حسین سالار قلبها
«هان؟ حتما فکر کردی ازت پول قرض می خوام آره؟ تو آن پولهایی که ازم قرض کردی بده، باقی پیشکش. این پول را برای خرید عید جمع می کنم. بچه ها دارند می روند کرمانشاه. حالا پاشو برو دست و صورتت را بشور که پدر خواب را درآوردی! حالم گرفته می شود.دست می اندازم که پول را پس بگیرم ... |
|
|
نوشته شده در دوشنبه 90 اسفند 29ساعت
ساعت 7:56 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر
By Ashoora.ir & Night Skin