حسین سالار قلبها
من رفتنی هستم دگر یاری نداری
|
دنیا غریبی ندیده مثل امشبمهتاب می خونه امون از دل زینبمگه این که رفته از دنیا، کسی رو ندارهنیمه شب رو شونه ها، مولام، تابوتو می یارهچشم یتیمان، ابر بهارهآروم آروم زیر لب ها، لا اله الا اللهبین تابوت، تن زهرا، لا اله الا اللهبه عزت و شرف، لا اله الا اللهبارِ جدایی به روی شونه هاشوناشکا کشیده رو خاکا، رد پاشونشده نوحه ی دل زینب، مادر جوونمبابا گفت باید برات امشب، فاتحه بخونمبی تو چه جوری زنده بمونمبی قراره روح مولا، لا اله الا اللهبین تابوت تن زهرا، لا اله الا اللهآروم آروم زیر لب ها، لا اله الا اللهبین تابوت، تن زهرا، لا اله الا اللهبه عزت و شرف، لا اله الا اللهرسم جدایی مرامِ روزگارهباید شبونه بمیره یه ستارهپسرش با دست کوچیکش کفنو گرفتهانگاری خودش هنوز دست حسنو گرفتهداره تو سینه، راز نگفتهتو سکوت قلب صحرا، لا اله الا اللهبین تابوت تن زهرا، لا اله الا اللهآروم آروم زیر لب ها، لا اله الا اللهبین تابوت، تن زهرا، لا اله الا اللهبه عزت و شرف، لا اله الا الله |
در میون کوچه ها، محشری شد به پااز صدای حسین، کوچه شده کربلاآتیش از در، می ره بالاپشت در افتاده زهراابری تیره بر رخ ماهخون گرفته چشم مولااز در خونه تا مسجدازدحامِ از تماشاناله ی حسن، واویلا داد بی صداست، واویلاناله ی حسین، واویلا مادرم کجاست، واویلامونده زیر دست و پا، حرمت فاطمهشعله می باره از، غربت فاطمهگریه سهم آسمونهسهم کوچه، خاک و خونِسهم زهرا تازیونهسهم مردم بی وفاییسهم زینب بی قراریبین کوچه نیمه جونهمسجد النبی، واویلا زیر و رو میشه، واویلاوقتی با علی، واویلا رو به رو میشه، واویلاناله ی حسن، واویلا داد بی صداست، واویلاناله ی حسین، واویلا مادرم کجاست، واویلارو لب یهودی ها، قصه ی خیبرهکوچه شرمنده از، دستای حیدرهاین سپاه بی دلاوراین نبرد نابرابرکرده شهرو مثل محشرپیش چشم مرد خیبریاس خونه ش میشه پرپرسرخِ سرخِ چشم حیدربار غم روی، واویلا شونه ی علی، واویلاقتله گاه شده، واویلا خونه ی علی، واویلاناله ی حسن، واویلا داد بی صداست، واویلاناله ی حسین، واویلا مادرم کجاست، واویلا |
دل های بی قرار توی سودای بی کرونامشب خوش اومدی که بهاری ترین خزوناین جا بساط عشق، مثل بارون فراهمِیک روز این عزا، مثل صد تا محرمِشعله به پا شددوباره سینه ها غرق عزا شددر بهشت فاطمیه وا شدخدا می زنه صدا وااااای واااای اااایشوری جهنمی، توی چشمای مردمههر کس داره میاد، توی دستش یه هیزمهاون یاسِ پشت در، که به آتیش کشوندنشعکسی که جبرئیل نداره روی دیدنشدر رو سوزندنچشای خدا رو به خون کشوندنعلی رو میون کوچه ها کشوندنزیر تازیونه ها وااااای واااای اااایبی تابه حیدره، دلِ از بی کسی پُرشخون دلش رویِ، گلای سرخِ چادرشفضه بیا ببین، که به روزش چی اومدهآتیش چی کرده که، نفسش بی رمق شدهخدا گواهِ، با اشکای زنی که بی پناهِروزگار همه عالم سیاهِروزگار بی وفا وااااای واااای اااای |
یه مدینه یه بقیع، یه بقیع و یه امام
یه امام و یه مزار خاکی و بی سایبون، که دلا رو کرده خون
نه حرم نه رواقی، نه یه شمعی و نه چراغی
نه یه خادم نه یه زائر که روی خاکش بریزه آب
میسوزونه قبرشو آفتاب
یعنی میشه یه روز بیاد که، یه سنگ قبر براش بذاریم
بنویسیم رو سنگ قبرش، غریبی که مادر نداره
آخر برات یه گنبد طلا میسازیم
حرم مثل حرم امام رضا میسازیم
شهید بی وفایی و کشته زهر همسره
صدای مادری میگه حسن غریب مادره
یه خواهری سینه زن نوحه های برادره
صدای مادری میاد حسن غریب مادره
یه مدینه یه کریم، یه غریب ابن غریب
یه امام غم نصیب
که اگه یه ذره از غصه هاشو، رو دوش عالم بذارن
قد دنیا خم میشه تا بشکنه
آقایی که توی شهرش، تو محله اش تو عشیره اش
نه بگو حتی توی خونه اش، غریبه و یاور نداره
کبوتر گریه دلو کنار بقیع میبره
صدای مادری میگه حسن غریب مادره
آخر برات یه گنبد طلا میسازیم
حرم مثل حرم امام رضا میسازیم
یه خواهری سینه زن نوحه های برادره
صدای مادری میاد حسن غریب مادره
یه مدینه یه بدن، بدنی که با محن
شده بود غسل و کفن
برای تشییع یادگار حضرت یاس، روی دوش حسین و عباس
روی دست جوونای بنی هاشم، جلوی چشمای قاسم
سر قبر نبی اکرم نور معظم
فتنه گر جمل رسید و آتش به هر دلی کشید و
صداش بلند شد کمون دارا چرا نشستید، مگه عهد کینه نبستید
تنو بر تابوتش بدوزید
لاله سبز فاطمه دیگه عازم سفره
صدای مادری میگه حسن غریب مادره
آخر برات یه گنبد طلا میسازیم
حرم مثل حرم امام رضا میسازیم
|
پلک های نیمه بازش،آیه های درد بود
|
دردی تمام بال و پرم را گرفته است
آهم فضای هر سحرم را گرفته است
از من برفتن است و دلم تنگ فاطمه
گرچه کلون در کمرم را گرفته است
دنیا به کام من به خدا مثل زهر بود
از آن زمان که همسفرم را گرفته است
آن زمان که پهلوی او تیر می کشید
دردی تمامی جگرم را گرفته است
من گرفت فاطمه را دشمنم،از او
در بین کوچه ها پسرم را گرفته است
نمی رود سپرم بود و یک غلاف
از دستهای من سپرم را گرفته است
تیغی که وقت سجده سرم را شکاف داد
از من توان مختصرم را گرفته است
دگر صدای شکستن شنیده شد
مسجد عزای پشت درم را گرفته است
دور از نگاه دختر من بال جبرئیل
زخم عمیق فرق سرم را گرفته است
کابوس یک رویا، در سرخی گرداب این شب ها
تصویر یک کوچه
تا انتهای غربت دنیا
در امتداد تنگِ آن کوچه
تصویر دست کودکی در دست مادر بود
تنها تر از تنها
وقتی هوا تاریک و روشن بود
چشمان کودک سایه ای را دید
در سینه قلب کوچکش لرزید
وقتی که آن سایه
با چشمهایی بی حیا، نزدیک مادر شد
از آسمان چیزی شبیه یاس می بارید
ناگاه از اعماق دوزخ صیحه ای آمد
دستی شبیه داس بالا رفت
از رعد و برق بی نهیبی
تار می شد تار می شد، چشمان اشک آلود مادر
تنهای تنها
وقتی که آن کودک
با مادرش روی زمین افتاد
از لا به لای درزهای سنگی دیوار
اشکی به رنگ لاله می بارید
رویای خاک آلوده ی خو را
با آسمانی درد تا خانه
در سینه نهان می کرد
تنهای تنها
این روزها که دیدنتان کیمیا شده
این خانه بی نگاه تو دار العزا شده
باور نمی کنم چقدر آب رفته ای
حتی برای ناله لبت بی صدا شده
من میخ بر دلم نه، به تابوت می زدم
هر چند خنده ای به لبت آشنا شده
شرمنده ام که بودم و پای غریبه ها
با شعله های سرخ به این خانه وا شده
شرمنده ام که بودم و نامحرمان شهر
آن گونه در زدند که از هم جدا شده
فهمیده ام چه بر سرت آن روز آمده
از وضع چادری که پر از رد پا شده
وقت نفس کشیدن تو این صدای چیست
این استخوان سینه چرا جا به جا شده؟!
پیراهن حسین مرا دوختی ولی
افسوس حرف روز و شبت بوریا شده
با زینبم بگو سه کفن مانده پیش ما
با زینبم بگو که به غم مبتلا شده
با او بگو که بوسه زند بر گلوی خشک
بر حنجری که محمل سر نیزه ها شده
با او بگو که بوسه زند جای مادرش
بر پیکری که خرد شده، آسیا شده
وااای از این نفسات
وااای از اشک چشات
وااای از زخم نگات
مادرم، ای وای مادرم
نفس بزن باز دوباره
پرستوی مهاجر من
بس که چشات بارونیه
نداری جونی به بدن
ستاره ی شبای من
برای من روشن بمون
من التماست می کنم
پَر نکشو با من بمون
وااای از این نفسات
وااای از اشک چشات
وااای از زخم نگات
مادرم، ای وای مادرم
خونه خرابم می کنی
وقتی خمیده راه می ری
بیا و بشکن بغضتو
شاید که آروم بگیری
خوب می دونم که قاتلت
اشک چشای حیدره
وقتی نگاهم می کنی
برای بار آخره
وااای از رفتن تو
امون از زخم تن تو
تمومه خندیدنه تو
وااای از این نفسات
وااای از اشک چشات
وااای از زخم نگات
مادرم، ای وای مادرم
By Ashoora.ir & Night Skin