سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























حسین سالار قلبها

 
 
کسى نزد امیرمؤ منان على (علیه السلام) از عدم استجابت دعایش شکایت کرد و گفت با اینکه خداوند فرموده دعا کنید من اجابت مى کنم ، چرا ما دعا مى کنیم و به اجابت نمى رسد ؟! اما در پاسخ فرمود: قلب و فکر شما در هشت چیز خیانت کرده لذا دعایتان مستجاب نمى شود:
1- شما خدا را شناخته اید اما حق او را ادا نکرده اید، بهمین دلیل شناخت شما سودى بحالتان نداشته.
2- شما به فرستاده او ایمان آورده اید سپس با سنتش به مخالفت برخاسته اید ثمره ایمان شما کجا است ؟
3- کتاب او را خوانده اید ولى به آن عمل نکرده اید، گفتید شنیدیم و اطاعت کردیم سپس به مخالفت برخاستید.
4- شما مى گوئید از مجازات و کیفر خدا مى ترسید، اما همواره کارهائى مى کنید که شما را به آن نزدیک مى سازد ...
5- مى گوئید به پاداش الهى علاقه دارید اما همواره کارى انجام مى دهید که شما را از آن دور مى سازد ...
6- نعمت خدا را مى خورید و حق شکر او را ادا نمى کنید.
7- به شما دستور داده دشمن شیطان باشید (و شما طرح دوستى با او مى ریزید) ادعاى دشمنى با شیطان دارید اما عملا با او مخالفت نمى کنید.
8- شما عیوب مردم را نصب العین خود ساخته و عیوب خود را پشت سر افکنده اید .. . با این حال چگونه انتظار دارید دعایتان به اجابت برسد؟ در حالى که خودتان درهاى آنرا بسته اید؟ تقوا پیشه کنید، اعمال خویش را اصلاح نمائید امر به معروف و نهى از منکر کنید تا دعاى شما به اجابت برسد.
امام علی (ع) (نهج البلاغه حکمت 337) : دعا کننده بدون عمل و تلاش مانند تیرانداز بدون زه است.
محمد بن على ترمذى، از عالمان ربانى و دانشمندان عارف مسلک بود. در عرفان و طریقت ، به علم بسیار اهمیت مى ‏داد ؛ چنان که او را "حکیم الاولیاء" مى ‏خواندند.
در جوانى با دو تن از دوستانش ، عزم کردند که به طلب علم روند. چاره ‏اى جز این ندیدند که از شهر خود ، هجرت کنند و به جایى روند که بازار علم و درس ، در آن جا گرم ‏تر است.
محمد ، به خانه آمد و عزم خود را به مادر خبر داد.
مادرش غمگین شد و گفت : اى جان مادر ! من ضعیفم و بى ‏کس و تو حامى من هستى ؛ اگر بروى ، من چگونه روزگار خود را بگذرانم. مرا به که مى سپارى ؟ آیا روا مى ‏دارى که مادرت تنها و عاجز بماند و تو دانشمند شوى ؟
از این سخن مادر ، دردى به دل او فرود آمد. ترک سفر کرد و آن دو رفیق ، به طلب علم از شهر بیرون رفتند.
مدتى گذشت و محمد همچنان حسرت مى ‏خورد و آه مى ‏کشید.
روزى در گورستان شهر نشسته بود و زار مى ‏گریست و مى ‏گفت : من این جا بى ‏کار و جاهل ماندم و دوستان من به طلب علم رفتند. وقتى باز آیند ، آنان عالم‏اند و من هنوز جاهل.
ناگاه پیرى نورانى بیامد و گفت : اى پسر!چرا گریانى ؟
محمد ، حال خود را باز گفت.
پیر گفت : خواهى که تو را هر روز درسى گویم تا به زودى از ایشان در گذرى و عالم ‏تر از دوستانت شوى ؟
گفت : آرى ، مى‏ خواهم.
پس هر روز ، درسى مى ‏گفت تا سه سال گذشت. بعد از آن معلوم شد که آن پیر نورانى ، خضر (ع) بود و این نعمت و توفیق ، به برکت رضا و دعاى مادر یافته است.


نوشته شده در یکشنبه 90 اسفند 28ساعت ساعت 11:29 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر

 

 



نوشته شده در یکشنبه 90 اسفند 28ساعت ساعت 1:15 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نخستین دقایق آغاز سال نو، در پیامی به ملت شریف ایران، با تشریح اوضاع مهم «سال ِ قبل»، چارچوب کلی و افق پیش روی ملت و مسئولان جمهوری اسلامی را در سال ِ پیش ِ رو، ترسیم می‌کنند.
بخش‌هایی از پیام‌های نوروزی ایشان از سال 69 تا 90 را در زیر می‌خوانید:


پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 69

ما امسال عید نوروز را در حالى برگزار می‌کنیم که خداى متعال با فقدان بزرگ رهبر عظیم‌الشأنمان، امتحان سختى از ما کرد و دوران سختى را بر ما گذراند. آن فقدان، محنت بزرگى بود. امیدواریم که خداى متعال، روح آن بزرگمرد را با ارواح مقدسه‌ى انبیا و اولیا محشور کند و او را از ما راضى نماید و ما را در راه او، مستمر و مستدام بدارد. امیدواریم که خداوند، نظر لطف و محبت خود را که در طول این یازده سال همواره بر این ملت و بر این نظام داشته است، باز هم آن را بر ما مستمر بگرداند و ما بتوانیم به کمک خدا و با حرکت در راه او و با استغفار و توبه‌ى الى‌اللَّه، متاع حَسَن و قدرت و قوّت و عزت الهى را براى خودمان و براى این ملت بزرگ و فداکار تأمین کنیم.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 70
شما ملت عزیز ما توانستید با کمکهاى خودتان به دولت و به مردم آسیب‌دیده‌ى کشور، کارى بکنید که در طول تاریخ گذشته‌ى ما بی‌سابقه بود. ما زلزله‌هاى بسیارى را دیده‌ایم؛ حوادث طبیعى بسیارى را در گذشته از نزدیک شاهد بوده‌ایم؛ حادثه‌یی با عظمتِ زلزله‌یى که در شمال پیش آمد، بعضاً در گذشته هم اتفاق افتاده بود؛ لیکن هیچوقت نشده بود که آثار و عوارض آن حوادث تلخ، به این سرعت به سمت بهبودى پیش برود که در این بار اتفاق افتاد. البته کمبودها در آن مناطق زیاد است؛ لیکن آنچه که از پیشرفت امور و کمک به زلزله‌زدگان و آسیبدیدگان و تأمین مسکن و غیر اینها اتفاق افتاد، به برکت همکارى و همدوشى مردم با دولت و تلاش فراوان ملت و دولت در این زمینه بود.


پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 71

یکى از این حوادث سال گذشته، از هم پاشیده شدن امپراتورى بزرگ و کشور اتّحاد جماهیر شوروى و زوال یک ابر قدرت بود که حقیقتاً حادثه‌اى بزرگ در زمان و تاریخ ما به حساب مىآید. این حادثه از چند نظر حائز اهمیت است: اوّلاً از این نظر که موجب شد در خلال کشورها و ملتهایى که استقلال و آزادى خودشان را به دست آوردند، کشورها و ملتهاى مسلمان نیز به این امتیازات برسند. میلیونها مسلمان در این منطقه و در همسایگى ما توانستند آشکارا و با صراحت، آرزوها، آرمانهاى اسلامى و فرهنگ خود را بر زبان بیاورند و آن را مطرح کنند؛ در حالى که دهها سال از این حقّ طبیعى محروم بودند.


پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 72

آنچه که من به برنامه‌ریزان و مسؤولین دولتى مؤکّداً سفارش مى‌کنم، این است که در این برنامه توجّه کنند که هدف اصلى، کمک به طبقات محروم جامعه باشد. این، چیزى است که ما را به «عدالت اجتماعى» نزدیک مى‌کند. هدف اصلى در کشور ما و در نظام جمهورى اسلامى، عبارت از تأمین عدالت است و رونق اقتصادى و تلاش سازندگى، مقدّمه آن است. ما نمى‌خواهیم سازندگى کنیم که نتیجه این سازندگى یا نتیجه رونق اقتصادى، این باشد که عدّه‌اى از تمکّن بیشترى برخوردار شوند و عده‌اى فقیرتر شوند. این، به هیچ‌وجه مورد رضاى الهى و رضاى اسلام و مورد قبول ما نیست.


پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 73

تذکّرى که مى‌خواهم عرض کنم این است که از آغاز سال جدید، دو شاخص را به عنوان شعار براى خودمان قرار دهیم: این دو شاخص، عبارت است از «وجدان کار» و «انضباط اجتماعى». این دو شاخص، براى همه ما، در هر جا که هستیم بسیار مهم است. «وجدان کار» یعنى این‌که اگر کارى را به عهده گرفتیم و انجام آن را تعهّد کردیم - چه این کار، براى شخص خودمان یا خانواده خودمان؛ جهت نان درآوردن باشد، و چه کارى اجتماعى و مردمى و مربوط به دیگران باشد آن را خوب و کامل و دقیق و تمام انجام دهیم. به تعبیر معروف، براى آن کار، «سنگ تمام بگذاریم». اگر ملتى داراى «وجدان کار» باشد، محصول کار او خوب خواهد شد، و وقتى محصول کار نیکو شد، وضع اجتماعى، به طور قطع بهبود پیدا خواهد کرد.


پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 74

من عرض مى‌‌کنم امسال هم می‌خواهم دو توصیه بکنم. یک توصیه این است که آن دو شعار [شعارهای سال 73] را زنده نگه داریم... توصیه دوم که آن هم براى جامعه ما بسیار مهم است، «انضباط اقتصادى و مالی» است. من این را از آحاد ملت و مسؤولین کشور و مأمورین دولت، امسال تقاضا دارم. انضباط اقتصادى و مالى یعنى مقابله با ریخت و پاش، زیاده روى و اسراف. ریخت و پاش مالى و زیاده روى در خرج کردن و زیاده روى در مصرف، به هیچ وجه صفت خوبى نیست. نه اسمش جود و سخاست و نه کرم و بزرگ منشى است. فقط اسمش «بى‌‌انضباطى اقتصادى و مالى» است.


پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 75

من همه را به رعایت منابع مالى کشور توصیه مى‌کنم... اسراف در ثروت عمومى و موجودیهاى این کشور و منابع طبیعى و نیز در آنچه که با زحمت زیاد به دست مى‌آید و اسراف در نان و آب و انرژى و نیروى انسانى، همه اینها بد است. اسراف، نقطه مقابل آن توصیه‌اى است که ما در سال گذشته و سالهاى قبل از آن عرض کردیم که عبارت از «انضباط» است. اگر بخواهیم با اسراف مبارزه کنیم، باید براى این کار برنامه‌ریزى انجام گیرد و آن را مسؤولان دولتى انجام دهند. بنابراین، توصیه اوّل من، مبارزه با اسراف و زیاده‌روى و نابود کردن اموال عمومى و اموال شخصى است؛ چون اموال شخصى هم، به نحوى به اموال عمومى برمى‌گردد.


پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 76

من امسال مى‌خواهم مثل سالهاى قبل، به همه مردم یک سفارش بکنم. بحمداللَّه سفارشهایى که شده، مورد توجّه قرار گرفته است. هم مردم توجه کرده‌اند و هم مسؤولان، و من توقّعم از هر دو است؛ هم از مردم و هم از مسؤولان. من می‌خواهم به مردم عزیزمان عرض کنم که امسال همه سعى کنند اسراف را کنار بگذارند. متأسفانه در زندگیهاى ما اسراف وجود دارد. اسراف یعنى تضییع نعمت الهى؛ یعنى نشناختن قدر نعمت الهى. البته بیشتر، مخاطب ما در این سخن، افراد متمکّنند. افرادى که تهیدتست یا متوسّطند، به نظر مى‌رسد که کمتر اسراف مى‌کنند... کنار گذاشتن اسراف در چیزهایى که به نظر کوچک می‌آید؛ مثل اسراف در مصرف بی‌رویّه آب، ضرورى است.


پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال نو 77

امسال توصیه مهمّ من عبارت است از صرفه‌جویى. دولت هم باید صرفه‌جویى کند؛ ملت هم باید صرفه‌جویی کند. دولت، علاوه بر صرفه‌جویى بایستى راههاى صرفه‌جویى را هم به مردم تعلیم دهد. تا وقت نگذشته است - تا ماههاى اوّل سال، سپرى نشده است - بایستى فهرستى از انواع صرفه‌جوییهایى را که مردم مى‌توانند بکنند - در آب، نان، بنزین و در مصارف گوناگون و همه چیزهایى که براى صرف آنها مجبوریم از سرمایه‌هاى کشور و نفت مصرف کنیم - و راههاى صرفه‌جویى در آنها را به مردم تعلیم و نشان دهند؛ مردم هم جدّاً سعى کنند که صرفه‌جویى نمایند.


پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 78

سالى که در این ساعت و در این روز آغاز مى‌شود، سالى است با امیدها و با امکانات فراوان و انشاءاللَّه با توکّل به خدا، سالى متناسب با خواستها و ارزشهاى ملت ایران است. از مهمترین خصوصیات امسال این است که مصادف با صدمین سال ولادت امام بزرگوار ماست. به همین مناسبت جا دارد که این سال را سال امام خمینى (رحمةاللَّه‌علیه) بدانیم و بنامیم. فقط هم نامیدن و عنوان، کافى نیست. باید ان‌شاءاللَّه همه سعى کنند شخصیت بزرگوار امام خمینى را با همان ابعاد عظیم، به درستى بشناسند و خصوصیات آن را ان‌شاءاللَّه در زندگى خود و زندگى ملت و عرض و طول معنوى کشور، اِعمال و پیاده کنند.


پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 79

سال جدیدى را در پیش رو داریم و همان طور که مى‌دانید، امسال، هم در آغاز و هم در پایان خود، مزیّن به عید مبارک غدیر است؛ یعنى سال 1379، دو عید غدیر دارد. بسیار مناسب است که ما این سال را به این مناسبت، «سال امام امیرالمؤمنین، على‌بن‌ابى‌طالب علیه‌السّلام» بدانیم و بنامیم و خودمان را به آن بزرگوار نزدیک کنیم... امیرالمؤمنین علیه‌السّلام در زندگى حکومتى خود، نسبت به عدالت، نسبت به حقوق ضعفا و درماندگان و پابرهنگان، بى‌اغماض و بى‌گذشت بود. ماهم باید همینطور باشیم. آن حضرت نسبت به حقّ خود و به سهم خود، بسیار پرگذشت بود؛ همه ما نیز باید همین‌گونه باشیم.


پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 80

در زمینه آنچه که ما در سال 80 باید به عنوان شعارهاى اساسىِ خودمان به آن نگاه کنیم، من دو نقطه مهم را مطرح مى‌کنم: نقطه اوّل، اقتدار ملى است. اقتدار ملى براى یک کشور، حفظ کننده هویت او، مایه عزّت او و وسیله رسیدن او به آرمانهاست. نکته دوم و نقطه‌ى اساسى دیگر مسأله اشتغال است. سال را باید از آغاز تا پایان، سالِ تلاش براى ایجاد اشتغال مفید و مولّد قرار دهیم. در مطالعات عمیق و بررسی‌هاى همه‌جانبه اقتصادى، به این نتیجه مى‌رسیم که نقطه عزیمت و شروع، عبارت است از تلاش براى اشتغال. براى جامعه ما شایسته نیست که جمع بزرگى از مردم –جوانان- از اشتغال مفید و مولّد محروم باشند.


پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 81

امسال، سال شمسى ما، هم در فروردین و هم در آخر سال در اسفند، با عاشوراى حسینى مقارن و مصادف است. بنابراین جا دارد که ما امسال را «سال عزّت و افتخار حسینى» بدانیم. امیدواریم ملت عزیز ما با تمسّک به معنویتِ حسین‌‌بن‌‌على علیه‌السّلام و با آشنایى بیشتر با آن بزرگوار، عزّت و افتخار و سربلندى را براى خود کسب کند؛ همچنان که بحمداللَّه به برکت آن حضرت و به برکت اسلام و قرآن، از عزّت و افتخار معنوى برخوردار بوده و هست.


پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 82

نکته‌‌اى که امسال اضافه مى‌‌کنم و به آن تأکید مى‌‌ورزم، این است که همه‌‌ى مسؤولان در سه قوّه، باید نهضتى را براى خدمت‌‌رسانى به مردم شروع کنند. ممکن است ما انواع و اقسام کارها و برنامه‌‌ها را در پیش‌‌رو داشته باشیم و اجرا کنیم؛ باید در میان آنها آنچه خدمت‌‌رسانىِ عمیقتر و ماندگارتر و زودبازده‌‌تر محسوب مى‌‌شود، اولویّت پیدا کند. به ویژه این کارها باید بیشتر در خدمت قشرهاى مستضعف و محروم و محتاج جامعه صورت گیرد... مسؤولان باید مردم را در قبال یک گزارش درست و متقن، مختار به قضاوت کنند تا مردم بتوانند کارآمدىِ نظام را به چشم ببینند و نسبت به آن قضاوت نمایند. نهضت خدمت‌‌رسانى به مردم یک مبارزه‌‌ى بزرگ و سنگین است؛ زیرا خدمت رساندن به عموم مردم با منافع بعضى گروههاى خاص تضاد پیدا مى‌‌کند و این‌‌جاست که باید با مبارزه و همّت و عزم راسخ وارد میدان شد.


پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 83

سال 83 آخرین سال دولت خدمتگزار کنونى است؛ همچنانکه مدت مسؤولیت پنج ساله‌ی اول رئیس قوه‌ی قضائیه و مجلس ششم شوراى اسلامى دوران مسؤولیت خود را به پایان مى‌برند. آنچه که در این سال مناسب و لازم است که انجام بگیرد، این است که مسؤولان بخشهاى مختلف به مردم گزارش بدهند که در دوران مسؤولیتى که در حالِ پایان یافتن است یا پایان یافته، چه خدمت بزرگ و چه کار شایسته‌ای را براى مردم انجام داده‌اند. دولت خدمتگزار، قوه‌ی قضائیه و مجلس شوراى اسلامى به مردم پاسخ دهند که آنچه را که به عنوان شعار کار خود بر زبان آورده‌اند و همچنین آنچه را که مطالبات عمده‌ی رهبرى در این سالها بوده است، چگونه تحقق بخشیده‌اند. درواقع سال 83، سال پاسخگویى سه قوه به ملت ایران است.


پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 84

آنچه براى مردم و مسؤولان - هر دو - حایز اهمیت است، عبارت است از همکارى و حفظ وحدت ملى و همبستگى عمومى ملت در قبال آنچه مسؤولان موظفند انجام دهند. ادامه‌ى این راه از یک طرف، و همکارى مردم و مسؤولان از سوى دیگر، مىتواند ما را در پیشرفت این راه و پیشبرد این اهدافِ والا کمک کند. بنابراین امسال «همبستگى ملى و مشارکت عمومى» مى‌تواند شعار بزرگ ملت ایران باشد. یقیناً مشارکت عمومى مردم - چه در انتخابات و چه در مسائل گوناگونى که این دولت و همچنین دولت آینده در پیش‌رو دارد - و همبستگى ملى آنان خواهد توانست به پیشرفت برنامه‌ها کمک کند.


پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 85

در این مقطع زمانى، یاد و نام مبارک پیامبر اعظم از همیشه زنده‌تر است؛ و این یکى از تدابیر حکمت و الطاف خفیّه‌ى الهى است. امروز امت اسلام و ملت ما بیش از همیشه به پیغمبر اعظم خود نیازمند است؛ به هدایت او، به بشارت و انذار او، به پیام و معنویت او، و به رحمتى که او به انسان‌ها درس داد و تعلیم داد. امروز درس پیغمبر اسلام براى امتش و براى همه‌ى بشریت، درسِ عالم شدن، قوى شدن، درس اخلاق و کرامت، درس رحمت، درس جهاد و عزت، و درس مقاومت است. پس نام امسال به طور طبیعى، نام مبارک پیامبر اعظم است. در سایه‌ى این نام و این یاد، ملت ما درس‌هاى پیغمبر را باید مرور کند و آنها را به درس‌هاى زندگى و برنامه‌هاى جارى خود تبدیل کند.


پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 86

ملت ما باید هشیار باشد. تلاش براى سازندگى کشور و عمده‌تر و مهمتر از آن، تلاش براى اتحاد کلمه و یکپارچگى ملى و اتحاد امت اسلامى ادامه یابد. عاقلانه، هوشیارانه، خردمندانه و مدبرانه بایستى این اتحاد را حفظ کرد و روزبه‌روز تقویت کرد. من به همین جهت به مسأله‌ى اتحاد کلمه‌ى ملتمان اهمیت مى‌دهم. و به نظر من امسال، سالِ «اتحاد ملى و انسجام اسلامى» است؛ یعنى در درون ملت ما اتحاد کلمه‌ى همه‌ى آحاد ملت و قومیتهاى گوناگون و مذاهب گوناگون و اصناف گوناگون ملى؛ و در سطح بین‌المللى، انسجام میان همه‌ى مسلمانان و روابط برادرانه‌ى میان آحاد امت اسلامى از مذاهب گوناگون و وحدت کلمه‌ى آنها.


پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 87

من برای این سال دو چیز را انتظار می‌برم... در این سال باید نوآوری فضای کشور را فرا بگیرد و همه خود را موظف بدانند که کارهای نو و ابتکاری را ـ در سایه‌ی مدیریت صحیح و تدبیر درست ـ در فعالیت کشور وارد کنند. انتظار دوم این است که فعالیتهایی که در سالهای گذشته انجام گرفته است، کارهایی که دولت کرده است، سرمایه‌گذاریهای بزرگی که مسئولان گوناگون و آحاد مردم در بخشهای مختلف ـ چه سرمایه‌گذاری مادی، چه سرمایه‌گذاری معنوی ـ انجام داده‌اند، اینها به شکوفایی برسد و مردم نتایج آن را در زندگی خود حس کنند. لذا من امسال را «سال نوآوری و شکوفایی» می‌نامم و انتظار دارم که ان‌شاءالله هم در زمینه‌ی نوآوری و هم در زمینه‌ی شکوفایی، ملت ما شاهد نتایج شیرینی باشند.


پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 88

ما بایستى الگوى مصرف را اصلاح کنیم. ما بایستى به سمت اصلاح الگوى مصرف حرکت کنیم. مسئولین کشور در درجه‌ى اول - چه قوه‌ى مقننه، چه قوه‌ى مجریه، و چه سایر مسئولین کشور؛ قوه‌ى قضائیه و غیر آنها - و اشخاص و شخصیتها در رتبه‌هاى مختلف اجتماعى، و آحاد مردم ما از فقیر و غنى، بایستى به این اصل توجه کنند که باید الگوى مصرف را اصلاح کنند. اینجور مصرف کردن در همه‌ى زمینه‌ها - در امور ضرورى زندگى، در زیادى‌هاى زندگى  - مصرف کردن بى رویّه و بدون منطق و بدون تدبیر عقلانى، به ضرر کشور و به ضرر آحاد و اشخاص ماست. من از عموم مردم و بخصوص از مسئولین درخواست میکنم، خواهش میکنم که در این زمینه فعالیت خودشان را در این سال زیاد کنند، افزایش بدهند و براى اصلاح الگوى مصرف برنامه‌ریزى کنند. لذا من این سال را، سال «حرکت مردم و مسئولین به سوى اصلاح الگوى مصرف» میدانم.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 89
امسال براى اینکه ما بتوانیم آنچه را که در این دعاى شریف به ما تعلیم داده شده است و وظیفه‌ى ماست، انجام بدهیم، براى اینکه بتوانیم بر طبق اقتضائات کشور و ظرفیتهاى کشور حرکت کنیم، احتیاج داریم به اینکه همت خودمان را چند برابر کنیم؛ کار را متراکم‌تر و پرتلاش‌تر کنیم. من امسال را به عنوان سال «همت مضاعف و کار مضاعف» نامگذارى میکنم. به امید اینکه در بخشهاى مختلف، بخشهاى اقتصادى، بخشهاى فرهنگى، بخشهاى سیاسى، بخشهاى عمرانى، بخشهاى اجتماعى، در همه‌ى عرصه‌ها، مسئولین کشور به همراه مردم عزیزمان بتوانند با گامهاى بلندتر، با همت بلندتر، با کار بیشتر و متراکم‌تر، راه‌هاى نرفته‌اى را بپیمایند و به هدفهاى بزرگ خود ان‌شاءاللَّه نزدیکتر شوند. ما به این همت مضاعف نیازمندیم. کشور به این کار مضاعف نیازمند است.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 90
همین تحریمهائی که دشمنان ملت ایران زمینه‌سازی کردند یا آن را بر علیه ملت ایران اعمال کردند، به قصد این بود که یک ضربه‌ای بر پیشرفت کشور ما وارد کنند و آن را از این حرکت شتابنده باز بدارند. البته خواسته‌ی آنها برآورده نشد و نتوانستند از تحریمها آن نتیجه‌ای را که انتظار داشتند، بگیرند و تدابیر مسئولان و همراهی ملت بر ترفند دشمنان فائق آمد؛ اما دنبال میکنند. لذا این سال جاری را که از این لحظه آغاز میشود، ما بایستی متوجه کنیم به اساسی‌ترین مسائل کشور، و محور همه‌ی اینها به نظر من مسائل اقتصادی است. لذا من این سال را «سال جهاد اقتصادی» نامگذاری میکنم و از مسئولان کشور، چه در دولت، چه در مجلس، چه در بخشهای دیگری که مربوط به مسائل اقتصادی میشوند و همچنین از ملت عزیزمان انتظار دارم که در عرصه‌ی اقتصادی با حرکتِ جهادگونه کار کنند، مجاهدت کنند. حرکت طبیعی کافی نیست؛ باید در این میدان، حرکت جهشی و مجاهدانه داشته باشیم.


نوشته شده در یکشنبه 90 اسفند 28ساعت ساعت 1:5 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

ترویج و تبیین فرهنگ ایثار و شهادت و انتقال ارزش های ماندگار دفاع مقدس به نسل جوان جامعه و انعکاس و بازگویی رشادت و ایثارگری دوران جنگ برای مردم چند سالی است که در سفر به سرزمین های مقدس تجلی دوباره ای یافته است.

آغاز هر جنگ و تهاجم همواره با دفاع و مقابله با آن مواجه خواهد شد. در واقع هر جامعه ای که در طول تاریخ با تهاجم دشمنی روبرو شده است، خود را موظف به دفاع و تقابل دانسته و به اقسام مختلف از ماهیت و هویت خود دفاع کرده است. این قانون در تمامی جوامع وجود دارد و دفاع در سرشت آدمی است. “دفاع مقدس” نامی است که در جای خود دلائلی را دارد که هر کدام بیانگر سر فصل هایی است از رشادت، ایثار و از خودگذشتگی و هر کدام می تواند مبنایی برای دروس تاریخی باشد. دین مبین اسلام از خشونت و جنگ طلبی بیزار است و مسلمانان را موظف نموده تا آنجا که ممکن است از جنگ و خشونت پرهیز نمایند؛ اما هر مسلمان موظف است تا در برابر دست درازی و تهاجم بیگانه به آب و خاک و ناموس و مال خود دفاع کند و دفاع در هر شرایط و موقعیتی وظیفه شرعی و عرفی و اجتماعی هر مسلمان است و این در آیین اسلام شامل مرزهای تمامی کشورهای مسلمان می باشد.

هیچ مردمی تمایل به درگیر شدن در جنگ را ندارند علی الخصوص که آن کشور و مردم درگیر تحولات داخلی نیز باشند و متاسفانه این شرایط در ایران اسلامی جریان داشت که عملیات نظامی گسترده رژیم مخلوع بعثی عراق آغاز شد. اگر بخواهیم جنگ 8 ساله عراق که با حمایت تمامی قدرت های جهان بر علیه مردم ایران صورت گرفت را با جنگ جهانی دوم مقایسه کنیم، خواهیم دید که چرا دفاع مردم ایران مقدس است؛ هر چند که از نظر دین رهایی بخش اسلام دفاع در هر کجای دنیا که صورت پذیرد محترم و قابل ستایش است اما آنچه در این سرزمین رخ داد، وقوع جنگ سوم جهانی بود بر علیه یک ملت و یک کشور؛ در جنگ جهانی دوم وجود متحدین و متفقین خبر از آن می دهد که بنا به معادلات سیاسی هر کشور با همفکران خویش در برابر دشمن مشترک خود مبارزه کردند. آغاز دومین جنگ جهانی دلیلی نداشت به جز زیاد ه خواهی و کشورگشایی مردی آلمانی که دیوانه قدرت بود.
کمرنگ بودن مسائل اعتقادی در آن جنگ و صرفا اعتقاد به رسیدن به آزادی میهن در کشورهای مورد تهاجم قرار گرفته و سپس درخشش اتحادها دلیل معروفیت آن جنگ شد اما در مورد جنگ دنیا بر علیه ایران دلایل زیادی در دفاع مردم ایران وجود داشت1 ؛- اعتقاد به اسلام و حوادث تاریخی چون قیام کربلا: شهادت حضرت ابی عبدالله الحسین (ع) در دشت کربلاو اسارت خاندان پاک پیامبر اکرم (ص) همیشه مورد نظر مردم مسلمان ایران بوده و شاید یکی از داغ های همیشگی در این دیار شهادت فرزند علی (ع) و 72 یار وفادار او بوده و خواهد بود.
در بوستان دفاع مقدس، بخشی از شمیم دلنواز و عطر روح پرور این بوستان، از طریق گلبرگ های شهادت، به مشام راویان، زائران سرزمین نور و همه تشنگان معارف دفاع مقدس می رسد و از طریق آنان در کوچه پس کوچه های تاریخ و جامعه عطرافشانی می کند. و چه زیبا مقام معظم رهبری بر این مهم تاکید کرده اند که: “هر کس که دلش برای اسلام و قرآن می تپد باید این مناطق را به عنوان عرصه فداکاری ها و رشادت های جوانان این سرزمین گرامی دارد” باید باور کنیم و بر این باور پایبند بمانیم که بالاترین نیاز جوان، داشتن یک تکیه گاه جامع و کامل است و بزرگترین مشکل هم اشتباه در مصداق این تکیه گاه است. لذا در ظاهر دیده می شود که جوانان علی رغم اینکه می دانند که خداوند قادر، عالم، رئوف، مهربان، ناظر، خالق و ... است به جای تکیه کردن به این منبع لایزال، به منبع های دیگری که در توانایی قابل مقایسه با خداوند نیستند تکیه می کنند و چون از آنها ناتوانی می بینند، به ناامیدی، یاس، پوچی، بی خیالی و ... روی می آورند.

یاران شهدا و بازماندگان از غافله شهادت، گسترش دهنده آن شمیم دلنواز هستند. چه آنان که خود خلق کننده آن حماسه ها بوده و به بیان مشاهدات خویش می پردازند، چه آنان که تجارت و معارف دفاع مقدس را فرا گرفته، به دیگران منتقل می کنند، با مخالفان به مناظره و بحث پرداختند و حق را بر پیشانی زمان می نشانند، چه آنان که در بررسی، مطالعه، تبیین و تدوین تجارت و معارف دفاع مقدس از این فرهنگ “نور” گرفته و فروغ می گستردانند و چه آنان که در کسوت و هیئت هنرمندان، ناشران و غیره، با مردم آمیخته و فرهنگ زندگی بخش و زلال دفاع مقدس را در کلام، در عمل و یا در هنر به کام جان ها می چشانند.

همین عوامل سبب شده که امروزه دامنه جاذبه و آوازه “فرهنگ و ارزش های دفاع مقدس” می رود تا بلکه قلمرو پهناور کشور اسلامی ایران و سایر کشورهای اسلامی و سایر ملل مستضعف را زیر بال خود کشد. اگر در زمان دفاع مقدس مسئولیت حضور در جبهه و گرم نگه داشتن جبهه ها و مقابله با دشمن در یک صحنه سیاسی و نظامی را داشتیم، وظیفه امروز ما تلاش در یک صحنه فرهنگی به منظور حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس و جلوگیری از به فراموشی سپردن آنهاست. و چه زیبا مقام معظم رهبری فرموده اند: “می خواهم بگویم که این جنگ یک گنج است. آیا خواهیم توانست این گنج را استخراج کنیم یا نه؟” این هنر ما است که بتوانیم استخراج کنیم. امام سجاد (ع) توانست همان چند ساعت گنج عاشورا را استخراج کند. امام باقر (ع) و ائمه بعد از ایشان استخراج کردند و آن چنان این چشمه جوشان را جاری نمودند که هنوز هم جاری است و همیشه در زندگی مردم منشا خیر بوده، همیشه بیدار کرده، همیشه درس داده و یاد داده که، چکار باید کرد، الان هم همین طور است. باید توجه کرد که شهدا چگونه شهید شدند؟ اولاخواستند، ثانیا تلاش کردند، ثالثا مورد یاری و کمک خداوند قرار گرفتند. ما نیز نیازمندیم که بدانیم که چگونه باید خواست و چگونه باید تلاش کرد و چگونه باید جلب توفیق و مدد الهی نمود.

چون ایشان علاقمتند برای اینکه راه گم نشود، مایه افتخار و مباهات اسلام، امام زمان (عج) و رهبری و همه امت هستند. هنر عمده شهدا این بود که در چشم خلق خدا رفتن ترجیح دادند. توجه دادن به اینکه جبهه ها جایگاه تبدیل شور به شعور بوده و هست و ان شاء الله خواهد بود. آنچه ما را به وادی عشق می کشاند شور است ولی آنچه ما را ماندگار می کند شعور است و چنانچه شورها به شعور تبدیل نشود دچار قالب گرایی خواهیم شد که آفت بزرگی است.

برای تبدیل شور به شعور، کسب شناخت و معرفت ذیل لازم است که تلاش خواص خود را می طلبد که عمده ترین آن (وظیفه شناسی) است. باید دانست که ما “مامور به انجام وظایف و تکالیف” هستیم. آنچه در مورد پدیده دین و پیروی از اهل بیت (ع) مطرح است اینکه اگر جوانان دین را پدیده محدودیت آفرین و محدودیت زا، ببینند، به طبع اول از آن فرار خواهند کرد ولی چنانچه آن را پدیده مصونیت آفرین و حفظ کننده بیابند، نه تنها از آن فرار نخواهند کرد بلکه سعی در استفاده از آن دارند. دین و سیره اهل بیت (ع) همانند نقشه مهندسی است که چنانچه سازنده خانه به اهمیت جان خود واقف باشد به دنبال کسب نقشه و ساختن براساس نقشه می رود.

همچنین است اگر نقش پیروی از قرآن و عترت در ساختن دنیا و آخرت و سعادت دنیوی و اخروی به صورت ملموس و محسوس بیان شود و معلوم شود که قرآن و عترت، حلال مشکل است نه مشکل ساز، مصونیت زاست نه محدودیت زا، راهگشاست نه مسدود کننده، گرایش به آن بیشتر خواهد شد. و چه زیباست خاطرات جنگ و زیباتر خاطرات بعد از آن در همان مناطق جنگی که زمانی آماج گلوله های توپ و تانک و خمپاره ها بود و اکنون قدمگاه زائرانی است که حقیقت گمشده خود را در آن جستجو می کنند. مگر نه اینکه آن دختر مسیحی که رفته بود به منطقه عملیاتی شمال غرب و بعد از بازدید از آن فضای قتلگاه و شهادتگاه شهیدان، نوشته بود: “به نام خدای عشق من دانشجوی تبریز هستم، مسیحی هستم. یعنی بودم. اما با دیدن این همه مصلوب، این همه مسیح، این همه شهادت و خون، اسلام آوردم و من همیشه مسلمان خواهم ماند.

” ترویج و تبیین فرهنگ ایثار و شهادت و انتقال ارزش های ماندگار دفاع مقدس به نسل جوان جامعه و انعکاس و بازگویی رشادت و ایثارگری دوران جنگ برای مردم چند سالی است که در سفر به سرزمین های مقدس تجلی دوباره ای یافته است.

کاروان های اعزامی راهیان نور بنا به تدبیر سازمان های اعزام کننده و راهنمایان همراه کاروان ها، مسیرهای گوناگونی را برای بازدید انتخاب کرده و نقاط مختلفی را مورد توجه قرار می دهند. اما به دلیل آنکه مقصد همه کاروان ها نقاط مشترکی در خطوط مقدم درگیری است، لذا با در نظر گرفتن منطقه جغرافیایی جنگ از جنوبی ترین نقطه، مهمترین ایستگاه ها و مناطق یادمانی که مورد بازدید قرار می گیرد، به شرح زیر معرفی می شود:

-1 منطقه عملیاتی والفجر هشت در شهر اروند کنار در حاشیه انتهای رودخانه اروند و دقیقا مقابل شهر فاو در غرب این رودخانه در عراق، بهترین مسیر دستیابی به این منطقه یادمانی که هشت شهید گمنام در آن دفن می باشد، جاده آبادان- اروند کنار به مسافت 65 کیلومتر است و بسیاری از کاروان ها نیز از مسیر آب با امکانات نیروی دریایی سپاه و ارتش به منطقه مذکور دسترسی پیدا می کنند.
-2 منطقه عملیاتی ثامن الائمه در شمال شهر آبادان و در محدوده انتهای جاده های ماهشهر- آبادان و اهواز- آبادان و حاشیه شرقی رودخانه کارون و شمال رودخانه بهمن شیر نیز یادآور اولین عملیات کلاسیک و بسیار موفق رزمندگان ایرانی می باشد که به دستور امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران “حصر آبادان” با انجام این عملیات شکسته شد. مسیر دستیابی برای منطقه فوق جاده های اشاره شده می باشد.
-3 منطقه جنگی آبادان شامل نقاط درگیری در ایستگاه های 7 و 12، پالایشگاه آبادان، خیابان ها و کوچه های شهر و ساحل رودخانه اروند می باشد که یادآور حماسه و مقاومت های مردم آبادان و دلاوران ارتش اسلام است. بهترین مسیر دستیابی به آبادان جاده اهواز- آبادان می باشد.
-4 شهر خرمشهر یکی از دیدنی ترین مناطقی است که مقصد اصلی بسیاری از کاروان های راهیان نور می باشد. منطقه گمرک، ساحل رودخانه، پل های شهر، میدان مقاومت، پادگان دژ، مسجد جامع و موزه دفاع مقدس از جمله مناطقی است که در خرمشهر مورد بازدید و توجه قرار می گیرد. این شهر در عملیات بیت المقدس در سوم خرداد 1361 آزاد گردید.
-5 پل نو در ورودی خرمشهر از طرف عراق در جاده شلمچه- خرمشهر هنوز خط مقدم و خاکریز اول رزمندگان اسلام محسوب می شود که یادآور حماسه های فراموش نشدنی دفاع در مقابل تجاوز عراق در روزهای اول جنگ می باشد.
-6 منطقه عملیاتی والفجر هشت، کربلای چهار، کربلای پنج، کربلای هشت در منطقه عمومی شلمچه در مرز ایران و عراق قرار دارد که یادمان با عظمتی توسط آستان قدس رضوی بر جایگاه و قتلگاه تعدادی از رزمندگان اسلام در این منطقه ساخته شده است. مزار هشت شهید گمنام نیز در اطراف گودی قتلگاه قرار دارد و در این گودی یک ضریح شیشه ای است که داخل آن لوازم جنگی کشف شده همراه پیکر مطهر شهدا وجود دارد. مسیر دسترسی به شلمچه جاده خرمشهر- شلمچه از میدان مقاومت و پل نو می باشد.
-7 جاده اهواز - خرمشهر و منطقه عملیاتی عملیات بیت المقدس و رمضان در حد فاصل غرب رودخانه کارون تا نوار مرزی ایران و عراق، در این منطقه وسیع نقاط یادمانی مشخص وجود دارد: که به ترتیب از طرف خرمشهر می توان به این نقاط اشاره نمود.منطقه عملیاتی بیت المقدس، یادمان و قتلگاه شهدای بمباران شیمیایی در عملیات کربلای پنج، ایستگاه حسینیه، پاسگاه زید، قرارگاه کربلا، بیمارستان امام حسین (ع)، منطقه عملیاتی والفجر هشت در حاشیه نوار مرزی کوشک تا شلمچه، مسیر دستیابی به این منطقه از طریق جاده اهواز- خرمشهر می باشد. در ابتدای این مسیر در 15 کیلومتری اهواز یاد بود دب حردان برای نشان دادن میزان پیشروی عراقی ها به طرف اهواز قرار دارد.
-8 منطقه عملیاتی بدر در محور طلائیه در حاشیه جنوبی هورالعظیم، شامل منطقه ای است که اکنون با احداث یادمانی بزرگ و دفن هشت شهید گمنام در بیابان های نوار مرزی، مقصد و ماوای عاشقان دلسوخته ای است که 75 کیلومتر از جاده اصلی اهواز- خرمشهر را پیموده و سه راهی کوشک به طرف سه راهی فتح وسپس به سوی دژ ایران در منطقه صفر مرزی حرکت می کنند. منطقه طلائیه شاهد تلاش گسترده ای از رزمندگان اسلام در عملیات بدر بوده است.
-9 یادمان هویزه و منطقه عملیاتی نصر و بیت المقدس در 35 کیلومتری جنوب شهر سوسنگرد قراردارد و محل دفن شهدای دانشجویی است که در این عملیات به شهادت رسیدند. تانک های منهدم شده عراقی ها و بعضی از ادوات سوخته لشکر 16 زرهی ارتش یادآور شهادت بیش از 141 شهید این عملیات در منطقه به جا مانده است. برای دسترسی به این منطقه از جاده اهواز- خرمشهر کیلومتری 35 و ازجاده اهواز- سوسنگرد- هویزه می توان استفاده نمود.
-10 شهر سوسنگرد در منطقه دشت آزادگان تا محل پیشروی نیروهای عراقی در شهر حمیدیه نیز مورد بازدید قرار می گیرد. عملیات های متعدد امام علی(ع)، آزادسازی سوسنگرد و تپه های الله اکبر در این منطقه انجام شده است و در مسیر سوسنگرد به بستان در دهکده دهلاویه یادمان زیبایی برپاست که یادآور محل شهادت چمران و سرهنگ رستمی در خط مقدم جبهه می باشد. مسیر دستیابی به سوسنگرد از طریق اهواز به جاده مواصلاتی مربوط است.
-11 شهر مرزی بستان در حاشیه هورالعظیم قرار دارد که از طرف سوسنگرد 25 کیلومتر فاصله دارد، این شهر در ابتدای جنگ به تصرف عراق درآمد و در عملیات طریق القدس آزاد شد.
-12 چزابه به پاسگاه سابله در نوار مرزی ایران و عراق به طرف فکه بعد از بستان قرار دارد. این منطقه حاشیه جنوبی عملیات فتح المبین بوده و در عملیات طریق القدس آزاد گشت. منطقه چزابه در 1360/12/10 شاهد سنگین ترین نبرد دفاع مقدس بوده است که طی آن ارتش عراق با فرماندهی صدام حسین در منطقه شیب قصد داشت بستان را تصرف نماید که با دفاع قهرمانانه یک گردان ارتش و داوطلبان بسیج تحت فرماندهی شهید غلامرضا مخبری، عملیات عراقی ها با شکست مواجه شد.
-13 در ابتدای جاده مرزی از چزابه و سابله به طرف فکه منطقه عملیاتی و الفجر مقدماتی و والفجر یک مورد بازدید قرار می گیرد. پاسگاه های سابله، صفریه، الرشید و طاووسیه در این منطقه قرار دارند. در نزدیکی منطقه فکه محل شهادت شهید سید مرتضی آوینی، نقطه مقصد کاروان های راهیان نور می باشد. مسیر دسترسی به این جاده از طریق بستان- چزابه و از طریق جاده اندیمشک- دهلران به طرف چنانه می باشد.
-14 منطقه عملیاتی فتح المبین، والفجر مقدماتی، والفجر یک حد فاصل رودخانه کرخه از شمال دشت عباس و پل نادری در غرب دزفول تا پل عبدالخوان در جنوب شهر شوش و در عمق به طرف نوار مرزی قرار دارد که به دلیل جاده های طولانی این منطقه کمتر مورد بازدید قرار می گیرد.
-15 شهرهای اهواز، شوش، دزفول و اندیمشک نیز از نقاطی هستند که مورد بازدید راهیان نور قرار می گیرند. در شهر شوش و جنوب رودخانه کرخه یادمان شهدای فتح المبین قرار دارد. پادگان دو کوهه محل تجمع و سازماندهی نیروهای مردمی در ابتدای ورودی شهر اندیمشک اکنون مشتاقان بسیار زیادی را به سمت خود جذب می نماید.
-16 در منطقه عمومی دهلران و موسیان که از طریق جاده اندیمشک- دهلران قابل دسترسی است منطقه عملیاتی محرم قرار دارد.
-17 شهر مهران و صالح آباد و ارتفاعات قراویزان در حد فاصل غرب و جنوب نیز مورد بازدید قرار می گیرد تا یادآور عملیات های والفجر سه و کربلای یک و هشت سال پدافند مستمر رزمندگان ارتش اسلام باشد.
-18 منطقه عمومی غرب کشور هر چند به دلیل ارتفاعات متعدد و گستردگی جبهه ها و مشکل بودن دسترسی، کمتر مورد استقبال قرار دارد ولی علاقه مندان محلی در ایام خاص از این مناطق بازدید می کنند که شامل نفت شهر، قصر شیرین، خسروی، سرپل ذهاب، گیلانغرب، اسلام آباد، جوانرود و نوسود می باشد و عملیات های زیادی از جمله بازی دراز، مسلم بن عقیل و کربلای شش در دوران جنگ در این شهرها به وقوع پیوسته است. مسیرهای مختلف این منطقه از طریق جاده های منشعب از شهر کرمانشاه قابل دسترسی است.
-19 منطقه عمومی شمال غرب کشور شامل استان های کردستان و آذربایجان غربی نیز یادآور حماسه های رزمندگان اسلام در مبارزه با ضد انقلاب و عراق می باشد.

 

 



نوشته شده در یکشنبه 90 اسفند 28ساعت ساعت 1:1 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

سرزمین مجاهدتها و رشادتهای رزمندگان بی ادعای هشت سال دفاع مقدس محلی برای تجدید بیعت با آرمانهای بلند بنیانگذار انقلاب اسلامی و شهدا شده است که همواره مورد استقبال عموم مردم و جوانان است.




























نوشته شده در شنبه 90 اسفند 27ساعت ساعت 12:51 صبح توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

هر جا که نگاه می کردم پسران یا دخترانی نشسته بودند، چادر یا چفیه ای به سرشان کشیده بودند و مثل این که میخکوب زمین شده بودند. نمی دانستم غروب شلمچه آنها را به کجا برده بود. حاج احمد نوروزی می گفت: «غروب های شلمچه غمناک ترین هستند.»
روز جمعه 19 اسفند ماه است و من در مقر تیپ 15 امام حسن مجتبی (ع) هستم، چند کیلومتری اهواز . ساختمانها و تأسیسات تیپ را تپه ماهورهای سبز در آغوش گرفته است و درخت و درختچه های گوناگونی محیط را چشم نواز کرده اند.
کثرت ماشین های پارک شده تعجب برانگیز است. همه با خانواده شان آمده اند. بزرگ و کوچک زن ، مرد ، پیر و جوان . دو بلندگو اشعار و تصانیف دوران دفاع مقدس را پخش می کنند.



هرجا که چشم می چرخانم می بینم برادرانی که اکثراً نشانی از آن دوران را به یادگار دارند، در آغوش هم گم می شوند. مثل این که همان زمان است.
عکس ها و پوسترهای شهدا و رزمندگان آن زمان که در جا جای این مکان بزرگ به چشم می خورد ، عطر فضای یاد شهدا را در فضا می پراکند.
قبل از شروع برنامه سالن نمازخانه تیپ پر شده است . به تپه های اطراف که نگاه می کنم پر از آدم است. مادرها دست بچه هایشان را گرفته اند و قدم زنان بالا می روند. در سایه درخت ها و ساختمانها و هر جایی که محلی برای نشستن است، تعدادی نشسته اند و به بلندگوها گوش می دهند یا به فکر فرو رفته اند.
اطراف میزهای پذیرایی خلوت است. تعدادی پیاله ای ماست برداشته و تکه ای نان تا ضعف دلی بگیرند. تک و توک هم لیوانی چایی برای خودشان می ریزند.
لحظه به لحظه بر کثرت جمعیت افزوده می شود. آقای رضایی که دوران جنگ فرمانده کل سپاه پاسداران بود نیز وارد مقر شد و وارد سالن می شود.
نمی دانم چرا دوست ندارم وارد سالن شوم. فرشی گیر آورده ام و نشسته ام. به هیچ چیز فکر نمی کنم. گاهی نشریه «ستاره های سحر» که به همین مناسبت تهیه شده و در بدو ورود هدیه داده اند را ورق می زنم. این نشریه 155 برگی با کاغذی مرغوب و عکس های رنگی تهیه شده است. به همت تهیه کنندگان آن آفرین می گویم. صفحه ای در آن نیست که به عکس های یادگاری آن زمان زینت نشده باشد. سرود با «نوای کاروان» آهنگران نوشتن را متوقف کرد و نَمی بر چشمانم نشاند. چیزی که فراوان دیده  می شود. مثلاً دیروز وقتی در خرمشهر می خواستم عکس حاج داود اسماعیل زاده را بگیریم سرش را پایین انداخت. ترسید اشکهایش ریا شود . و یا ...
دیروز شلمچه بودیم. چند هزار آنجا بودند. بیشترشان جوان و نوجوان بیشتر هم پابرهنه و به هم ریخته. هیچکس به کسی توجه نداشت. آن حجم پسر و دختر جوان نیازی به هیچ نوع مراقبت و کنترلی نداشتند. هر جا که نگاه می کردم پسران یا دخترانی نشسته بودند، چادر یا چفیه ای به سرشان کشیده بودند و مثل این که میخکوب زمین شده بودند. نمی دانستم غروب شلمچه آنها را به کجا برده بود. حاج احمد نوروزی می گفت: «غروب های شلمچه غمناک ترین هستند.»
بین دو نماز که چند هزار نمازگزار داشت، پیش نماز از شهیدی گفت که به خاطر دعای کمیل مسلمان و شیعه شده بود و پس از آن هم از فرانسه آمده بود تا طلبه شود. پس از یکی، دو سال طلبگی هم به جبهه رفته و شهید شده بود. همین طور از مادری سخن گفت که هر سال با عکس پسر مفقودالاثرش به شلمچه آمده و با نشان دادن آن از دیگران سراغ یوسفش را می گیرد. این بیان دل مادر شهدا را به آتش کشید.



در غروب غمگینانه شلمچه دهها کاروان در گوشه و کنار آن دشت وسیع راه می رفتند و نوحه می خواندند. می نشستند و روضه گوش می دادند. تعدادی هم مثل من راه می رفتند و راه می رفتند. نه حرف می زدند و نه به چیزی گوش می دادند.
ما اول به پاسگاه خَیّن رفتیم. این نام عملیات کربلای 4 را برایم تداعی کرد. دنبال جاده شش گشتم که گردان قمر (ع) شهرم، دامغان در آن عملیات کرده بودند. فرمانده اش حاج رجب از لحظه لحظه آن عملیات برایم گفته بود که شرحش را در کتاب «سنگرهای برفی» آورده ام.
بیست و چهار نفر از بچه های گردانش روی مین رفته بودند و تعداد زیادی هم شهید داده بودند. اسم و خاطرات شهدای گردان قمر در ذهنم رژه می رفت. هر چه توضیح دادند هیچ نشنیدم. دوست داشتم اگر بشود با شهیدان شلمچه باشم.
قبل از شلمچه ما را به موزه دفاع مقدس خرمشهر برده بودند. جای جای دیوارهای قسمت سردر و بعضی از قسمت های آن پر از داغ تیر و ترکش های زمان جنگ بود. آثاری از وسایل مردم و شهدا به نمایش گذاشته شده بود که دل را به آتش می کشید. وسایل زیادی برای دیدن و عکس گرفتن بود.


صبح امروز هم در نمازخانه محل استراحت شبمان جلسه معارفه ای برگزار شد. یکی یکی خودشان را معرفی کردند و می گفتند که در جنگ چه کرده اند. هفتاد نفری بودیم. یا رزمندگان تیپ امام حسن(ع) در آن سالها بودند یا فرزندان  آنها. نوبت به من که رسید گفتم: «به قول آن پیر سفر کرده که گفته بود" من ورزشکار نیستم ولی ورزشکارها را دوست دارم." من نیز گفتم: «رزمنده نیستم ولی رزمندگان را دوست دارم.»
کتاب خاطرات یکی از آنها، آقای فرامرزی «آخرین شلیک » را خوانده ام. با حساب سرانگشتی او با موشک تاو بیش از صد تانک دشمن را روی هوا فرستاده است. شوخی نیست صدتا تانک، این جماعت همه شان از این جنس اند. کارشان با 106، تاو، مالیوتکا و چیزهایی از این قماش بوده و کلی کشته اند و کشته داده اند. اینها هم هر کدامشان که سالم به نظر می رسند نیز یا گوششان خوب نمی شنود یا موج انفجار خیلی از سیستم های بدنشان را به هم ریخته است.
راستی روز اول در ایستگاه قطار تهران موقع نماز چشمم به فردی افتاد که از راه رفتن و دیگر مشخصاتش معلوم می شد که جانباز است. حدس زدم همسفریم که درست بود. «ترتیفی زاده» را می گویم. جانباز است و بازنشسته سپاه . با همت عالی خودش سایت «سبکبالان عرش » را راه انداخته که هر روز چند هزار نفر از آن بازدید دارند.
وقتی خودشان را معرفی کردند فهمیدیم که اکثر آنها غیر پاسدارند و در جاهای  متفاوت کار می کنند و وجه مشترک آنها سابقه شان در تیپ امام حسن(ع) و ثابت قدم بودنشان در آن راه است.
دیشب هم ساعت 5/10 می شد که جمع شدیم تا آقای بنادری از روزهای اول جنگ در آبادان برایمان بگوید. قبلاً خاطراتش را در کتاب «سرباز سالهای ابری» خوانده بودم. او گرم و پرشور از حماسه هایی که مردم با دستانی خالی در برابر ارتش تا بیخ دندان مسلح عراق کرده بودند سخن گفت: یک ساعت حرف زد، حرف هایی که از سر شوق و اشتیاق است نام هم رزمانش بغض در گلویش می انداخت. وقتی هم که به « حسن باقری رسید گفت: حسن باقری همه چیز ما بود؛» و این چنین اوج احترامش را به او نشان داد. بنادری اکنون همچنان کارمند شرکت نفت است ولی تعهدش به دفاع مقدس مثل همان روزهایی است که از موثرترین افراد این قبیله بوده است.
در همین یکی دو روز شروع به نوشتن خاطرات آقای ترتیفی زاده کرده ام که فکر کنم بیش از بیست صفحه اش را نوشتم و قرار گذاشتیم تا با پایه گذاری یک روش جدید و ابتکاری اینترنتی با هم پرسش و پاسخ داشته باشیم. همین طور از آقای رضوانی هم قول گرفته ام که هر وقت تهران می آید خبر کند تا خدمتشان برسیم و خاطراتشان را ثبت و ضبط کنم.
این دهمین سالی است که بچه های تیپ، همت گذاشته اند و چنین برنامه بزرگی را تدارک دیده اند. حسّ و حال آن را می پسندم و به دیگرانی هم که چنین قصدهایی دارند توصیه می کنم از این عزیزان الگو بگیرند.

صبح آقای فرامرزی گفت ده سال است به یاد بچه های این تیپ که به شهادت رسیده اند این مراسم را برگزار می کنیم. همت هایمان را روی هم می گذاریم و این مراسم را سرو پا می کنیم.
عصر آن روز خوب خدا، به دیدن اسماعیل طرفی رفتیم ؛ به اتفاق پانزده نفر از همراهان. همه دوست داشتند که به دیدن طرفی بیایند.
اسماعیل طرفی دیده بان تیپ امام حسن(ع) بوده در طی سال های متعدد دفاع مقدس. دیده بانها نزدیک به دشمن می شدند تا گرای دشمن را بدهند و محل اصابت گلوله ها را گزارش کنند. کاری که آقای طرفی می کرد.
در آخرین ساعت دفاع مقدس گلوله ای به پشت گردن او اصابت کرده و سبب می شود از آن تاریخ تاکنون، بیش از بیست و چند سال بی هیچ حرکتی روی تخت بخوابد.



















 
 
 
 
 
 

 

ولی انگار نه انگار که این همه سال را یک جا دراز کشیده است. روحیه اش خوب و چهره اش خندان است. به ذهنم می گذرد اگر تو به جای او بودی اصلاً شهامتش را داشتی که پا در دل معرکه بگذاری.» حالا به فرض اگر شهامتش را داشتی، مردش بودی که بیش از دو دهه در یک جا بنشینی و همچنان شکرگوی حضرت حق باشی.!؟



نوشته شده در شنبه 90 اسفند 27ساعت ساعت 12:47 صبح توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

او دوازده بار تا شهادت رفت و با تنی که ستاره باران زخم ها بود بار ها از جبهه بازگشت و دیگر بار عاشقانه تر و شورانگیز تر ، جان مجروح خویش را به صحنه کشاند. او پیش از خویش پایش را به بهشت فرستاده بود.
 برادر احمد سوداگر از همان ابتدا در جنگ، کار اطلاعاتی را انتخاب کرد تا اینکه در سال 1359 در منطقه کرخه زخمی و قسمتی از پای چپ وی قطع گردید. بعد از دوران نقاهت در عملیات فتح‌المبین حضور یافت و به عنوان مسئول اطلاعات لشکر قدس مشغول به خدمت گردید.

او در ادامه عملیات‌های پیروزمند بیت‌المقدس و رمضان نقش مؤثری در مأموریت‌های تیپ 7 ولیعصر (عج) داشت تا اینکه به مسئولیت اطلاعات قرارگاه لشکری قدس منصوب گردید. در سال 1362 دوره فرماندهی و ستاد را در ارتش طی نمود. هوش و ذکاوت برجسته و قدرت تحلیل فوق‌العاده و منطقی او نسبت به مسائل نظامی باعث گردید به معاونت اطلاعات قرارگاه کربلا منصوب گرددو در عملیات ظفرمند والفجر 8 مسئولیت خطیر اطلاعات این عملیات را در منطقه خرمشهر بعهده داشت.

رشادت‌های بی‌نظیر وی در عملیات فتح فاو سبب گردید تا در ابتدای سال 1365 در تشکیل قرارگاه عملیاتی قدس مشارکت داشته و مسئول اطلاعات این قرارگاه شد. حضور سردار سوداگر در جبهه‌ها همراه با پدر و برادرانش بود تا در عملیات کربلای 5 یکی از برادرانش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

مرحوم احمد سوداگر تا پایان دوران دفاع مقدس در این مسئولیت خطیر و حساس در جبهه‌ها فعال بود و تا یک سال بعد از جنگ نیز برای تثبیت موقعیت پدافندی جبهه‌ها و دفاع در مقابل تجاوزات احتمالی دشمن در مسئولیت جانشین فرماندهی قرارگاه عملیاتی قدس در جبهه حضور داشت.

بعد از دوران دفاع مقدس این دلاور خطه‌های نبرد در مسئولیت‌های جانشینی فرماندهی لشکر 7 ولیعصر (عج) و نیز فرماندهی لشکرهای 8 نجف اشرف، 25 کربلا و 27 محمد رسول‌الله (ص) و معاونت اطلاعات نیروی زمینی سپاه اشتغال داشت.

وی برای آشنایی نسل‌های جدید و آینده با علوم و معارف دفاع مقدس در سال 1385 اقدام به تأسیس پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس نمود و با پیگیری‌های مجدانه خود موفق شد علاوه بر نهادینه کردن مسائل دفاع مقدس به عنوان یک مبحث علمی و پژوهشی در دانشگاه‌های کشور، دو واحد درس آشنایی با دفاع مقدس را برای دوره‌های کارشناسی دانشگاه‌های دولتی و آزاد اسلامی را به تصویب برساند که طی 3 سال اخیر بیش از 200 هزار نفر از دانشجویان این دروس را گذرانده‌اند.

وی به گواهی فرماندهان و همرزمانش نابغه اطلاعاتی و نظامی دفاع مقدس و کشور بود. بسیار در آرزوی شهادت به سر می‌برد تا اینکه پس از سال‌ها مجاهدت بر اثر تألمات ناشی از جراحات متعدد در دفاع مقدس با 55 درصد جانبازی در 21 بهمن 1390 و در آستانه بیست و ششمین سالگرد عملیات والفجر 8 دار فانی را وداع گفت و به خیل یاران شهیدش در ملکوت اعلی پیوست

در اربعین پرواز این بزرگمرد عرصه دفاع مقدس دیدگاه های یاران و همرزمانش را مرو ر می کنیم تا بهتر او را بشناسیم .


او از ذخایر جنگ تحمیلی بود
سردار احمد سوداگر از ذخایر شایسته و ممتاز و از جانبازان سرافراز هشت سال جنگ تحمیلی بودند که در طول سال‌های پس از نبرد نیز به عنوان رئیس پژوهشگاه دفاع مقدس تلاش و مجاهدت وافری برای حفظ، ماندگاری و نشر حماسه‌ها و ازش‌های سال‌های دفاع مقدس داشتند.

دکترعلی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی

او منشا آثار و خدمات شایسته‌ای بود‌.
نام سوداگر در اذهان فرماندهان دفاع مقدس‌، همواره با سخت کوشی، صداقت، اخلاص و فداکاری توام بوده و جای جای جبهه‌های جنوب و غرب کشور ایثار و پایمردی این سردار بزرگ و جانباز افتخار آفرین را شاهد بوده است‌.

او در طول دوران سخت دفاع مقدس و پس از آن تا به امروز، در همه مسئولیت‌هایی که به عهده گرفت، منشا آثار و خدمات شایسته‌ای بود‌.

دکتر محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام


جسم احمد از روحش خسته شده بود
حاج احمد جوانی17 ساله بودکه به نهضت امام (ره) پیوست و در همان سالها تفنگ به دست گرفت و با منافقین و اشرار مقابله می کرد وچون شیری با بعثی ها می جنگید.
این بزرگوار همان اول جنگ پای خود را از دست داد و از روز اول جنگ تا پایان یک روز از جنگ را هم از دست نداد. تن حاج احمد سوداگر بارها و بارها مجروح شد و این جسم از روح احمد خسته شده بود.

حاج احمد سوداگر همواره آماده رفتن بود و در هر صحنه خطرناکی که مرگ و شهادت بود ، حاضر می شد و حضور پیدا می کرد و از طرفی هم طوری برنامه ریزی می کرد که گویی می خواهد صدسال دیگر زندگی کند .

سردار حاج احمد سوداگر در دفاع مقدس کار حسینی و پس از جنگ کاری زینبی کرد.ما همه شهادت می دهیم که احمد سوداگر همیشه مدافع انقلاب بود.
سردار سرلشکر غلامعلی رشید – جانشین ستاد کل نیروهای مسلح

او مظهر تیزهوشی و اخلاص بود
سردار سوداگر بار سنگین مسئولیت های خطیر را یکی پس از دیگری بر دوش کشید و در کنار شهیدان عالی مقام جبهه های جنگ و فرماندهان بزرگ دفاع مقدس با صبوری و تحرک و اخلاص و تیزهوشی فوق العاده تمام سالهای دفاع مقدس را در میان خاکریزهای خودی و دشمن به گردآوری و تحلیل اطلاعات از دشمن و ارائه ایده در حوزه اطلاعات نظامی صحنه نبرد پرداخت.

او یادآور شهیدان باقری ، نیاکی، همت، اقارب پرست، باکری،کاظمی، صیاد و صدها فرمانده شجاع و رزمنده و جانباز با نام وگمنام است که مخلصانه و مدبرانه و عاشقانه ندای اسلام و قرآن و ولایت را از انفاس قدسی خمینی بزرگوار و خامنه ای عزیز با جان و دل شنید و پرچم مقدس و پر صلابت نهضت علوی (ع) و حسین (ع) را تا سپردن به اصحاب آن حضرت بقیه الله الاعظم (ارواحنا فداه) به دوش کشید.

سردار سوداگر با وارد کردن مسأله دفاع مقدس در نظام آموزش عالی کشور ، میدان دیگری از خدمت به نظام و دفاع مقدس و فرهنگ و تفکر بسیجی ، به روی علاقه مندان به تداوم و ارتقای آرمان های انقلاب و دفاع مقدس گشود .

سرلشکر دکتر فیروزآبادی – رییس ستاد کل نیروهای مسلح


او از زمره مجاهدان گمنام بود
بی شک برادر عزیزمان، سردار سرتیپ پاسدار حاج احمد سوداگر از زمره مجاهدان گمنامی بود که سالهای جوانی خویش را به مجاهدت خالصانه در کربلاهای 8 سال دفاع مقدس و صحنه های پرخطر پاسداری و دفاع از انقلاب اسلامی ایران سپری نمود.
آری آن سردار سرافراز بعد از دفاع مقدس نیز در عرصه های علمی و دفاعی کشور حضوری فعال و مستمر داشت و همواره در پی ترویج علوم و معارف دفاع مقدس بود که برای دوستان انقلاب امید آفرین و تبرای دشمنان بیم و و حشت را بهمراه داشت و مصداق بارز "ترهبون به عدوالله وعدوکم " بود.

سردار سرلشکر محمدعلی جعفری - فرمانده کل سپاه

او می گفت : هیچگاه در جبهه از مرگ نترسیده ام

او دوازده بار تا شهادت رفت و با تنی که ستاره باران زخم ها بود بار ها از جبهه بازگشت و دیگر بار عاشقانه تر و شورانگیز تر ، جان مجروح خویش را به صحنه کشاند.او پیش از خویش پایش را به بهشت فرستاده بود.او خاکریزهای جنوب و کوهساران غرب بوسه بر قدم های نستوه و بشکوهش زده بودند.او با خدا سوداکرده و دیرگاهی بود ضربان قلبش را با آهنگ ملکوت هماهنگ ساخته بود.

او می گفت به یاد ندارم یکبار در جبهه از مرگ ترسیده باشم.

پژوهشگاه دفاع مقدس گوشه ای از اهتمام او بود و کاروان های زیارتی جبهه ها یکی از طرح های خلاقانه و ارزشمندش .
حاج احمد را لشکر ولیعصر ( عج ) می شناخت . لشکر 25 کربلا که مدتها هدایت و فرماندهی اش را به عهده داشت درک کرده بود و لشگر محمد رسول الله(ص) سجایا و سیرت وسلوک عارفانه و مجدانه اش را چشیده بود.
حاج احمد از شهیدانی است که اندک اندک شهید شد و به دوستان شهید و آسمانی اش پیوست .

محمد رضا سنگری


لازم به ذکر است که خاطرات سردار سوداگر از هشت سال دفاع مقدس در کتابی با عنوان جاده های سربی منتشر شده است . او در این اثر ارزشمند و کم نظیر ضمن روایت خاطرات خود ، اتفاقات و موقعیتهای خاص جنگ تحمیلی را نیز تحلیل کرده است که برای علاقمندان به تاریخ جنگ تحمیلی قابل توجه می باشد .


نوشته شده در شنبه 90 اسفند 27ساعت ساعت 12:40 صبح توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

شاخه آسیایی کاروان جهانی «الی بیت المقدس» دقایقی پیش در ادامه مسیر خود در میان استقبال پرشور مردم قم وارد این شهر شد.

شاخه آسیایی کاروان جهانی «الی بیت المقدس» دقایقی پیش با عبور از استان های سیستان و بلوچستان، کرمان، یزد و اصفهان وارد شهر قم شد.

بنابر این گزارش، در این کاروان نمایندگانی از اندونزی، هند، مالزی، فیلیپین، ژاپن، پاکستان، سریلانکا و بنگلادش حضور دارند و در قم نمایندگانی از کشورهای آذربایجان، عراق، بحرین، عربستان افغانستان و تاجیکستان به آن ها می پیوندند.

شاخه آسیایی کاروان جهانی «الی بیت المقدس» که روز گذشته از مرز میرجاوه وارد ایران شد از هند و پاکستان عبور کرده و وارد ایران شده است.

این کاروان قرار است امروز در چند مراسم در قم شرکت کند که از جمله آن ها مراسم رسمی استقبال با سخنرانی آیت الله کعبی است.

شاخه آسیایی کاروان قرار است در 30 مارس (روز زمین) با پیوستن شاخه های اروپایی و آفریقایی و نمایندگانی از آمریکا و اقیانوسیه راهپیمایی جهانی «الی بیت المقدس» را برگزار کند.



نوشته شده در شنبه 90 اسفند 27ساعت ساعت 12:24 صبح توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

با آماده سازی فضای گلزار شهدای خرمشهر متناسب با حضور راهیان نور و برنامه ریزی فرهنگی جهت برگزاری مراسم معنوی و روایتگری دفاع مقدس، یادمان شهدای گمنام خرمشهر از امروز آماده پذیرایی از زائران راهیان نور است.

 
 به نقل از ستاد مرکزی راهیان نور، کاروان های راهیان نور ضمن بازدید از مناطق عملیاتی محور خرمشهر مانند شلمچه، مسجد جامع، موزه دفاع مقدس، بیمارستان صحرایی امام حسین (ع) و یادمان جدید نهرخین، در گلزار شهدای این شهر که مدفن 136 شهید گمنام است، حضور پیدا می کنند.

با وجود محدودیت های موجود در سال جاری در راهیان نور، گلزار شهدای خرمشهر امسال تنها به مسئله جذب زائر خواهد پرداخت و برنامه ریزی جهت استقرار راوی ثابت در یادمان و امور دیگر، مشروط به ارائه امکانات از سوی مسئولین و نیز ثبت این نقطه به عنوان یادمان رسمی در خرمشهر است.

مراسم رسمی شروع به کار یادمان 136 شهید گمنام خرمشهر، امروز با حضور جمعی از خانواده شهدای خرمشهر، نمایندگان ستاد مرکزی راهیان نور، تعدادی از راویان دفاع مقدس و نیز مداحانی چون حاج مهدی سلحشور برگزار می شود.

لازم به ذکر است افتتاح این یادمان مقدمه ای برای برگزاری کنگره سرداران و شهدای خرمشهر است که بناست در خردادماه سال 91 در همین شهر به عنوان پایتخت مقاومت ایران برگزار شود.


نوشته شده در شنبه 90 اسفند 27ساعت ساعت 12:21 صبح توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin