حسین سالار قلبها

قرآن مجید کتاب آسمانى ما مسلمانان جهان متضمن تعالیم حیاتبخشى است که ضامن سعادت بشر در این جهان و سراى دیگر مى باشد.

در اعتقاد ما ((قرآن )) وحى آسمانى و کلام الهى است که به وسیله پیک وحى ، جبرئیل امین بر قلب پاک پیغمبر اسلام حضرت ختمى مرتبت محمّد بن عبداللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم نازل گردیده است .

تعالیم این کتاب آسمانى که با شواهد و قرائن بسیار، طى چهارده قرنى که از عمر آن مى گذرد، از دست تطاول ایّام مصون و محفوظ مانده است ، با زندگى مرد و زن و پیر و جوان و دارا و ندار، کار دارد. همه را مخاطب ساخته و با آنان سخن گفته و تکالیف همه را روشن کرده است .

به همه مى گوید از جانب خداى آفریننده وظایفى دارند که باید آنها را بدانند و به عنوان ایفاى نقش بندگى و عبودیت انجام دهند.

مجموعه این وظایف و تکالیف فردى و اجتماعى که ما آنها را احکام و قوانین قرآنى مى دانیم و گفتار خداست که در بیش از پانصد آیه قرآن آمده است ، زیر بناى دین مبین اسلام است .

اسلام یعنى آنچه در قرآن آمده است یا پیغمبر توضیح داده و تشریح کرده است و باید تسلیم آن شد؛ چون صددرصد به نفع جامعه انسانى مى باشد.

گذشته از احکام و قوانینى که آیین جهانى اسلام بر اساس آن استوار است ، قرآن مجید بسیارى از مباحث اخلاقى و علمى و تربیتى را نیز به منظور تهذیب فرد و اجتماع بیان مى دارد که از هر جهت جالب ، جامع و آموزنده است .

این قسمت را قرآن مجید در خلال سرگذشت پیغمبران پیشین و امتهاى ایشان یادآور مى شود، به طورى که دو سوم آیات قرآنى را همین آیات تشکیل مى دهد. یعنى قص و رویدادهاى اقوام و ملل روى زمین از قدیمترین ازمنه تاریخ بشر تا عصر ظهور اسلام که باید آن را کار بزرگ و چشمگیر قرآن مجید دانست .

قرآن ، حقایق زندگى عالم انسانى و علل و موجبات ترقى و تکامل جوامع بشرى یا انحطاط و سقوط آنها را به تفصیل شرح مى دهد. قرآن بازگو مى کند که چگونه بعضى از اقوام به واسطه جبهه گیرى در مقابل انبیاى عظام و پیغمبران راستین ، عکس العملهاى نامطلوبى نشان دادند و موجبات ذلت ، خوارى و هلاکت خود را فراهم ساختند و از این راه نام ننگى از خود به یادگار گذاردند. همچنین شرح مى دهد برخى دیگر با اینکه مردمى اندک بودند، چسان با پذیرش تعالیم انبیا و نصایح مشفقانه آنان ، راه صحیح زندگى را برگزیدند و با افتخار و سرفرازى تحت رهبرى آن ذوات مقدس به حیات خود ادامه دادند.

قرآن بدینگونه درصدد آن است که اقوام بعدى با آگاهى از آنچه راجع به اقوام گذشته در این کتاب گرانقدر آسمانى آمده است ، از دسته نخست عبرت بگیرند و اندیشه و کار دسته دیگر را سرمشق خود قراردهندتا به سعادت دو جهان نایل گردند و با سعى و کوشش خودبه کمال مطلوب انسانى برسند.

پیامبراسلام صلّى اللّه علیه و آله و سلّم قرآن مجید را به عنوان وحى الهى توسط جبرئیل امین در مدت 23 سال تلقّى نمود و به صورت کنونى در اختیار پیروان خود قرارداد.

مسلمانان از همان روزگار نخستین صدراسلام با عمل به قرآن مجید، قسمت عمده معموره دنیا را به زیر پرچم درآوردند و تمدنى عظیم تشکیل دادند. در این تمدن عظیم و قلمرو پهناور، مسلمین ، ملل مختلف جهان را از نعمت آزادى و حقوق فردى و عدالت اجتماعى و صلح عمومى و مساوات و برابرى برخوردار ساختند، چنانکه به اعتراف دوست و دشمن در هیچ قوم و ملتى سابقه نداشته است و خود، قرنها به عنوان ملت نمونه جهان بر آنان حکم مى راندند.

آنچه در قرآن آمده است بر اساس خیر و صلاح جامعه انسانى و مصلحت نوع بشر است . از آنجا که قرآن سخن حق و کلام الهى و از فراز آسمانها و زمان و مکان آمده است ، همگى متقن ، سنجیده و حساب شده است . آنچه درباره مرد و زن و دنیا و آخرت گفته و آن را موجب نیکبختى یا عامل بدبختى آنان دانسته است ، همگى بر اساس آخرین تجربیات علمى و جهان بینى انسان است به طورى که هم اکنون نیز اگر مردم روى زمین آنها را مورد توجه قرار دهند و درست به مرحله عمل در آورند، خود را در هاله اى از واقعیت و معنویت و تکامل علمى و عقلى خواهند دید و زن و مرد پیر و جوان در کمال امن و امان و خوشى و خوشبختى و سلامتى و سعادت و رفاه و آسایش به سر خواهند برد.

با توجه به این واقعیت است که مى گوییم تعالیم قرآنى و قوانین اسلامى و مباحث اخلاقى و آنچه قرآن و اسلام در اصول و فروع گفته است بدون استثنا هماهنگ با نیازهاى جوامع بشرى در هر عصر و زمانى است و همه بر پایه تعقل ، حکمت و مصلحت است .

((قرآن )) راهنمایى مى کند و راه مى گشاید، آنگاه افراد بشر را آزاد مى گذارد تا صلاح و فساد خود را شناخته و هر کدام را که خواستند برگزینند. در این خصوص نه اجبارى در کار است و نه تحمیلى بلکه حقیقت را روشن مى سازد و تنها اوست که با اراده و اختیار باید تصمیم بگیرد و آینده خود را تعیین کند.

یکى از موضوعاتى که در قرآن مجید از آن سخن به میان آمده ، زنانى هستند که در خلال قصص قرآنى و رویدادهاى تاریخى شناخته شده اند. این زنان گروهى خوب و گروهى بد بوده اند و به همین جهت نیز در قرآن از آنان سخن رفته است .

قرآن در این مورد مى خواهد نقش زن را در دو قطب مثبت و منفى ، با ایمان و بى ایمان روشن سازد تا سرگذشت آنان براى زنان مسلمین ، هم سرمش باشد و هم عبرت . سرمشق از زنان پارساى نام آفرینى که منشاء دگرگونیهاى مثبت بودند و عبرت از آنان که فکر و کارشان در قطب مخالف ، باعث انحطاط فضیلت انسانى و بدنامى خود و گرفتارى دیگران گردیدند.

قرآن در این سنجش ، سیماى جمعى از زنان با ایمان و خداشناس را که از عقل خدادادى بهره گرفتند و آبرویى به خود و کسان خویش و همنوعان عصر خود دادند، نشان مى دهد. همچنین نیمرخ نازیباى برخى دیگر را که باعث ننگ محیط و دردسرهاى زیادى گشتند آشکار مى سازد تا نقل این قسمت و شناخت آن دو دسته براى زنان مسلمان نقشى سازنده داشته باشد. مضافا به اینکه با شناخت این دو دسته از زنان ، واقعیت زن و چهره حقیقى نیمى از اجتماع بشرى را به خوبى مى توان از لابلاى حوادث گذشته دید و به نقش هر کدام به خوبى واقف گردید.

باید یادآور شویم که قرآن مجید در دو مورد از زن سخن گفته است : یکى از حقوق و حدود آنان به عنوان یک فرد انسان و تکالیف خاص و حقوق و حدود شرعى که دارند که ما به آن ((حدود و حقوق زن در قرآن )) مى گوییم و در سوره هاى عدیده قرآن آمده است ، بخصوص سوره ((نساء)) یعنى سوره اى که از حقوق زن سخن رفته است (3).

مورد دیگر، داستان بعضى از آنان است که در ضمن داستانهاى واقعى که در امتهاى پیشین بوده یا در زمان پیغمبرما روى داده ، آمده است . منظور ما در اینجا این قسمت است که از نظر اخلاقى خواستیم بازگو کنیم تا یک زن و دختر مسلمان بداند از چه زنانى در قرآن سخن به میان آمده و آنها کیانند و چه سرگذشتى داشته اند و چه کرده بودند؟

 



نوشته شده در دوشنبه 90 دی 5ساعت ساعت 6:50 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin