حسین سالار قلبها
در جهاد با دشمنان دو نیروی عمده لازم است:
الف. نیروی مادی؛ ب. نیروی معنوی
دربارة نیروی مادی با لحنی صریح فرمان میدهد: « و شما برای مبارزه با آنها خود را مهیا کنید و تا آن حد که میتوانید از آذوقه و آلات جنگی و اسبان سواری برای تهدید دشمنان خداوند و دشمنان خود فراهم سازید.»74
در آیة مزبور به این نکته اشاره شده که منظور از فراهم آوردن قوا تنها برای کسب پیروزی در میدان جنگ نیست، بلکه قبل از هر چیز، باید وسیلهای برای برقراری حق و جلوگیری از خرابکاری دشمنان حق قرار گیرد، و اینکه در ذیل آیه میفرماید دشمن خدا و خود را مرعوب سازید یعنی با حفظ برتری نظامی و مهیا بودن برای جهاد « فی سبیل الله» دشمنان را از تجاوز به حریم اسلام و مسلمین برحذر دارید.
بنابراین،نیروی مادی یکی از عوامل ایجاد آرامش و پیشگیری از تجاوز دشمنان به حریم امنیت و آسایش جامعه مسلمین است.
علاوه براین، قرآن کریم برای به کارگیری مؤثر نیروها در جبهة جنگ و جهاد نکات جالبی را بیان میفرماید که رسول خدا نیز آنها را در میدانهای کارزار به سربازان اسلام تعلیم میفرمود، که پارهای از آن مربوط به اقدامات مقدماتی و نحوة موضعگیری سپاهیان و توزیع واحدهای جنگی و لزوم طاعت از فرماندهان است.
در سورةانفال میفرماید: « و همه با روح وحدت ایمانی پیرو فرمان خدا و رسول خدا باشید، و هرگز راه اختلاف و تنازع (که موجب تفرقه اسلام است) نپوید که در اثر تفرقه ترسو و ضعیف شده، قدرت و عظمت شما نابود خواهد شد، بلکه همه باید یکدل ( در راه خدا ) پایدار و صبور باشید، که خدا همیشه با صابران است.» 75
قرآن کریم عقب نشینی و شکست سپاه مسلمین را در جنگ احد معلول پراکندگی و اختلاف سربازان و سرپیچی از فرامین دانسته و چنین میفرماید:« و به حقیقت صدق وعدةخدا را، که شما را بر دشمنان غالب گرداند و آنگاه دریافتید که غلبه کردید و به فرمان خدا کافران را در خاک هلاک انداختید و همیشه بر دشمن غالب بودید تا اینکه در کار جنگ احد سستی کرده، اختلاف انگیختید ( برخی در سنگری که پیغمبر دستور داد ایستاده گروهی از پی غنیمت رفتید) و نافرمانی حکم پیامبر کردید پس از آنکه هر چه آرزوی شما بود (از فتح و غلبه بر کفار و غنیمت بردن) به آن رسیدید، منتها برخی برای دنیا و برخی برای آخرت میکوشیدید و سپس از پیشرفت و غلبه شما را باز داشت تا شما را بیازماید.»76
دربارة نیروی معنوی نیز آیات بسیاری نازل شده که در اینجا به ذکر برخی از آنها میپردازیم:
صبر و پیامدهای مثبت آن از دیدگاه قرآن کریم
در سورةمبارکةآل عمران در ضمن آیةکوتاهی، چند عامل مهم را بیان میفرماید: « ای اهل ایمان، در کار دین صبور باشید و یکدیگر را به بردباری و پایداری سفارش کنید و مراقب کار دشمن بوده و از خدا بترسید، باشد که پیروز و رستگار شوید.»77
در آیةمزبور صبر و بردباری در امور فردی و اجتماعی و مراقب دشمن بودن و تقوا و پرهیزکاری را از جملةعوامل معنوی محسوب داشته است.
البته، صبر و بردباری یک نیروی مثبت است که به وسیلةآن با عوامل ضعف و اضطراب مبارزه میشود و مؤمن به وسیلة همین نیرو راه خود را با متانت و بردباری در برابر مشکلات باز میکند، و هرگز بردباری به معنی تن دادن به ناملایمات و تسلیم در برابر موانع و مشکلات نیست، و نمیتوان در رفع آنها منتظر قضا و قدر بود،زیرا منظور از قضا و قدر گردن نهادن به مقررات و احکام و نوامیس الهی است، و حال آنکه قوانین و نوامیس پروردگار ما را در برابر وظایف دیگری قرار میدهد. مثلاً دربارة تغییر نعمت چنین مقدر فرموده است : ( حکم ازلی خدا ) این است که خدا نعمتی که به قومی عطا کرد تغییر نمیدهد ( و نعمت را به عذاب مبدل نمیکند) تا وقتی که آن قوم حال خود را تغییر دهند ( و اطاعت اهل معصیت کنند) که خدا شنوای ( دعای پاکان )و دانای ( بد و خوب احوال بندگان) است.78
و دربارة پیروزی نیز چنین مقدر فرمود: که باید آن را از راه کوشش و استقامت به دست آورد و این معنی صبر است و مصابرت که در آیة مذکور آمده است به معنی تحمل شداید همگانی است، که بایستی بار مشکلات جامعه را با استقامت و مبارزة دسته جمعی تحمل کرد و در راه مقابله و مبارزه با ظلم و زشتیها و تجاوز و قلدریها و به خاطر اصلاح انحرافات و رفع نادانی و افکار گمراه کننده پایداری و بردباری همگانی لازم است.
مراقب بر رخنه گاههای دشمنان و جفظ مرزها، که مبادا راهی برای بیگانگان باز شود، و نیز تعلیمات نظامی و مجهز ساختن مردم به دانش و آگاهیهای مفید و اخلاق نیکو، همه مشمول کلمة مرابطت است که در آیة شریفه عنوان گردیده است، آن زمان که انسان بتواند رخنهگاههای شرور و بدیها را سد کند، میتواند فارغالبال راه کمال را بپوید. بنابراین، صبر برای استقامت در برابر مشکلات وارده است ولی مسئلة آمادگی و مراقبت از مرزها به خاطر پیشگیری از مشکلاتی است که احتمال بروز آن میرود.
تقوا و پرهیزکاری باید در همه حال ملاک کار مردان باایمان باشد، تا کارهایی که انجام میدهند در پرتو این اصل به نتیجةمطلوب و هدف قطعی خود برسد. تقوا آدمی را در تمامی احوال از بزه کاری و اخلال در انجام وظیفه مصون میدارد.
صبر و تحمل نیرویی معنوی و حالتی است نفسانی که تحمل مشقتها و سختیها را آسان و هموار میگرداند و اُمُّ الفضائل است؛ یعنی همة فضیلتها و کمال مادی و معنوی در پرتو صبر به دست میآید.
در قرآن بیش از هفتاد مورد از صبر سخن به میان آمده که برخی از آنها ذکر خواهد شد.
در سورة آل عمران میفرماید: «البته شما را به مال و جان آزمایش خواهند کرد، و بر شما از زخم زبان آنان که پیش از شما کتاب آسمانی بر آنها نازل شد و از آنها که شرک ورزیدند اذیت بسیار خواهد رسید، و اگر صبر پیشه کرده و پرهیزکار شوید (البته ظفر یابید) که ثبات و تقوا سبب نیرومندی و قوّت اراده در کارهاست.»79
در این آیةمبارکه از سورة آل عمران، پس از آنکه پیروزی مسلمانان را در جنگ بدر بازگو کرده، آمده است که خداوند چگونه در جنگ بدر با وجود کمی نفرات و ادوات جنگی آنان را نصرت بخشید؛و نیز شکست و گریز آنان را در جنگ احد یادآور شده که بر اثر سرپیچی از فرمان پیامبر اکرم(ص) و رها کردن سنگرها به منظور دستیابی به غنایم جنگی دچار چنین بلیة بزرگی شدند. آنان گمان میکردند که به صرف مسلمان بودن میتوان یاری خدا را برای همیشه نسبت به خود جلب کرد، ولی در جنگ احد فهمیدند که علاوه بر قبول اسلام باید از احکام و سنتی که موحب تحقق پیروزی است نیز اطاعت و پیروی کنند. راستی فاجعة احد مصیبت گرانی آن هم در طلیعة زندگی نوینشان به شمار میآمد که کمکم ضعف سراپایشان را فرا گرفت مخصوصاً به واسطةتبلیغات خائنانهای که منافقان در داخل میکردند. چون پیش خود میپنداشتند که چرا باید شکست بخورند و اموالشان ضایع گردد و از دشمنان آن همه ضربه و آزار ببینند. بدون تردید هرگاه آثار این گونه افکار که با تبلیغات موذیانة منافقین همراه بود، در دلشان رسوخ پیدا میکرد، پس از کوتاه زمانی روح ضعف و حقارت و ناامیدی در نهاد آنها پرورش مییافت که بکلی آنان را از هستی و حیات ایمانی ساقط مینمود؛ و ممکن است هنوز هم این اوهام در دل بعضی از مسلمانان باشد و چنین پندارند که هیچگاه نباید پیروزی نصیب کفارشود، زیرا آنان دشمنان اسلامند و مسلمانان بندگان خاص خدا بوده و آیین عبودیت الهی را بجا میآورند، و به همین ادعا بسنده کرده از نیروهای مؤثر مادی و معنوی برای کسب پیروزی استفاده لازم را نکنند.
آیة مزبور جهت هشدار و تربیت مسلمانان میفرماید: شداید و بلایایی که بر جان و مال مسلمین وارد میشود یکی از شئون الهی است و آزمایشی است برای مؤمن و کافر، با این تفاوت که وقتی فرد مؤمن بدان دچار آید باعث پاکیزگی روح او میشود، و اما برای کافران کیفر و مجازات به شمار میرود. آیة شریفة به یک عادت ثابت اهل کفر اشاره میکند، که پیشتازان باطل همیشه برای تزلزل اهل حق یاوههایی میسرایند تا بدین وسیله آنان را دچار وسوسهها و تشنج فکری سازند و به هدف تفرقهافکنی و گسستن ریسمان وحدت مسلمین نایل گردند، و برای رفع تأثیر سوء این وسوسهها میفرماید: (اگر صبوری پیشه کنید و پرهیزگار باشید این از پایداری است) یعنی نباید صور کنید انتساب به دین باعث نگهداری شما از نابسامانیها خواهد بود، بیمة شما در این گرفتاریها تنها صبر و تقواست، باصبر و متانت شداید را از میان بردارید و با تقوا به راههای انحراف و لغزش درنیفتید.
در سورة بقره نیز دو آیه آمده است: یکی قبل از آیهای که بیانگر فضیلت «شهادت و شهید» است، و دیگری بعد از آن که در هر دو استفاده از نیروی عظیم صبر و بردباری در کسب پیروزی را در همة زمینهها فرمان میدهد، و ثمرة شیرین صبر را که رسیدن به مقام رحمت الهی است بیان میدارد. آیة قبل برای تمهید و آمادهسازی روح مؤمن است که با اتمداد از صبر و نماز به منظور عروج به مقام رفیع «شهادت» توسل جوید. و در آیة بعد وجود مشکلات و مصائب و شداید در همة شئون زندگی را یک سنت تغییر ناپذیر اعلان میکند و تنها کسانی را بشارت پیروزی و تفوق بر همةمشکلات و رسیدن به کمال نهایی و فلسفةحیات میدهد که از سرمایة پرارزش و نیرومند صبر برخوردار باشند: « ای اهل ایمان، در پیشرفت کار خود صبر و مقاومت پیشه کنید و به ذکر خدا و نماز توسل جویید که خدا یاور بردباران است و البته، شما را به سختیها چون ترس و گرسنگی و نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت بیازماییم و بشارت و مژدة آسایش از آن سختیها برای صابران است.»80
افراد مؤمن مانند سایر مردم در عرصة این زندگی دستخوش بسیاری از حوادث طبیعی از قبیل بیماری، مرگ، تنگدستی، ناتوانی، و غیره واقع میشوند، که اگر در برابر شداید روزگار و گرفتاریهای آن آدمی نتواند مقاومت کند،دیگر او انسانی که به منظور خلافت در روی زمین آفریده شده نخواهد بود. بزرگترین حافظ شخصیت انسان در حوادث بلخ و شیرین زندگی به همراه داشتن نیروی لایزال صبر و نماز است.
نقش نماز در آرامش بخشیدن به جان آدمی در هر اضطرابی و در بازدارندگی از جزع و بیتابی، که ضد صبر است، اثر تمام دارد؛ چنانچه در آیات قرآن آمده است: « انسان مخلوقی طبیعتاً سخت، حریص و بیصبر است، چون شر و زیانی به او رسد سخت جزع و بیقراری کند، و چون مال و دولتی به او رسد (بخل ورزد) منع احسان کند مگر نمازگزاران حقیقی، آنان که در نماز و طاعت الهی عمر گذراندند.»
انسانی که فطرتاً بر جلب نفع و خیر حریص آفریده شده است وقتی از مسیر خیر و نفع به طور صحیح آگاه نباشد، هنگامی که شری به او برسد بیتاب و ناتوان خواهد بود، و در مواقع رسیدن خیر نیز سرپیچ و خودبین است، مگر آنان که نماز میگزارند و با استمداد از پروردگار مهربان خیر و نفع واقعی را درک میکنند، و در نتیجه جزع و فزع و بیتابی ندارند. بنابراین صبر و بردباری زاد و توشه راه استقامت در دین و دفاع و جهاد در راه آن است. نیروی صبر برای مؤمن لازم است تا در بسیاری از موارد بازدارنده و نگهدارندة او باشد. صبر در برابر شهوات نفس و بردباری در مقابل ضعف و سستی و عجله و ملال نفس، صبر در رویارویی با جهل و انحراف فکری دیگران و طغیان طاغیان و قلّت اعوان و یاران صبر در مقابل وسوسههای شیطان در لحظات بلاها و اندوهها و تنگناها، صبر و بردباری در زمان قدرت و غلبه و هنگام رویآوردن گشایش و عوامل رفاه که بتواند وظیفة تواضع و فروتنی و شکر را بجا آورد. و در هر دو حال خوشی و ناخوشی، رابطهاش با خدا ثابت و برقرار باشد و در همةاین موارد و غیر آن مؤمن نیاز مبرم به نیرو و ملکة صبر دارد. و از آنجا که در هنگام طولانی شدن بلاها و مشکلات گاهی نیروی صبر ضعیف میگردد و احیاناً ممکن است مبدل به بیتابی شود در آیة شریفه به استمداد از نماز ارشاد میفرماید. نماز نیرو بخشی است که هرگز پایانی ندارد و یار و معینی است که هر لحظه طاقت و توان مؤمن را بالا میبرد و ریسمان صبر را به قدرت نامحدود مربوط میسازد که هرگز قطع شدنی نیست.
آری، انسان ضعیف و محدود را چارهای جز تحصیل ارتباط با نیروی لایزال و قدرت سرمدی نیست، تا در مواردی که تلاش و تحمل از حد نیروی او تجاوز کند و آن هنگام که صحنةوسیع و پرتلاطم شر و اشرار را مشاهده نماید و ببیند که راه خیر و صلاح به انزوا کشانده شده و هیچ روزنة تابش خیر و امید در افق زندگی او به نظر نمیرسد، در چنین مواقع و لحظات حساس قیمت و ارزش نماز نمایان میگردد زیرا نماز رابطة عملی میان انسان فانی و قدرت لایزال و باقی است. نماز مبدأ پرواز مؤمن به عالم قدرت و علم رحمت لایتناهی است و میعادی است که قطره را به منبع پایان ناپذیر آن ارتباط میدهد. و به همین خاطر در هنگام بعثت و آغاز رسالت پیامبر اکرم(ص) به منظور کسب آمادگی لازم در تحمل شداید طولانی و بزرگ در این راه از خداوند چنین فرمان رسید: الا ای رسولی که در جامعة (فکرت و خاموشی) خفتهای، هان شب را به نماز و طاعت خدا برخیز، مگر کمی که نصف یا چیزی کمتر از نصف باشد(به استراحت بپردازد).82
مولوی گوید:
اگر نه روی دل اندر برابرت دارم من این نماز حساب نماز نشمارم
زروی عشق تومن روبه قبلهآوردم و گرنه من ز نماز و ز قبله بیزارم
مرا غرض ز نمازآن بودکه پنهانی حدیث درد فراق تو با تو بگزارم
وگرنه اینچه نمازیبودکهمنباتو نشستهرویبهمحرابودلبهبازارم
از این نمازریایی چنانخجلشدم که در برابر رویت نظر نمیآرم
اشارتی که نمودی به شمس تبریزی
نظر به جانب ما کن غفور و غفارم
By Ashoora.ir & Night Skin