حسین سالار قلبها
انسان فواره ای است که از قلب زمین عصیان می کند
و در این جستن شتابان و شورانگیزش ،
هر چه بشتر اوج می گیرد
بیشتر « پریشان و تردیدزده » می شود .
اندک اندک هیجانش آرام می گیرد
و میل بازگشت او را در انتهای راه انحنایی میافکند
که هم صعود است هم رجعت
فرار و بازگشت با هم در ستیزند
به آخرین قله ی رهایی که می رسد
ناگهان احساس می کند که در فضا معلق مانده است .
در برزخ میان زمین و اسمان بلاتکلیف و بی پناه نمیداند چه کند؟
از آنجا ، افق تا افق جهان را می نگرد که صحرای خلوت و بیابان حیرت است .
از رهایی اینچنین به بی سرانجام تنها ماندن
در چین و شکن های گیسوان مواج آب فرو می برد و
در عمق زمردین استخر زلال خویش پنهان می سازد و
با نفی خویش
در پیش چشمان آزاردهنده تنهایی در آغوش وصال خویشاوندی بودن
خویش را ایمان و ارامش می بخشد ،
خویشتن خالی و ناپایدار و ارزانش را از « بودن » لبریز می کند ،
درونش از وجود موج می زند .
چه زیبا و عمیق است
این دیالکتیک صوفیانه ی وحدت وجود در فرهنگ سرشار و…* شرق
در فنای خویش بقا یافتن!
جهان عرب در دنیای نقاشی
جهان عرب در دنیای نقاشی
جهان عرب در دنیای نقاشی
از زندگی از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام
دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام
دل خسته سوی خانه ، تن خسته می کشم
آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام
بیزارم از خموشی تقویم روی میز
وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام
از او که گفت یار تو هستم ولی نبود
از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام
تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید
از حال من مپرس که بسیار خسته ام.
در این زمانه ی بی های و هوی لال پرست
خوشا به حال کلاغان قیل و قال پرست
چگونه شرح دهم لحظه لحظه خود را
برای این همه نا باور خیال پرست
به شب نشینی خرچنگ های مردابی
چگونه رقص کمند ماهی زلال پرست
رسیده ها چه غریب نچیده می افتند
به پای هرزه علف های باغ کال پرست
رسیده ام به کمالی که جزا نالحق نیست
کمال دارد برای من کمال پرست
هنوز زنده ام و زنده بودنم خاری است
به تنگ چشمی نا مردم زوال پرست
خوش به حال من ودریا و غروب و خورشید
و چه بی ذوق جهانی که مرا با تو ندید
رشته ای جنس همان رشته که بر گردن توست
چه سروقت مرا هم به سر وعده کشید
به کف و ماسه که نایابترین مرجان ها
تپش تبزده ی نبض مرا می فهمید
آسمان روشنی اش را همه بر چشم تو داد
مثل خورشید که خود را به دل من بخشید
ما به اندازه هم سهم ز دریا بردیم
هیچکس مثل تو ومن به تفاهم نرسید
خواستی شعر بخوانم دهنم شیرین شد
ماه طعم غزلم را ز نگاه تو چشید
منکه حتی پی پژواک خودم می گردم
آخرین زمزمه ام را همه ی شهر شنید.
عکس هایی از خودرو های گذر موقت در ایران
عکس هایی از خودرو های گذر موقت در ایران
عکس هایی از خودرو های گذر موقت در ایران
عکس هایی از خودرو های گذر موقت در ایران
طبقه بندی: مذهبی
نمی توانی باران
کز جای برکنی
یا بر تن زمین
با تار و پود سست
پیراهنی ز پوشش رویینه بر تنی
با دانه دانه های پراکنده
با ریزشی سبک
با خاکه بارشی که نه پی گیر
نه نه نمی توانی باران
هرگز نمی توان .
باران ! تو را سزد
کاندر گذار عشق دو عاشق
در راه برگ پوش
حرف نگفته باشی و نجوای همدلی
باران ! تو را سزد
کز من ملال دوری یک دوست کم کنی
می ایدت همین که بشویی
گرمای خون
از تیغ چاقویی که بریده است
نای نحیف مرغک خوشخوان کنار سنگ
یا برکنی به بام
آشفته کاکلی ز علف های هرزه روی
اما نمی توانی زیر و زبر کنی
نه نه نمی توانی زین بیشتر کنی
این سنگ و صخره های سخت را
سیلی درشت باید و انبوه
سیلی مهیب خاسته از کوه .
دست کم 50 درخت روی زمین وجود دارند که بیش از هزار سال عمر کردهاند و محققان معتقدند راز طول عمر این درختان سیستم آوندی بخش بخش آنهاست که باعث میشود بخشی از درخت بمیرد و بقیه بخشها به حیات خود ادامه دهند. به علاوه بسیاری از درختها مانند ما پیر نمیشوند. برخی از کاجها در سن 3000 سالگی، همپای همنوعان 100 ساله خود به رشد ادامه میدهند. این کاجها بر خلاف حیوانات، دچار جهش ژنتیکی در سلولهایشان نمیشوند.
برخی از گیاهان با ایجاد کلونی یا مجموعهای از شاخههای یکسان از لحاظ ژنتیکی با زمان مقابله میکنند. بدین ترتیب، مرگ یک شاخه به معنای مرگ کل موجود زنده نخواهد بود. کلونیهای بزرگ میتوانند تکتک شاخههای فراوانی داشته باشند، اما همگی به صورت یک شبکه، از ریشههای واحدی استفاده می کنند. در این گزارش تصویری با برخی از مهمترین و قدیمیترین درختان دنیا آشنا میشویم.
پاندو
در واقع پاندو مجموعهای از کلونیهای صنوبر لرزان است که در یوتای آمریکا قرار دارد. این کلونی 105 هکتاری، در حقیقت از مجموعهای از درختهایی تشکیل شده که همگی از نظر ژنتیکی یکسان هستند و به یک سیستم ریشهای متصلند. این صنوبر لرزان غول پیکر دست کم 80،000 سال پیش متولد شده، زمانی که اجداد ما هنوز در آفریقا به سر میبردند. برخی حتی عمر این درختزار را 1 میلیون سال تخمین زدهاند که در این صورت، عمر پاندو به 800،000 سال برمیگردد. پاندو همچنین با 6،615 تن وزن، سنگینترین موجود زنده کره زمین هم محسوب میشود.
متوشالح
کهنسالترین تک درخت زمین، در ارتفاع 10،000فوتی (حدود 3 کیلومتری) بالاتر از سطح دریا در جنگل ملی اینیو، واقع در کالیفرنیا زندگی میکند. این درخت 4،765 ساله، وقتی اولین اهرام مصر ساخته میشدند، 100 ساله بود. این درخت عجیب در میان همنوعان هزارساله خود در درختزاری به نام جنگل باستانیها قرار گرفته است. جنگلبانان برای محافظت از آن، محل دقیقش را افشا نمیکنند، اما درختی که در این تصویر میبینید باید خود متوشالح باشد.
سرو ابرکوه
این درخت سرو غول پیکر در ابرکوه ایران زندگی میکند. درخت همیشه سبزی که 4،000 تا 4،500 سال سن دارد و تقریبا همسن استونج انگلستان است. سرو زرتشتی احتمالا کهنسالترین موجودی است که در آسیا وجود دارد و یک پدیده ملی در ایران به شمار میآید. ارتفاع این درخت به 82 فوت (25 متر) و محیط ساقه آن به 8/37 فوت (5/11متر) میرسد.
سرخدار لانگرنیو
این یک سرخدار معمولی است که در طول عصر برنز بریتانیا در لانگرنیو واقع در ولز جوانه زده است و حالا بین 3،000 تا 4،000 سال سن دارد. سرخدارها معمولا عمر طولانی دارند، چون شاخههای جدید با تنه اصلی درخت آمیخته میشوند و جزیی از آن میشوند. بنابراین وقتی تنه اصلی میمیرد، این شاخهها به زندگی ادامه میدهند. همچنین ریشههای این شاخههای جدید، میتوانند درون ریشه اصلی رشد کنند یا در نزدیکی آن درون خاک فرو بروند.
درخت الرس
این درخت باشکوه همیشه سرسبز در سال 1993/ 1372 در بیشهای درون کوههای آند در جنوب مرکزی شیلی کشف شد. دانشمندان بر اساس حلقههای درخت، سن آن را 3،620 سال تخمین زدهاند. با وجود این که این سروهای پاتاگونیایی میتوانند تا 150 فوت (7/45 متر) ارتفاع داشته باشند، تنها در سال یک میلیمتر رشد میکنند و بدین ترتیب میتوانند سالیان سال به رشد خود ادامه دهند. سرو زرتشتی و سرخدار لانگرنیو کهنسالتر هستند، اما درخت الرس دومین درخت کهنسالی است که سنش به دقت تعیین شده است.
سناتور
سناتور یک سرو غول پیکر کچل است که در پارک بزرگ درخت فلوریدا، واقع در منطقهای شبهاستوایی در میان نخلهای خرما قرار گرفته است. سناتور بزرگترین درختی است که در شرق رودخانه میسیسیپی زندگی میکند. 125 فوت (38 متر) ارتفاع و در حدود 3،500 سال سن دارد.
جومون سوگی
این یک کریپتومریا (نوعی سرو) است که با 83 فوت ارتفاع (25 متر) و 53 فوت (16 متر) محیط تنه، بلندترین درخت از رسته کاجمانندها در ژاپن است. جومون سوگی در جنگلی مهآلود و قدیمی در دامنههای رو به شمال بلندترین کوه جزیره یاکوشیما واقع در ژاپن زندگی میکند. بر اساس حلقهها، این درخت دست کم 2،000 سال عمر دارد. حتی برخی سن آن را تا 7،000 سال برآورد کردهاند.
ژنرال شرمان
این سرخ چوب (از خانواده کاج) بلند قامت، 275 فوت (8/83 متر) یعنی معادل یک ساختمان 27 طبقه ارتفاع دارد و محیطش به 6/102 فوت (31 متر) میرسد. بنابراین از نظر اندازه، ژنرال شرمان از همه درختهای شناخته شده دنیا بزرگتر است. این درخت در پارک ملی سرخ چوب واقع در کالیفرنیا زندگی میکند. دانشمندان سن آن را 2،300 تا 2،700 سال تخمین زدهاند.
تهماتوا ناهر
این یک درخت کائوری (کاج بلند زلاندنو که از صمغ آن برای روغن جلا استفاده میشود- م) غول پیکر است که در جنگل بارانی بسیار قدیمی وایپوآ واقع در زلاندنو زندگی میکند. تصور میشود که این درخت حدود 2،000 سال سن داشته باشد. با محیط تنه 5/52 فوتی (16 متری) میتوان آن را چاقترین درخت زلاندنو دانست. تهماتوا ناهر در زبان مائوری یعنی پدر جنگل. این درخت در طوفان سال 2007/ 1386 بسیار آسیب دید.
سرو کوهی ژاردین
این سرو کوهی در جنگل ملی کش واقع در یوتا زندگی میکند و تصور میشد که در حدود 3،200 سال سن دارد. اما نمونههایی که از آن گرفته شده، سن آن را تا 1،500 سال کاهش داده است. سرو کوهی ژاردین 40 فوت (12 متر) ارتفاع و 24 فوت (7 متر) محیط تنه دارد.
کانگیگن
این بلوط باستانی پر گره، دور از جنگل شمالی جگرسپریس در دانمارک واقع شده است. دانشمندان سن این پادشاه بلوطها را بین 1،500 تا 2،000 سال تخمین زدهاند که آن را مدعی عنوان قدیمیترین تک درخت شمال اروپا میسازد. چنین تصور میشود که کانگیگن در ابتدا در یک مرتع باز جوانه زده است و حالا نزدیک شدن سایر درختان دارد آن را از بین میبرد.
تیکوی پیر
این صنوبر نروژی پیر 16 فوتی (8/4 متری) در کوهستان فولوفالت سوئد زندگی میکند. با 9،550 سال سن، تیکوی پیر قدیمیترین درخت کلونی تک ساقهای است و تنها اندک زمانی بعد از کنار رفتن کوههای یخی آخرین عصر یخبندان از اسکاندیناوی، ریشه کرده است. دانشمندان برای پی بردن به سن این صنوبر پیر، سن کربن موجود در ریشههایش را بررسی کردهاند. آب و هوای سخت برای هزاران سال، تیکوی پیر را در حد یک بوته نگه داشت اما با گرمتر شدن هوا در قرن اخیر، این بوته به یک درخت بلند تبدیل شده است. کاشف آن، کولمن، زمینشناس بود و نام سگ مردهاش را روی آن نهاد.
طبقه بندی: مذهبی
ابلیس شبی رفت به بالین جوانی
آراسته با شکل مهیبی سر بر را
گفتا که « منم مرگ و اگر خواهی زینهار
باید که بگزینی تو یکی زین سه خطر را
یا آن پدر پیر خودت را بکشی زار
یا بشکنی از خواهی خود سینه و سر را
یا خود ز می نابکشی یک دو سه ساغر
تا آنکه بپوشم ز هلاک تو نظر را »
لرزید از این بیم جوان بر خود و جا داشت
کز مرگ فتد لرزه به تن ضخیم تر را
گفتا : « پدر و خواهر من هر دو عزیزند
هرگز نکنم ترک ادب این دو نفر را
لیکن « چو به می دفع شراز خویش توان کرد
می نوشم و با وی بکنم چاره ی شر را »
جامی دو بنوشید چو شد خیره ز مستی
هم خواهر خود را زد و هم کشت پدر را
ای کاش شود خشک بن تاک و خداوند
زین مایه شر حفظ کنند نوع بشر را
خاک نشین ره میخانــه ام
خانه خراب دل دیوانه ام
زان که به میخانه بجز یار نیست
کشمکش صفحه و زنار نیست
هرچه در آنجاست بود در خروش
جام می و می زده و می فروش
حـسرت بگـذشتـه و آینـده نیـست
جز به ره عشق کسی بنده نیست
ای که به دام تو اسیرم اسیر
لـذت دیوانگی از من مگیـر
بنـده عشقـم کن و نامم بـده
خاک رهم ساز و مقامم بده
By Ashoora.ir & Night Skin