانده آن واحد در تماس اعلام کرد در صورت مقاومت احتمالاً تلفات بیشتری خواهیم داشت .
شهید باقری در پاسخ گفت :
در مقابل دشمن باید مقاومت کنید و مسئولیت تلفات را هم به گردن میگیرم.
کادر سازی و تربیت نیرو از خصوصیات بسیار بارز شهید باقری بود .اهتمام زیادی به رشد و ارتقای همراهان و همکاران خود داشت . در تربیت کادرهای واحد اطلاعات و عملیات بسیار پرتلاش بود و در این زمینه آموزشهای نظری و عملی را توأم میکرد . بیش از سه دوره آموزش فشرده 30 تا 40 نفره برگزار کرد که بعدها این برادران در واحد اطلاعات عملیات تیپها مسئولیتهای مهمی را عهده دار شدند.
پس از عملیات امام مهدی (عج) نگاهم به شخصی افتاد که سطلی به دست گرفته بود و فشنگهای روی زمین را جمع میکرد . این شخص کسی نبود جز برادر باقری که میگفت :
اینها حیف است و باید از آنها استفاده کرد.
وقتی راجع به عملیات یا مسائل کاری انتقاد میکردیم با مهربانی میگفت :
بسیار خوب حالا شما بیایید و کار را در دست بگیرید و درست کنید چه فرقی میکند.
در عملیات بیت المقدس وقتی یکی از تیپها در وضعیت دشواری قرار گرفته بود . فرمانده آن در اثر فشار مشکلات میگوید : مگر بالاتر از سیاهی هم رنگی هست ؟ شهید باقری پاسخ میدهد :
برادران مبادا غرور این پیروزیها شما را بگیرد خودتان را گم نکنید فکر نکنید ما این کار را کردهایم همهاش خواست خدا بوده است .
حساسیت عجیبی به انتقال شهدا و مجروحین داشت ومیگفت :
ما جواب خانوادهای را که جنازه شهیدش روی زمین مانده چه بدهیم .
سرانجام در اثر این تأکیدها و ضرورت مدنظر قراردادن حقوق شهدا مسئول تعاون قرار گاه نیز شهید شد .
قسمتی از وصیتنامه شهید به امت حزب الله :
دراین موقعیت زمانی و مکانی جنگ ما جنگ اسلام و کفر است و هر لحظه مسامحه و غفلت خیانت به پیامبر اکرم (ص) و امام زمان (عج) و پشت پا زدن به خون شهداست و ملت ما باید خود را آماده هرگونه فداکاری بکند.در چنین میدان وسیع و این هدف رفیع انسانی و الهی جان داد و فداکاری امری بسیار ساده و پیش پا افتاده است و خدا کند که ما توفیق شهادت متعالی در راه اسلام را با خلوص نیت پیدا کنیم.
دیباچه سرخ عشق
از آتش و عشق آب شد این دل تنگ
در جوشش میخراب شد این دل تنگ
چون تیغ برهنه در تب و تاب وجنون
با منطق خون مجاب شد این دل تنگ
آئینه و آب حاصل یاد شماست
آمیزه درد و داغ همزاد شماست
این خاک که از ترنم لاله پر است
دفترچه خاطرات فریاد شماست
سبزیم که ازنسل بهاران هستیم
پاکیم که از تبار باران هستیم
دور است زما تن به مذلت دادن
ما وارث خون سربداران هستیم
ازخیل دلاوران گستن نتوان
با روح خدا عهد شکستن نتوان
این است پیام خون یاران شهید :
جنگ است برادران نشستن نتوان
خصم شب تارو پاسدار سحرند
شیران حریم بیشه زار سحرند
با حنجره شان سرود سرخ فلق است
فریاد بلند آبشار سحرند
سرداده منم که سرفرازم گویند
آهسته به این و آن چو رازم گویند
چون آیه رزم در جهادم خوانند
چون سوره حمد در نمازم گویند
من همسفر باد سحر خواهم شد
خاک گذر اهل نظر خواهم شد
در آتش عاشقی بسر خواهم شد
پولادم و آبدیدهتر خواهم شد
تا خاک زخون پاک رنگین نشود
این دشت برهنه لاله آذین نشود
تا لاله رخان بانگ اناالحق نزنند
دیباچه سرخ عشق تدوین نشود

By Ashoora.ir & Night Skin