حسین سالار قلبها
شهید بزرگوار دکتر مفتح در سال 1307هجری شمسی در یک خانواده ای روحانی در شهر همدان دیده به جهان گشود و از همان ابتدای طفولیت در دامان پدر بزرگوارش مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ محمود مفتح به فراگیری مقدمات ادبیات فارسی و عربی پرداخت و به جهت ذوق و استعداد فراوانی که از خود ابراز می داشت به زودی و پس از اتمام دوره دبستان به فراگیری علوم اسلامی پرداخت ، فعالیتهای مستمر و پیگیر تحصیلی وی سبب گردید که در نوجوانی و در حالی که 15 سال بیشتر نداشت از همدان به قم مهاجرت کرده و در مدرسه دارالشفا با جدیت بیشتر به فراگیری علوم و معارف اسلامی پرداخت .وی سپس در محضر اساتید بزرگ حوزه همچون امام خمینی مرحوم آیت الله بروجردی ، مرحوم علامه طباطبایی ، مرحوم آیت الله محقق داماد حضور یافت و پس از چندی به درجه اجتهاد نائل آمد .شهید مفتح در حالی که در قم استادی بزرگ و ارزشمند گردیده بود به جهت روح بزرگ و همیشه جویایش و این که در طلب علم بیشتر و حاضر به تحمل تمامی مشکلات و مصائب بود پا به دانشگاه گذارد و به تحصیلات خود ادامه داد . پس از مدتی در حالی که در حوزه علمیه به درجه اجتهاد رسیده بود در دانشگاه موفق به اخذ دکترای الهیات گردید و با ارائه تز تحقیق در نهج البلاغه به این موفقیت بزرگ دست یافت . در سالهای میان 1330 تا 1340 هجری شمسی حوزه علمیه قم با درایت و آگاهی اساتیدی از جمله امام خمینی ، مرحوم آیت الله بروجردی ، مرحوم علامه طباطبایی ، تحولی شگرف را پشت سر گذاشت و این باعث گردید که طلاب مبارزی پرورش یابند که قیام خونین پانزدهم خرداد سال 1342 به رهبری امام خمینی اوج آن می باشد . در این میان شهید مفتح همچون دیگر روحانیون متعهد و بیدار با افشای ماهیت پلید و خیانتهای رژیم فاسد پهلوی در این قیام عظیم ، فعالانه شرکت نمود . پس از سرکوب قیام پانزدهم خرداد شهید مفتح به منظور ادامه مبارزه علیه طاغوت کوشید تا ارتباطی نزدیک میان دانشگاهیان و اساتید و طلاب حوزه علمیه برقرار سازد و به همین خاطر تدریس در دبیرستانها و حوزه علمیه را به طور همزمان آغاز کرد . وی به لحاظ رسالتی که بر دوش خود احساس می کرد مبارزه با عفریت جهل و نادانی را مهمترین وسیله ، جهت مبارزه علیه رژیم منحوس پهلوی می دانست و در این دو سنگر به همراهی شهید آیت الله بهشتی ، ابعاد گسترده ای بر اقدامات خویش داد .
استاد شهید دکتر مفتح در جهت هرچه متشکل نمودن طلاب و فضلا دست به تشکیل مجمعی با نام جلسات علمی و اسلامی زد که این مجمع فعالیت وسیع و گسترده ای در جهت شناساندن چهره راستین و اصیل اسلام در جامعه شروع کرده که به زودی از سوی ساواک جلسات آن تعطیل گردید . با افزایش فعالیتهای سیاسی و اجتماعی شهید مفتح پس از تبعید امام و نیز محبوبیت و مقبولیت وی در نزد طلاب و دانش آموزان وی از سوی ساواک دستگیر و از قم به زاهدان و دیگر شهرهای جنوبی تبعید گردید .
با پایان گرفتن زمان تبعید وی به تهران آمد وگرچه از سوی ساواک تحت نظر بود لیکن دعوت به همکاری از سوی دانشگاه الهیات را پذیرفت و از این به بعد دانشگاه جبهه دیگری برای مبارزه با رژیم جنایتکار پهلوی گردید .شهید مفتح به همراه استاد شهید مرتضی مطهری به تدریس در دانشگاه پرداخت و علاوه بر فعالیت در دانشگاه بنا به دعوت مسجد الجواد و حسینیه ارشاد جهت سخنرانی در آنجا به روشنگری و ارتباط بیشتر میان نسل روشنفکر تحصیل کرده و اقشار روحانی متعهد و مسئول همت گمارد .وی همچنین با قبول امامت جماعت مسجد جاوید و تشکیل کتابخانه و کلاسهای مختلف از جمله اصول عقاید ، فلسفه ، تاریخ ادیان و جامعه شناسی دست به تلاش فوق العاده ای در جهت ارتقای دانش ایدئولوژیک و شعور سیاسی دانش آموزان ،دانشجویان و دیگر اقشار روشنفکر جامعه زد و به همراه اساتید ارجمندی همچون شهید باهنر ، حجت الاسلام خامنه ای ، دژ مستحکمی به منظور مبارزه با رژیم ستمشاهی و تشویق و جذب روشنفکران و اشخاص آگاه جامعه بنا کرد .
آیت الله مفتح ضمن تدریس مبارزه را در سطح وسیعی آغاز کرد به طوری که ساواک در سوم آذر 53 به مسجد جاوید یورش برد و شهید مفتح و آیت الله خامنه ای را دستگیر نموده و مسجد جاوید را نیز تعطیل کردند .
شهید مفتح در سال 54 روانه زندان شاه شد و پس از آزادی دوباره به فعالیت خود ادامه داد تا آن که در سال 56 نماز عید فطر را با حضور بیش از 5 هزار نفر برگزارنموده و در خطبه ای از امام خمینی با تجلیل یاد کرد .
در سال 57نماز عید فطر در تپه های قیطریه به امامت ایشان برگزار شد که به تظاهرات گسترده ومیلیونی مردم برای سرنگونی رژیم شاه انجامید وبه دنبال آن تولد یوم الله 17 شهریور . در پی برنامه ریزی این تظاهرات ها وی دوباره دستگیر شد ولی با اوج گیری انقلاب شاه مجبور به آزاد ساختن زندانیان سیاسی از جمله ایشان گردید .
او جزو موسسین جامعه روحانیت مبارز و عضو شورای مرکزی بود .این جامعه برگزاری بسیاری از مراسم و راهپیماییهای میلیونی ( تاسوعا ، عاشورا ، اربعین و ... ) را بر عهده داشت و شهید مفتح در مقام دبیر جامعه کلیه اعلامیه های آنرا تهیه و تنظیم می نمود .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، شهید مفتح در یکی از کمیته های انقلاب اسلامی به کار مشغول شد و سپس عهده دار سرپرستی دانشکده الهیات گردید .
سرانجام جهل عده ای جاهل که از نظر فکری قدرت شنیدن استدلال قوی و منطقی این شخصیت مبارز و فیلسوف عالیقدر را نداشتند به نام مذهب و در واقع علیه مذهب وی رابه شهادت رساندند .
گروه مزدور و منحرف فرقان در 27 آذر ماه سال 1358 وی رابه همراه دو پاسدار جان بر کفش به شهادت رساند تا خدمت خویش را نثار امریکای جنایتکار نموده و شخصیت بزرگ دیگری را از امت مسلمان ایران بگیرند .
( والسلام )

By Ashoora.ir & Night Skin