حسین سالار قلبها
غروب آفتاب و در حجاب شدن نور و گرمی خورشید، خود به خود غم غربت و مظلومیت یاران شهید را تازه می کرد. پیوستن ها و گسستن های فراموش شدنی، لحظات ناب و با صفای باهم بودن، تلخی یک عمرجدایی وحسرت به دلی زندگی ودورمانده ازقافله ی عشق، همه دست به دست هم می داد و بچه ها را به گوشه و کنار مقر می کشاند؛ تنهای تنها. پشت خاکریزها به آسمان خیره شدن؛ بردن نوار نوحه و زیارت عاشورا وگریستن به یاد کسانی که درست یک هفته قبل و جمعه ی پیش همان جا روی همان تخته سنگ، زیر همان سقف به همان گونی های سنگر تکیه داده بودند، اندیشیدن به یاران از دست رفته ای که جایشان خالی بود و حالا آن ها مانده بودند و... .
در غرب، بعد از عملیات و موقع غروب آفتاب، لای صخره ها غوغای آدم بود؛ کوهی از انسان. هرکس در میان شکافی، فقط حواسش به خود بود؛ هیچ کس را نمی دید؛ هیچ چیز نمی شنید؛ به هیچ چیز فکر نمی کرد جز خدا و آن سفر کرده ها که صدها قافله ی دل همراه آن ها بود . در"فلاجه" تخریب چیان سنگ ها را می بوسیدند و می بوییدند؛ جور دیگری به آن ها نگاه می کردند، درست مثل کسی که در سرزمین مکه است و می داند در هر گوشه ی این زمین و آسمان چه واقعه و هنگامه ای بوده است. جای پای پیامبر(ص) را برخاک می بیند؛ صدای چکاچک شمشیرها را می شنود؛ چاه های بدر، تنگه ی احد، شعب ابی طالب؛ یکی یکی یاران را می بیند که هرکدام به نحوی عرصه را بر دشمن تنگ کرده اند و میدان کارزار را قرق و دوباره در خود فرو می رود و از خود بی خود می شود.
رزمندگان بیش تر وقتی را که صرف نماز می کردند به راز و نیاز اختصاص می دادند. چشمان سرخ و متورم آن ها همیشه از داشتن این خلوت ها حکایت می کرد. هنگام غروب آفتاب هرجا را که نگاه می کردی ضبط صوت کوچک واحد تبلیغات بود و نوار زیارت عاشورا و دو، سه نفری که سر در گریبان، با چشمان خونبار زمزمه می کردند وبعد صرف چای و مرور خاطرات و خواب های شهدا؛ آن گاه همه قدم زنان قبل از اذان مغرب به محوطه ی اردوگاه باز می گشتند.
نوع آرمانی مهر نماز تربت آقا ابی عبدالله الحسین(ع) بود؛ بعد از پایان عملیات ، بعضی ها در به در و سنگر به سنگر وسائل باقی مانده از مزدوران بعثی را به هم می ریختند و برای به دست آوردنش سر از پا نمی شناختند. مهر تهیه شده از تربت آقا حکم کیمیا را داشت و داشتن آن مای? فخر و مباهات بود، که البته هرچه می جستند کم تر می یافتند.در چنین
مواقعی که دستشان از اصل کوتاه می شد ، می افتادند به مشابه سازی . قطعاتی خاص از سنگ را در محل شهادت دوستان می یافتند و با ساییدن آن ها روی آسفالت و بلوک ، مهرهای زیبایی در اشکال مختلف پدید می آوردند و رویشان ذکرها و نام های مورد نظرخود را حک می کردند و به یادگار با خود نگه می داشتند.داشتن مهر کربلا آرزوی دیرین? هر بسیجی بود. بسیاری از رزمندگان این مهره را از اسرای جنگی می گرفتند و عزیزش می داشتند. بقی? مهرهای نماز را اصولاً روحانی گردان با خودش به جبهه می برد و بین بچه ها توزیع می کرد، یا خودشان از منزل می آوردند . دربعضی از مناطق جبهه هم ـ مثل کرخه و شیخ سله و جزیر? مجنون ـ که گل سرخ رنگ و زیبایی داشت. افراد خودشان با آن مهر درست می کردند. به جهت وضع جوّی و بی ثباتی و جابه جایی های مکرر، عموماً مهر سنگ های سیاه و صافی بود که برای پیداکردن آن ساعت ها و گاه روزهای متوالی سین? رودخانه و دشت را می کاویدند.به خاطر استحبابی که داشت ، معمولاً نماز خوان ها از دو مهر استفاده می کردندو پیشانی و بینی خود را بر آن می نهادند و به پیشگاه دوست اظهار عجز می کردند. تسبیح و جانماز هم در جبهه از دو راه به دست می آمد. یا هدیه ای بود که بعضی از عزیزان شهید خود در عملیات های قبل داشتند یا جایز? فرستادن صلوات بود، یابه تبرک از مشهد مقدس آورده بودند. درصورت اول خیلی از آن مواظبت می شد و به ندرت بچه ها آن را به کسی می دادند . بچه ها این تسبیح ها را به انگشتر عقیق خود می آویختند تاتسبیح از دستشان به زمین نیفتد وگم نشود. انگشتر عقیق هم به قدری در میان رزمندگان رواج داشت که گویی جبهه و بسیجی بدون انگشتر، چیزی کم دارد وچیزی را گم کرده است.
در میان همه ی قول و قرارها وعهد و پیمان های جمعی و علنی که رزمندگان به مناسبت های مختلف بین خودشان داشتند و می نوشتند، نوع خاص تری هم بود و آن، عهد با خود وخدای خود بود به صورت مکتوب و مضبوط. یعنی یک نفر می آمد با خود و خدای خود قرار و مداری می گذاشت ومفاد آن را به دلخواه می نوشت و امضا می کرد.
بعضی از این عهدنامه ها بعد از مجروح شدن یا به شهادت رسیدن شخص، پیدا می شد وآن قدر معلوم بود که بین شهید وخدای او قرار و مداری بوده است. ازاین قبیل بود عهدی که اشخاص درمنطقه با خودشان می کردند و اگر از آن سخنی به میان نمی آوردند ودرعمل وحضور جمع مجبور نمی شدند بروزش بدهند، چگونگی اش مثل عهد بنده با خدا مکتوم بود و دور ازدسترس.
این عهدها، که عموماً عهد تربیت و ترک مذموم بود، با مشاهده ی منطقه ومقایسه ی آن با عرف وعادات پیشین شخص درشهر ایجاد می شد و فاصله ای که موقع ازبین بردنش بود؛ از مسائل صوری مثل ترک حرف لغو، لخت نشدن در انظار، پا دراز نکردن درجمع وترک سیگار گرفته تا امور نهانی تر نفسانی که در باریک بینیه ها به دست می آمد؛ در آن حد از پای بندی که اگر عهد داشتند درحضور کسی عریان نشـوند با لبـاس آب تـنی می کردند.
رسم بود بین رزمندگان که یکی تسبیح خود را به دیگری می داد و با او شرط می کرد که مثلاً روزی صد صلوات بفرستد؛ یا در هر نماز او را دعا کند.
برای این که بچه ها خودشان را مقید کرده باشند به ذکر دائم، بین خود و برادران حاضر در چادر شرط می کردند و عهد می بستند که در طول هفته هر یک تعدادی صلوات بفرستد، یا هرکس هرچقدر که دلش می خواهد یا می تواند و با محاسبه ای که در پایان هفته می کردند می دیدند که چقدر توانسته اند این توفیق را داشته باشند. بودند چادرهایی که ساکنان آن ظرف یک هفته هفتاد، هشتاد هزار صلوات فرستاده بودند.
عهد بستن باخدا و رسول و ائمه معصوم(ع) و با آرمان های انقلابی واسلامی ،مثل گرفتن قدس و کربلا و نجف و پیمان بستن با امام را می توان درشعارهای بچه ها که خود به دنبال تحقق آن بودند مشاهده کرد: " می روم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم" ؛
"خرمشهر آمدیم،کربلا می آییم، قدس خواهیم آمد" ؛ " ما اهل کوفه نیستیم امام تنها بماند" و عبارت های دیگر از این دست.
در آستان? عملیات افرادی هم بودند که باخدای خودعهدمی کردندتا زمان شهادت آب ننوشند و مثل مولایشان امام حسین(ع) بالب تشنه به دیدار یار بروند.
بعد از عملیات، که نیروهای گردان به یاد شهدایشان دور هم جمع می شدند، عهدنامه ای می نوشتند که قسمت عمده ی آن تأکید بر ادامه ی راه شهدا بود. این عهدنامه را همه ی کسانی که درجمع حضور داشتند امضا می کردند. شکل شفاهی این تعهدات را برادران برسر مزار شهدا انجام می دادند وبا سوز و گداز و بغض و اشک و آه اعلان می کردند که:" تا نفس آخر متجاوز را نگیرند سلاح بر زمین نگذارند". صورت دیگر عهدنامه ها متنی بود که دررثای شهید یا شهدایی می نوشتند وبیش تر به سوگ نامه می مانست و بیان عواطف قلبی با تعابیری در منقبت و فضایل شهیدان و به طور ضمنی یادآوری و اصرار بر ادامه ی راه و انتقام خونشان.
به گزارش خبرگزاری شبستان، عباس محمدی پور، مسئول واحد اطلاع رسانی داخلی مسجد مقدس جمکران این واحداز پخش 15 ساعت اطلاع رسانی و برنامه محیطی در ایام نوروز در مسجد مقدس جمکران خبر داد و گفت: در ایام نوروز از ساعت 7 صبح برنامه های فرهنگی، مذهبی، اجتماعی، اعتقادی خود را زیر نظر مستقیم روابط عمومی مسجد مقدس جمکران آغاز می کند.
وی ادامه داد: "قرائت ادعیه"، "سرود و تواشیح"، "قرائت قرآن"، "معرفی مسجد"، "معرفی واحد های مختلف مسجد"، "معرفی فعالیت های نمایشگاهی مسجد"، "اعلام مناسبت های مذهبی و فرهنگی" از جمله برنامه های این واحد است.
بنابرگزارش روابط عمومی مسجد مقدس جمکران، محمدی پور ادامه داد: برنامه های نوروزی مسجد مقدس جمکران از ساعت 7 صبح تا اذان ظهر و از ساعت 30/15 تا اذان مغرب است.
وی اظهار کرد: برنامه واحد اطلاع رسانی داخلی بلافاصله بعد از نماز عشاء تا ساعت 24 ادامه پیدا خواهد کرد.در روزهای عادی سال برنامه های واحد اطلاع رسانی بدین روال و تا ساعت 21 است.
خبرگزاری شبستان: شاید در ذهن بعضی از افراد این سوال پیش بیاید که آیا شفا طلبیدن از قرآن و دعا جائز است و می توان برای دردها به آن تمسک جست؟
خداوند تعالی در قرآن می فرمایند: ما آنچه از قرآن فرستادیم شفا و رحمت الهی برای مومنین است (اسراء آیه 82)
با توجه به آیات و روایات ذکر شده شفا جستن از آیاتی و دعاهایی که از اهل بیت (ع) وارد شده هیچ اشکالی ندارد ولی باید زمینه را که توجه به لقمه حلال، پاک ساختن باطن و ذکر و فکر از وسوسه های شیطانی است برای تاثیرگذاری این دعاها آماده کرد.
تاثیر گفتن بسم الله
عبدالله بن یحیی که از دوستان امیرمومنان علی (ع) بود به خدمتش آمد و بدون گفتن بسم الله بر تختی که در آنجا بود نشست، ناگهان بدن وی منحرف شد و بر زمین افتاد و سرش شکست علی (ع) دست بر سر او کشید و زخم او التیام یافت بعد فرمود: آیا نمی دانی که پیامبر (ص) از سوی خدا برای من حدیثی نقل کرد که هر کار بدون نام خدا شروع شود بی سرانجام می ماند.
گفتم: پدر و مادرم به فدایت باد می دانم و بعد از این ترک نمی کنم امام علی (ع) فرمود: در این حال بهره مند و سعادتمند خواهی شد.
امام صادق (ع) می فرمایند: بسیاری اتفاق می افتد که بعضی از شیعیان ما بسم الله را در آغاز کارشان ترک می گویند و خداوند آنها را با ناراحتی مواجه می سازد تا بیدار شوند و ضمنا این خطا از نامه ی اعمالشان شسته شود.
فضایل و خواص سوره مبارکه فاتحة الکتاب
این سوره مبارکه به جهت رفعت و شرافتش تقریباً بیست و اندی اسم دارد ما تنها به چند نام مشهور آن اکتفا می کنیم.
یکی از آنها به نام حمد است که به مناسبت حمد و ستایشی است که در این سوره از پروردگار یکتا خداوند تبارک و تعالی به عمل آمده است.
امام صادق (ع) می فرمایند: سوره حمد سوره ای است که اول آن ستایش و میانه آن اخلاص و آخر آن نیایش می باشد.
نام دیگر این سوره فاتحه است چون قرآن و نماز با آن شروع می گردد. دیگر نام این سوره جامع و ام الکتاب و ام القرآن است چون معظم بلکه کل معانی قرآن را شامل است و عرب هر جامعی را ام می نامند و همچنین به چیزی که تقدم بر دیگران داشته ام اطلاق می کند و این سوره شریفه بر سایر سوره های قرآن تقدم دارد.
از دیگر نامهای شریف این سوره شفا است زیرا پیامبر (ص) درباره این سوره می فرمایند: ام الکتاب شفاء من کل داء. سوره حمد شفای هر درد و بیماری است.
از امام صادق (ع) نقل شده است که هر کسی در صبح قبل از آنکه حرف بزند هفت بار سوره مبارکه حمد را بخواند هر ناخوشی و مرضی که دارد برطرف گردد و هرگاه در آن روز ناخوشی و مرضی زایل نگردد در روز دیگر بعد از نماز صبح و قبل از حرف زدن هفتاد مرتبه این سوره را با اعتقاد کامل بخواند من ضامن شفا او خواهم بود.
پیامبر (ص) می فرمایند: هر کس سوره حمد را بخواند چنان است که دو سوم قرآن را خوانده و ثواب آن کسی که بر همه مومنان تصدق کرده باشد به او داده می شود و نیز ایشان می فرمایند: هر کس به صدای قاری این سوره گوش دهد به اندازه یک سوم ثواب آن به وی داده می شود.
در خواص این سوره از پیامبر (ص) نقل است که هنگام خواب بر پهلو بخوابید و سوره های حمد و توحید را بخوانید از همه ی بلایا ایمن خواهید بود و هر کس در حین ورود به منزل خود سوره های حمد و اخلاص را بخواند خداوند فقر و تنگدستی را از او برطرف و خیر و رکت بسیار به وی عطا می کند.
در روایتی امام صادق (ع) می فرمایند: هرگاه که هفتاد مرتبه سوره حمد را بر یک دردی خواندم آن درد تسکین یافت.
از امام محمد باقر (ع) نقل است اگر سوره حمد را بر میتی هفتاد مرتبه خوانده شود و آن میت زنده شود جای تعجب ندارد.
از پیامبر (ص) نقل است جهت کم شدن تب، این سوره را چهل بار ظرف آبی بخوانید و بر روی آدم تب دار فشار دهید و در جای دیگر امده است هر کس بعد از عطسه سوره حمد را بخواند آنگاه به کف دست خود بدمد و به صورت خود بمالد از سردرد و چشم درد و آمدن خون بینی در امان خواهد بود.
نقل است شیطان در مدت عمر خود چهار ناله جانکاه کرد: وقتی که طناب لعنت بر گردنش افتاد و زمانی که از بهشت رانده شد و وقتی که رسول اکرم (ص) به رسالت مبعوث شد و هنگامی که سوره حمد نازل شد.
شایان ذکر است خبرگزاری شبستان قصد دارد تا یادداشت هایی در زمینه خواص و فضایل سوره های قرآن برای استفاده خوانندگان داشته باشد.
ایام عید است و مواظب باشید در دید و بازدیدها مجالس و محافل خانوادگی را با حرف های بیهوده یا خدای ناخواسته غیبت و تهمت ها آلوده نکنید و به جای آن داستان ها و فرازهای عبر ت آموز تاریخ را بازگو کنید تا دختران و پسران جوان مخصوصاً کسانی که تازه ازدواج کرده اند پند بگیرند. |
|
|
طبقه بندی: مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin