سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























حسین سالار قلبها

از ارومیه می آمدیم سمت مهاباد، یک هو گفت بزن بغل.گفتم چی شده؟گفت وقت نمازه.گفتم اینجا وسط جاده امنیت نداره. اگه صبر کنی یک ربع دیگه می رسیم با هم می خونیم. گفت همین جا وایستا نماز اول وقت بخونیم. اگه هم قراره توی نماز کشته بشیم دیگه چی از این بالاتر؟



نوشته شده در شنبه 90 اسفند 20ساعت ساعت 1:6 صبح توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin