سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























حسین سالار قلبها

شما ای همسنگران من در مقابل توطئه گران مقاومت و ایستادگی کنید زیور عملتان را با لباس تقوی آرایش دهید.

به ریسمان استوار خدا چنگ زنید و در پناه نائب بر حق حضرت مهدی (عج) قلب تپنده امت اسلام بزرگ رهبر انقلاب اسلامی پاسدار خون شهیدان امید محرومان دشمن ستمکاران پیر جماران حضرت امام خمینی از تفرقه و تشتت بپرهیزید.

مواظب باشید که دشمن با هزاران حیله قصد بر هم زدن نظام وحدتی شا را دارد.

مواظب باید تا همه توطئه ها را خنثی کنید. شهید مهدی باباجانیان ، بابل

 

*************

 

امت قهرمان و شهید پرورایران خداوند بر ما منت نهاد و این رهبر عظیم الشان امام خمینی را بسویتان فرستاد تا به رهنمودهای او و سنت رسول اکرم (ص) آنچنان از حق فاع کنید وبر باطل بشورید که سعادت و رستگاری در این است.

اکنون یاران حسین (ع) مشتاقانه بر دشمنان بعثی و مزدوران آمریکایی هجوم می برند و همچون سدی محکم در مقابل یاران شیطان ایستده اند که میروند تا طومار این رجالان را در هم پیچند. شهید قاسم جعفر آقایان ، بابل

*************

ای ابر قدرتها و ای مستکبرین این ملت دیگر زیر ذلت شما نمی روند مرگ و نابودی شما نزدیک است ، قدری بخود آیید.

ای منافقین بدانید که این انقلاب رهبری دارد چون روح الله ، امام زمان دارد چون بقیه لله ،امتی دارد جندالله ، کلمه ای دارد کلام الله ، تمامی این توطئه ها را خفه خواند کرد و بدانید که با این شهادتها نه تنها انقلاب شکست نمی خورد ، بلکه بقول امام خمینی لازمه شهید دادن آن است. شهید محمود شریف نـژاد ، بابل

 

*****************

 

حمد و سپاس از آن خدایی است که لطف ویژه اش را شامل حال ما کرده و ما را زمره سربازان ویاران آخرین اختر تابناک ولایت امام زمان (عج) و نایب بر حقش امام خمینی قرار داده است.حسن اسلامی پور

*******************

پیام به شما برادران حزب اللهی این است که قدر این رهبر را بدانید حرکتهای خودتان را با ولایت فقیه منطبق کنید و روحانیت را پشتیبان باشید.رضا معظمی

*******************

از شما برادران و خواهران می خواهم که تسلیم محض ولایت فقیه باشید و به حرفهای گهربار امام ضمن گوش کردن آنها را عملی نمایید.مصطفی نیکچه فراهانی

*******************

از خانواده عزیزم می خواهم و پیشنهاد می کنم طرفدار ولایت فقیه باشید این امام امت ، خمینی بت شکن دوران و یارانش را کمک کنید.ابوالفضل آقازیارتی

*******************

سخنان امام را چراغ هدایت که همان چراغ هدایت اسلام است قرار داده و گلوله تفنگ را فقط در مانع هایی که در این مسیر است قرار ده و هیچ نگرانی از این موضوع نداشته باش.محمدرضا عربی

*******************

ای عزیزان مبادا امام را تنها بگذارید که اگر چنین کنید ، قدم بر روی خون شهیدا نگذاشته اید وصیت اصلی من این است که شما همیشه پیرو ولایت فقیه باشید...غلامحسین کربلایی

*******************

از شما پدر و مادر عزیزم طلب عفو دارم و از شما خواهش دارم که دعا بجان امام و رزمندگان یادتان نرود.محمدعلی صالح نیا

*******************

پروردگارا تو را سپاس می گویم که در این زمان به ما رهبری لایق عطا کردی تا به رهبری او دین و آیین تو را به جهانیان بشناسانیم و زمینه ساز انقلاب برحق امام زمان شویم.سید علی اکبر احمدی

*******************

آنانکه در خط امام خمینی نیستند و به ولایت فقیه او اعتقاد ندارند به جنازه من حاضر نشوند و فاتحه نخوانند.علی اصغر میری

*******************

از خداوند متعال می خواهم که عمر با برکت به امام خمینی عطا فرمایند که پیروزی ما اول به دست خدا دوم بیاری امام زمان و سوم با رهبری امام عزیزمان و چهارم بدست توانای مردم و رزمندگان اسلام است.پرویز مالی

 

*****************

 

از خدا بخواهید که اسلام پیروز و پشت رهبر انقلاب امام خمینی و ولایت فقیه را خالی نگذارید و با دشمنان خدا دشمن باشید.محمدنبی تبرته

 

*******************

توصیه به برادران و خواهران این است که درمسیر ولایت فقیه باشید و امام را تنها نگذارید.مرتضی اسماعیلی

 

*******************

ای امام ! جان عزیزمان، سراسر عمر ما فدای لحظه ای از لحظه های عمر گرانبهای تو، ای امام ، برایمان ثابت شده که بدون عشق به تو نمی توان عاشق امام زمان (عج) شد.محمدتبرته فراهانی

 

*******************

از شما عزیزان می خواهم که قدر این انقلاب و این امام عزیز را بدانید که خداوند نعمت بزرگی به ما اعطا فرموده است.رجبعلی فیض آبادی

 

*******************

باید بدانیم که ایمان ما و رهبری امام بزرگوار و وحدت امت بود که توانست به این همه مشکلات فائق آید و من فقط به همین مسائل اول انقلاب می پردازم بدانیم که باید از رهبری های این پیامبر زمان غافل نباشیم.ابوالحسن طاهری

 

*******************

پیامی به ملت شهید پرور و همیشه در میدان ایران دارم که به گفته های امام گوش فراداده و یکایک آنرا عمل کنند.ابوالحسن مرادی

 

*******************

و اما توصیه ام به برادران عزیزم این است که امام عزیزمان را تنها نگذارید و ادامه دهنده را هم باشید.علی اکبر امیری

 

*******************

سلام بر خمینی مبارز و بت شکن زمان که راه جد بزرگوارش سالار شهیدان را ادامه داد.خلیل الله شهرابی

 

*******************

در این هنگام از صمیم قلب شکرگزارم که زندگی مرا همزمان با زندگی امام عزیز و این حسین زمان قرار دادی تا تحقیق اسلام و آرمانهای اسلام و جلوه های الهیت را در چهره و خط خمینی عزیز به عین می بینم و سپیدی نور را در پس پرده های ظلمت نظاره گر باشیم.مصطفی فیض آبادی

 

*******************

به برادران محترم سفارش می کنم که سفارشات رهبر عزیز و امام امت خمینی کبیر را با جان و دل پذیرفته و همیشه پشتیبان ایشان باشند.رمضان سعدآبادی

 



نوشته شده در پنج شنبه 91 بهمن 26ساعت ساعت 2:54 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

بِالْعَدْلِ وَالشَّفَقَةِ، وَعَلَى الرَّعِیَّةِ بِالاِْنْصافِ وَ حُسْنِ السّیرَةِ، وَبارِکْ
به عدالت داشتن و دلسوزى و بر ملت به انصاف و خوش رفتارى و برکت ده
لِلْحُجّاجِ وَالزُّوّارِ فِى الزّادِ وَ النَّفَقَةِ، وَاقْضِ ما اَوْجَبْتَ عَلَیْهِمْ مِنَ الْحَجِّ
براى حاجیان و زائران در توشه و خرجى و به انجام رسان آنچه را بر ایشان واجب کردى از اعمال حج
الْمُسْتَمِعینَ بِالاِْتِّباعِ وَالْمَوْعِظَةِ، وَ عَلى مَرْضَى الْمُسْلِمینَ بِالشِّفآءِ
شنوندگان به پیروى کردن و پند گرفتن و بر بیماران مسلمان به بهبودى یافتن
وَالرّاحَةِ، وَعَلى مَوْتاهُمْ بِالرَّاْفَةِ وَالرَّحْمَةِ، وَعَلى مَشایِخِنا بِالْوَقارِ
و آسودگى و بر مردگان آنها به عطوفت و مهربانى کردن و بر پیرانمان به وقار
وَالسَّکینَةِ،وَعَلَى الشَّبابِ بِالاِْنابَةِ وَالتَّوْبَةِ،وَعَلَى النِّسآءِ بِالْحَیآءِ وَالْعِفَّةِ،
و سنگینى و برجوانان به بازگشت و توبه و بر زنان به شرم و عفت
وَعَلَى الاَْغْنِیآءِ بِالتَّواضُعِ وَالسَّعَةِ،وَعَلَى الْفُقَرآءِ بِالصَّبْرِ وَالْقَناعَةِ،وَعَلَى
و بر توانگران به فروتنى و بخشش کردن و بر مستمندان به شکیبایى و قناعت و بر
الْغُزاةِ بِالنَّصْرِ وَالْغَلَبَةِ، وَعَلَى الاُْسَرآءِ بِالْخَلاصِ وَالرّاحَةِ، وَعَلَى الاُْمَرآءِ
پیکار کنندگان به یارى و پیروزى و بر اسیران به رهایى یافتن و آسودگى و بر زمامداران
وَالْعُمْرَةِ، بِفَضْلِکَ وَ رَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
و عمره بوسیله فضل و رحمت خودت اى مهربانترین مهربانان.
این دعا از دعاهاى مشهور و معروف و داراى محتواى عالى است و مرحوم «کفعمى» آن را در «مصباح»(1) نقل کرده است:

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
اَللّـهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفیقَ الطّاعَةِ، وَبُعْدَ الْمَعْصِیَةِ، وَصِدْقَ النِّیَّةِ، وَعِرْفانَ
خدایا روزى ما کن توفیق اطاعت و دورى از گناه و صدق و صفاى در نیّت و شناختن آنچه
الْحُرْمَةِ، وَاَکْرِمْنا بِالْهُدى وَالاِْسْتِقامَةِ، وَسَدِّدْ اَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ
حرمتش لازم است و گرامى دار ما را بوسیله هدایت شدن و استقامت و استوار کن زبانهاى ما را به درستگویى
وَالْحِکْمَةِ، وَامْلاَْ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَالْمَعْرِفَةِ، وَ طَهِّرْ بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ
و حکمت و لبریز کن دلهاى ما را از دانش و معرفت و پاک کن اندرون ما را از غذاهاى حرام
وَالشُّبْهَةِ، وَاکْفُفْ اَیْدِیَنا عَنِ الظُّلْمِ وَالسَّرِقَةِ، وَاغْضُضْ اَبْصارَنا عَنِ
و شبهه ناک و بازدار دستهاى ما را از ستم و دزدى و بپوشان چشمان ما را از
الْفُجُورِ وَالْخِیانَةِ، وَاسْدُدْ اَسْماعَنا عَنِ اللَّغْوِ وَالْغیبَةِ، وَتَفَضَّلْ عَلى
هرزگى و خیانت و ببند گوشهاى ما را از شنیدن سخنان بیهوده و غیبت و تفضل فرما بر
عُلَمآئِنا بِالزُّهْدِ وَالنَّصیحَةِ، وَ عَلَى الْمُتَعَلِّمینَ بِالْجُهْدِ وَالرَّغْبَةِ، وَعَلَى
علماى ما به پارسایى و خیرخواهى کردن و بر دانش آموزان به کوشش داشتن و شوق و بر
1. مصباح کفعمى، صفحه 280.



نوشته شده در چهارشنبه 91 بهمن 25ساعت ساعت 5:20 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید


همان گونه که در آغاز کتاب گذشت، دعا و مناجات یکى از بهترین وسیله هاى ارتباط معنوى با خداوند و کسب صفاى باطن و تهذیب نفس است.
اگر دعا کننده بداند چه کسى را مى خواند و در برابر چه بزرگى به راز و نیاز مشغول است و چه مفاهیم بلندى در دعاهاى معروف آمده است، چنان سرمست از باده مناجات مى شود که هیچ لذّتى را در عالم با آن برابر نمى یابد.
دعا و مناجات، روح را صفا، جان را پاکى و دل را نورانیّت مى بخشد.
تضرّع و زارى در پیشگاه حضرت حق و راز و نیاز در محضر معبود متعال و غلتیدن مروارید اشکى بر چهره بنده و زدودن غبار غفلت و گناه به وسیله سرشک پشیمانى، همه و همه نمودهاى بندگى و امتیاز انسان از سایر موجودات و وسیله اى براى کسب بالاترین افتخارِ عالم خلقت است.
وقتى که دل شکسته مى شود و اشکى بر گونه ها روان مى گردد و زبان به تسبیح و تقدیس الهى باز مى شود و در پى آن کلماتى در استغفار و عذرخواهى ادا مى گردد، پیوند و ارتباط با حضرت احدیّت تحقّق مى یابد و آن زمان بهترین لحظه عرض حاجات و بیان خواسته هاست.
* * *
با هر زبانى و با هر کلمه اى که بتوان بندگى را رساند و استغفار و توبه کرد و نیازها را برشمرد با ارزش است; ولى بدون تردید، دعاها و مناجاتى که از طریق والاترین مخلوقات عالم امکان و برترین بندگان شایسته الهى رسیده است، جامع، بدون نقص و انسان ساز است، و هر دعایى خود مجموعه اى از درسهاست.
مناجات ها ودعاهایى که از جانب معصومین(علیهم السلام) رسیده است،چون از بینش عمیق خداشناسانه اى برخوردار است و از انسانهاى کامل و راسخان در علم و دانش صادر شده است، از هر نظر قابل اعتماد است و در آن هیچ یک از عوارض جارى در میان اوراد نشأت گرفته از افکار بشرى وجود ندارد.
آنان چون خدا را به خوبى شناخته اند و اوصاف او را به خوبى مى دانند، آنچه بر زبانشان در دعا و مناجات جارى شده است، پیراسته از خرافات و تعبیرات ناموزون است.
* * *
دعاهایى که از طریق خاندان عصمت(علیهم السلام) رسیده است به قدرى از نظر محتوا و مضمون، عالى و بلند است که خود دلیل بر صحّت سند آنهاست و انسان به وضوح درمى یابد که چنین کلمات و ذکرهایى، جز از وجود مقدّس آنان نمى تواند صادر شود و دیگران را یاراى اداى این مضامین بلند نیست.
ما در این بخش، دعاها و مناجاتى را ذکر مى کنیم که علاوه بر بلندى محتوا و مضمون، از شهرت و یا اسناد قابل قبولى برخوردار باشد.
بار دیگر تأکید مى کنیم آنگاه مى توانیم از دعا و مناجات بهره عمیق و وافر بگیریم که در معانى آنها دقّت کنیم و آن را در وجود خود پیاده نماییم و به صورت درس هاى انسان سازى پیام آنها را بشنویم.



نوشته شده در چهارشنبه 91 بهمن 25ساعت ساعت 5:17 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر

این مناجات از «صحیفه علویّه» نقل شده است.(1)

لَکَ الْحَمْدُ یا ذَاالْجُودِ وَ الْمَجْدِ وَالْعُلى
تَبارَکْتَ تُعْطى مَنْ تَشاءُ وَتَمْنَعُ
ستایش توراست اى صاحب جود و بزرگى و بلندى
بزرگى تو راست که به هر که خواهى بدهى و یا بازگیرى
اِلـهى وَ خَلاّقى وَحِرْزى وَمَوْئِلى
اِلَیْکَ لَدَى الاِْعْسارِ وَالْیُسْرِ اَفْزَعُ
اى معبود و آفریدگار و پناه و نگهدار من بدرگاه
تو در سختى و آسانى پناه برم
اِلـهى لَئِنْ جَلَّتْ وَجَمَّتْ خَطیئَتى
فَعَفْوُکَ عَنْ ذَ نْبى اَجَلُّ وَاَوْسَعُ
خدایا اگر خطایم بزرگ و زیاد است
ولى گذشت تو از گناه من بزرگتر و وسیعتر است
اِلـهى لَئِنْ اَعْطَیْتُ نَفْسِىَ سُؤْلَها
فَها اَ نَا فى رَوْضِ النَّدامَةِ اَرْتَعُ
خدایا اگر من از خواهش نفس پیروى کنم
پس در آن حال من در چراگاه پشیمانى مى چرم
اِلـهى تَرى حالى وَفَقْرى وَ فاقَتى
وَاَنْتَ مُناجاتِى الخَفِیَّةَ تَسْمَعُ
خدایا خود تو حال من و ندارى و تهیدستیم را بینى
و تو رازهاى پنهان مرا مى شنوى
اِلـهى فَلا تَقْطَعْ رَجآئى وَلا تُزِغْ
فُؤادى فَلى فى سَیْبِ جُودِکَ مَطْمَعٌ
خدایا پس امیدم را قطع مکن و منحرف مساز
به نومیدى دلم را که من طمعکار باران سخایت هستم
اِلـهى لَئِنْ خَیَّبْتَنى اَوْ طَرَدْتَنى
فَمَنْ ذَااَّلذى اَرْجُو وَ مَنْ ذا اُشَفِّعُ
خدایا اگر نومیدم سازى یا از درگاهت برانى
پس به چه کسى امید داشته باشم و که را شفیع گردانم
اِلـهى اَجِرْنى مِنْ عَذابِکَ اِنَّنى
اَسیرٌ ذَلیلٌ خائِفٌ لَکَ اَخْضَعُ
خدایا از عذاب خود پناهم ده که براستى من
اسیر و خوار و ترسان و خاضع درگاه توام
اِلـهى فَآنِسْنى بِتَلْقِینِ حُجَّتى
اِذا کانَ لى فِى الْقَبْرِ مَثْوَىً وَمَضْجَعٌ
خدایا بوسیله تلقین دلیل و حجتم با من انس گیر
در آن هنگام که در گور منزل و مأوى گیرم
اِلـهى لَئِنْ عَذَّبْتَنى اَلْفَ حِجَّة
فَحَبْلُ رَجآئى مِنْکَ لا یَتَقَطَّعُ
خدایا اگر هزار سال مرا عذاب کنى ولى
باز رشته امید من از درگاه تو قطع نمى شود
اِلـهى اَذِقْنى طَعْمَ عَفْوِکَ یَوْمَ لا
بَنُونَ وَلا مالٌ هُنالِکَ یَنْفَعُ
خدایا مزه گذشتت را به من بچشان در آن روز
که نه فرزندان و نه مال در آن جا سود بخشد
اِلـهى لَئِنْ لَمْ تَرْعَنى کُنْتُ ضائِعاً
وَاِنْ کُنْتَ تَرْعانى فَلَسْتُ اُضَیَّعُ
خدایا اگر تو مراعاتم نکنى یکسره از بین رفته ام
و اگر تو مراعاتم کنى ضایع نگردم
اِلهى اِذا لَمْ تَعْفُ عَنْ غَیْرِ مُحْسِن
فَمَنْ لِمُسىء بِالْهَوى یَتَمَتَّعُ
خدایا اگر بنا شود جز از نیکوکار نگذرى
پس کیست امید گنهکارى که به هواى نفس کامرانى کرده
اِلهى لَئِنْ فَرَّطْتُ فى طَلَبِ التُّقى
فَها اَ نَا اِثْرَ الْعَفْوِ اَقْفُو وَ اَتْبَعُ
خدایا اگر در جستجوى پرهیزکارى کوتاهى کردم
ولى اینک بدنبال گذشت تو مى گردم و آن را مى جویم
اِلـهى لَئِنْ اَخْطَاْتُ جَهْلاً فَطالَما
رَجَوْتُکَ حَتّى قیلَ ما هُوَ یَجْزَعُ
خدایا اگر از روى نادانى خطا کردم پس چه بسیار امیدوار
به تو بوده ام بطورى که درباره ام گفتند باک ندارد
اِلـهى ذُنُوبى بَذَّتِ الطَّوْدَ وَاْعتَلَتْ
وَصَفْحُکَ عَنْ ذَنْبى اَجَلُّ وَاَرْفَعُ
خدایا گناهانم برتر و بلندتر از کوههاى بزرگ گشته
ولى چشم پوشى تو از گناه من بزرگتر و برتر است
اِلـهى یُنَحّى ذِکْرُ طَوْلِکَ لَوْعَتى
وَذِکْرُ الْخَطایَا الْعَیْنَ مِنّى یُدَمِّعُ
خدایا یاد بخشش تو سوز درونم را ببرد
و یاد گناهان چشمانم اشک بار کند
اِلـهى اَقِلْنى عَثْرَتى وَامْحُ حَوْبَتى
فَاِنّى مُقِرٌّ خائِفٌ مُتَضَرِّعٌ
خدایا لغزشم را ببخش و گناهم را محو کن
زیرا که من به گناه اقرار داشته و ترسان و نالانم
اِلـهى اَنِلْنى مِنْک رَوْحاً وَراحَةً
فَلَسْتُ سِوى اَبْوابِ فَضْلِکَ اَقْرَعُ
خدایا صفا و آسایشى از جانب خود به من ببخش
که من جز درهاى فضل تو را نکوبم
اِلـهى لَئِنْ اَقْصَیْتَنى اَوْ اَهَنْتَنى
فَما حیلَتى یا رَبِّ اَمْ کَیْفَ اَصْنَعُ
خدایا اگر دورم کنى یا بى اعتناییم کنى
پس دیگر چه چاره کنم پروردگارا و یا چه بکنم؟
اِلـهى حَلیفُ الْحُبِّ فى اللَّیْلِ ساهِرٌ
یُناجى وَیَدْعُو وَالْمُغَفَّلُ یَهْجَعُ
خدایا آن که با دوستى تو دست بگریبان است شب را همه بیدار
و در مناجات و دعاست ولى غافل یکسره در خواب
اِلـهى وَهذَا الْخَلْقُ ما بَیْنَ نائِم
وَمُنْتَبه فى لَیْلِهِ یَتَضَرَّعُ
خدایا این مردم هم یک دسته شبها خواب
و دسته اى بیدار و به تضرع مشغولند
وکُلُّهُمُ یَرجُو نَوالَکَ راجِیاً
لِرَحْمَتِکَ الْعُظْمى وَفِى الْخُلْدِ یَطْمَعُ
و همگى به امید عطاى تواند و امیدوار
به رحمت بزرگ تو و طمع بهشت برین دارند
اِلـهى یُمَنّینى رَجآئى سَلامَةً
وَقُبْحُ خَطیئاتِى عَلَىَّ یُشَنِّعُ
خدایا امید من مرا آرزومند سلامتى مى کند
ولى زشتى گناهانم مرا به رسوایى تهدید مى کند
اِلـهى فَاِنْ تَعْفُو فَعَفْوُکَ مُنْقِذى
وَاِلاَّ فَبِالذَّنْبِ الْمُدَمِّرِ اُصْرَعُ
خدایا اگر بگذرى گذشت تو نجات بخش من است
وگرنه من با این گناه مهلک به نابودى درافتم
اِلـهى بِحَقِّ الْهاشِمىِّ مُحَمَّد
وَحُرْمَةِ اَطْهار هُمُ لَکَ خُضَّعٌ
خدایا به حق محمّد هاشمى
و به حرمت پاکانى که به درگاهت خاضعند
اِلـهى بِحَقِّ الْمُصْطَفى وَابْنِ عَمِّهِ
وَحُرْمَةِ اَبْرار هُمُ لَکَ خُشَّعٌ
خدایا به حق محمّد مصطفى و پسر عمویش (على)
و به حرمت نیکانى که بدرگاهت خاشعند
اِلـهى فَاَنْشِرْنى عَلى دینِ اَحْمَدَ
مُنیباً تَقِیّاً قانِتاً لَکَ اَخْضَعُ
خدایا مرا بر دین احمد در قیامت برانگیز
در حال انابه و پرهیزکارى و فروتنى و خضوع
وَلا تَحْرِمَنّى یا اِلـهى وَسَیِّدى
شَفاعَتَهُ الْکُبْرى فَذاکَ الْمُشَفَّعُ
و مرا محروم مکن اى معبود و آقایم از
آن شفاعت بزرگش که شفاعت او پذیرفته است
وَصَلِّ عَلَیْهِمْ ما دَعاکَ مُوَحِّدٌ
وَناجاکَ اَخْیارٌ بِبابِکَ رُکَّعٌ
و درود فرست بر ایشان تا زمانى که یکتاپرستى به درگاهت
دعا کند و نیکان با تو در مناجات و به درگاهت در رکوعند
1. صحیفه علویّه، صفحه 152.



نوشته شده در چهارشنبه 91 بهمن 25ساعت ساعت 5:11 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

بِاَثْقالِ الاِْمامَةِ، فَنَصَبَ رایَةَ الْهُدى فى عِبادِکَ، وَنَشَرَ ثَوْبَ الاَْمْنِ فى
پیشوایى و امامت را، و پرچم هدایت را در میان بندگان تو به پا کرد و جامه امنیّت را در میان شهرهایت پهن کرد
بِلادِکَ، وَبَسَطَ الْعَدْلَ فى بَرِیَّتِکَ، وَحَکَمَ بِکِتابِکَ فى خَلیقَتِکَ، وَاَقامَ
و داد و عدل را در میان خلق تو بسط داد و در میان آفریدگانت به کتاب تو حکم کرد و حدود را برپاداشت
الْحُدُودَ، وَقَمَعَ الْجُحُودَ، وَقَوَّمَ الزَّیْغَ، وَسَکَّنَ الْغَمْرَةَ، وَاَبادَ الْفَتْرَةَ، وَسَدَّ
و کفر و انکار را ریشه کن ساخت و کجیها را راست و آشوب و فتنه را آرام نمود و فَترَت و سستى را از میان برد
الْفُرْجَةَ، وَقَتَلَ النّاکِثَةَ وَالْقاسِطَةَ وَالْمارِقَةَ، وَلَمْ یَزَلْ عَلى مِنْهاجِ رَسُولِ
و شکاف را پرکرد و پیمان شکنان و ستمکاران و بیرون روندگان از دین را کشت و پیوسته بر طریقه رسول
اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَ وَتیرَتِهِ وَلُطْفِ شاکِلَتِهِ، وَجَمالِ سیرَتِهِ،
خدا صلى الله علیه و آله و در راه او و روش نیکو و سیره زیبایش برفت
مُقْتَدِیاً بِسُنَّتِهِ، مُتَعَلِّقاً بِهِمَّتِهِ، مُباشِراً لِطَریقَتِهِ، وَاَمْثِلَتُهُ نَصْبُ عَیْنَیْهِ،
و به سنّت او اقتدا کرد و به همّتش چسبید و ملازم طریقه او بود و نمونه کارهاى آن حضرت را برابر دیدگانش قرار داده
یَحْمِلُ عِبادَکَ عَلَیْها،وَیَدْعُوهُمْ اِلَیْها اِلى اَنْ خُضِبَتْ شَیْبَتُهُ مِنْ دَمِ رَاْسِهِ،
و بندگان تو را بدان کارها وادار نموده و به آنها مى خواند تا آن گاه که محاسن شریفش از خون سرش رنگین شد
اَللّـهُمَّ فَکَما لَمْ یُؤْثِرْ فى طاعَتِکَ شَکّاً عَلى یَقین، وَلَمْ یُشْرِکْ بِکَ طَرْفَةَ
خدایا همچنان که او در اطاعت تو هیچ گاه شک را مقدّم بر یقین نداشت و چشم برهم زدنى به تو مشرک نگشت
اَشْهَدُ لَکَ یا وَلِىَّ اللهِ وَ وَلِىَّ رَسُولِهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ بِالْبَلاغِ وَالاَْدآءِ،
گواهى دهم براى تو اى ولى خدا و ولى رسول خدا که درود خدا بر او و آلش باد که تو رساندى و پرداختى و خیرخواهى کردى
وَاَشْهَدُ اَنَّکَ جَنْبُ اللهِ وَبابُهُ، وَاَنَّکَ حَبیبُ اللهِ وَوَجْهُهُ الَّذى مِنْهُ یُؤْتى،
و گواهى دهم که براستى تویى جنب الله (طرف خدا) و باب الله و تویى حبیب خدا و آن رویى که از آن به نزدش روند
وَاَنَّکَ سَبیلُ اللهِ، وَاَنَّکَ عَبْدُ اللهِ وَاَخُو رَسُولِهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَتَیْتُکَ
و تویى راه خدا و تویى بنده خدا و برادر رسول خدا صلى الله علیه و آله آمده ام به درگاهت براى
زائِراً لِعَظیمِ جَلالَتِکَ وَمَنْزِلَتِکَ عِنْدَاللهِ و َعِنْدَ رَسُولِهِ، مُتَقَرِّباً اِلَى اللهِ
زیارتت چون مقام و منزلتت در پیش خدا و پیش رسولش بس بزرگ است و من بوسیله زیارت تو به خدا تقرّب جویم
بِزِیارَتِکَ، راغِباً اِلَیْکَ فِى الشَّفاعَةِ، اَبْتَغى بِشَفاعَتِکَ خَلاصَ نَفْسى،
و بدان وسیله اشتیاق به شفاعت تو دارم و از شفاعت تو خواهان رهایى خودم (از عذاب) هستم
مُتَعَوِّذاً بِکَ مِنَ النّارِ، هارِباً مِنْ ذُنُوبِىَ الَّتِى احْتَطَبْتُها عَلى ظَهْرى، فَزِعاً
و به تو پناهنده ام از آتش دوزخ و گریزانم از گناهانى که بر پشت خود بار کرده ام و به درگاه تو هراسانم
اِلَیْکَ رَجآءَ رَحْمَةِ رَبّى، اَتَیْتُکَ اَسْتَشْفِعُ بِکَ یا مَوْلاىَ اِلَى اللهِ، وَاَتَقَرَّبُ
و امید به رحمت پروردگارم دارم آمده ام بدرگاهت تا تو را شفیع گیرم اى سرور من بدرگاه خدا و تقرّب جویم
آنگاه داخل شو و نزدیک قبر آن حضرت بایست به این نحو که پشت به قبله و رو به روى قبر آن حضرت و آنگاه صد مرتبه «تکبیر» بگو و پس از آن بگو:

عَیْن، صَلِّ عَلَیْهِ صَلاةً زاکِیَةً نامِیَةً، یَلْحَقُ بِها دَرَجَةَ النُّبُوَّةِ فى جَنَّتِکَ،
درود فرست بر او درودى پاکیزه وفزاینده که برسد بوسیله آن به درجه نبوّت در بهشتت
وَبَلِّغْهُ مِنّا تَحِیَّةً وَسَلاماً، وَآتِنا مِنْ لَدُنْکَ فى مُوالاتِهِ فَضْلاً وَاِحْساناً
و برسان به او از جانب ما درود و سلامى و بده به ما از نزد خود در دوستى او فضیلت و احسان
وَمَغْفِرَةً وَرِضْواناً،اِنَّکَ ذُوالْفَضْلِ الْجَسیمِ،بِرَحْمَتِکَ یااَرْحَمَ الرّاحِمینَ *
و آمرزش و خشنودى که براستى تو داراى فضلى بزرگ هستى به رحمتت اى مهربانترین مهربانان
سپس ضریح را ببوس; آنگاه دو رکعت نماز زیارت بجاى آور و بعد از آن هر چه مى خواهى از خدا بخواه و پس از تسبیح حضرت زهرا(علیها السلام)بگو:

اَللّهُمَّ اِنَّکَ بَشَّرْتَنى عَلى لِسانِ رَسُولِکَ مُحَمَّد
خدایا تو به من نوید دادى به زبان فرستاده ات محمّد
صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ، فَقُلْتَ : وَبَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا اَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْق عِنْدَ
که درودهاى تو بر او و آلش باد و فرمودى «و مژده ده کسانى را که ایمان آوردند که براى ایشان سابقه درستى نزد پروردگارشان هست»
رَبِّهِمْ. اَللّهُمَّ وَاِنّى مُؤْمِنٌ بِجَمیـعِ اَنْبِیآئِکَ وَرُسُلِکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ، فَلا
خدایا من ایمان دارم به همه پیمبرانت و فرستادگانت که درودهاى تو بر ایشان باد واز این رو
تَقِفْنى بَعْدَ مَعْرِفَتِهِمْ مَوْقِفاً تَفْضَحُنى فیهِ عَلى رُؤُسِ الْخَلایِقِ(2)، بَلْ قِفْنى
پس از معرفتى که در حقّشان دارم قرارم مده در جایگاهى که رسوایم کنى در آن جا در برابر مردمان بلکه مرا به همراه آنان
مَعَهُمْ، وَتَوَفَّنى عَلَى التَّصْدیقِ بِهِمْ، اَللّهُمَّ وَاَنْتَ خَصَصْتَهُمْ بِکَرامَتِکَ،
باز دار و با تصدیق به ایشان بمیران خدایا تو بودى که آنان را به کرامتت مخصوص داشتى
بِکَ اِلَیْهِ لِیَقْضِىَ بِکَ حَوآئِجى، فَاشْفَعْ لى یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ اِلىَ اللهِ، فَاِنّى
بوسیله تو بدرگاه خدا تا حاجاتم را برآورد پس شفاعت مرا بکن اى امیر مؤمنان بدرگاه خدا که من
عَبْدُ اللهِ وَمَوْلاکَ وَزآئِرُکَ، وَلَکَ عِنْدَ اللهِ الْمَقامُ الْمَعْلُومُ، وَالْجاهُ الْعَظیمُ،
بنده خدا و دوست تو و زائرت هستم و براى تو در پیش خدا مقامى معلوم و منزلتى بس بزرگ
وَالشَّاْنُ الْکَبیرُ، وَالشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَةُ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ
و شأن کبیر و شفاعت پذیرفته است خدایا درود فرست بر محمّد و آل
مُحَمَّد، وَصَلِّ عَلى عَبْدِکَ وَاَمینِکَ الاَْوْفى، وَعُرْوَتِکَ الْوُثْقى، وَیَدِکَ
محمّد و درود فرست بر بنده ات و با وفاترین امانتدارت و ریسمان محکمت و دست (قدرت)
الْعُلْیا، وَکَلِمَتِکَ الْحُسْنى، وَحُجَّتِکَ عَلَى الْوَرى، وَصِدِّیقِکَ الاَْکْبَرِ سَیِّدِ
والایت و کلمه نیکویت و حجّت تو بر مردمان و بزرگترین راستگو و صدق پیشه ات آقاى
الاَْوْصِیآءِ، وَرُکْنِ الاَْوْلِیآءِ، وَعِمادِ الاَْصْفِیآءِ، اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَیَعْسُوبِ
اوصیا و رکن اولیا و تکیه گاه برگزیدگان امیرمؤمنان و پادشاه
الْمُتَّقینَ، وَقُدْوَةِ الصِّدّیقینَ، وَاِمامِ الصّالِحینَ، اَلْمَعْصُومِ مِـنَ الزَّلَلِ،
پرهیزکاران و مقتداى راستگویان و پیشواى شایستگان آن که از لغزش معصوم
وَالْـمَفْطُومِ مِنَ الْخَلَلِ، وَالْمُهَذَّبِ مِنَ الْعَیْبِ، وَالْمُطَهَّرِ مِنَ الرَّیْبِ، اَخى
و از هر خللى دور و از هر عیب مبرّا و از هر شک و شبهه اى پاک و پاکیزه است، برادر
نَبِیِّکَ وَوَصِىِّ رَسُولِکَ، وَالْبآئِتِ عَلى فِراشِهِ، وَالْمُواسى لَهُ بِنَفْسِهِ، وَ
پیامبرت و وصىّ رسولت و آن کس که در بستر او خوابید و جانش را در راه او به کف نهاد و
وَاَمَرْتَنى بِاتِّباعِهِمْ، اَللّهُمَّ وَاِنّى عَبْدُکَ وَزآئِرُکَ، مُتَقَرِّباً اِلَیْکَ بِزِیارَةِ اَخى
و مرا به پیروى کردنشان دستورم دادى خدایا من بنده تو و زائر توام که تقرّب جویم بدرگاهت بوسیله زیارت برادر
رَسُولِکَ، وَ عَلى کُلِّ مَاْتِىٍّ وَمَزُور حَقٌّ لِمَنْ اَتاهُ وَ زارَهُ، وَاَنْتَ خَیْرُ مَاْتِىٍّ
رسولت و بر آن کس که به دیدار و زیارتش رود حقّى است براى دیدار کننده و زائرش و تو بهترین دیدار شده
وَاَکْرَمُ مَزُور، فَاَسْئَلُکَ یا اَللهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ، یا جَوادُ یا ماجِدُ، یا
و بزرگوارترین کسى هستى که به زیارتت آیند از تو خواهم اى خدا اى بخشاینده اى مهربان اى جواد اى با مجد و شوکت اى
اَحَدُ یا صَمَدُ، یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ، وَلَمْ یَتَّخِذْ
یکتا اى بى نیاز اى که فرزند ندارد و فرزند کسى نیست و نیست برایش همتایى هیچ کس و نگرفته
صاحِبَةً وَلا وَلَداً، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَ اَنْ تَجْعَلَ تُحْفَتَکَ
براى خود همسر و نه فرزندى که درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و دیگر آن که قرار دهى تحفه خود را
اِیّاىَ مِنْ زِیارَتى اَخا رَسُولِکَ فَکاکَ رَقَبَتى مِنَ النّارِ، وَاَنْ تَجْعَلَنى مِمَّنْ
نسبت به من از زیارت کردنم برادر رسولت را آزادیم از آتش دوزخ و قرارم دهى از آنانکه
یُسارِعُ فِى الْخَیْراتِ، وَیَدْعُوکَ رَغَباً وَرَهَباً، وَتَجْعَلَنى مِنَ الْخاشِعینَ،
بسوى خیرات بشتابد و از روى اشتیاق و هراس تو را بخواند و قرارم دهى از خشوع کنندگان
اَللّهُمَّ اِنَّکَ مَنَنْتَ عَلَىَّ بِزِیارَةِ مَوْلاىَ عَلِىِّ بْنِ اَبیطالِب، وَ وِلایَتِهِ
خدایا تو بر من منّت نهادى به زیارت مولایم على بن ابیطالب و به دوستى
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ آدَمَ خَلیفَةِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ نُوح
سلام بر تو اى وارث آدم خلیفه خدا سلام بر تو اى وارث نوح
صَفْوَةِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ اِبْراهیمَ خَلیلِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
برگزیده خدا سلام بر تو اى وارث ابراهیم خلیل خدا سلام بر تو اى
وارِثَ مُوسى کَلیمِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عیسى رُوحِ اللهِ، اَلسَّلامُ
وارث موسى هم سخن خدا سلام بر تو اى وارث عیسى روح خدا سلام
عَلَیْکَ یا وارِثَ مُحَمَّد سَیِّدِ رُسُلِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ،
بر تو اى وارث محمّد آقاى رسولان خدا سلام بر تو اى امیر مؤمنان
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اِمامَ المُتَّقینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ
سلام بر تو اى پیشواى پرهیزکاران سلام بر تو اى آقاى اوصیا سلام
عَلَیْکَ یا وَصِىَّ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عِلْمِ
بر تو اى وصى رسول پروردگار جهانیان سلام بر تو اى وارث علم
کاشِفِ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِهِ، اَلَّذى جَعَلْتَهُ سَیْفاً لِنُبُوَّتِهِ، وَمُعْجِزاً لِرِسالَتِهِ،
اندوه را از چهره اش زدود آن که قرارش دادى براى نبوت پیامبر شمشیرى و براى رسالتش معجزى
وَدِلالَةً واضِحَةً لِحُجَّتِهِ، وَحامِلاً لِرایَتِهِ، وَ وِقایَةً لِمُهْجَتِهِ، وَهادِیاً لاُِمَّتِهِ،
و براى حجّت و برهانش دلالتى روشن و حامل پرچمش و سپر جانش و راهنماى امتش
وَیَداً لِبَاْسِهِ، وَتاجاً لِرَاْسِهِ، وَباباً لِنَصْرِهِ، وَمِفْتاحاً لِظَفَرِهِ، حَتّى هَزَمَ
و دست تواناى نبردش و تاج سرش و دَرى براى یاریش و کلیدى براى پیروزیش تا این که شکست داد
جُنُودَ الشِّرْکِ بِاَیْدِکَ، وَاَبادَ عَساکِرَ الْکُفْرِ بِاَمْرِکَ، وَبَذَلَ نَفْسَهُ فى مَرْضاةِ
سپاه هاى شرک را به کمک تو و نابود کرد لشکرهاى کفر را به فرمانت و جانش را در راه خشنودى
رَسُولِکَ، وَجَعَلَها وَقْفاً عَلى طـاعَتِهِ، وَمَجِنّاً دوُنَ نَکْبَتِهِ، حَتّى فاضَتْ
رسول تو بذل فرمود و آنرا وقف بر اطاعت او قرار داد و سپرى در برابر گرفتاریهایش تا وقتى که برآمد جان آن
نَفْسُهُ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ فى کَفِّهِ، وَاسْتَلَبَ بَرْدَها، وَمَسَحَهُ عَلى وَجْهِهِ،
حضرت صلى الله علیه و آله در کف او و خنکى آن را در ربود آن را بر چهره خود کشید
وَاَعانَتْهُ مَلائِکَتُکَ على غُسْلِهِ وَتَجْهیزِهِ، وَصَلّى عَلَیْهِ، وَوارى
و فرشتگان تو نیز در غسل او و سایر کارهاى کفن و دفنش به او کمک کردند و بر او نماز خوانده جنازه اش
شَخْصَهُ، وَقَضى دَیْنَهُ، وَاَنْجَزَ وَعْدَهُ، وَلَزِمَ عَهْدَهُ، وَاحْتَذى مِثالَهُ، وَحَفِظَ
را دفن کرد و بدهى او را پرداخت و به وعده اش عمل کرد و ملازم عهد و پیمانش گشت و همانند او رفتار کرد و وصیّتش را
وَصِیَّتَهُ، وَحینَ وَجَدَ اَنْصاراً نَهَضَ مُسْتَقِلاًّ بِاَعْبآءِ الْخِلافَةِ، مُضْطَلِعاً
حفظ کرد و هنگامى که یاورانى براى خود دید مستقلاً به مسئولیّتهاى خلافت قیام فرمود و بدوش کشید بارهاى سنگین
الاَْوَّلینَ وَالاْخِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبَأُ الْعَظیمُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا
پیشینیان و پسینیان سلام بر تو اى نبأ عظیم (و خبر بسیار بزرگ) سلام بر تو اى
الصِّراطُ الْمُسْتَقیمُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمُهَذَّبُ الْکَریمُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ
راه مستقیم سلام بر تو اى بس پاکیزه بزرگوار سلام بر تو
اَیُّهَا الْوَصِىُّ التَّقِىُّ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الرَّضِىُّ الزَّکِىُّ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا
اى وصىّ پرهیزکار سلام بر تو اى پسندیده پاکیزه سلام بر تو اى
الْبَدْرُ الْمُضىءُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّدیقُ الاَْکْبَرُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا
ماه تابان سلام بر تو اى صدّیق اکبر (بزرگترین راستگو) سلام بر تو اى
الْفارُوقُ الاَْعْظَمُ، ]اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السِّراجُ الْمُنیرُ[(1)، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
فاروق اعظم (بزرگترین جداکننده حقّ و باطل) سلام بر تو اى چراغ تابناک، سلام بر تو اى
اِمامَ الْهُدى، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلَمَ التُّقى، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهِ
پیشواى هدایت، سلام بر تو اى نشانه پرهیزکارى، سلام بر تو اى حجت کبراى
الْکُبْرى، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خاصَّةَ اللهِ وَخالِصَتَهُ، وَاَمینَ اللهِوَ صَفْوَتَهُ، وَ
خدا سلام بر تو اى بنده خاص و خالص خدا و امانتدار او و برگزیده اش و
بابَ اللهِ وَحُجَّتَهُ، وَمَعْدِنَ حُکْمِ اللهِ وَسِرِّهِ، وَعَیْبَةَ عِلْمِ اللهِ وَخازِنَهُ،
باب الله و حجّتش و معدن حکم خدا و راز او و گنجینه علم خدا و خزینه دارش
وَسَفیرَ اللهِ فى خَلْقِهِ، اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَاَمَرْتَ
و نماینده خدا در میان خلقش گواهى دهم که تو براستى برپا داشتى نماز را و بدادى زکات را و امر
بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ، وَاتَّبَعْتَ الرَّسُولَ، وَتَلَوْتَ الْکِتابَ حَقَّ
به معروف و نهى از منکر کردى و پیروى کردى از رسول خدا و تلاوت قرآن کردى آن طور که شایسته
تِلاوَتِهِ، وَبَلَّغْتَ عَنِ اللهِ، وَوَفَیْتَ بِعَهْدِ اللهِ، وَتَمَّتْ بِکَ کَلِماتُ اللهِ،
تلاوتش بودى و رساندى از جانب خدا و وفا کردى به عهد و پیمان خدا و کامل شد بوسیله تو کلمات خدا
ضَعُفُوا، وَحَفِظْتَ ما اَضاعُوا، وَرَعَیْتَ ما اَهْمَلُوا، وَشَمَّرْتَ اِذْ جَبَنُوا،
بدوش کشیدى و نگهدارى کردى آنچه را ضایع کردند و مراعات کردى آنچه را اهمال کردند و دامن به کمر زدى وقتى ترسیدند
وَعَلَوْتَ اِذْ هَلِعُوا، وَصَبَرْتَ اِذْ جَزِعُوا، کُنْتَ عَلَى الْکافِرینَ عَذاباً صَبّاً،
و برآمدى هنگامى که بى تابى کردند و بردبارى کردى وقتى جزع کردند تو بر کافران عذابى ریزان
وَغِلْظَةً وَغَیْظاً، وَلِلْمُؤْمِنینَ غَیْثاً وَخِصْباً وَعِلْماً، لَمْ تُفْلَلْ حُجَّتُکَ، وَلَمْ
و با خشونت و خشم بودى و نسبت به مؤمنان بارانى پربرکت و نعمتى فراوان و دانشى بودى، دلیل و برهانت کند نبود
یَزِغْ قَلْبُکَ، وَلَمْ تَضْعُفْ بَصیرَتُکَ، وَلَمْ تَجْبُنْ نَفْسُکَ، کُنْتَ کَالْجَبَلِ
و دلت منحرف نشد و بیناییت سستى نگرفت و خاطرت را ترس نگرفت، بودى همانند کوهى که
لاتُحَرِّکُهُ الْعَواصِفُ، وَلا تُزیلُهُ الْقَواصِفُ، کُنْتَ کَما قالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى
بادهاى تند تکانش نداد و طوفانهاى شکننده از جایش نکند چنانچه رسول خدا صلى الله
اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ قَوِیّاً فى بَدَنِکَ، مُتَواضِعاً فى نَفْسِکَ، عَظیماً عِنْدَاللهِ، کَبیراً
علیه و آله فرمود، نیرومند بودى در بدن و فروتن بودى در پیش خود و با عظمت بودى نزد خدا و بزرگ بودى
فِى الاَْرْضِ، جَلیلاً فِى السَّمآءِ، لَمْ یَکُنْ لاَِحَد فیکَ مَهْمَزٌ، وَلا لِقآئِل
در زمین و با شکوه بودى در آسمان احدى را بر تو جاى بدگویى نبود و براى گوینده اى
فیکَ مَغْمَزٌ،وَلا لِخَلْق فیکَ مَطْمَعٌ،وَلا لاَِحَد عِنْدَکَ هَوادَةٌ،یُوجَدُ الضَّعیفُ
در تو بهانه عیبجویى وجود نداشت و هیچ مخلوقى نتوانست در تو طمع بندد و کسى نبود که از تو توقع نرمش داشته باشد شخص ناتوان
الذَّلیلُ عِنْدَکَ قَوِیّاً عَزیزاً، حَتّى تَاْخُذَ لَهُ بِحَقِّهِ، وَالْقَوِىُّ الْعَزیزُ عِنْدَکَ
و خوار پیش تو نیرومند و عزیز بود تا حقّش را بگیرى و شخص نیرومند عزیز
ضَعیفاً ذَلیلاً حَتّى تَاْخُذَ مِنْهُ الْحَقَّ، اَلْقَریبُ وَالْبَعیدُ عِنْدَکَ فى ذلِکَ
پیش تو ناتوان و خوار بود تا حق را از او بگیرى نزدیک و دور (و خودى و بیگانه) نزد تو در این باره
سَوآءٌ، شَاْنُکَ الْحَقُّ وَالصِّدْقُ وَالرِّفْقُ، وَقَوْلُکَ حُکْمٌ وَحَتْمٌ، وَاَمْرُکَ حِلْمٌ
یکسان بود کار تو حقیقت و راستى و خوشرفتارى بود و گفتارت مسلّم و حتمى و فرمانت حلم بود
وَعَزْمٌ،وَرَاْیُکَ عِلْمٌ وَجَزْمٌ،اِعْتَدَلَ بِکَ الدّینُ، وَسَهُلَ بِکَ الْعَسیرُ، وَاُطْفِئَتْ
و تصمیم، و رأى و اندیشه ات از روى دانش و جزم بود دین (حق) به تو اعتدال یافت و کار مشکل بوسیله تو آسان گشت و آتشها بدست
بِکَ النّیرانُ، وَقَوِىَ بِکَ الاْیمانُ، وَثَبَتَ بِکَ الاِْسْلامُ، وَهَدَّتْ مُصیبَتُکَ
تو خاموش شد و ایمان به تو نیرو گرفت و اسلام بوسیله تو پابرجا شد و مصیبت تو مردان را به سختى در هم شکست
الاَْنامَ، فَاِنّا للهِِ وَاِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ، لَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ خالَفَکَ،
«انا لله و انا الیه راجعون» (که چه مصیبت بزرگى بود) خدا لعنت کند هر که تو را کشت و خدا لعنت کند هر که با تو مخالفت کرد
وَلَعَنَ اللهُ مَنِ افْتَرى عَلَیْکَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَغَصَبَکَ حَقَّکَ، وَلَعَنَ
و خدا لعنت کند هر که بر تو دروغ بست و خدا لعنت کند هر که بتو ستم کرد و حق تو را غصب کرد و خدا لعنت
اللهُ مَنْ بَلَغَهُ ذلِکَ فَرَضِىَ بِهِ، اِنّا اِلَى اللهِ مِنْهُمْ بُرَآءُ، لَعَنَ اللهُ اُمَّةً خالَفَتْکَ،
کند هر که این جریان را شنید و بدان راضى بود ما بسوى خدا از ایشان بیزارى جوییم خدا لعنت کند مردمى را که با تو مخالفت کردند
رَسُولِهِ وَعَنِ الاِْسْلامِ وَاَهْلِهِ مِنْ صِدّیق اَفْضَلَ الْجَزآءِ، اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ
پیامبرش و از اسلام و اهل اسلام از یک چنین صدیقى بهترین پاداش گواهى دهم که براستى تویى
اَوَّلَ الْقَوْمِ اِسْلاماً، وَاَخْلَصَهُمْ ایماناً، وَاَشَدَّهُمْ یَقیناً، وَاَخْوَفَهُمْ للهِِ،
نخستین مردم در (پذیرفتن) اسلام و خالص ترین ایشان در ایمان و محکم ترین آنها در یقین و بیمناک ترینشان از خدا
وَاَعْظَمَهُمْ عَنآءً، وَاَحْوَطَهُمْ عَلى رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،
و بزرگ ترین آنها در رنج و مشقّت و با احتیاط ترین آنها نسبت به رسول خدا صلى الله علیه و آله
وَاَفْضَلَهُمْ مَناقِبَ، وَاَکْثَرَهُمْ سَوابِقَ، وَاَرْفَعَهُمْ دَرَجَةً، وَاَشْرَفَهُمْ مَنِزْلَةً،
و برترینشان در مناقب و اوصاف و پرسابقه ترین آنها (در اسلام) و برترین آنها در درجه و شریف ترینشان در منزلت و مقام،
وَاَکْرَمَهُمْ عَلَیْهِ، فَقَویتَ حینَ وَهَنُوا، وَلَزِمْتَ مِنْهاجَ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ
و گرامى ترینشان در پیشگاه او، محکم ایستادى هنگام سستى آنها و ملازم گشتى راه رسول خدا صلى الله
عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ خَلیفَتَهُ حَقّاً، لَمْ تُنازَعْ بِرَغْمِ الْمُنافِقینَ،
علیه و آله را و گواهى دهم که براستى تو بودى خلیفه او از روى حقیقت و کسى حق نزاع با تو در این باره نداشت برغم منافقان
وَغَیْظِ الْکافِرینَ، وَضِغْنِ الْفاسِقینَ، وَقُمْتَ بِالاَْمْرِ حینَ فَشِلُوا، وَنَطَقْتَ
و خشم کافران و کینه فاسقان و قیام کردى به امر (ترویج دین) هنگامى که دیگران کاهلى کردند و گویا شدى
حینَ تَتَعْتَعُوا، وَمَضَیْتَ بِنُورِ اللهِ اِذْ وَقَفُوا، فَمَنِ اتَّبَعَکَ فَقَدِ اهْتَدى، کُنْتَ
هنگامى که آنان کام بسته بودند و در پرتو نور خدا پیش رفتى هنگامى که آنان توقف کردند پس هر که پیروى تو را کرد راه یافت تو
اَوَّلَهُمْ کَلاماً، وَاَشَدَّهُمْ خِصاماً، وَاَصْوَبَهُمْ مَنْطِقاً، وَاَسَدَّهُمْ رَاْیاً،
نخستین ایشان بودى در سخن و سخت ترین ایشان دربرابر خصم، و در گفتار از همه راستگوتر و در راى از همه محکمتر
وَاَشْجَعَهُمْ قَلْباً، وَاَکْثَرَهُمْ یَقیناً، وَاَحْسَنَهُمْ عَمَلاً، وَ اَعْرَفَهُمْ بِالاُْمُورِ،
و در شجاعت از همه دلدارتر و یقینت از همه بیشتر و کردارت از همه بهتر و به کارها از همه آنها آشناتر بودى،
کُنْتَ لِلْمُؤْمِنینَ اَباً رَحیماً، اِذْ صارُوا عَلَیْکَ عِیالاً، فَحَمَلْتَ اَثْقالَ ما عَنْهُ
تو براى مؤمنان پدرى مهربان بودى چون تحت سرپرستى تو قرار گرفتند و بارهاى سنگینى را که تاب تحمّلش را نداشتند
«علاّمه مجلسى» از «شیخ مفید» و «سیّد بن طاووس» و «شهید اوّل» (رحمهم الله) نقل مى کند که هرگاه اراده زیارت امیر مؤمنان(علیه السلام)در شب و یا روز مبعث کردى پس بر در قبّه شریفه مقابل ضریح آن حضرت بایست و بگو:

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ
گواهى دهم که معبودى نیست جز خداى یگانه که شریک ندارد و گواهى دهم که محمّد بنده
وَرَسُولُهُ، وَاَنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبى طالِب اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ عَبْدُاللهِ، وَاَخُو رَسُولِهِ،
و رسول اوست و علىّ بن ابى طالب امیر مؤمنان بنده خدا و برادر رسول اوست
وَاَنَّ الاَْئِمَّةَ الطّاهِرینَ مِنْ وُلْدِهِ حُجَجُ اللهِ عَلى خَلْقِهِ *
و امامان طاهرین از فرزندانش حجت هاى بر خلق او هستند
وَجاهَدْتَ فِى اللهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَنَصَحْتَ للهِِ وَلِرَسُولِهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ
و جهاد کردى در راه خدا آن طور که شایسته جهاد بود و خیراندیشى کردى براى خدا و رسولش صلى الله علیه



نوشته شده در چهارشنبه 91 بهمن 25ساعت ساعت 4:59 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

وَ عَیْبَةَ عِلْمِهِ، وَخازِنَ وَحْیِهِ.
و گنجینه دانش و خزینه دار وَحْیش
سپس خود را به قبر چسبانید و گفت:

بِاَبى اَنْتَ وَ اُمِّى یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى یا حُجَّةَ الْخِصامِ، بِاَبى اَنْتَ وَاُمِّى یا
پدر و مادرم به فدایت اى امیرمؤمنان پدر و مادرم به فدایت اى حجت بر دشمنان پدر و مادرم به فدایت اى
بابَ الْمَقامِ، بِاَبى اَنْتَ وَاُمِّى یا نُورَ اللهِ التّآمَّ، اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ بَلَّغْتَ عَنِ اللهِ
درگاه مقام (اولیاى حق) پدر و مادرم به فدایت اى نور کامل خدا گواهى دهم که تو براستى رساندى از جانب خدا
وَعَنْ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، ما حُمِّلْتَ، وَ رَعَیْتَ مَا اسْتُحْفِظْتَ،
و از جانب رسول خدا صلى الله علیه وآله آنچه را بعهده داشتى و مراعات کردى در آنچه بر حفظ آن گماشته شده بودى
وَحَفِظْتَ مَا اسْتُوْدِعْتَ، وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللهِ،وَ اَقَمْتَ
و حفظ کردى آنچه را به تو سپرده شده بود و حلال کردى حلال خدا را و حرام کردى حرام خدا را و بپا داشتى
اَحْکامَ اللهِ، وَلَمْ تَتَعَدَّ حُدُودَ اللهِ، وَعَبَدْتَ اللهَ مُخْلِصاً حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ،
احکام خدا را و تجاوز نکردى از حدود خدا و پرستش کردى خدا را از روى اخلاص تا مرگت فرا رسید
صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الاَْئِمَّةِ مِنْ بَعْدِکَ.
درود خدا بر تو و بر امامان پس از تو.
صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الاَْئِمَّةِ مِنْ بَعْدِکَ.
درود خدا بر تو و بر امامان پس از تو.
سپس برخاست و در بالاى سر آن حضرت چند رکعت نماز خواند و فرمود: اى صفوان! هر کس امیرمؤمنان(علیه السلام) را به این زیارت، زیارت کند و این نماز را بخواند در حالى به اهل خود برمى گردد که گناهانش بخشوده شده و سعیش مشکور است و ثواب هر فرشته اى از فرشتگان که او را زیارت کرده برایش نوشته مى شود. با تعجّب پرسیدم: ثواب هر زائرى از فرشتگان؟! فرمود: هر شب هفتاد گروه از فرشتگان او را زیارت مى کنند، عرض کردم تعداد هر گروه چقدر است؟ فرمود: صد هزار; سپس به صورت قهقرا خارج شد در حالى که مى گفت:

مرحوم «سیّد بن طاووس» در «فرحة الغری» از «صفوان جمّال» نقل مى کند که وقتى با امام صادق(علیه السلام) وارد کوفه شدیم ـ زمانى که آن حضرت به نزد منصور دوانقى مى رفت ـ فرمود: اى صفوان! شتر را بخوابان که این جا نزدیک قبر جدّم امیرمؤمنان(علیه السلام) است، شتر را خواباندم، حضرت فرود آمدند و غسل کردند و لباس خود را عوض کردند و پاها را برهنه نمودند و فرمودند تو نیز چنین کن; سپس به جانب تلّ نجف روانه شدند و فرمودند: گامها را کوتاه بردار و سر را به زیر افکن که حق تعالى براى هر گامى صد هزار حسنه مى نویسد... سپس حرکت کرد و من هم به همراه او حرکت کردم در حالى که با سکینه و وقار بودیم و تسبیح و تقدیس خدا مى گفتیم تا به تل ها (تپّه ها) رسیدیم; آنگاه ایستاد و نگاهى به چپ و راست انداخت و با چوبى که در دست داشت خطّى کشید و فرمود: خاکها را کنار بزن! من چنین کردم، ناگهان اثر قبرى را یافتم، پس اشک چشم آن بزرگوار بر گونه هاى مبارکش جارى شد و گفت:

اِنّا للهِِ وَاِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ و گفت: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِىُّ الْبَرُّ التَّقِىُّ،
براستى ما از خداییم و حتماً بسویش بازگردیم * * * * سلام بر تو اى وصى نیکوکردار پرهیزکار
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبَأُ الْعَظیمُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّدّیقُ الرَّشیدُ،
سلام بر تو اى خبر بزرگ سلام بر تو اى راست گفتار راه بر
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْبَرُّ الزَّکىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَصِىَّ رَسُولِ رَبِّ
سلام بر تو اى نیکوکار پاکیزه سلام بر تو اى وصى رسول پروردگار
الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللهِ عَلَى الْخَلْقِ اَجْمَعینَ، اَشْهَدُ اَنَّکَ
جهانیان سلام بر تو اى برگزیده خدا بر همه خلق گواهى دهم که تویى
حَبیبُ اللهِ، وَ خاصَّتُهُ وَخالِصَتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِىَّ اللهِ، وَمَوْضِعَ سِرِّهِ،
حبیب خدا و بنده خاص و خالص او سلام بر تو اى ولى خدا و راز
وَرَزَقَنِى الْعَوْدَ اِلَیْکَ، وَالْمَقامَ فى حَرَمِکَ، وَالْکَوْنَ مَعَکَ وَمَعَ الاَْبْرارِ مِنْ
و روزى کند بازگشت بسویت را و ایستادن در حرمت را و بودن با تو را و با نیکان از
وُلْدِکَ، صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ، وَ عَلَى الْمَلائِکَةِ الْمُحْدِقینَ بِکَ.
فرزندانت درود خدا بر تو و بر فرشتگانى که تو را در برگرفته اند.
عرض کردم: اى آقاى من! آیا اجازه مى دهى که اصحاب ما از اهل کوفه را از این قبر آگاه سازم؟ فرمود: آرى و مبلغى به من دادند و من قبر را تعمیر و اصلاح کردم.(1)

یا جَدّاهُ یا سَیِّداهُ، یا طَیِّباهُ یا طاهِراهُ، لا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْکَ،
اى جد بزرگوار اى آقاى من اى پاکیزه و اى پاک قرار ندهد خدا این زیارت را آخرین مرتبه از زیارتت



نوشته شده در چهارشنبه 91 بهمن 25ساعت ساعت 4:50 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر

فضیلت زمین نجف:
1ـ طبق بعضى روایات، نجف، سرزمین نیکان و پاکان است به طورى که هفتاد هزار نفر از این سرزمین بدون حساب وارد بهشت مى شوند. بر همین اساس، على(علیه السلام) آن را از دهقان هاى آن منطقه خریدارى کرد چون دوست مى داشت که آن هفتاد هزار نفر از مِلک او وارد بهشت شوند!.(1)
2ـ «دیلمى» در «ارشاد القلوب» مى نویسد: در اخبار صحیحه از اهل بیت(علیهم السلام) آمده است که از خواص خاک نجف این است که در آن، عذاب قبر و محاسبه نکیر و منکر، ساقط مى شود(2) و نیز مى نویسد: از امیرمؤمنان(علیه السلام) نقل شده که به کوفه (که شامل نجف نیز مى شد) نگاه کرد و فرمود: چقدر ظاهر ومنظر تو زیباو درون و قعر تو،طیّب و پاکیزه است، خدایا قبر مرا در این مکان قرار ده!.(3)
3ـ همچنین روایت کرده که هرگاه امیرمؤمنان(علیه السلام) مى خواست با خود خلوتى داشته باشد از کوفه به سمت نجف حرکت مى کرد; روزى که مُشرف بر نجف بود ناگهان مردى را سوار بر ناقه اى و همراه با جنازه اى دید، سؤال کرد از کجا مى آیى؟ جواب داد از «یمن». فرمود: این جنازه کیست؟ جواب داد: جنازه پدرم است; آورده ام تا در این مکان دفنش کنم. فرمود: چرا در یمن دفنش نکردى؟ جواب داد: چون این گونه وصیّت کرد، و گفت: در این مکان مردى دفن مى شود که به تعداد افراد دو قبیله بزرگ «ربیعه» و «مضر» مورد شفاعت او واقع مى شوند. فرمود: آیا آن مرد را مى شناسى؟ جواب داد: نه. حضرت سه بار فرمود: به خدا قسم منم آن مرد، پس دفن کن!.(4)
4ـ و نیز به نقل از امام صادق(علیه السلام) مى نویسد: هیچ مؤمنى در شرق یا غرب عالم نمى میرد مگر این که روحش در وادى السّلام (واقع در سرزمین نجف) محشور مى شود.(5)
5ـ در کتاب «کافى» از شخصى به نام «حبّة العرنی» نقل مى کند که مى گوید: با امیرمؤمنان(علیه السلام) به بیرون کوفه رفتم; دیدم که آن حضرت در وادى السّلام توقّف کرد به گونه اى که گویا اقوامى را مخاطب قرار داده است. من هم با او ایستادم تا این که خسته شدم، سپس نشستم تا این که از نشستن خسته شدم، بعد ایستادم تا این که بازهم از ایستادن ملول گشتم و نشستم تا این که خسته شدم، آنگاه برخاستم و عرض کردم: اى امیرمؤمنان، من از این توقّف و سرپا ایستادن طولانى شما نگران هستم، ساعتى را استراحت کنید; سپس ردایم را پهن کردم تا حضرتش روى آن بنشیند، فرمود: یا حبّه! آنچه دیدى چیزى جز گفتگوى من با مؤمن و انس گرفتن با او نیست. عرض کردم: اى امیرمؤمنان واقعاً این گونه است؟ فرمود: آرى; اگر پرده ها کنار مى رفت مى دیدى آنها را که حلقه حلقه دور هم نشسته اند و با هم سخن مى گویند. عرض کردم: مقصود، اجسام آنهاست یا ارواح آنها؟ فرمود: مرادم ارواح آنها است، هیچ مؤمنى در قطعه اى از زمین نمى میرد مگر این که به روح او گفته مى شود: به وادى السّلام ملحق شو! به یقین که آن، بقعه اى از بهشت است.(6)

فضیلت زیارت امیرمؤمنان على(علیه السلام):
1ـ «شیخ طوسى» در کتاب «امالى» از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که فرمود: خداوند مخلوقى بیش از فرشتگان نیافریده که هر روز هفتاد هزار از آنها نازل مى شوند و پس از طواف بیت معمور و سپس کعبه، به سراغ قبر پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى روند و بر او سلام مى کنند و سپس به سراغ قبر امیر مؤمنان(علیه السلام) مى روند و به او نیز سلام مى کنند; سپس به زیارت قبر حسین(علیه السلام) مى روند و به او نیز سلام مى کنند; آنگاه به آسمان مى روند و هر روز گروه دیگرى مثل آنها تا روز قیامت، نازل مى شوند، و نیز فرمود: کسى که امیرمؤمنان(علیه السلام) را «عارفاً بحقّه» (= با شناخت به حقّ او) و بدون تکبّر زیارت کند، خداوند اجر شهیدان را برایش مى نویسد و گناهانش بخشوده مى شود و با امن و امان در قیامت مبعوث مى شود و حساب و محاسبه بر او آسان مى گردد و فرشتگان به استقبالش مى روند و وقتى از زیارت برگشت، فرشتگان تا منزلش او را مشایعت مى کنند; اگر مریض شود به عیادتش مى روند و اگر بمیرد او را تشییع مى کنند و برایش استغفار مى نمایند».(7) (فراموش نشود این پاداش ها براى کسى است که عارف به حقّ آن حضرت باشد و در مسیر مکتب آنها حرکت کند).
2ـ «کامل الزیارات» از ابىوهب بصرى نقل مى کند که مى گوید: وارد مدینه شدم و خدمت امام صادق(علیه السلام) رسیدم و عرض کردم: فدایت شوم محضر شما رسیدم در حالى که قبر امیرمؤمنان(علیه السلام) را زیارت نکردم، فرمود: کار خوبى نکردى. اگر از شیعیان ما نبودى به تو نگاه نمى کردم به جهت این که زیارت نکردى کسى را که... فرشتگان و انبیا و مؤمنان به زیارتش مى روند.(8)
3ـ در روایت دیگرى، آن حضرت خطاب به مفضّل بن عمر فرمودند: براى زائر امیرمؤمنان، هنگامى که دعا مى کند و چیزى را از خدا مى خواهد، درهاى آسمان گشوده مى شود، پس غافل از خیر مباش.(9)
4ـ در روایت دیگرى وقتى امام حسن مجتبى(علیه السلام) از رسول الله(صلى الله علیه وآله) سؤال مى کند که پاداش زائر تو چیست؟ در جوابش مى فرماید: پسرم! کسى که در زمان حیات و یا مماتم، مرا یا پدرت را زیارت کند بر من واجب است که در قیامت زیارتش کنم....(10)
5ـ خلف بن حمّاد از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که فرمود: در بیرون کوفه (نجف) قبرى وجود دارد که هیچ دردمندى به آن پناه نمى برد مگر این که شفا پیدا مى کند.(11)
6ـ حسّان بن مهران از امام صادق(علیه السلام) روایت مى کند که فرمود: اى حسّان! آیا به زیارت قبور شهدایى که در منطقه شما هستند مى روید؟ عرض کردم: کدام شهدا؟ فرمود: على(علیه السلام) و حسین(علیه السلام). عرض کردم: آرى، بسیار به زیارتشان مى رویم. فرمود: آنها شهدایى هستند که در نزد خدایشان روزى داده مى شوند پس آنها را زیارت کنید و به آنها پناهنده شوید و حوائجتان را نزدشان بیان کنید (خداوند اجابت مى کند).(12)
7ـ مرحوم «علاّمه مجلسى» از «ارشاد القلوب»، از عبدالله بن حازم نقل مى کند: «روزى با هارون الرّشید از کوفه (به قصد شکار) به جانب «غریّین» (نجف) بیرون رفتیم، در آن جا آهوانى را دیدیم، بازهاى شکارى و سگان تربیت شده را به سوى آنها فرستادیم، ساعتى آنها را تعقیب کردند تا این که آهوان به تپّه اى پناه بردند و در آن جا بیارمیدند. بازها و سگان از تعقیب آنها دست کشیدند و برگشتند! هارون از این صحنه، متعجّب شد، سپس آهوان از آن بلندى فرود آمدند و بازها و سگان، آنها را تعقیب کردند، ولى براى بار دوم نیز آهوان به آن تپّه بازگشتند و بازها و سگان هم دوباره از آنها صرف نظر کردند، براى بار سوم هم این صحنه تکرار شد، هارون الرشید فرمان داد که به کوفه روند و کسى که سنّش از همه بیشتر است را نزدش بیاورند، پیرمردى از بنى اسد را نزدش آوردند، هارون به او گفت: قصّه این تپّه چیست؟ جواب داد: پدرم از اجدادش نقل کرده که مى گفتند: زیر این تپّه قبر على بن ابى طالب(علیه السلام)است، خداوند آن را حرم امن براى هر چیزى قرار داده است!».(13)

کیفیّت زیارت آن حضرت:
زیارتهاى فراوانى براى حرم آن حضرت، اعمّ از مطلقه (زیارت هایى که اختصاص به زمان خاصى ندارد، بلکه در هر زمانى مى شود آن را خواند) و زیارات مخصوصه (یعنى زیارت هایى که اختصاص به زمانى خاص دارد)، نقل شده که ما در این جا به آنچه در کتاب هاى معتبرى چون «کامل الزیارات» و «کافى» و غیر آن نقل شده است اکتفا مى کنیم، و قبل از ذکر آن، توجّه زوّار عزیز را به نکته اى مهم جلب مى نماییم که اختصاص به حرم شریف امیرمؤمنان على(علیه السلام) ندارد بلکه در تمام مشاهد مشرّفه جارى است و از لابه لاى روایاتى که در فصل قبل (زیارت مرقد رسول الله(صلى الله علیه وآله) در مدینه) گذشت نیز استفاده مى شود و در مقدّمه بخش زیارات نیز روى آن تأکید شده است و آن این که: آنچه در باب زیارات مهم است نفس حضور در حرم و توجّه قلبى به آن بارگاه ملکوتى و برقرار کردن ارتباط روحى با صاحب آن بارگاه است، و همه آنچه که در فصل قبل براى فضیلت زیارت قبر امیرمؤمنان(علیه السلام) بیان داشتیم (همچنین سایر امامان) با این حضور و ورود در حرم و توجّه قلبى به آن بزرگواران حاصل مى شود، هر چند زیارتى از زیارت ها را نخواند.
بر همین اساس، زائر گرامى اگر حال و حوصله و یا وقت زیارت خواندن را ندارد مى تواند به صرف این حضور و یا به گفتن «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ» اکتفا کند و اگر توانست ضریح مقدّس را ببوسد و اگر نتوانست برگردد، و یا در جوار آن کهف حصین لحظه اى و یا ساعتى توقّف کند و در جلالت و عظمت و صفات و مکارم آن بزرگوار و نقصان و آلودگى خودش تفکّر نماید، و از گناهان خویش توبه کند و کوله بار سعادت آینده اش را محکم ببندد و در رابطه با این که چه کند تا آنچه را در این زیارت به دست آورده، از دست ندهد و ذخیره قبر و قیامتش گردد، و نیز در رابطه با این که چه کند که این ارتباط و اتّصالى که برقرار شد برایش باقى بماند، برنامه ریزى نماید.
همچنین مى تواند بایستد و دو رکعت و یا چندین رکعت نماز بخواند و ثوابش را به آن امام معصوم هدیه کند.
در «کامل الزیارات» از امام صادق(علیه السلام) نقل شده: در کنار کوفه قبرى است که هیچ دردمندى نزدش حاضر نمى شود و چهار رکعت (هر دو رکعت به یک سلام) نماز نمى خواند مگر این که خداوند او را به خاطر برآورده شدن حاجتش مسرور برمى گرداند (اِلاَّ رَجَعَهُ اللهُ مَسْرُوراً بِقَضاءِ حاجَتِهِ).(14)
ابان بن تغلب از یاران امام صادق(علیه السلام) از آن حضرت نقل مى کند که با امام(علیه السلام) بودم و دیدم که حضرتش پس از عبور از بیرون کوفه از مرکب پیاده شد و دو رکعت نماز خواند; سپس کمى جلوتر رفت و دو رکعت دیگر بجاى آورد; سپس سوار شد و اندکى حرکت کرد و دوباره از مرکب پیاده شد و دو رکعت نماز خواند آنگاه فرمود: این جا جایگاه قبر امیرمؤمنان(علیه السلام) است. عرض کردم: فدایت شوم آن دو مکانى که در آن نماز خواندى چه بود؟ فرمود: جاى سر مبارک حسین(علیه السلام) (در مسیر راه کوفه و شام) و جاى منبر حضرت قائم(علیه السلام) است.(15)
به هر حال اگر کسى، حالى به او دست داد و نخواست به این مقدار اکتفا کند بلکه آماده شد که زیارتى از زیارت هاى وارد شده را بخواند، مى تواند یکى از این زیارات مطلقه را که اختصاص به زمان خاصّى ندارد قرائت کند:



نوشته شده در چهارشنبه 91 بهمن 25ساعت ساعت 4:44 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

زیارت دوم محمّد بن عیسى از امام باقر(علیه السلام) نقل مى کند که فرمود: هرگاه کنار قبر جدّه ات فاطمه(علیها السلام) قرار گرفتى بگو:

یا مُمْتَحَنَةُ، اِمْتَحَنَکِ اللهُ الَّذى خَلَقَکِ قَبْلَ اَنْ یَخْلُقَکِ، فَوَجَدَکِ لِما
اى آزموده آزمود تو را خدایى که تو را آفرید پیش از آن که تو را بیافریند پس دریافت تو را در برابر
امْتَحَنَکِ صابِرَةً، وَزَعَمْنا اَنّا لَکِ اَوْلِیآءُ و مُصَدِّقُونَ، وَصابرُونَ لِکُلِّ ما
آزمایشش شکیبا و ما پیش خود چنین عقیده داریم که دوستان توییم و باور داریم و شکیباییم به تمام آنچه
اَتانا بِهِ اَبُوکِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَاَتانا بِهِ وصِیُّهُ، فَاِنّا نَسْئَلُکِ اِنْ کُنّا
پدرت صلى الله علیه و آله ما آورده و هم چنین آنچه را وصیش آورده است اکنون از تو خواهیم اگر براستى در این
صَدَّقْناکِ، إلاَّ اَلْحَقْتِنابِتَصْدیقِنالَهُما،لِنُبشِّرَاَنْفُسَنا باَنّاقَدْطَهُرْنابِوِلایَتِکِ.(1)
عقیده به تو راست مى گوییم با همین راستگوییمان ما را به آن دو بزرگوار برسانى تا مژده دهیم خود را به این که ما به وسیله دوستى تو حتماً پاک شده ایم.
1. بحارالانوار، جلد 97، صفحه 194، حدیث 11، به نقل از تهذیب، جلد 6، صفحه 9، حدیث 12.



نوشته شده در چهارشنبه 91 بهمن 25ساعت ساعت 4:40 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

فضیلت زیارت آن حضرت و جایگاه قبر شریفش:
1ـ مرحوم «علاّمه مجلسى» از امام صادق(علیه السلام) از اجداد طاهرینش روایت کرده که: «هر کس قبر حضرت طاهره فاطمه(علیها السلام) را زیارت کند و بگوید: اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدةَ نِساءِ... (اوّلین زیارت از زیاراتى که خواهد آمد) و استغفار کند، خداوند او را مى بخشد و او را وارد بهشت مى کند!».(1)
2ـ ابوالحسن ابراهیم بن محمّد هَمْدانى مى گوید: براى امام هادى(علیه السلام) نامه اى نوشتم که مرا از قبر فاطمه(علیها السلام) باخبر سازد، حضرت در جواب نوشتند که: او با جدّم صلوات الله علیه و آله مى باشد.(2)
3ـ مرحوم «صدوق» مى گوید: صحیح در نزد من این است که آن حضرت در خانه اش دفن شده که پس از توسعه توسط بنى امیّه، الآن جزء مسجد قرار گرفته است(3) و مرحوم «علاّمه مجلسى» نیز مى گوید: اظهر این است که آن حضرت (صلوات الله علیها) در خانه اش دفن شده است.(4) ظاهراً این نظر بر اساس روایتى است که در آن، یکى از یاران حضرت رضا(علیه السلام) نقل مى کند که از امام(علیه السلام)از قبر حضرت فاطمه(علیها السلام) سؤال کردم، فرمود: در خانه اش دفن شد که پس از توسعه مسجد توسّط بنى امیّه، الآن جزء مسجد قرار گرفته است.(5) بنابراین هر کس نزدیک قبر پیامبر(صلى الله علیه وآله) و روضه مقدّسه بایستد و بانوى اسلام را زیارت کند، ان شاءالله فضیلت زیارت آن حضرت(علیها السلام) را کسب کرده است. البتّه در بقیع نیز به قصد رجا مى توان آن حضرت را زیارت کرد.
4ـ علاّمه مجلسى از «مصباح الانوار» از على(علیه السلام) از فاطمه(علیها السلام) نقل مى کند که فرمود: رسول خدا به من فرمود: «یا فاطِمَةُ مَنْ صَلّى عَلَیْکِ غَفَرَ اللهُ لَهُ، وَ أَلْحَقَهُ بى حَیْثُ کُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ; هر کس بر تو سلام فرستد خداوند او را ببخشد و او را به من ملحق مى کند، هر کجاى بهشت که باشم!»!(6)
5ـ یزید بن عبدالملک از پدرش از جدّش نقل مى کند که روزى خدمت حضرت فاطمه(علیها السلام) رسیدم; آن حضرت در سلام، بر من سبقت گرفت و از حالم پرسید و سپس فرمود: «پدرم به من خبر داد که هر کس بر او و بر من سه روز سلام کند خداوند بهشت را بر او واجب مى کند»، عرض کردم: در زمان حیات او و حیات شما؟ فرمود: «آرى و بعد از وفات ما».(7)
یادآورى: ظاهر این است که این روایت و نیز روایت قبل، شامل دور و نزدیک، هر دو مى شود.




نوشته شده در چهارشنبه 91 بهمن 25ساعت ساعت 4:39 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ
گواهى دهم که معبودى نیست جز خداى یگانه اى که شریک ندارد و گواهى دهم که محمّد بنده
وَرَسُولُهُ، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ رَسُولُ اللهِ، وَاَنَّکَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِاللهِ، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ
و رسول اوست و گواهى دهم که تویى رسول خدا و همانا تویى محمّد بن عبدالله و گواهى دهم که
بَلَّغْتَ رِسالاتِ رَبِّکَ، وَنَصَحْتَ لاُِمَّتِکَ، وَ جاهَدْتَ فى سَبیلِ اللهِ،
رسالت پروردگارت را رساندى و براى امتت خیرخواهى کردى و در راه خدا جهاد کردى
وَعَبَدْتَ اللهَ حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ، بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، وَاَدَّیْتَ
و خدا را پرستش کردى تا مرگت فرا رسید بوسیله حکمت و پند نیک و آنچه را
الَّذى عَلَیْکَ مِنَ الْحَقِّ، وَاَنَّکَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنینَ، وَغَلُظْتَ عَلَى
از حق به عهده داشتى ادا کردى و براستى تو نسبت به مؤمنان مهربان و نسبت به کافران
الْکافِرینَ، فَبَلَّغَ اللهُ بِکَ اَفْضَلَ شَرَفِ مَحَلِّ الْمُکَرَّمینَ، اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذِى
سخت گیر بودى خدایت به بهترین شرافت جایگاه گرامیان برساند ستایش خدایى راست که
اسْتَنْقَذَنا بِکَ مِنَ الشِّرْکِ وَالضَّلالَةِ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْ صَلَواتِکَ وَصَلَواتِ
ما را بوسیله جناب تو از شرک و گمراهى نجات بخشید خدایا درودهاى خود و درودهاى
مَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبینَ، وَ عِبادِکَ الصّالِحینَ، وَ اَنْبِیآئِکَ الْمُرْسَلینَ، وَاَهْلِ
فرشتگان مقرّبت و بندگان شایسته ات و پیمبران مرسلت و ساکنان
السَّمواتِ وَالاَْرَضینَ، وَمَنْ سَبَّحَ لِرَبِّ الْعالَمینَ مِنَ الاَْوَّلینَ وَالاْخِرینَ،
آسمانها و زمینها و هر که را براى پروردگار جهانیان تسبیح گویند از اوّلین و آخرین همه را یکجا قرار ده
عَلى مُحَمَّد عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ،وَنَبِیِّکَ وَاَمینِکَ وَنَجِیِّکَ،وَحَبیبِکَ وَصَفِیِّکَ،
براى محمّد بنده و رسولت و پیامبرت و امین (بر وحیت) و همرازت و حبیبت و دوست خالص
وَصَفْوَتِکَ وَخآصَّتِکَ، وَخِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ، اَللّهُمَّ وَاَعْطِهِ الدَّرَجَةَ
و برگزیده و مخصوصت و منتخب تو از میان خلقت خدایا به محمّد درجه بلندى عطا فرما
وَالْوَسیلَةَ مِنَ الْجَنَّةِ، وَابْعَثْهُ مَقاماً مَحْمُوداً یَغْبِطُهُ بِهِ الاَْوَّلُونَ وَالاْخِرُونَ،
و مقام وسیله را در بهشت به او بده و به مقام پسندیده اى او را برگزین که غبطه خورند به او اوّلین و آخرین
اَللّـهُمَّ اِنَّکَ قُلْتَ وَلَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جآءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ،
خدایا تو فرمودى «و اگر ایشان در آن هنگام که به خود ستم کردند به نزد تو آیند و از خدا آمرزش خواهند
وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوّاباً رَحیماً، وَاِنّى اَتَیْتُ نَبِیَّکَ مُسْتَغْفِرًا
و پیغمبر هم براى ایشان آمرزش بخواهد همانا بیابند خداى را بسیار توبه پذیر و مهربان» و من آمرزش خواهانه به درگاه پیغمبرت آمده
تآئِباً مِنْ ذُنُوبى، وَاِنّى اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ نَبِىِّ الرَّحْمَةِ، مُحَمَّد صَلَّى اللهُ
و توبه از گناهانم کردم و من به سوى تو به وسیله پیامبرت پیامبر رحمت محمد صلى الله
عَلَیْهِ وَ آلِهِ، یا مُحَمَّدُ إِنِّى اَتَوَجَّهُ اِلَى اللهِ رَبّى وَ رَبِّکَ، لِیَغْفِرَ لى ذُنُوبى.
علیه و آله، روى آوردم و اى محمّد من به سوى خدایى روى آورده ام که پروردگار من و تو است تا بیامرزد گناهانم را.
سپس فرمود: اگر حاجتى دارى، رو به قبله بایست و دو دستت را بالا ببر و حاجتت را طلب کن که امید است برآورده شود ان شاءالله.(9)
5ـ در روایت دیگرى از امام صادق(علیه السلام) در همان کتاب آمده است: پس از فراغت از دعا، نزد منبر بایست و حمد خداى به جاى آور و ثناى او بگو و حاجتت را طلب کن; چرا که رسول الله(صلى الله علیه وآله) فرمود:«مابین قبر من و منبر من، باغى از باغ هاى بهشت است... سپس آنچه خواستى نماز مى خوانى».(10)
6ـ اسحاق بن عمّار مى گوید: خدمت امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: سلام مختصر و کوتاهى نزد قبر پیامبر(صلى الله علیه وآله) به من بیاموز، فرمود: بگو:
«أَسْأَلُ اللّهَ الَّذى انْتَجَبَکَ وَ اصْطَفاکَ وَ اخْتارَکَ، وَ هَداکَ وَ هَدى بِکَ، اَنْ یُصلِّیَّ عَلَیْکَ صَلاةً کَثیرةً طَیِّبَةً».(11)
از خداوندى که تو را اختیار کرد و برگزید و هدایت کرد و مردم را نیز بوسیله تو هدایت فرمود چنین مى خواهم که بر تو درود فرستد، درود فراوان و پاکیزه.
7ـ بزنطى از امام رضا(علیه السلام) سؤال مى کند که سلام بر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) چگونه است؟ فرمود: مى گویى:
«اَلسَّلامُ عَلى رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللّه، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفْوَةَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیَکَ یا اَمینَ اللهِ، أَشْهَدُ أَنَّکَ رَسُولُ اللهِ، وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ، وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ نَصَحْتَ لاُِ مَّتِکَ، وَ جاهَدْتَ فی سَبیلِ رَبِّکَ، وَ عَبَدْتَهُ حَتّى أَتاکَ الْیَقینُ، فَجَزاکَ اللهُ أَفْضَلَ ما جَزى نَبِیّاً عَنْ أُمَّتِهِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، أَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلى إِبْراهیمَ وَ آلِ إبْراهیمَ، إِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ».(12)
8ـ در مسجد پیامبر(صلى الله علیه وآله) نماز زیاد بجا آورده شود که به فرموده رسول خدا(صلى الله علیه وآله) : یک رکعت نماز در آن معادل هزار رکعت در مساجد دیگر است و نماز در مسجدالحرام برابر هزار نماز در مسجد من (مسجد النبى) است (یعنى ثواب یک میلیون نماز دارد).(13)

بر هر مسلمانى ـ خصوصاً بر حجّاج خانه خدا ـ مستحب مؤکّد است، زیارت قبر رسول مکرّم(صلى الله علیه وآله) در مدینه منوّره، و روایات زیادى درباره فضیلت زیارت آن حضرت وارده شده که از آن جمله است:
1ـ امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «امام حسین(علیه السلام) از رسول الله(صلى الله علیه وآله) سؤال کرد: پاداش زائر شما چیست؟ فرمود: فرزندم! کسى که در حیات یا ممات من، مرا زیارت کند، یا پدرت را و یا برادرت را و یا خودت را زیارت کند، بر من لازم است که در روز قیامت زیارتش کنم تا او را از گناهانش رهایى بخشم»; (کانَ حَقّاً عَلَىَّ أَنْ أَزُورَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ، حَتّى أُخَلِّصَهُ مِنْ ذُنُوبِهِ).(1)
2ـ در روایات متعدّدى آمده است که اگر کسى با خلوص نیّت به زیارت قبر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) برود، آن حضرت شفیع او در قیامت مى شود و ان شاءالله وارد بهشت مى گردد.(2)
3ـ زیارت قبر رسول الله(صلى الله علیه وآله) معادل حجّ مقبولى است که به همراه آن حضرت بجا آورده شود.(3)
4ـ فرمود: «کسى که در حیات یا پس از مرگم مرا زیارت کند، روز قیامت در جوار من خواهد بود»; (کانَ فِی جَوارِی یَوْمَ الْقِیامَةِ).(4)
5ـ رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: «ما بَیْنَ بَیْتی وَ مِنْبَری، رَوْضَةٌ مِنْ رِیاضِ الْجَنَّةِ...; میان خانه و منبر من، باغى از باغ هاى بهشت است...».(5)
6ـ مرحوم صدوق از امیرمؤمنان على(علیه السلام) روایت کرده که فرمود: «حجّ خود را با زیارت حضرت رسول(صلى الله علیه وآله) کامل کنید; چرا که ترک زیارتش بى وفایى و خلاف ادب است».(6)

 



نوشته شده در چهارشنبه 91 بهمن 25ساعت ساعت 4:38 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin